eitaa logo
فلسفه فیزیک& فلسفه ریاضیات& معرفت‌شناسی
490 دنبال‌کننده
214 عکس
95 ویدیو
39 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
record009.mp3
30.22M
🔹 معرفی ایده ی علمگرایان انحصارطلب ( قسمت اول) 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
🔹 معیار اصلی و بنیادین چیست؟ 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
🔹 پرسش یکی از همراهان تلگرامی ام 🔹 و پاسخ نسبتا مفصل من👇
🔹سلام و درود بر شما. وقت شما هم به خیر و خوشی🌼 🔹انسانها ( تاکید می کنم: همه انسانها بدون هیچ استثنایی) با توجه به این که در کجا متولد شده اند و در چه جغرافیای زمانی و مکانی متولد شده اند و در چه خانواده ای متولد شده اند و اطرافیان شان چه طرز تفکری داشته اند و چه مطالبی را به او القاء کرده اند و چه سبک و روش زندگی را به او تعلیم داده اند، با توجه به تمام این پارامترها، هر کدام در یک شرایط خاص خودشان موقعیت یابی میشوند 🔹بنابراین میتوانیم ادعا کنیم که انسانها بلااستثنا در خصوص مجموعه باورها و اعتقادات و ارزشها و بد دانستنها و خوب دانستنها و به طور کلی هر آن چیزی که در تصمیم سازی های شان در زندگی شان اثرگذار است، مسیر تکامل را از یکجا شروع نمی کنند بلکه هر کدام شان دارای نقاط شروع متفاوت و منحصر به فرد خودشان هستند. 🔹یکی در نقطه A یکی در B یکی در C و ...حتی میتوان پذیرفت که هیچ دو نفری را نمیتوانیم بیابیم که از یک نقطه، شروع کنند. 🔹 اما بر اساس دیدگاهی که دستیابی به واقعیت های نفس الامری را ممکن می داند، ( و من خودم جزء این دسته هستم) اگر هر یک از انسانها به "وظیفه ی معرفتی" خودشان عمل کنند؛ مسیر همه انسانها بلااستثنا به یک نقطه معین ( همان واقعیت نفس الامری ) همگرا می شود. 🔹 وظیفه ی معرفتی چیست؟ فعلا بماند! و از نگاه درون دینی تفسیر " لایکلف الله نفسا الا وسعها" هم فعلا بماند! 🔹 اما اجمالا بر اساس وظیفه معرفتی مبتنی بر قوای ادراکی، هر انسانی موظف است بر اساس عقلانیت همراه با پالایش باورهای غیرواقعی، چشم به هر آنچه عقلانیت نقادانه اش می گوید بدوزد و بدان سو حرکت کند و هر آن چیزی که می یابد ( یافتنی که تلاش میخواهد و احیانا تحمل دشواریها و سختیها ) را بپذیرد و پا روی حق نگذارد و به سوی هدف حرکت کند. 🔹 در قالب مثال میتوانم این جور مثال بزنم که شما هزاران نفر را در یک دریای پهناور در نقاط مختلف قرار بدهید و سپس برجکی با فانوسی روشن در آن میانه تعبیه کنید. تمام آنانی که از نقاط مختلف، مسیر خود را آغاز کرده اند؛ ( اگر و اگر و اگر بخواهند و با دشواریها کنار آیند و تنبلی نکنند و .... در یک جمله، به وظیفه ی ادراکی و معرفتی خود عمل کنند) به یک جا می رسند: واقعیت های نفس الامری 🔹 بنابراین دینِ یک شخص و بسیاری از باورهای دیگر او ( باورهای غیردینی ) در آغاز، متاثر از جغرافیای زمانی و مکانی هست اما نه لزوما در پایان. تفاوت در آغاز، جبر را به همراه نمی آورد. ایده ی جبر جغرافیا ناشی از عدم توجه به قدرت انسان در نیل به واقعیات نفس الامری است. 