فلسفه فیزیک & فلسفه ریاضیات & فلسفه زیست شناسی & نقد علمگرایی
🔸 پرسش👆 🔸 پاسخ👇
سلام
تغییر در نوع نگاهِ دانشمندان به نظریه های علمی نه تنها انگیزه را در آنان کمرنگ نمیکند بلکه همواره آنان را پویا و پرانگیزه نگه می دارد تا بیشتر کار کنند و جهان را بهتر از پیشینیان بفهمند.
در صورتی دانشمندان بی انگیزه میشوند که این سعی و خطاها و نظریه های بین راهی و راه حلهای سعی و خطایی هیچ ثمره و فایده ای نداشته باشد و حال آن که هرگز این طور نیست.
حداقل سه فایده ی مهم در این نوع نگاهِ مدرن به نظریه های علمی وجود دارد:
فایده ی اول این که حتی با همین مقدار شناخت پرخطا و به مدد همین راه حلهای بین راهی، میتوانیم به تکنولوژیها و توانمندیهای زیادی برسیم و حال آن که بدون اینها هرگز به این توانمندیها نمی رسیدیم. اختراعات مبتنی بر قوانین نیوتن را بنگرید. اساسا یکی از عواملی که باعث شده بود افرادی مانند کانت باورشان شود که نیوتن کلام آخر را دریافته است، همین موفقیتها بود و شواهد
فایده ی دوم این است که این سعیها و نظریات بین راهی، راه را برای دستیابی به نظریه های بعدی هموار می سازد. بدونِ در دست داشتنِ فیزیک کلاسیک چگونه میتوانستیم به فیزیک نسبیتی برسیم؟
فایده ی سوم این است که از آن زمانی که دانشمندان با این واقعیتِ بینِ راهی بودنِ همه نظریه ها ( که واقعیتی تلخ نیست ولی برخلاف توقعات انسانهای عامی و عادی است که دلشان میخواهد جواب آخر را به دست آورند اما غنای جهان برخلاف این انتظارشان بوده است) کنار آمده اند؛ همواره این امید را دارند که جنبه های عمیقتری از جهان را کشف کنند و چنین تصوری را در خود ندارند که قبلیها همه چیز را حل کردند و ما دیگر چیزی برای کشف نداریم.
دیگر این فکر را ندارند که همانا چارچوبها را بور و هایزنبرگ و داروین و اینشتین کشف کردند و دیگر چیزی برای ما باقی نمانده است و ما محکومیم در همین چارچوبها کار کنیم.
این فایده ی سوم، دانش را به تکاپو وامی دارد و این نه تنها انگیزه را نمیمیراند بلکه به آنان انگیزه ی بیشتر برای انقلاب در چارچوبها میدهد. شما میتوانید این انگیزه را در دانشمندان هر طیفی بیابید.
اگرچه مردم عادی این طور فکر نمیکنند و خیلی دلشان میخواهد همین چیزها را به عنوان جوابِ آخر و نه "راه حلهای بین راهی مفید" باور کنند اما همواره در میان کسانی که در مرزهای علم کار میکنند افرادی یافت می شوند که بلندپروازانه درصدد یافتن چارچوبهای جدید هستند.
پیروز باشید🌺
🔸 آدرس کانال:
https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید.
@Reza_zia_tohidi
🔸 چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید🌺
🔸 چشمها را ( از نوع نگاهِ قرن نوزدهمیها به علم) باید شست، (نظریه های علمی را) جور دیگر باید دید.
🔸 شاید بیش از 90% مواردی که قرن نوزدهمیها و وارثان آنان به عنوان "تعارض دین و علم" مطرح میکنند به نوع نگاهِ آنان به علم ( و البته نوع نگاه شان به دین) بازمی گردد.
🔸 اگر چشمها شسته شود و جور دیگری ( به علم ) نگریسته شود، تعارضاتِ توهمی برطرف خواهد شد.
🔸 در صورت تحقق این شستشوی گرانسنگ ( و البته متاسفانه سخت و پرهزینه😭)، دانش آموزان و دانشجویانی که قدر و قیمت باورهای دینی را میدانند، دچار سردرگمی نمی شدند و از این منظر، فریب علمگرایان را نمیخوردند.
🔸ایکاش می شد این شستشو را از دوران دبیرستان آغاز می کردیم.
🔸 گاهی به این فکر می افتم که بروم و دبیر دبیرستان بشوم، اما نه رهاشدن از دانشگاه آزاد چنان سهل و آسان است و نه استخدام شدن در آموزش و پرورش چنین سهل و ساده 😭
🔸 تجربه شخصی، من را به این ایمان قطعی رسانیده است که: محال است چشمها شسته شود و باز هم مثل قرن نوزدهمیها به ساینس نگاه کرد. محال است.
🔸قرن نوزدهمیها آنانی بودند که نظریه های علمی را عین واقعیت میدیدند و با ادعای آدمی مثل لاپلاس باورشان به خدای لاپلاس را از دست میدادند.😞
🔸 چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید.
