eitaa logo
فلسفه فیزیک و ریاضیات & نقد علمگرایی
1.2هزار دنبال‌کننده
334 عکس
141 ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 پرسش و پاسخ👇
فلسفه فیزیک و ریاضیات & نقد علمگرایی
🔸 پرسش و پاسخ👇
🔸 سلام 🔸 شاید ذکر یک مثال مربوط به فضای دانش آموزی و دانشجویی مطلب را بهتر منتقل کند. 🔸گاهی اوقات ما اساتید دانشگاه در امتحان پایانی یا میان ترم، یک مسئله ای را به بچه ها میدهیم که متوسط بچه ها در طی یک یا دو ساعت میتوانند آن را به نحو کامل حل کنند اما مسئله هایی که به دانشجوهای دکترای خودمان به عنوان موضوع رساله میدهیم، این طور نیست. 🔸دانشجوی دکترا ممکن است صدها راه مختلف را امتحان کند. ممکن است دو تا سه تا چهارتا ... فرضی که خودش میداند فرضهای واقعی نیستند را هم بپذیرد که بتواند مسئله را کمی پیش ببرد به امید این که در مرحله های بعد، از حجم فرضهای کاذب کم کند تا نهایتا به یک جواب خوبی برسد. 🔸دانشجوی مورد نظر نهایتا به یک راه حلی میرسد و نتایج مدلسازی علمی اش را هم با نتایج آزمایشگاهی تست می زند و تطابق خوبی هم پیدا میکند و ممکن است دلش بخواهد همین مدلش را به عنوان کلامِ آخر به دیگران معرفی کند و چه بسا خودش هم باورش شود. 🔸اما من که استاد او هستم و میدانم که هنوز ده پانزده تا از فرضیاتی که گرفته است، جای اصلاح دارد و این راه حلی که او داده است ایستگاه های بین راهی است و هیچ معلوم نیست که چند ایستگاه دیگر باید برویم تا به مقصد برسیم، راه حل او را کلام آخر نمی دانم. ( چون پیشفرضهای آن را از نزدیک می بینم و میفهمم) 🔸 نظریه نیوتن، نظریه فرگشت، نظریه کوانتومی و به طور کلی ساینس را باید به عنوان تلاشهای بین راهی انسانها برای حل مسئله های مهم بدانیم و مثل آن دانشجوی خام نباشیم که هر تلاشی که می بیند را کلام آخر بداند. 🔸برای این که یک مسئله ای را کلام آخر بدانیم، به تطابق نتایج آزمایشگاهی با نظریه و به قشنگ بودن و اقناعی بودن نظریه نباید اعتماد کنیم اما عدم اعتماد به نظریه به معنای دورافکندنِ آن نیست. 🔸نظریه را به عنوان راه حل بین راهی معتبر میدانیم اما به عنوان کلام آخری نه! راه حلهای بین راهی و تلاشهای در مسیر، باارزش است اما باارزش بودن به معنای راه حل آخر بودن نیست. 🔸 گاهی اوقات یک اصلاحیه در یکی از فرضها منجر به تغییر در کل ساختار نظریه میشود بنابراین هیچ راهی وجود ندارد که ادعاهای هستی شناسانه ی راه حل های بین راهی را تقریبا برابر با ادعاهای هستی شناسانه ی راه حل نهایی تصور کنیم. 🔸در قرن نوزدهم، نظریه نیوتن یک راه حل بین راهی داده بود اما مردم عامی و بلکه دانشمندان این راه حل بین راهی را مثل راه حل نهایی توهم کردند. این راه حل بین راهی از لحاظ تطابق با نتایج و هم از لحاظ زیبایی و قشنگ بودنش، ممتاز بود اما هر چه بود، یک راه حل بین راهی و یک تلاش خوب بین راهی برای حل مسئله بود و تطابقش با داده های آزمایشگاهی هم چیز عجیبی نبوده است. 🔸 نیوتن راه حل بین راهی داد و اینشتین راه حل بین راهی بعدی را داد اما ادعاهای هستی شناسانه ی این دو راه حل اصولا با هم فرق دارند. 