🔹نادیده گرفتنِ قوای ادراکی انسانها که می تواند بر شرایط القائی جغرافیا غلبه کند، و یا مشاهده ی فراوانی جمعیتِ انسانهایی که به وظیفه ی معرفتی خود عمل نمی کنند، موجب شده است که دین، محصول جبر جغرافیا تلقی شود. 🔹 نظر شخصی خودم را هم اینجا خدمت تون عرض کنم: بدون به رسمیت شناختن دین الهی ( البته دینِ معتبر بر اساس معیارهای عقلانیت نرمال و نقادانه) تمام راه هایی که ادعای نیل به واقعیت ها را دارند ( اعم از فلسفه و عرفان و ساینس و ...) همگی شان به بن بست خواهد خورد. اگر کسی نتواند خدای خالق را بیابد، از هر راه و منبعی که طی مسیر کند، به بن بست خواهد خورد. 🔹موفق باشید🌷 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
🔹 واقعیتهای نفس الامری، چونان فانوس دریایی میتوانند بر همه جبرهای توهمی غلبه کنند، در صورتی که انسانهای گمگشته در دریا به وظیفه ی معرفتی خود عمل کنند.🌷 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
سوال یکی از دوستان کانال تلگرام و پاسخ من👇
سلام برای این باور شخصی خودم دلیل دارم اما دلیلها لزوما قابل بیان به شکل برهانهای مصطلح نیستند. صرفا ما می توانیم چیزهایی را به دیگران منتقل کنیم که قابلیت آن را داشته باشند که در قالب های استدلالی بین الاذهانی ریخته شوند و ویژگی کلیت در آنها موجود باشد. به همین سبب، برخی از باورها ولو برای شخص معین S، موجه و حتی یقینی باشد، اما شخص S نمیتواند این باور خودش را به دیگری منتقل کند. این عدم امکان نه به خاطر ناتوانی S و نه به خاطر نادرست بودن محتوای باور است بلکه صرفا به این خاطر است که محتوای مزبور قابلیت استقرار در برهانهای بین الاذهانی را ندارد. به عنوان مثال، بعضی از باورهای شخصی و راجع به خودمان را نمیتوانیم در قالبها بریزیم و اگر دیگری بخواهد آن را باور کند، جز این که به صداقت ما اعتماد کند، هیچ راه دیگری ندارد. همچنین است، دسته ای از باورهاکه متکی بر پس زمینه های غیرقابل ترجمه به قالبهای کلی است. مثال بزنم: شما بر اساس تجربه ی طولانی که از مثلا برادرتون در دست دارید، به این تراز معرفتی شخصی رسیده اید که به صرف این که وی به شما خبری بدهد و بگوید که من فلانی را سر کوچه دیدم، شما حرف او را بلاتردید باور می کنید. این باور کردن، برای شما کاملا موجه و معقول و دلیلمند است و اگر آن را باور نکنید، متهم به ناسلامتی قوای ادراکی تون خواهید شد اگرچه احتمالا هرگز نخواهید توانست برای این باور تون، یک استدلال تهیه کنید زیرا تمام پس زمینه ی چندساله ای که پشتوانه ی این دلیل است را هرگز نمیتوانید به جملات قابل انتقال و بین الاذهانی ترجمه کنید. به نظر من، ما نباید چیزی را باور کنیم مگر این که برایش دلیل عقلانی نرمال داشته باشیم، اما نکته ی مهم آن است که جنس دلیل عقلانی نرمال، اعم از قالبهای استدلالی پیشنهاد شده توسط فیلسوفان عقلگرای کلاسیک است. ( توضیح مفصل در این باره را در دوره معرفت شناسی ارائه خواهم داد ان شالله) اما این باور شخصی که در این متن آورده ام، بر دلایل متعددی متکی است که فقط برخی از آنها را میتوان در قالبها جای داد و همه اش را نه. بنابراین من در خصوص باورها معتقد نیستم که همه دلایل را