eitaa logo
فلسفه ذهن
932 دنبال‌کننده
140 عکس
69 ویدیو
21 فایل
محتوای تخصصی در حوزه #فلسفه_ذهن و فلسفه #علوم_شناختی توسط: مهدی همازاده ابیانه @MHomazadeh عضو هیات علمی موسسه حکمت و فلسفه ایران با همکاری هیئت تحریریه
مشاهده در ایتا
دانلود
نکته تکمیلی که یکی از مخاطبان عزیز در پاسخ به استدلال استحاله انطباع کبیر در صغیر فرستادند و پاسخ بنده 👆 @PhilMind
🟥 قبل از ، فیلسوفان مشّاء، صور خیالی را بصورت عرَض منطبع و جای‌گرفته در مغز توضیح می‌دادند. محلّ نیز در نظر ایشان، بخشی از مغز بود و فقط قوّه‌ عقل، تجرّد داشت. 🟧 سهروردی اما مادّی‌بودن صور خیالی را بی‌معنا خوانده و طرح عالَم مثال/خیال را پیشنهاد کرد که پایین‌تر از عالَم مُثل، جای دارد و فوق عالَم مادّی است. از نظر او، نه مادّی محض است و نه مجرّد محض؛ بلکه اوصافی از هر دو طرف را داراست. 🟨 چنین سطح مستقلی از عالم در مکاتب فلسفی پیش از سهروردی سابقه نداشت و اولین‌بار توسط وی از به متن آورده و برایش استدلال شد. مثال/خیال منفصل از یک طرف، منشاء و مبداء صور حسّی در عالَم طبیعت معرفی شده و حقیقت و اصل هر آن‌چه در عالَم مادّه است، در عالَم مثال تحقّق دارد و از طرف دیگر، صور مثالی، مظهر و محلّ تجلّی صور عقلی است و هر آن‌چه در عالَم عقول و مجردات است، مرتبه‌ی ضعیف و رقیقه‌ی آن در عالَم مثال تحقّق دارد. (کربن، هانری، ارض ملکوت، ترجمه سیّدضیاءالدّین دهشیری، 1374، ص19) 🟩 به بیان قطب‌الدّین شیرازی: «این عالَم از آن حیث که مادّی نیست، قوی‏تر از مادّه و از آن حیث که دارای مقدار و صورت کمّی (بُعد و جسمانیت) است، ضعیف‌تر از عقول (مجردات) خواهد بود.» (شرح حکمه الاشراق، 1383، ص470) 🟦 سهروردی بعد از تثبیت عالَم مثال، برخی از تجربیات ذهنی مانند خیال و خواب (رؤیای صادقه) و برزخ پس از مرگ و مکاشفات اهل شهود و اطّلاع بر مغیبات (ذهن‌خوانی و آینده‌بینی و ...) را در قالب ادراک حقایق و تمثلات صوری مرتبط با عالَم مثال، تبیین کرده است. 🟪 از دیدگاه او، ما علاوه بر بدن مادی، یک هم داریم و افزون بر حواسّ ظاهری، از چشم مثالی و گوش مثالی و مانند آن نیز برخورداریم؛ صور مثالی مجرّد را با چشم مادّی نمی‌توان دید، صداهای مثالی را با گوش ظاهری نمی‌توان شنید، رایحه‏های مثالی را با حسّ بویایی مادّی درنمی‌توان یافت و صور مثالی ملموس را هم با بدن مادّی لمس نمی‌توان ‏کرد. 🟫 همچنین بنظر وی اگر شرایطی بر ظاهری حاکم است، لزوماً همان شرایط در ادراک حواس مثالی حاکم نیست. مثلاً در ادراک بصری مادّی اگر مقابل هم قرار گرفتن چشم و شیء مادّی شرط است، در ادراک بصری مثالی اینچنین نیست. در شنیدن مادّی اگر مثلا تموّج هوا شرط است، در شنیدن از عالَم مثال، این‌گونه نیست. (ن.ک: سهروردی، مجموعه مصنّفات، ج2 (حکمۀ الاشراق)، صص135-134) @PhilMind