🔸اکنون دانشجویان خودمان به راحتی میتوانند به شکلهای مختلف و یا فرضهای جورواجور و آشکارا غلط، مدلهایی را بسازند که همه اش با کمی خطا، با نتایج آزمایشگاهی موافق باشد. این تطابق تئوری با تجربه چیز عجیبی نیست اگرچه برای قرن نوزدهمیها همین تطابقها آنان را قانع کرده بود که راه حل نیوتن، راه حل نهایی است. 🔸اینک برای ما آشکار شده است که داستان زیبایی که نیوتن سروده بود، واقعی نبوده و یک تلاش بین راهی بوده است که در حد خودش باید برای آن ارزش قائل شد و هنوز هم مورد مصرف دارد اما واقعی و کلام آخر نیست. 🔸یک نظریه در صورتی کلامِ آخر است که به نحو موشکافانه هر چه پیشفرض و اصل موضوعه و تعمیم دادنها ( مثل تعمیمهایی که در فرگشت داریم!!) برای تولید این راه‌حل و نظریه به کار رفته است، به نحو عقلانی نرمال به عنوان واقعیت پذیرفته شود. اگر چنین وضعیتی را دیدیم، آن نظریه را واقعی میدانیم و کلام آخر...اما 🔸تا زمانی که حتی یک فرض مبهم یا اصل مبهم در راه حل پیشنهادی موجود باشد، آن راه حل و نظریه را یک راه حل بین راهی و یک تلاش ارزشمند علمی و کارا میدانیم و نه بیشتر. 🔸 آدرس کانال: https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933 🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
🔸 لطفا کانال "فلسفه فیزیک و ریاضیات & نقد علمگرایی" را به دانشجویان و دانش‌آموزان علاقه‌مند معرفی بفرمایید: https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
🔸 حواس بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی و چشایی حسهای اصلی ما هستند. 🔸تجربه گرایان خام معتقدند دانش معتبر لزوما برخاسته از تجربه و مشاهدات است و اگر چیزی به تجربه و حواس ما درنیاید، اصلا وجود ندارد. 🔸برخی از موجودات مانند کرمها، فقط دو حس دارند: بویایی و لامسه 🔸در عالم خیال، کرمهای تجربه گرا را تصور میکنیم. 🔸کرمهای تجربه گرا، معتقدند اگر چیزی به تجربه و حواس ما کرمها ( لامسه و بویایی فقط!!) درنیاید، اصلا وجود ندارد!! 🔸مفهوم نور که برای ما واضح و روشن است، احتمالا برای کرمها اساسا و اصولا غیرقابل تجربه و غیرقابل تصور است. 🔸 چرا ما ادعاهای کرمهای تجربه گرا در انکار وجود نورهای قرمز و سبز و آبی را جدی نمیگیریم؟ 🔸اطراف کرم تجربه گرا را نورهای رنگارنگ فراگرفته است اما او به دلیل تعهدش به تجربه‌گرایی، اصرار میورزد تا ما را هم قانع کند که: نور وجود ندارد! 🔸حواس انسانها و موجودات زنده بر طبق نظریه فرگشت، به تدریج و به نحو تصادفی از هیچ به اینجا رسیده است 🔸و بر طبق نظریه فرگشت، اصولا هیچ بعید نیست که در میلیونها سال دیگر، انسانها دارای حواس جدیدی شوند و چیزهایی که الان نمیتوانند تجربه کنند را به نحو عادی با حواس طبیعی‌شان درک کنند. 🔸آیا کسی که به نحو جدی به فرگشت باور دارد، چیزی را میتواند به این دلیل که نمیتواند وجود آن چیز را با حواس خودش درک کند، انکار کند؟ 🔸چرا او نمیتواند این تصور را در خود به وجود بیاورد که شاید حال و روز او در درک حقایق جهان مشابه حال و روز گونه‌ی ریزی که در باغچه ی منزل اوست، هست؟ 🔸 آدرس کانال: https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
