eitaa logo
فلسفه ذهن
932 دنبال‌کننده
140 عکس
69 ویدیو
21 فایل
محتوای تخصصی در حوزه #فلسفه_ذهن و فلسفه #علوم_شناختی توسط: مهدی همازاده ابیانه @MHomazadeh عضو هیات علمی موسسه حکمت و فلسفه ایران با همکاری هیئت تحریریه
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 جان سرل اعتقاد دارد در سال‌های اخیر، پیشرفت‌های زیادی درباره رابطه ابتناء () بین ویژگی‌ها صورت گرفته است. معنای ادعای ابتناء در این است که بطور کامل به حالات نوروفیزیولوژیک متناظرشان وابسته هستند؛ بدین‌ترتیب که هر تغییر در حالات ذهنی، ضرورتاً با یک تغییر در حالات نوروفیزیولوژیک متناظر، درگیر خواهد بود. مثلاً اگر من از حالت ذهنی «تشنه بودن» به حالت ذهنی «نه چندان تشنه بودن»، تغییر وضعیت بدهم، باید تغییراتی در حالات مغزی من که متناظر با این تغییرات ذهنی من است، اتفاق افتاده باشد. 🔹 سرل تأکید دارد که این نوع از ابتناء، ابتناء علّی است. بحث‌های ابتدایی درباره رابطه ابتناء که در مطرح شد، از سنخ ابتناء علّی نبود. در نوشته‌های ابتدایی مور (1922) و هِر (1952)، ایده این بود که ویژگی‌های اخلاقی بر ویژگی‌های طبیعی مبتنی می‌شوند. بدین معنا که اگر چیزی نیک‌تر از دیگری است، باید بواسطه خصیصه‌ای طبیعی (رفتاری) باشد که آن را نیک‌تر گردانیده است. اما این مفهوم از ابتناء اخلاقی، یک مفهوم علّی نیست؛ یعنی خصیصه‌ای که یک چیز را نیک‌تر می‌سازد، علّت نیک‌ترشدن آن نیست؛ بلکه نیکی آن را برمی‌سازد و تشکیل می‌دهد (Constitute). ولی در مورد ابتناء ذهن بر مغز، پدیده نورونی، علّت پدیده ذهنی است. 🔸 بنابراین حداقل دو تصویر از ابتناء وجود دارد: مفهوم تشکیل‌دهنده (Constitutive) و مفهوم علّی. سرل اعتقاد دارد که فقط مفهوم علّی برای ابتناء ذهن - بدن مهم است. این در حالی است که جیگون کیم اعتقاد دارد ما نباید ارتباط بین رویدادهای نورونی و رویدادهای ذهنی مبتنی‌شده بر آن‌ها را از نوع ارتباط علّی تصور کنیم. ضمن این‌که او ادعا می‌کند رویدادهای ذهنی مبتنی‌شده، هیچ شأن علّی جدا از ابتناء آن بر رویدادهای نوروبیولوژیکی – که نقش علّی کاملاً مستقیم دارند – نخواهند داشت. 🔹 سرل با هر دو ادعای کیم مخالف است. با توجه به آن‌چه درباره مغز می‌دانیم، بنظر سرل واضح می‌رسد که ماکروپدیده ذهنی، کاملاً معلول میکروپدیده سطح پایین‌تر است. بعلاوه، این واقعیت که خصیصه ذهنی بر خصیصه نورونی مبتنی می‌شود، بهیچ وجه تأثیر علّی آن را تقلیل نمی‌دهد. همان‌طور که جامدیت پیستون، بنحو علّی بر ساختار مولکولی‌اش مبتنی می‌شود؛ اما این مطلب، جامدیت را شبه‌پدیدار (فاقدتأثیرگذاری علّی) نمی‌گرداند. به همین‌ترتیب ابتناء علّی سردرد من بر میکرو رویدادهای موجود در مغزم، درد را شبه‌پدیدار نمی‌سازد. (See: Searl, 2008, "Reductionism and Irreducibility of Consciousness", pp.78-79) @PhilMind