16.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 دونالد هافمن - استاد دانشگاه کالیفرنیا، ایروین - در این گفتگو از آگاهی می‌گوید و نه فقط در عمل (in practice) ، بلکه علی‌الاصول (in principle) هم یافتن راه حلی برای این مسئله را با رویکرد ناممکن می‌بیند. این در برابر اعتقاد بسیاری از پژوهشگران علوم شناختی است که حل و فصل مسئله دشوار آگاهی را به چشم‌انداز سال‌ها و دهه‌های آینده این علم ارجاع می‌دهند. 🔻 محققانی مانند دونالد هافمن و دیوید چالمرز اما بر این باورند که رویکرد سوم‌شخص کشف همبسته‌های نورونی، هرچند بسیار ارزشمند و دارای کاربردهای علمی است، اما نمی‌تواند گزینه‌ای برای حل مسئله و جنبه اول‌شخص تجربیات درونی، پیش روی ما بگذارد و این مانع با گذر زمان و‌ اکتشافات بیشتر مرتفع نمی‌شود. 🔻 این در واقع بیانی علمی-تجربی از آزمون فکری اتاق مری است که فرنک جکسون مطرح کرده. مری، دانشمند فرضی علوم اعصاب که تمام واقعیت‌های علمی و مغزی مربوط به ادراکات حسی را با تمام جزئیات می‌داند، اما تمام عمرش را در یک اتاق سیاه و سفید زندگی کرده و تجربه‌ای از مواجهه با رنگ‌ها نداشته است. حال به یکباره و پس از سالها از اتاق بیرون آورده می‌شود و در برابر چمنزار سبز قرار می‌گیرد. چیزی که او اکنون از ادراک بصری رنگ سبزی احساس می‌کند، علاوه بر تمام دانش پیشین او درباره این ادراک است. بنابراین چیزی بیش از واقعیت‌های سوم‌شخص و ابجکتیو (همبسته‌های نورونی و ...) درباره وجود دارد که در علوم اعصاب مورد بررسی قرار نمی‌گیرد. @PhilMind
📚 هندبوک دانشگاه کمبریج با موضوع «هوش مصنوعی» که چاپ اول آن در سال ۲۰۱۴ و ۴۳۰ صفحه منتشر شده را می‌توان از بهترین منابع مقدماتی این حوزه بشمار آورد. 📕 کتاب در مقدمه تأکید دارد که مخاطب را نه فقط پژوهشگران و ، بلکه فیلسوفان و دانش‌پژوهان علوم انسانی نیز در نظر گرفته‌ است. ضمن این‌که سطح مباحث در حد متوسط حفظ شده تا برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی و پژوهشگران تازه‌وارد به این عرصه مفید باشد. 📘 هر فصل توسط یکی از محققان پیشرو آن مبحث نوشته شده و بدین‌ترتیب نویسندگان را مجموعه‌ای از اساتید مطرح دانشگاه‌های آمریکا و انگلستان و ... شکل می‌دهند. 📗 فصل اول به مباحث بنیادین در سه بخش تاریخچه، بنیادهای فلسفی، و چالش‌های فلسفی اختصاص دارد که برای علاقمندان به فلسفه هوش مصنوعی توصیه می‌شود. 📙 فصل دوم به سه بخش رویکرد دیجیتال سنتی (GOFAI)، پیوندگرایی (شبکه‌های نورونی)، و شناخت بدن‌مند می‌پردازد که برای درک مباحث تئوریک هوش مصنوعی ضروری است. 📒 فصل سوم بر یادگیری ماشین (در شش بخش) تمرکز دارد و بالاخره فصل چهارم را امتداد مباحث در حیات مصنوعی و اخلاق هوش مصنوعی شکل می‌دهد. @PhilMind