🔸دو گفتار مهم از تئودوسیوس دوبژانسکی 1️⃣ هیچ چیز در بیولوژی جز در پرتو نظریه تکامل معنا ندارد 2️⃣ داروینیسم همان قدر که با باورهای مذهبی سنتی سازگاری دارد، همان قدر هم با الحاد سازگار است. 🔸 دوبژانسکی یک ارتودکس معتقد اوکراینی بود. او استاد لوونتین است. 🔸 پروفسور فرانسیس کالینز از سخنِ دوبژانسکی نتیجه میگیرد: بنابراین آنانی که الحاد را انتخاب کرده‌اند باید دلیل دیگری برای این موضعگیری خود پیدا کنند زیرا فرگشت نمیتواند دلیلی برای الحاد باشد. 🔸کالینز، سرپرست پروژه ی ژنوم انسان و یکی از زیست شناسان مشهور معاصر است که در ابتدا آتئیست بود، سپس از آتئیسم رویگردان شد و به خداباوران پیوست. او حامی سرسخت نظریه فرگشت نیز هست. 🔸 آدرس کانال: https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933 🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
فلسفه فیزیک و ریاضیات & نقد علمگرایی
👇👇👇👇
سلام علیکم برخی از ادعاهای اساسی نظریه داروینیسم با آموزه های اساسی و مهم ادیان خصوصا با آموزه های مهم دین معتبر یعنی اسلامِ اهل بیت علیهم السلام به نحو آشکارا در تضاد و ستیز است. من برای کشف واقعیتها، راه عقلانیت نرمال را در اختیار دارم و همین عقلانیت نرمال من را به دین اسلام اهل بیت علیهم السلام رسانده است لذا ستیزها را می بینم و تحلیلها را به کمک عقلانیت نرمال مورد بازبینی قرار میدهم. مطلبی که از قول کالینز و دوبژانسکی آورده ام، بیان کننده ی این نکته است که علم و خصوصا فرگشت، نسبت به وجود خداوند ساکت است. علم با این محدودیتهایی که دارد نه میتواند اثبات کننده ی وجود خدای تعریف شده در ادیان و بالاخص خدای اسلام اهل بیت علیهم السلام باشد و نه میتواند انکارکننده‌ی آن خدا باشد. ناتوانی علم در ورود به این عرصه که مورد تاکید کالینز و دوبژانسکی است را من قبول دارم اما چنین نیست که در همه موارد با این دو نفر همنظر باشم. من داروینیسم و همه ادعاهای فرگشت را به عنوان فکت ( و حتی تقریبا فکت) نمی توانم بپذیرم و حال آن که کالینز می پذیرد. بنابراین دقت بفرمایید که نقل قول من از دانشمندان عرصه ی زیست شناسی تکاملی و فرگشت باوران چه معنایی را در بر دارد. هدف من این است که به مخاطبان ارجمند برسانم که حتی از نظر فرگشت باورها هم، از دل فرگشت، الحاد بیرون نمی آید. اما آیا همه ادعاهای نظریه داروینیسم را من به عنوان امر واقعی قبول دارم؟ خیر! من به نحو خاص با ادعاهای کلی نظریات علمی ( با قید این که هیچ استثنایی در خصوص این ادعاها وجود ندارد) مشکل دارم و آنها را فاقد پشتوانه ی عقلانی می دانم. من این ادعا که تبار مشترک برای همه موجودات وجود دارد و هیچ استثنایی وجود ندارد، را عقلانی نمیدانم. من این ادعا که روند تحولات طبیعی بر اساس تصادف کور باشد، را عقلانی نمیدانم و شواهد ارائه شده برای این تصادف را به شدت ناکافی میدانم ان شالله به موقع دلایل خودم برای این که چرا فرگشت را به عنوان نظریه ی علمی برچسب می زنم را با تاکید بر این که نباید "علمی بودن" را مترادف با "واقعی بودن" بگیریم، مطرح خواهم کرد. برچسب علمی بودن را میتوان روی نظریه هایی که لزوما واقعی نیستند ولی علمی هستند زد. نظریه فرگشت هم به این معنا میتواند علمی باشد ( نه واقعی!!! دقت کنید) همچنان که نظریه های کوانتوم و نسبیت و نیوتن و حتی نظریه کوپرنیک و نظریه اتر و کالری و فلوژیستون هم میتواند به همین معنا علمی باشد ولی واقعی نباشد. 🔸 آدرس کانال: https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933 🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 شباهت ریاضیات و منطق صوری 🔸 ارتباط ریاضیات با واقعیت 🔸 دکتر حامد ساجدی 🔸 آدرس کانال: https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933 🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
۱۵ دسامبر،_ ۲۲.۲۵​.mp3
10.87M
🔸 شکستن بت بزرگِ علمگرایی و ارج‌گذاری به ساینس به عنوان موجودی فروتن و متواضع، باعث روشنگری و ترویج دانایی و آگاهی در جامعه می گردد. 🔸 آیا شکستنِ بتِ ساینس ضرورت دارد؟ بخش اول 🔸 آدرس کانال: https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933 🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
فلسفه فیزیک و ریاضیات & نقد علمگرایی
🔸 شکستن بت بزرگِ علمگرایی و ارج‌گذاری به ساینس به عنوان موجودی فروتن و متواضع، باعث روشنگری و ترویج
🔸 سه چهار ثانیه ی آخر ویس بالا ضبط نشده است؛ عذرخواهم. تتمه ی بحث گفتاری از اسوالد اشپنگلر تاریخدان آلمانی بود که ضبط نشد. اشپنگلر مینویسد: در تمدن مدرن فقط فرآورده ها و دستاوردهای علم اهمیت دارد و گویی تنها علم است که از آن چه مهم است سخن میگوید. چنین علمی صرفا از دانش نظری، غیرشخصی و انتزاعی سخن میگوید و قابلیتهای روح انسانی را نادیده میگیرد.
فلسفه فیزیک و ریاضیات & نقد علمگرایی
🔸 شکستن بت بزرگِ علمگرایی و ارج‌گذاری به ساینس به عنوان موجودی فروتن و متواضع، باعث روشنگری و ترویج
🔸سلام صبح بخیر ماشالا به شما که اینقده فعالین💐 بزنم به تخته😂 صوت بت بودن علمگرایی را شنیدم جالب بود واقعن. چجوری میشه این بتو شکوند 🔸 سلام علیکم صبح شما هم به خیر و خوشی ممنونم🌺🌺 به نظر من، نقد عقلانی ادعاهای علمگراها تنها راهی است که برای شکستن این بت وجود دارد. تا زمانی که این بت سرِپا باشد، بچه های فریب خورده برای یافتن پاسخ سوالات متعددشان به این بت و کاهنان علم نگاه میکنند و گوششان به هیچ منبع معرفت بخش دیگری بدهکار نیست و حتی از عقلانیت خودشان هم استفاده نمیکنند. اگر بتوانیم این بت را بزنیم، تازه آن زمان است که میتوانیم از بچه های رهاشده از بندگی بتها بخواهیم تا به عقلانیت خودشان اعتماد کنند و پاسخ سوالات مهم را به کمک عقلانیت خودشان بیابند و این جرئت را پیدا کنند که نظریات علمی پرتبلیغات را هم نقادی کنند.