🔸 آدرس کانال:
https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید.
@Reza_zia_tohidi
فلسفه فیزیک & فلسفه ریاضیات & فلسفه زیست شناسی & نقد علمگرایی
🔸 پرسش👆 🔸 پاسخ👇
🔸 سلام علیکم
باور کردن یک گزاره به عنوان واقعیت (و اصطلاحا کلام آخر دانستنِ یک گزاره و ادعا) نیازمند دلیلِ متناسب با آن می باشد.
🔸 سخن من و شما که بحمدالله جزء خداباوران هستیم، این است که دلایلی که در فرگشت برای نیای مشترک ارائه شده است، برای پذیرش این ادعا به عنوان یک واقعیت کافی نیست ولو استفاده از این فرض و ادعا در نظریه های علمی میتواند مجاز باشد.
🔸 اما پرسشی که در اینجا برای ما خداباوران مطرح است این است که این شواهد را چگونه میتوانیم با آموزه های دینی نظیر "ما تسقط من ورقه الا یعلمها" و "لاحول و لاقوه الا بالله" تبیین کنیم؟
🔸 آیا این شواهد، نقضی برای آن آموزه ها نمیتواند باشد؟ آیا حکمت الهی را میتوانیم با اعضای وستیجیال مثل پستان مردان و ... تبیین کنیم؟
🔸 نکته ی مهم و اساسی در این رابطه این است که ما باید جنبه های معرفت شناسانه ی دین را در تحلیلهای خود در نظر بگیریم.
🔸یکی از مهمترین کارکردهای معرفت شناسانه ی دین الهی و تحریف نشده و به درستی درک شده و به نحو عقلانی فهمیده شده، این است که میتواند افق دید ما را نسبت به پدیده های جهان و انسان و جهان و حیات گسترش دهد.
🔸 تغییر در افق دید در صورتی که عقلانی باشد، تبیین های عقلانی کاملا متفاوتی را در اختیار ما قرار میدهد.
🔸اگر چارچوب را چارچوب طبیعتگرایی و افق دیدمان را منحصر در افق دیدِ فیزیکالیستها قرار دهیم، صرفا تبیینهای طبیعتگرایانه را معقول می یابیم و اساسا آلترناتیو دیگری به ذهن مان خطور نمیکند و یا معقول و موجه به نظر نمی رسد.
🔸نکته ای که باید مورد اهتمام ما باشد، این است که خط قرمز را عقلانیت انتخاب کنیم و نه مثلا طبیعتگرایی.
🔸 اگر طبیعتگرایی را چارچوب قرار دهیم و نه عقلانیت را؛ در این صورت اساسا نخواهیم توانست جهان و انسان را از زاویه ای غیر از زاویه ی طبیعتگرایی ببینیم.
🔸 اما اگر عقلانیت را ملاک قرار بدهیم، میتوانیم چارچوب های فراتری که تاییدیه ی عقلانیت نرمال را دارند، به دست آوریم و از آن زاویه هم به جهان و انسان بنگریم و جهان و انسان را بهتر بفهمیم.
🔸 یکی از تفاوتهای اساسی ما با طبیعتگرایان رادیکال این است که آنان جز چارچوب طبیعتگرایی، چارچوب دیگری را در اختیار ندارند؛ در حالی که ما چارچوب عقلانی دیگری را در اختیار داریم که زاویه ی دید کاملا متفاوتی را در اختیار قرار میدهد.
🔸 در سایه ی این زاویه ی دید، میتوانیم به تبیین های عقلانی دیگری برسیم که بدون دستیابی به این زاویه دید، هیچ راهی برای دستیابی به این تبیینها وجود نداشت. علت عقلانی بودنِ این تبیینها این است که عقلانیت نرمال، اعتبار این چارچوب را تایید کرده است.
🔸 مثال ساده ای بزنم: جریان ذبح حضرت اسماعیل توسط حضرت ابراهیم و یا موارد مشابه را در نظر بگیرید. در صورتی که از زاویه ی نادرستی به این جریان نگاه شود، آن به عنوان امری غیرعقلانی و یا غیراخلاقی تبیین میشود. انسانی که افق دید بالاتری را در اختیار نداشته باشد، چه بسا هیچ تبیین عاقلانه و اخلاقی درستی برای این امر نتواند بیابد؛ اما اگر افق دید بالاتر فرآوری گردد و همین امر از چارچوب فراتری که مالکیت مطلق را از آنِ خداوند بزرگمرتبه میداند، دیده شود، تبیینِ زیبا و خوشفهم و عقلانی متفاوتی در اختیار قرار میگیرد.
🔸ان شالله در آینده بنا دارم در خصوص اعضای وستیجیال مفصلا مطالبی را مطرح کنم و فعلا در حال مطالعه هستم و جمع آوری مطالب.
🔸 موفق باشید و پیروز🌺
🔸 آدرس کانال:
https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید.