💥 در تاریخ جدید، مهم‌ترین دیدگاه دوئالیستی، همان نظریه «تأثیر متقابل» بوده است که توسّط رنه در اثر مهمش، «تأمّلات در فلسفه اولی» ارائه گردید. ☄ هرچند که پیشینه این اعتقاد در مکتوبات فلسفی، به نظریه باز می‏گردد. طبق دیدگاه او، هرکدام از ما یک دارد که بسیط، الهی، تغییرناپذیر و غیر هم‏سنخ با بدن‏مان است؛ بدن‏هایی که مرکّب‏شده از اجزاء و هستند. ☄ در واقع، قبل از آن‏که ما در این جهان متولّد شویم، روح‏مان در حالتی خالص و غیربدن‏مند، وجودی پیشینی داشته‏اند. این ایده، علّت آن‏که هریک از ما دارای و عقلانیت هستیم را تبیین می‌کند. به بیان دقیق‏تر، هرکدام از ما «دارای» یک روح نیستیم؛ بلکه هرکدام از ما یکی از همین روح‏ها هستیم. این نگرش است که چه بسا همچنان بصورت دیدگاه عامیانه بین مردم دین‌دار رواج دارد. 💥 دکارت هرچند در صدد اثبات بسیط بر می‌آمد، ولی مانند و برخلاف افلاطون، نفس را به همراه بدن (و نه و ازلی) می‏دانست؛ به این مطلب تصریح داشت و از ظاهر برخی سخنان دکارت نیز همین دیدگاه برداشت می‏شود. مثلاً در رساله گفتار در روش به کار بردن عقل، پس از آن‏که به کارکردهای مختص به بدن اشاره می‏کند و آن را بین انسان و سایر حیوانات مشترک می‏داند، به صفت یا کارکرد «اندیشیدن» می‏پردازد که فقط در انسان‏ها یافت می‏شود. آن‏گاه می‏افزاید: «من ‏‏‏فرض کرده‏ام که خداوند، نفس ناطقه را خلق می‏‏کند و آن را به شیوه‏ای خاص که توضیح داده‏ام، به بدن ملحق می‏سازد». (Descartes, 2006, p.39.) 💥 دیدگاه شیخ‏الرئیس و دکارت در این‏باره، گونه‏ای تبعیت از ایده ارسطویی درباره حادث بودن نفس است که در مقابل نظریه افلاطونی پیرامون ازلی بودن نفس قرار داشت. 💥 ابن‌سینا و فیلسوفان مشّاء، نفس را حادث به همراه بدن مادّی معرّفی می‌کنند. این البته با ماهیّت روحانی‌بودن نفس در نگاه ایشان، منافات ندارد و در نتیجه نفس، و روحانیة البقاء خواهد بود. بدین ترتیب، تعلّق به یک بدن خاص هم جزو عوارض و ملحقّات ذات روحانی نفس تلقّی می‌شود. شیخ اشراق نیز در آثار خویش، در چارچوب همین دیدگاه سخن گفته است. 🔥 در واقع قول به "حدوث" روحانی نفس، ناشی از اشکالاتی بود که "ازلیت" نفس روحانی را به چالش می‌کشید. هرچند که نفس نیز بعدها توسّط منتقدین بوعلی و بویژه خواجه طوسی و صدرالمتألّهین، با اشکالات مهمّی مواجه گشت و دیدگاه نفس مطرح گردید.
19.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در این کلیپ👆 توضیحاتی درباره تقسیم‌بندی حالات ذهنی ارائه کرده‌ و بر این اساس، به تمایز بین حالات پدیداری/ با حالات گزاره‌ای/ پرداخته‌ام. در نهایت شرح داده‌ام که در ادبیات به چه جنبه‌ای از ذهن‌مندی مربوط می‌شود. @PhilMind
🕒 مباحث ذیل را می‌‌توان به دو حوزه کلّی تفکیک کرد: 1) موضوعات مربوط به (مانند مسئولیت پیامد تصمیمات و رفتار ، حق مالکیت خلاقیت‌های هنری یا علمی هوش مصنوعی، تأثیر روبات‌ها بر تعاملات بشری، جواز و نحوه محدودکردن هوش مصنوعی، جواز پاداش و تنبیه روبات‌ها، ...) که بیشتر در حوزه $فلسفه_اخلاق قرار می‌گیرند. 2) موضوعات مربوط به «وجودشناسی هوش مصنوعی» یا (مانند امکان بالقوه‌ی ، چشم‌انداز ، ماهیت و حیطه‌ی ، میزان قابلیت رویکرد کلاسیک محاسباتی و رویکردهای و در تولید ، ...) که عمدتاً در حوزه بررسی می‌شوند. 🕓 برخی مهندسان و پژوهشگران فنّی هوش مصنوعی اما علاقه چندانی به دسته دوم مباحث فوق ندارند و در بین مباحث فلسفی هوش مصنوعی، دسته نخست را به دلیل آن‌که اوّلاً کاربردی‌تر می‌یابند و ثانیاً توانایی هوش مصنوعی و امکان تحقّق چشم‌اندازهای آتی را به چالش نمی‌کشد، ترجیح می‌دهند. ضمن این‌که برخی چشم‌اندازهای معاصر هوش مصنوعی نیز از وعده‌های دهه 60 و 70 میلادی مبنی بر تولید شخص (person) با تمام حالات آگاهانه و ویژگی‌های پدیداری کوتاه آمده و بعضاً تحقّق اهدافی صرفاً کاربردی و جزئی را دنبال می‌کنند. 🕔 این اتفاق البته در میان محققان و مهندسان هوش مصنوعی در داخل کشورمان بنحوی شایع‌تر و جدی‌تر وجود دارد و تعاملات بینارشته‌ای فلسفی – فنّی که بین برخی دپارتمان‌ها و دانشمندان غربی در حوزه هوش مصنوعی مشاهده می‌شود در کشور ما تقریباً هیچ نمونه‌ای (ولو تقلیل‌یافته) ندارد. 🕕 هندبوک هوش مصنوعی که چاپ اوّل آن در سال 2015 توسط انتشارات دانشگاه کمبریج به چاپ رسیده و اساتید مطرح بین‌المللی در فصول مختلف آن قلم زده‌اند، چهار فصل کلّی دارد که فصل اول آن به «بنیادهای فلسفی» و «چالش‌های فلسفی» می‌پردازد و فصول تکنیکال بعدی نیز مکرّراً در لابلای مباحث GOFAI و پیوندگرایی و بدن‌مندی و (Artificial Life) و حتی ، به مسائل فلسفی ارجاع می‌دهد و تأملاتی دوطرفه را پیش روی مخاطب می‌گذارد. (See: The Handbook of Artificial Intelligence, 2015, Cambridge University Press) درباره ضرورت توجه به مباحث وجودشناسی هوش مصنوعی لااقل از دو منظر می‌توان سخن گفت که در پست‌های آینده بدان‌ها اشاره خواهد شد. @PhilMind
🧬 مهم‌ترین مباحث فلسفی درباره ذهن/نفس و علوم شناختی 📚 همراه با ترجمه کلیپ‌های تخصصی، معرفی منابع آکادمیک، پرسش و پاسخ با مخاطبین، و ارائه مباحث مقدماتی و نیمه پیشرفته 📱 در کانال فلسفه ذهن، با تحریریه تخصصی: @PhilMind
🔍 درباره یکی بودن ذهن و بدن ↔️ نظریه "این‌همانی نوعی"، از جمله نظریات فیزیکالیستی بود که در پی یافته‌های شناختی، به منظور تبیین و رابطه آن با بدن ارائه شد. این‌همانی نوعی، یک تئوری تحویل‌گرایانه است که می‌خواهد نشان دهد هر ویژگی‌/حالت ذهنی در واقع با یک ویژگی/حالت فیزیکی یکی است و در نتیجه، ذهن یک امر صرفاّ مادی و فیزیکی است. 🔁 همبسته‌بودن حالات نورونی با ، طرفداران این دیدگاه را بر آن داشت تا این‌همانی ذهن و بدن را بعنوان برای این همبستگی معرفی نمایند. 🔄 در واقع، علوم اعصاب نشان داد که یک رابطه همبستگی بین حالت ذهنی الف (مثلا درد) و حالت مغزی ب (مثلا شلیک عصب ج) وجود دارد. در این‌جا "تبیین‌خواه" عبارتست از: رابطه‌ی همبستگی «حالت ذهنی الف رخ می‌دهد، اگر و تنها اگر حالت مغزی ب اتفاق بیفتد». و "تبیین‌گر" عبارتست از: «الف = ب». #⃣ به این استدلال انتقاداتی وارد شده، از جمله این‌که مشکل استنتاج منطقی بین تبیین‌خواه و تبیین‌گر وجود دارد و نمی‌توان با گام‌های منطقی از اولی به دومی رسید. (See: Kim, 2005, Physicalism or Something Near Enough, p. 135.) 🔀 و از جمله این‌که گزاره‌های این‌همانی، گزاره‌هایی منطقاّ ضروری‌اند؛ یعنی این‌همانی الف با ب (که مستلزم همبستگی آن‌ها هم هست)، باید در تمام جهان‌های ممکن، صادق باشد. در حالی که جهان‌های ممکنی با قوانین طبیعی متفاوت از قوانین طبیعی جهان ما قابل تصور است که در آن‌ها الف بدون ب رخ می‌دهد و بالعکس. (See: Kripke, 1980, Naming and Necessity.) مک‌لافلین - از فیلسوفان لیدر تئوری این‌همانی - انتقاد فوق را پذیرفته و اذعان دارد یک دفاع خوب از این‌همانی نوعی، نیازمند پاسخی مناسب به کریپکی است. 🔃 و از جمله این‌که برای تبیین نظم‌های بدون استثناء در جهان، به قوانین ضروری در علوم متوسل می‌شویم. یعنی می‌گوییم بهترین تبیین برای همبستگی رخداد بین الف و ب اینست که «یک قانون ضروری وجود داشته باشد که الف رخ می‌دهد، اگر و تنها اگر ب اتفاق بیفتد». حال پرسش اینست که چرا از و ضروری بین حالت ذهنی الف و حالت مغزی ب فراتر رفته و این‌همانی آن‌ها مطرح شده است؟ مهم‌ترین مباحث فلسفی درباره ذهن/نفس و علوم شناختی را این‌جا ببینید: @PhilMind
23.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✴️ این کلیپ با ترجمه اختصاصی، درباره نگاهی توضیح می‌دهد که را قابل تبیین یا تعریف با واقعیت‌های بنیادین‌تر نمی‌داند؛ بلکه برای آن هم یک جایگاه بنیادین در جهان قائل است. ✴️ به اعتقاد برتراند و برخی دیگر از فیلسوفان (که امروزه در حال جلب توجهات آکادمیک است)، علم صرفاً ویژگی‌های بیرونی و نسبی اشیاء را آشکار می‌سازد؛ اما چیزی درباره ویژگی‌های درونی و ماهیت ذاتی اشیاء نمی‌گوید و نمی‌تواند بگوید. ✴️ راسل این دیدگاه را مطرح کرد که اصلاً در دنیای واقعی، فقط یک سنخ رویداد وجود دارد که گاه بصورت فیزیکی و گاه بصورت ذهنی انعکاس می‌یابد. بدین ترتیب نوعی () مطرح شد که ویژگی‌ها/حقایق غیرفیزیکی را نیز به رسمیت می‌شناخت و ذهن را با این قبیل ویژگی‌ها تبیین می‌کرد. ✴️ البته در نسخه خام خود (یگانه‌انگاری خنثی) طرفداران چندانی ندارد؛ اما نسخه‌های به روز شده آن - از جمله یگانه‌انگاری راسلی پدیداری (Phenomenal Russelian Monism) - که توسط دیوید ارائه شده و مبنای نظریه (Panpsychism) قرار گرفت، توجهات و حمایت‌های روزافزونی برانگیخت. @PhilMind
🔥 مدرسه تابستانی فلسفه ذهن 🔥 🗓 دوشنبه ۸ شهریور 🕚 ساعت ۱۳-۱۱: کلیات حالات ذهنی و رویکردهای فلسفی دکتر همتی‌مقدم (دانشگاه علوم و تحقیقات) 🕑 ساعت ۱۶-۱۴: دوگانه‌انگاری جوهری و رفتارگرایی دکتر سادات‌منصوری (پژوهشکده علوم شناختی) 🕓 ساعت ۱۸-۱۶: نظریات این‌همانی دکتر لهراسبی (پژوهشکده علوم شناختی) 🗓 سه‌شنبه ۹ شهریور 🕚 ساعت ۱۳-۱۱: نظریات کارکردگرایی دکتر غیاثوند (دانشگاه خوارزمی) 🕑 ساعت ۱۶-۱۴: نظریات محاسباتی و بدن‌مندی دکتر همازاده (پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی) 🕓 ساعت ۱۸-۱۶: فلسفه اسلامی و مسئله ذهن-بدن دکتر ذاکری (دانشگاه تهران) 🗓 چهارشنبه ۱۰ شهریور 🕚 ساعت ۱۳-۱۱: علیت ذهنی دکتر همازاده (پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی) 🕑 ساعت ۱۶-۱۴: حیث التفاتی؛ برون‌گرایی و درون‌گرایی دکتر محمود مروارید(IPM) 🕓 ساعت ۱۸-۱۶ مسئله دشوار آگاهی و استدلال تصورپذیری دکتر محمود مروارید(IPM) 🗓 پنجشنبه ۱۱ شهریور 🕚 ساعت ۱۳-۱۱: استدلال معرفت دکتر ذاکری(دانشگاه تهران) 🕑 ساعت ۱۶-۱۴: دیدگاه‌های بازنمودگرایانه در باب آگاهی دکتر قهار (پژوهشکده علوم شناختی) 🕓 ساعت ۱۸-۱۶: اراده آزاد دکتر مهاجری(IPM) 💵 هزینه ثبت‌نام: ۸۰ هزار تومن
💠 میر سید شریف در حواشی حکمۀ العین به این نکته توجّه می‏داد که هر یک از نفس و بدن در دیدگاه کلاسیک، تحت یک جنس جداگانه قرار می‏گیرند (یکی جوهر مجرّد و دیگری جوهر مادی) و در نتیجه وقوع ترکیب و اتحاد حقیقی بین آن‏ها امکان ندارد. 💠 در پاسخ به اشکال فوق، بر این نکته خاص خویش تأکید می‌کند که نفس را نمی‏توان از ابتدا و در حین پیدایش، مجرّد محض دانست؛ بلکه از آن‏جا که صورت جسم طبیعی است و همراه با بدن، یک نوع مادّی تشکیل می‌دهد، حدوثی مادّی و ابتدائاً وجودی مادّی دارد. 💠 طبق دیدگاه صدرا تعلّق و تصرّف در بدن، امری ذاتی برای نفس است (چرا که نحوه وجود نفس این‌چنین است) و نه امری عارضی برای آن. حال آن‏که طبق نظر بوعلی، تعلّق به بدن و تصرّف در آن، امری عارض بر ذات نفس مجرد بود. مؤسس تأکید دارد که عرضی دانستن این صفت، با تعریف و تصویر ارسطویی نفس بعنوان صورت جسم طبیعی، منافات جدّی دارد. 💠 ضمن این‌که جوهر مجرد الذّات، ابتدائاً و ذاتاً تعلّقی به مادّه و بدن ندارد و محال است که «امر ذاتی» بعداً (در اثر ارتباط با بدن) زائل شود و چیزی که در ذات جوهر مجرد نبوده، بر آن عارض گردد. 💠 به بیان ملاصدرا: « [و نه جسد] در تحقّق خویش، محتاج وجود مطلق نفس است و نیز از حیث تعیّن وجود شخصی و شکل‏گیری هویّت نفسی‏اش، محتاج بدن می‏باشد.» (اسفار اربعه، ج8، ص382) 💠 حال آن‏که به تعبیر او، نظر بوعلی به این می‏انجامد که نسبت با بدن مادّی، همانند نسبت سنگ در کنار انسان (بدون هیچ‏گونه ارتباط ذاتی و الزامی) باشد. صدرالمتألّهین تأکید دارد که ابزاریّت بدن برای نفس، مانند ابزاریّت ارّه برای نجّار و کشتی برای ناخدا نیست که اگر بخواهد، آن را به‏کار گیرد و اگر نخواهد، واگذارد. (ن.ک: همان، صص384-383) 💠 در نتیجه برای نفس انسانی در بدو پیدایش، حقیقتی صرفاً مادّی قائل شد که البته در میانه راه، به نوعی ناقص () می‏انجامد. روشن است که این تصویر از ، کاملاً بر خلاف نظر می‏باشد. دوئالیسم سینوی، را در همان لحظه ، تامّ و کامل می‏دانست و نفس را در زمره عقول مفارق قرار می‏داد. شأن و رتبتی که طبق دیدگاه صدرایی، پس از و کسب کمالات وجودی، در حیات پس از برای نفس حاصل می‏شود. 💠 در این دیدگاه، نفس دارای درجاتی است که ابتدا از مادّی‌ترین مرتبه شروع می‌شود و تکوّن می‌یابد. به بیان دیگر حدوث نفس، صرفاً مادّی و جسمانی است که تدریجاً و در طول زمان با حرکت جوهری خویش، واجد جنبه مجرّد و کمالات ذومراتب آن می‌شود. @PhilMind