بتوانیم به صورت قالبهای بین الاذهانی دربیاوریم. آن چیزی که برای باور کردن های ما لازم است، این است که دلیل موجه و عقلانی نرمال داشته باشیم. التزام به دلایل بین الاذهانی که توسط برخی از فیلسوفان ( و نه همه شون) توصیه شده است، یک دستور ناکارآمد و ناموفق است زیرا بسیاری از باورهای انسانها اصولا نمیتواند طبق این دستور فرآوری شود و انسانها بدون آن باورها نمی توانند زندگی عقلانی داشته باشند. البته بعضی از معرفت شناسان جدید که روی باورها کار می کنند، التزام به دلایل بین الاذهانی را برنمی تابند. باورها باید دلیل داشته باشند و هیچ چیزی را نباید بدون دلیل باور کرد اما دلیلها لزوما قابلیت ترجمه به برهانهای مصطلح را ندارند. 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
record008.mp3
22.61M
🔹 تعمیم در نظریات کیهان شناسی و فرگشت 🔹 آیا این تعمیم ها مجازند؟ بله و خیر😳 🔹 مجاز است اگر آن را .... 🔹 غیرمجاز است اگر آن را .... 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
♦️ جان لاک: علامت شخص خردمند این است که هیچ قضیه ای را با یقینی بیش از یقین برخاسته از براهینی که آن قضیه بر آنها متکی است، نپذیرد. ♦️ بسیاری از پیشفرض های موجود در نظریه های علمی نظیر نظریه فرگشت، نظریه های کیهان شناسی و نظریه های مکانیک کوانتومی، از تعمیم یک گزاره ی تجربی نتیجه گرفته می شوند و هیچ برهانی از آنها پشتیبانی نمی کند. ♦️ آن گزاره تجربی، را میتوان با تجربه به تایید رسانید اما از آنجا که این گزاره به همان شکلی که مقبول و معقول است، به کار نمی آید، دانشمندان مبادرت می کنند به تعمیم آن. ♦️اگر میدانیم که هیچ دلیلی جز اجماع دانشمندان یک عصر و یا هیچ دلیلی جز انتخاب شخص نظریه پرداز و پذیرش آن توسط دانشمندان برای این تعمیم وجود ندارد، به قول جان لاک، شرط خردمندی آن است که آن را بسان فکت به باور خودمان نرسانیم. ♦️ هیچ مشکلی برای علم پیش نمی آید اگر چنین پیشفرضهایی را به عنوان حدس و فرض به کار ببریم و نه به عنوان واقعیت. 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤دخترک تماشاچی تعزیه به شمرِ تعزیه، التماس می‌کند که امام حسین علیه‌السلام را نکشد😭
🔹 دین گریزی در دوران جدید👇
🔹 ابزارِ دین‌ستیزان در دوران مدرن 🔹 دانش آموز دوره راهنمایی (متوسطه اول) بودم. معلم یکی از درسهایم، آدم خیلی بداخلاق و بد برخوردی بود. دافعه ی این معلم به قدری زیاد بود که نتیجه اش این شد که نه فقط نسبت به خود او، بلکه نسبت به عنوان آن درسی که او تدریس می کرد، هم حس بد درازمدتی در من ایجاد شد. این حس چندین سال همراه من بود و من را نسبت به آن درس، در حالت دافعه قرار میداد و کار من را سخت می کرد.😭 🔹 حس دافعه ی شدید و تنفرآمیز، به قدری میتواند انسان را تحت تاثیر قرار دهد که راه را بر عقلانیت و منطق و عقل و دلیل هم میتواند ببندد. یعنی هر چه به خودت بگویی: چه ربطی دارد این درس به آن معلم! باز هم آن احساس تنفر قوی، کار خودش را می کند. 