🌺 پیشگیری خیلی بهتر و موفق‌تر و اثرگذارتر از درمان است. آشنایی دانش آموزان با بنیادهای علم، راه را بر باورِ غلط و خطرناک و مخرب علمگرایی می بندد. 🌺 با معرفی کانال "فلسفه فیزیک و ریاضیات & نقد علمگرایی" و کانالهای مشابه باید به دانش آموزان ناآگاهی که در معرض رسانه های قوی علمگرایی هستند، کمک فکری برسانیم و بهترین کمکها، آشنایی آنان با ذات واقعی علم است. 🌺 کوتاهی نکنیم و خطر را درک کنیم🙏🙏 🌺 کانال "فلسفه فیزیک و ریاضیات & نقد علمگرایی" را به دانشجویان و دانش‌آموزان علاقه‌مند معرفی بفرمایید: https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
چگونگی نابودی فرهنگ با علم گرایی افراطی.mp3
16.11M
🔸 علم به صورت قوانین کلی مبتنی بر تقلیل‌گرایی ادعاهایش را مطرح میکند. 🔸 چگونه علمگرایی تقلیلگرایانه موجب نابودی فرهنگ و هر آن چیزی که تقلیل‌پذیر نیست، میشود. 🔸 بت سازی از علم به ضررِ فرهنگ بشری و اخلاق و هنر تمام خواهد شد و در بلندمدت به ضرر خودِ علم هم تمام خواهد شد. 🔸 بخش دوم 🔸 آدرس کانال: https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933 🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
فلسفه فیزیک و ریاضیات & نقد علمگرایی
🔸 علم به صورت قوانین کلی مبتنی بر تقلیل‌گرایی ادعاهایش را مطرح میکند. 🔸 چگونه علمگرایی تقلیلگرایان
🔸 در زبان عرف اصطلاح "قطعی بودن" به معنای "واقعی بودن" است؛ اما "قطعی بودن" در ریاضیات، هرگز به معنای "واقعی بودن" نیست. 🔸 همچنان که: موش بودنِ "جری" و گربه بودنِ "تام" در انیمیشن "تام و جری" یک امر قطعی است اما این قطعیت به معنای واقعی بودن تام و جری نیست.
۲۰ دسامبر،_ ۲۱.۴۸​(۲)_cut.mp3
15.54M
🔸 اصرار و پافشاری علمگرایان بر یک تعمیم غیرعقلانی مخرب قسمت سوم 🔸 آدرس کانال: https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933 🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
🔸 صفحه سیاه فوق را با ابعاد بسیار بزرگ ( صدها متر مربعی) در نظر بگیرید و تصور کنید هر باری که به این صفحه نگاه میکنید، فقط یک سانتیمتر مربعِ آن را میتوانید ببینید و نه بیشتر! 🔸 عینک علمی و ساینتیفیک را بر چشم میگذارید و هزاران بار و پرتکرار به جاهای مختلف این صفحه نگاه میکنید و هر بار فقط یک سانتیمتر آن را میبینید که کاملا سیاه است. 🔸 فرض سیاه بودن تمامی صفحه بالا یک فرض علمی است و میتواند مسائل بسیاری را هم حل کند؛ بنابراین فرض علمی ما این میشود که: "کل صفحه بالا سیاه است" 🔸 اما واقعن که اینجور نیست. دوباره صفحه را ببینید. 🔸 نظریه های علمی، کلی‌نگر است و برای دستیابی به قواعد کلی، موارد منحصر به فرد و فردیت ها و حالات خاص را نادیده می گیرد. 🔸قواعد کلی پرفایده اند و حتی میتوانند زمینه را برای دیدنِ چیزهایی که قبلا دیده نمیشد، هم فراهم کنند اما باید بدانیم که کلی‌شدنِ آنان به قیمتِ برش فردیتها بوده است. 🔸 در برخی موارد، فرض "کل مستطیل سیاه است" که ناشی از نگرش با عینک علمی است، انسانها را شدیدا گمراه میکند! 🔸پژوهش در رابطه با دو مقوله "انسان" و "دین" با عینکِ ساینتیفیک میتواند موارد منحصر به فرد و فردیتهای بسیار مهم و اثرگذار در زندگی ما را از قوای ادراکی ما دور نگه دارد. 🔸 در ویس زیر به بخشی از نتیجه‌گیریهای نادرست و غیرعقلانی علمگرایانِ دین‌ستیز که به همه چیز از جمله "انسان" و "دین" با همین عینک مینگرند، اشاره کرده ام👇 🔸 آدرس کانال: https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933 🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
فلسفه فیزیک و ریاضیات & نقد علمگرایی
🔸 صفحه سیاه فوق را با ابعاد بسیار بزرگ ( صدها متر مربعی) در نظر بگیرید و تصور کنید هر باری که به این
۲۳ دسامبر،_ ۲۲.۰۹​.m4a
22.54M
🔸 نگاه علمی و ساینتیفیک به مقوله هایی مانند دین و انسان، نگاه گمراه کننده ای است قسمت چهارم 🔸 آدرس کانال: https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933 🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
فلسفه فیزیک و ریاضیات & نقد علمگرایی
👇
سلام علیکم ساینس محصول غالبا مفیدی است که در بنیادهایش ترکیبی است از 1.عقلانیت نظریه پرداز و 2.حدس نظریه پرداز و 3.انتخاب و پذیرش جامعه ی علمی تجربه پذیری و تکرارپذیری اگرچه قبلا مورد اهتمام جامعه علمی بود اما از حدود 1980 به این سو، در فیزیک نظری دیگر چندان اهمیتی به تجربه پذیری و تکرارپذیری داده نمی شود و حتی برخلاف قبل که یک روش تعریف شده ی مشخصی برای "روش علمی" وجود داشت، اکنون به اعتقاد گروه بزرگی از فیلسوفان علم، نمیتوانیم یک روش مشخصی را به عنوان روش علمی شناسایی و کادربندی کنیم که هر چیزی خارج از این کادر و چارچوب واقع شود را غیرعلمی بگیریم. و اما پاسخ پرسش شما در مورد این که آیا ساینس حق دخالت در امور ماورایی را دارد و میتواند امور ماورایی را جستجو کند؛ مثبت میبود به شرط این که فقط "عقلانیت" دخیل در ساخت ساینس می بود اما اینطور نیست. پذیرش جامعه علمی خیلی مهم و اساسی است و بنای جامعه علمی این است که داستان و روایتی را از حیات و جهان دست و پا کند که تمامی عناصر و کاراکترهای به کاررفته در این روایت و داستان، نچرال باشند و هیچ عنصر سوپرنچرالی نباید در این روایت حضور داشته باشد. نکته ی مهم و قابل توجه این است که جامعه علمی در اضافه کردن کاراکترها به داستان و روایت خودش دستان نسبتا گشاده ای دارد و هر چیزی که برای این داستان لازم باشد را بدان هستی میبخشند و ادعا میکنند که این هم یک هستومند نچرال است. به عنوان مثال هاوکینگ در کار خودش، خدای رخنه ها که در داستان های پیشینِ ساخته شده توسط افرادی مثل نیوتن میتوانست خللهایی را پرکند، را برداشته است و این رخنه ها را توسط چیزهای دیگری نظیر "شانس رخنه پوش" که به قول خودش با شانسی که عرف میفهمد، فرق اساسی دارد!! و با میدان های کوانتومی قدرتمندی که خلق و فنا را میتوانند انجام دهند و کسی نمیداند که چی هستند و ... پر میکند و ادعا میکند که این هستومندها همه نچرال هستند! تا زمانی که ساینس این روال را داشته باشد، یافتنِ عناصر ماورائی در داستانها و روایتهایی مثل فرگشت و بیگ بنگ، مثل پیدا کردن پرتقال فروشهاست🌺 🔸 آدرس کانال: https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933 🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
۲۹ دسامبر،_ ۲۰.۲۸​.mp3
20.32M
🔸 معقولیت نظریه های علمی؟ 🔸معقولیت و عقلانیت؟ قسمت پنجم 🔸 آدرس کانال: https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933 🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