@Reza_zia_tohidi
فلسفه فیزیک & فلسفه ریاضیات & فلسفه زیست شناسی & نقد علمگرایی
🔸 درسگفتارهای کوتاه درباره ی واقعگرایی علمی و ضدواقعگرایی علمی👇
۱۲ فوریه،_ ۱۴.۴۴.mp3
7.08M
🔸 درسگفتار فلسفه علم: واقعگرایی علمی و ضدواقعگرایی علمی
#واقعگرایی_علمی قسمت اول
🔸 آدرس کانال:
https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید.
@Reza_zia_tohidi
فلسفه فیزیک & فلسفه ریاضیات & فلسفه زیست شناسی & نقد علمگرایی
🔸 درسگفتار فلسفه علم: واقعگرایی علمی و ضدواقعگرایی علمی #واقعگرایی_علمی قسمت اول 🔸 آدرس کانال: h
🔴 در ادامه ی این درسگفتارها به مقاله ای خواهم پرداخت که به خاطر این مقاله،
آدمی مثل هیلاری پاتنم از ادعای واقعگرایانه ی اولیه خودش دست برداشت😳
🔴 بنابراین امیدوارم برای شنیدنِ این درسگفتارها وقت بگذارید💐
🔸 آدرس کانال:
https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید.
@Reza_zia_tohidi
🔸 انتقاد یکی از اعضای محترم کانال👆
🔸 به تبعیت از دوستِ منتقد بالا، لطفا شما نیز انتقادات خودتان را دریغ نفرمایید و پیشنهاداتِ بهبوددهنده ی محتواهای کانال را نیز محبت کنید و ارسال بفرمایید.
🔸 البته واقعیتِ مسئله این است که محتواهای کانال فقط توسط خودم تهیه میشود و تیم و همکار ندارم لذا در ارزیابیهای خودتان این مطلب را هم لحاظ بفرمایید😊
🔸 آیدی:
@Reza_zia_tohidi
🌺
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 پیشرفتهای تکنولوژیکی در عرصه مکانیک کوانتومی مربوط به بخش محاسباتی مکانیک کوانتومی میشود و ربطی به تعابیر مختلف مکانیک کوانتومی ندارد.
🔸 بنابراین هیچگاه ما نباید موفقیتهای تکنولوژیکی را به معنای درستی یک تعبیر خاص قبول کنیم زیرا موفقیتها ریطی به تعبیرها ندارد بلکه به محاسباتش ربط دارد که در همه تعبیرها یکسان است.
🔸 اولین تعبیری که از نظر تاریخی مورد اقبال فیزیکدانان واقع شد، تعبیر کپنهاگی بود و فعلا هم نسل در نسل، این تعبیر حاکم است اگرچه امید میرود دگراندیشان کوانتومی این اکثریت را در آینده بشکنند.
🔸 ادعاهایی نظیر خلقت از هیچ و نقض علیت و واقعی دانستنِ اصل ریاضیاتی برهمنهی کتحالتها و مانند آن مبتنی بر تعبیر کپنهاگی است.
🔸 و اما تعبیری دیگر به نام تعبیر بوهمی وجود دارد که این ادعاهای عجیب و غریب از دل آن بیرون نمی آید. آقای یحیی طباطبایی در کلیپ فوق به این تفسیر می پردازد.
🔸فرمالیسم مکانیک کوانتومی برای هر دو تعبیر تقریبا یکسان است و تفاوتها فقط در نحوه ی تعبیر کردن این فرمولهاست.
🔸 فرمولها زبان ندارند و این ما انسانها هستیم که باید این فرمولها را تعبیر کنیم و تفسیر نماییم.
🔸 یکی از مواد اختلاف بین این دو تعبیر این است که کپنهاگیها رفتار موجی و ذره ای مدل ریاضیاتی را به یک شئ و ذات خارجی واحد نسبت دادند ولی بوهم آن را به دو شئ و ذات خارجی نسبت داد.
🔸 پرسشی که جای تحقیق دارد این است که آیا حاکمیت تعبیر عجیب و غریب کپنهاگی بر تعبیر بوهمی به دلایلِ علمی و فلسفی بوده است و یا به دلایلِ تاریخی و جامعهشناختی؟
https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
🌺
فلسفه فیزیک & فلسفه ریاضیات & فلسفه زیست شناسی & نقد علمگرایی
🔸 درسگفتارهای کوتاه درباره ی واقعگرایی علمی و ضدواقعگرایی علمی👇
۱۵ فوریه،_ ۱۱.۳۳.mp3
7.88M
🔹 درسگفتارهای فلسفه علم: واقعگرایی علمی و ضدواقعگرایی علمی
#واقعگرایی_علمی قسمت_دوم
🔸 آدرس کانال:
https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید.
@Reza_zia_tohidi
🔴 ویس زیر را برای کانال "سواد رسانه ای" ضبط کرده ام اما شاید برای اعضای محترم این کانال هم مفید باشد👇