🔹 برای این که بچه ها را از یک درسی، فیزیک، ریاضیات، هندسه، ادبیات فارسی، زبان انگلیسی... زده کنید به طوری که تا آخر عمرش، با این درسها نتواند ارتباط برقرار کند؛ یک معلم بسیار بداخلاق برای همان درس برایش انتخاب کنید. به احتمال قوی، احساس تنفری که در این بچه نسبت به آن معلم ایجاد می شود، دامن آن درس را هم خواهد گرفت. 🔹 در چنین مواردی، تیغ عقلانیت و دلیل هم کُند می شود زیرا هر چه قدر به این بچه، بگویید: بداخلاقی معلم ریاضی تو چه ربطی به درس ریاضی تو دارد؛ فایده ای ندارد. او نه تنها از ریاضی بدش آمده است، بلکه از رنگ لباس و طرز صحبت کردن و هرچیزی که آن معلم را در ناخودآگاهش تداعی کند، هم بدش می آید و ولو اینها به هم ربطی ندارند، اما آن حس تنفر شدید کار خودش را روی این بچه انجام داده است: ولو در ناآگاه او. 🔹کسانی که ادعای دینداری دارند ولی بویی از اخلاق انسانی نبرده اند و یا آنانی که دینداری شان به صورت جزیره ای است و صرفا به بخشی از دین عمل می کنند و بخشِ مهم مربوط به دستورات اخلاقی دینی را عمل نمیکنند؛ بسان آن معلم بداخلاقی هستند که باعث نشر احساسات شدید تنفرآمیز میشود. 🔹هنگامی که به برخی کانالهای تلگرامی و صفحات مجازی سرمی زنیم و نوشته های بعضی از بچه ها را میخوانیم، میبینیم که دین گریزی بسیاری از آنها صرفا مستند به تنفر و خشم است و نه چیز دیگر. 🔹 از این بچه ها نباید و نمیتوانیم توقعِ رویکرد خردمندانه داشته باشیم زیرا موضعگیریهای منبعث از تنفر و خشم، ارتباطی با موضعگیریهای خردمندانه ندارد. کسی که از چیزی عصبانی است، چیزهایی که هیچ ربطی به موضوع ندارد را به همدیگر ربط می دهد تا بتواند خشم و تنفرش را ساکت کند ولو نتیجه ی این تخلیه ی خشم، نابودی دنیا و ابدیتش باشد. 🔹 دین ستیزان قدیمی و کلاسیک عموما تلاش میکردند تا با ارائه ی دلیل و منطق، مردم را از خدا و دین دور کنند، لذا همواره به بن بست میخوردند زیرا دلیل و منطق همواره به نفع خدا بوده و هست و خواهد بود، اما دین ستیزان جدید از راهکارهای اشباع شده از احساسات بهره میبرند. 🔹 روشی که این دین ستیزان دنبال میکنند، این است که افراد تنفرانگیزی را به عنوان نماد دین و خدا معرفی میکنند، آنگاه به پشتوانه ی تنفرهای منشرشده در بین مردم، عملکرد افراد مذکور را به خدا و دین نسبت می دهند. 🔹 در نتیجه ی این روش آمیخته با احساس تنفر، جمعیت بزرگی از آنانی که قدرت کشف عدم ارتباط میان عملکرد آن افراد و دین را ندارند، با کمترین هزینه ای از دین و خدا و امام حسین دور میشوند و دیگر اصلا نیازی نیست برای آنان از دلیل و برهان و منطق حرف بزنید. 🔹 همچنان که گفته شد: احساس تنفر شدید عموما مانع از منطق‌شنوی افراد میشود، خصوصا اگر فردِ مخاطب شما، نوجوانان و جوانان احساساتی و هیجان زده ای باشد که معمولا درک درستی هم از استدلال و مغالطه و خلط بحث و این جور چیزها ندارند و اصلا حوصله ی شنیدنش را هم ندارند. 🔹 هنگامی که از این زاویه به مسئله مینگریم، اهمیت اخلاق را بیش از پیش درک میکنیم. 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
🔹 بخشی از پاورپوینت دوره معرفت شناسی نظریه های علمی 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