🔸 بهترین راه برای مقابله با فریبکاریهای علمگرایان و آتئیستهای علمی، آگاه‌سازی دانش آموزان و دانشجویان است. 🔸اگر دانش‌آموزانِ حقیقت‌جو، جایگاه فرضهای مبهم و معقول ( اما غیرواقعی!!) را بدانند و بی‌ربط بودنِ موفقیت نظریه های علمی در عرصه‌ی تکنولوژی به واقعی بودنِ ادعاهای هستی‌شناسانه‌ی نظریه های علمی را بیابند، دیگر هیچ نیازی نیست در شاخ و برگها با نئوآتئیستها درگیر شویم. 🔸لطفا مبحث را دنبال بفرمایید.. 🔸 در بت‌شکنی، یکدیگر را یاری برسانیم. 🔸 کانال حاضر را به علاقه‌مندان معرفی بفرمایید👇 https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933 💐
🔸 درباره ی عقل نرمال 🔸 بسیارند انسانهایی که خود را عاقل و متفکر و روشنفکر میدانند، در حالی که در باورهای اساسی‌شان مقلدند! 🔸 عاقلان واقعی آنانی هستند که به عقل نرمال خودشان اعتماد میکنند و آن را دستِ کم نمیگیرند و از "تقلید در باورها و اعتقادات" دوری میکنند. 🔸 از امتیازات بسیار فاخر و پرارزش در مذهب تشیع این است که به اتفاق نظرِ همه ی متخصصان دینی، "تقلید در اعتقادات و باورها" جایز نیست. 🔸 انسانها در زندگی عقلانی خود با یک دوراهی بزرگ معرفتی مواجه هستند: 1️⃣ یا از عقل نرمال خودم استفاده کنم 2️⃣ و یا از گزینشهای دیگران، اعم از فیلسوفان و دانشمندان تقلید کنم. 🔸 عقلانیت نرمال در گزینش یک نظام از بین هزاران نظام فلسفی، یک تعبیر از بین ده ها تعبیرِ نظریه کوانتوم و فرگشت و یک دین و مذهب معتبر از بین هزاران دین و مذهب، نقش فعال و تعیین کننده دارد. 🔸 نظامهای فلسفی مختلفی در شرق و غرب وجود دارد. فلسفه های مختلفی مثل نظام فلسفی ارسطویی و کانتی و نوکانتی و هگلی و صدرایی و نوصدرایی و اشراقی و مشائی و ....موجودند که هر کدامشان مدعی آنند که حقیقت و واقعیت را به نحو قطعی و بر اساس روشهای منطقی و قیاسی در اختیار قرار میدهند. 🔸نظام های عرفانی مختلفی در شرق و غرب نیز وجود دارد که به شدت با هم اختلاف نظر دارند و همگی آنان ادعای کشف اعتقادات صادق و ارزشمند و غیرتوهمی را دارند. 🔸 ساینتیستهای علمگرای نیز ادعایشان این است که اعتقادات و باورهای راجع به جهان واقعی را توانسته اند از دل نظریه های علمی بیرون بکشند و به همین سبب، از مخاطبان خود میخواهند که فقط به آنان گوش بسپارند و باورهاشان را از جای دیگری نگیرند. 🔸ادامه 👇
🔸انواع ادیان الهی و غیرالهی نیز در جهان وجود دارند. هر دینی، آن دین دیگر را باطل میداند و خود را ذیحق می خواند و همچنین در هر دینی، شاخه های مختلف مذهبی وجود دارد که هر شاخه ای حقیقت را از آن خود میداند و از مخاطبان میخواهد برای این که چه چیزی را باور کنند و چه چیزی را باور نکنند، به عالمان آن دین و مذهب رجوع کنند. 🔸 و ما انسانها در این میان با هزاران مدعی و هزاران ادعای متضاد و مختلف مواجه هستیم. 🔸 انسان فقط دو راه زیر را در پیش دارد: 1️⃣ اعتماد به عقلانیت نرمال خودم 2️⃣ تقلید از یک سیستم فلسفی یا علمی یا عرفانی یا دینی و مذهبی 🔸 آیا دوگانه ی فوق به معنای آن است که ما نباید از سیستمهای فلسفی و فرآورده های عقلانی و نظریه های علمی بهره ببریم و فقط باید با عقلانیت نرمال خودمان طی طریق کنیم؟ 🔸 قطعا نه! چنین چیزی ممکن نیست و ما باید از عقلانیت دیگران هم استفاده کنیم. چگونه؟ 🔸بهره برداری از محصول فکری دیگران باید تحت اشراف عقلانیت نرمال خودمان باشد. 🔸بهره برداریهای تحتِ اشرافِ عقلانیت نرمال، "تقلید غیرمجاز" نیست بلکه کشف پنجره ها، منابع و معیارهای جدیدی است که میتواند مسیر کشف واقعیتها را برای ما کوتاه و میسور کند. 🔸 سیستم های فلسفی متعدد، نظامهای عرفانی جورواجور، نظرهای علمی راجع به جهان واقعی گوناگون، باورهای دینی و مذهبی متعدد و مختلف همگی بدون استثنا بر تعدادی اصل موضوعه ی غیرقابل اثباتی که شخص نظریه پرداز یا شخص فیلسوف یا شخص عارف آنها را مبنای کار خود قرار داده است و گزینش کرده است، اتکا دارد. 🔸 انسانی که بخواهد به وظیفه ی معرفتی خویش عمل کند و عاقل باشد و نه مقلد، باید اصول موضوعه و "اثبات ناپذیرها" را در معرض عقلانیت نرمال خود قرار دهد. 🔸 چنانچه او با اعتمادی که به عقلانیت خود دارد، درستی اصول موضوعه سیستم فلسفی یا علمی و یا دینی و مذهبی را به عنوان امر واقعی ( و نه مثلا امر معقول و یا امر مشهور و یا امر مدشده و یا امر پذیرفته شده توسط جامعه ی فرهیخته و ..) درک کرد، در این صورت میتواند خروجی های آن سیستم فلسفی یا علمی یا عرفانی یا دینی را بپذیرد. 🔸 عقلانیت نرمال گزاره ای را به عنوان امر واقعی و صادق مییابد که نسبت به درستی آن، قطعیت عقلانی نرمال پیدا کند. من به نحو قطعیت عقلانی نرمال وجود خورشید پشت ابرها را در این روز ابری مشهد، باور دارم ولو نمی بینمش و نمیتوانم برای آن، استدلال برهانی قیاسی و ریاضیاتی بیاورم. 🔸 و لزومی هم نمی بینم که برای این باور خودم به خورشید پشت ابرها، دلیل برهانی قیاسی بیاورم. وجود خورشید را می پذیرم زیرا به وجود آن قطعیت عقلانی نرمال دارم. 🔸 اگر اصول موضوعه را به صورت قطعیت عقلانی نرمال، دریافتم، در این صورت آن اصول را به همان نحو می پذیرم که خورشید پشت ابرهای مشهد را. 🔸 و اما اگر درستی اصول موضوعه و بنیادهای یک نظریه و گزینش های ساینتیست های نظریه پرداز را در حد قطعیت عقلانی نرمال نیافتم؛ به آن دوراهی دچار میشوم: 1️⃣ به عقلانیت خودم اعتماد کنم و این محصول فکری را نپذیرم ولو همه ی مردم به آن گردن نهاده باشند. 2️⃣ تقلید کنم. 🔸ویژگی عقلانیت نرمال این است که ردیابی و پالایش گزاره ها و باورهای غلطی که به عنوان واقعیت و حقیقت در قوای ادراکی پنهان شده است، را جزء وظیفه ی معرفتی انسان عاقل میشمارد بنابراین چه بسا یک مسئله ای را در ابتدا درک نکند و پس از عمل به وظیفه معرفتی خویش به آن برسد. 🔸عقلانیت نرمال اساس انسانیت است و تقلید در باورها ریشه ی مشکلات معرفتی موجود در جامعه انسانی است. 🔸 اعتماد به عقلانیت نرمال میتواند انسان را به نحو قطعیت عقلانی نرمال به "وجود خدا" برساند و عمل به وظیفه ی معرفتی در برابر این باور مهم، میتواند راه را برای دستیابی به معرفتهای بیشتر فراهم آورد. 🔸 آدرس کانال: https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933 🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi
🔸 راجر پنروز، برنده ی جایزه نوبل، و کسی که شاید 80 سال از عمر 93 ساله اش را با فیزیک و ساینس سر کرده است، نظر خودش را درباره ی محدوده ی توانایی ساینس بیان کرده است. او مینویسد: در نهایت، فیزیک تنها میتواند بخش‌هایی از واقعیت را توصیف کند که مستعد پذیرش ریاضیات باشد. ( چقدر این جمله جالب توجه است) ...شکی نیست که فیزیک مهم است، اما چیزهای مهم زیادی درباره‌ی واقعیت (جهان) میتوانند وجود داشته باشند که فیزیک نیستند (از فیزیک فراتر هستند)🌺 منبع: https://www.newscientist.com/article/2114398-physics-may-be-a-small-but-crucial-fraction-of-our-reality 🔸 آدرس کانال: https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933 🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید. @Reza_zia_tohidi