eitaa logo
فلسفه ذهن
962 دنبال‌کننده
140 عکس
69 ویدیو
21 فایل
محتوای تخصصی در حوزه #فلسفه_ذهن و فلسفه #علوم_شناختی توسط: مهدی همازاده ابیانه @MHomazadeh عضو هیات علمی موسسه حکمت و فلسفه ایران با همکاری هیئت تحریریه
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ در استدلال این پرسش را مطرح می‌کرد که معنای واژگان متعارف ما درباره حالات ذهنی‌مان از کجا بدست می‌آید؟ مثلا وقتی کامران می‌گوید زانویش «درد» دارد، به یک شیء خصوصی ارجاع می‌دهد که از دسترس دیگران خارج است و تضمینی وجود ندارد که احساسی که او دارد، با احساس سهیلا و حمید و ... در هنگام استفاده آن‌ها از واژه درد، یکسان باشد. پس در این‌جا یک مسئله معرفت‌شناختی وجود دارد: استفاده از واژگان یکسان برای ، تضمین نمی‌کند که حالات ذهنی هم یکسان باشند. ♦️وقتی نتوان بطور قطع مشخص کرد که کامران - یا هرکس دیگر - از واژگان ذهنی بدرستی استفاده می‌کند، هویات ذهنی هم بعنوان معنای این واژگان وجود ندارند. بلکه معنای واژه درد، چیزی‌ست که معیار و تمایز میان کاربرد درست و غلط آن را مشخص سازد. ویتگنشتاین این معنا و معیار را «رفتار» شخص می‌داند. برخی مانند گلن استراوسون می‌گویند ادعای ویتگنشتاین نهایتا به می‌انجامد؛ دیدگاهی که ماهیت حالات ذهنی را در همین رفتار (بالفعل و بالقوه) خلاصه می‌کند و هیچ چیز دیگری (امر سابجکتیو) غیر از آن باقی نمی‌گذارد. ♦️البته ممکن است فردی این معیار عمومی و مشاهده‌پذیر که ویتگنشتاین می‌گوید را برآورده سازد، بدون آن‌که واقعا درد داشته باشد (مثلا تمارض نماید). یا ممکن است کسی واقعا احساس درد داشته باشد، اما بدلایل مختلفی بروز ندهد (مثلا سربازان در میدان جنگ). اگر ما این معیار عمومی (بروزهای رفتاری) را صرفا راهنمایی معرفت‌شناختی بر وجود حالات درونی بدانیم، حتما خطاپذیری آن معیار هم قابل توجیه است. ولی طبق استدلال ویتگنشتاین، سخن از رابطه‌ای معرفتی در این‌جا نیست؛ بلکه او نتایج متافیزیکی درباره وجود یا عدم اشیاء خصوصی می‌گیرد. در نتیجه گویی رابطه «سازنده و مقوم» (constitution) برقرار است. در این صورت مثال‌هایی مانند تمارض و سربازان در میدان جنگ هم این مقوم‌بودن را زیر سؤال می‌برند. ♦️اما فارغ از مقصود ویتگنشتاین از استدلال فوق، همان معیار صرفا معرفتی هم مسئله حاد را یادآور می‌شود. چیزی که به تعبیر ند بلاک، حتی از آگاهی (hard problem) هم وخیم‌تر است و باید آن را (harder problem) نامید. این مسئله در حوزه و نیز پیامدها و کاربردهایی حیاتی بدنبال دارد. @PhilMind