🔹 بخشی از پاورپوینت دوره معرفت شناسی نظریه های علمی 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
🔹 بخشی از پاورپوینت دوره معرفت شناسی نظریه های علمی 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
🔹 بخشی از پاورپوینت دوره معرفت شناسی نظریه های علمی 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
record004.mp3
10.98M
🔹 پارادوکس منطقی و ریاضیاتی، یکی از بزنگاه های مهمی است که دیدگاه ها را دقیق می کند. 🔹 در این ویس، یکی از پارادوکسهای منطقی را معرفی کرده ام. 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
🔹 خود به خودی بودن یعنی چه؟ 🔹 چگونه یک چیزی میتواند خود به خودی به وجود آید؟ 🔹 در ساینس، ادعا میشود که بعضی چیزها به صورت خود به خودی است. این ادعا چه معنایی دارد؟ 🔹 معنای خلق خود به خودی در ساینس، را باید تحت پارادایم کلی حاکم بر ساینس مورد فهم قرار داد. 🔹 بر این اساس در صورتی که انسان نتواند برای یک پدیده ی مشاهده پذیر، علتی که در قالبهای علمی قابل تبیین باشد و بتوان آن را به روش ساینتیفیک مورد ارزیابی قرار داد، بیابد؛ در این صورت ادعا میکند که آن پدیده به نحو خود به خودی به وجود می آید. 🔹 زیرا طبق پارادایم پوزیتیویستی حاکم بر علم، اگر چیزی به روش علمی قابل صید و رصد نباشد، وجود آن چیز مورد انکار واقع می شود، بنابراین اگر کسی این پارادایم را برنتابد، نمیتواند این ادعا را جدی بگیرد. 🔹 به بیانی دیگر، اگر ساینس نتواند با همین روش علمی که فعلا آن را معتبر میداند، برای چیزی که آن چیز را مشاهده می کنیم، علتی بیابد، این عدم توانایی خودش را به این صورت بیان می کند که: " آن چیز, هیچ علتی ندارد و خود به خودی به وجود آمده است" 🔹 ادعای خود به خودی مطرح شده در علم، با آن چیزی که غالب افراد عامی از این واژه درک می کنند، کاملا متفاوت است🌷 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
🔹 ویژگی پارادایم های قوی حاکم بر جامعه های علمی👇 🔹 خیلی چیزها را به راحتی میتوانیم در چارچوب جای بیاندازیم و علت حاکم شدن این پارادایم ها هم همین نقاط قوتی است که دارند💪🏻 🔹 بعضی چیزها را نمیتوان به راحتی در چارچوب جای داد اما با اعمال یکی دوتا تبصره و با شل و سفت کردن کمربندهای لاکاتوشی، بالاخره جای میگیرند. اینجا هم مشکلی نیست.👌 🔹 اما بعضی چیزها ممکن است دیده شوند که با هیچ تبصره ای نمیشود آنها را در چارچوب جای داد. اینجاست که کارها واقعا مشکل میشود. 🔹 برخی از چارچوبها و پارادایم ها به گونه ای هستند که دانشمندان نسبت به آنها دارای تعصبات سخت هستند و یک جورایی برای آنها حکم مرگ و زندگی را یافته است😂. 🔹 چنین جاهایی است که پای اصطلاحاتی مثل "خود به خودی بودن" و " شانس بنیادی" و رخنه پوشهای دیگر به زمین علم، باز می شود. 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
💠 گروه علمی (نقد ) برگزار می کند: دوره « نظریه های علمی و » 🎙 استاد دوره: دکتر رضا (عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد مشهد) 📆 آغاز دوره: دوشنبه 1 مرداد ماه 1403، روزهای زوج ساعت 8 تا 10 ( 12 جلسه) 🏫 مکان برگزاری دوره: مشهد مقدس، خ نواب صفوی، نواب صفوی7، مدرسه حضرت علیه السلام 📚 سرفصل های دوره: 1️⃣ تاریخچه ی دانش فیزیک در طول تاریخ اندیشه 2️⃣ تاریخچه ی ریاضیات در طول تاریخ تفکر بشر 3️⃣ نقش ریاضیات در نظریه های و فیزیک کلاسیک 4️⃣ ارتباط ریاضیات و واقعیت و جایگاه در آن 5️⃣ نقش فرضیات و اصول علمی در دانش فیزیک و نوین 6️⃣ عقلانیت در نظریه های علمی 7️⃣ مروری بر نظریات علمی و ضدواقعگرایان علمی 8️⃣ معیار 📝 مهلت تمام شده است. 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
🔹 یکی از مشکلات بزرگی که دانش آموزان و دانشجویان با آن درگیر هستند، تلقی واقعگرایانه ی خام آنان از نظریه های علمی و ریاضیات است و به نظر من، واقعا انجام تحقیق و پژوهش و تولید محتواهایی که این دیدگاه را در بچه ها ترمیم کند، امری ضروری است. 🔹 به لطف خداوند متعال، بالاخره شرایطی جور شد که بتوانیم در جمع حدود 27 نفره ای از فرهیختگان که دو سوم آنان دارای مدرک ارشد و دکتری هستند، چنین دوره ای را برگزار کنیم. 🔹 و امیدوارم که این دوره، آخرین دوره نباشد و استمرار یابد. به حول و قوه ی الهی 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
🔹 بخشی از پاورپوینت دوره معرفت شناسی نظریه های علمی 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 تهدیدی به نام ساینتیزم🔬 🔹 ادعای انحصارگرایانه ی معرفت‌بخش بودن ساینس: ادعایی که ظاهرا به نفع علم و در بزرگداشت علم و ساینس است اما در نهایت میتواند جایگاه علم را حتی در موقعیتهایی که شایسته ی آن است، تخریب کند. 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
هدایت شده از Reza Zia Tohidi
🔺 سوء استفاده از علم بر علیه باورهای موثر دینی 🔺 در طول تاریخ، دین ستیزان و ملحدان از هرگونه ابزاری برای مبارزه با دین بهره جسته اند. در عصر حاضر، اعتبار علم نزد مردم، نوملحدان را تطمیع کرده است تا از ابزار علم بر علیه دین سودجویی کنند. 🔺مایرز دین را چیزی می‌داند که مردم با آن آرام می‌شوند. وی می‌گوید: ما نمی‌خواهیم این آرامش را از مردم بگیریم؛ مثل بافتنی وقتی که می‌بافند آرام می‌شوند و ما نمی‌خواهیم میل بافتنی را از دست مردم بگیریم و یا جلویشان را بگیریم که کلیسا نروند. 🔺وی اقدامات لازم را اینگونه بیان می‌کند: اما کارهایی که باید انجام بدهیم این است که با دین به شکلی برخورد کنیم که مردم با تفریحات انجام می‌دهند [تهی کردن از درون و بسنده کردن به ظواهر دین‌داری] و آن‌هم این است که نباید دین در زندگی مردم تأثیرگذار باشد. 🔺مایرز معتقد است اطلاعات بیشتر درباره علوم می‎تواند به مرور به کاهش عقاید دینی منجر شود و این مکانیزم می‌تواند با بازخورد مثبت ادامه یابد تا جایی که دین کم‌کم در جامعه رنگ ببازد و علم جای آن را بگیرد و همین‌طور نقش دین کمتر و نقش علم بیشتر می‌شود و در نهایت به نقطه‌ای می‌رسیم که دین جایگاه خودش را پیدا می‌کند و دیگر در زندگی مردم یک اصل نخواهد بود. ✍️ به قلم دکتر احمد منصوری ( با اندکی تصرف) 🔹 آدرس کانال: @philosophyofscienceforstudents 🔹 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi