eitaa logo
فلسفه علوم اجتماعی
430 دنبال‌کننده
32 عکس
9 ویدیو
39 فایل
تاملاتی در باب «فلسفه، امر اجتماعی و نظم» ارتباط با ادمین: مهدی سلطانی @msoltani41
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت ایت الله جوادی آملی، در اینجا نسبت ما با آتن را در ذیل توحید تفسیر می کنند؛ و نه از "تفاوتِ" ما نسبت به غربِ نیچه استفاده می کنند؛ و نه از "اضمحلالِ" ما در ذیلِ غربِ هگلی. لذا می‌توان از سه نوع نسبت سخن گفت: تفاوت، اضمحلال و توحید مثلا حجاریان از نوع نسبت اضمحلال اکنون ایرانی در ذیل شاهد بازاری مدرن است. لذا دنبال کاتالیزور آن می گردد. در اضمحلال است که از گذر سنت به مدرنیته سخن می‌گوییم. امثال اقای شجاعی زند از مدرنیته ایرانی بحث می کنند. برخی، از پارادایم تفاوت سخن می گویند و فارابی را در فضای تفاوت تفسیر می کنند.‌ بحث، درباب نحوه‌ی نسبت‌مندی با دیگری است. این بحث؛ نه محتوایی است؛ نه از جنس تاریخ فلسفه. https://eitaa.com/philosophyofsocialscience
💠 نظام مسائل شهید مطهری برای امروز نظام اسلامی؛ 📌 اگر شهید مطهری اکنون حضور داشت، مسأله امروزش دیگر مارکسیسم نبود، بلکه بحث دفاع از عینیت و فهم حقیقت و نوکانتی‌ها و شناسایی چالش‌های جدی نظری سنت فلسفی امروز ما بود. 💢اگر مطهری اکنون حضور داشت چه چیزهایی برایش مسئله بود؟ مثلاً مطهری در دهه ۵۰ ضمن استقبال از اقبال یک مرتبه شروع به نقد می‌کند و یا در دهه ۴۰ بیشتر نگاه تعیینی دارد و بعد نگاه انتقادی می‌یابد. 🔹ابتدا نگاهش به شریعتی انتقادی نیست اما بعدها بحث فطرت را در برابر بحث بازگشت به خویشتن شریعتی مطرح می‌کند. 🔹با مارکسیست شدن مسلمانان و بازگشت آنان یک مرتبه بحث های سیاسی فروکش می‌کند و مسئله حرکت جوهری در برابر حرکت دیالکتیکی مطرح می‌شود و از این موضع وارد بحث می‌شود. 🔹 چالش‌های حوزه حکمت اسلامی به لحاظ اندیشه اسلامی را می توان در سه سطح جهانی، جهان اسلام و ایران دید. 🔹مثلاً در دهه ۵۰ در سطح جهانی جریان پوزیتیویسم جریان غالب است و اگر به حوزه حکمت اسلامی بگویید چالش‌ها آنها در این فضا چیست؟ ناخوانی با جریان پوزیتیویسم را می‌گویند. 🔹 البته باید توجه داشته باشیم که ما در دهه ۴۰ و ۵۰ مواجهه‌ی جهانی نداشتیم و با مارکسیسم مواجه می‌شدیم آن هم به این علت که از طریق شوروی وارد استان‌های شمالی شد و بازتابی دارد. 🔹اولین مسائل ما در سطح جهانی مسئله فناوری و بعد دانشگاه بود که دارالفنون را درست کردیم و بعد مباحث حقوقی و بحث های فلسفی آن‌ها خیلی دیرتر آمد‌. 🔹اولین بار سیرحکمت در اروپا را در دهه ۲۰ جناب فروغی می‌نویسد و قبل از او مرحوم شعبانی تاریخ فلسفه نوشته بود. 🔹در مشروطه بیشتر قدرت سیاسی و نظامی و این مسائل مطرح بود. آشنایی ما با غرب واژگونه بود. ذیل جریان اندیشه معرفتی غرب، صدر جریان ایران بود. 🔹یعنی در حالیکه یک تفکر یا مدرنیته باید با جریان اندیشه‌های فلسفی و هنری خودش بیاید و بعد انقلاب صنعتی و سیاسی آن اما ما ابتدا استعمار را می‌بینیم و بعد صنعت و در آخر متوجه لایه‌های عمیق‌تر نظری آن می‌شویم. 🔹 مسائل مطرح در سطح جهان عقلانیت مدرن و ویژگی‌های آن است. یعنی مرگ متافیزیک، سوبژکتیو شدن معرفت و تاریخی شدن آن و غیره است. هرمنوتیک‌های مفسر محور است. 🔹حوزه ارتباطات است که در حال اصل قرار گرفتن است و جای متافیزیک را گرفته است. بحث ساختارگرایی و پساساختارگرایی است. 🔹آن چیزی که در جهان مدرن می‌بینیم آلتوسر مطرح می‌کند و به دنبال آن جامعه/ فرد به صورت کنشگر/ ساختار مطرح می‌شود. 🔹یعنی با غلبه ساختارگرایی، به جای جامعه، ساختار می‌آید و به جای فرد،از عامل صحبت می‌شود و این مسأله از حوزه علوم ادبی شروع می شود. 🔹اگر اقتضائات حکمت صدرایی را دنبال کنید، اندیشه دقیقاً واژگونه می‌شود. 🔹یعنی مطهری اجازه نمی‌دهد که بحث عامل و ساختار جای فرد و جامعه را بگیرد. 🔹در حوزه تفکر فلسفی ساختار روابط است و رابط نمی‌تواند ذات ایجاد کند بلکه ذات، رابط را ایجاد می‌کند. 🔹در واقع مرگ‌ذات و ذات‌گرایی که در آنجا رخ می‌دهد را او قبول نمی‌کند. 🔹ما با دیدن ذات‌های جدید، حکایت از ذوات جدید می‌کنیم. لذا اگر ساختاری را می‌بینیم که قابل تقلیل به ذوات ما نیست، می‌فهمیم که یک کل دیگر و ذات دیگری غیر از ذات افراد وجود دارد که با همه ترکیب شده است. 🔹یعنی در نگاه مطهری به دورکیم که برای جامعه وجودی قائل است، کل به عنوان یک ساختار دیده نمی‌شود بلکه کل به عنوان یک ذات دیده می‌شود و ساختار در حاشیه آمدن ذات است. 🔹بحث‌هایی که در تئوری‌های زبانی وجود دارد که قاعدتاً چالش‌های جدی است که مواجهه با اندیشه‌های آن سوی آب بیشتر می‌شود. شهید مطهری باید وارد این بحث‌ها می‌شد. 🔹مثلاً آن موقع علامه طباطبایی با هگل و مارکسیسم از طریق ادبیات عرب آشنا می‌شود اما شهید مطهری هگل را از طریق استیس و ترجمه آقای عنایت می‌شناسد. 🔹مطهری نقطه فلسفی آن را می‌گیرد و بر آن تأمل می‌کند. آنجا مواجهه‌ مستقیم نداریم اما اکنون فرق کرده است. ✍🏻 💠@parsania_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حضرت آیت الله جوادی آملی جمهوری اسلامی از حکومت امیر المومنین (ع) بهتر است... هر چند مانند مولا علی (ع) نیامده و نخواهد آمد. @ali_hoshyar
مصاحبه جناب حجت الاسلام دکتر سلطانی.pdf
6M
مصاحبه با مجله علوم انسانی اسلامی صدرا رهاورد فلسفه صدرایی برای هویت علوم اجتماعی https://eitaa.com/philosophyofsocialscience
✅ مقاله «بازسازی دیدگاه شیخ اشراق درباره کنش» 💠 مقاله «بازسازی دیدگاه شیخ اشراق درباره کنش» به قلم آقای سعید حسن زاده نگاشته شده و در شماره ۳۲ نشریه صدرا به چاپ رسیده است. این مقاله تاملی است بر دیدگاه شیخ اشراق درباره مقوله «کنش». 🔸 نویسنده در این مقاله علل کنش، انواع و شروط تحقق آن و همچنین کنش اجتماعی و فرایند صدور آن‌ را از دیدگاه شیخ شهاب الدین سهروردی شرح داده است. 📝متن مقاله: https://b2n.ir/b45047 _ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ 💻 آدرس تارنمای موسسه : 🌐 https://philoscience.ir 📱 ما را در ایتا و بله دنبال کنید: 🆔 @philoscience
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
متافیزیک چیست؟ نگاهی پدیدارشناسانه سخنرانی دکتر سیدحمید طالب زاده، 31 مرداد 1402، هشتمین طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی. فارغ از محتوای بحث، برای هماهنگی موضوع که با دکتر تماس گرفتم، ایشان فرمودند که موضوع، بسیار دشوار است و احتمال می رود مخاطبین که دانشجویان سال اول و دوم کارشناسی رشته های علوم انسانی هستند، با محتوای بحث ارتباط نگیرند. با این حال بعد از دو ساعت سخنرانی، دانشجویان حدود 3 تا 4 دقیقه پیوسته ایشان را تشویق کردند. این شاهد خود نشان می دهد که نسل آینده از قضا، نسل دقیق، جستجوگر و حقیقت جویی است که نباید گذاشت دستخوش ساده اندیشی ها و ساده گویی ها و ساده سازی های مدیران فرهنگی امروز شود.
🎥 پخش زنده دروس استاد 💢 با سلام و عرض تبریک حلول ماه ربیع الاول به اطلاع شما مخاطبان گرامی می‎رسد؛ همزمان با شروع دروس حوزه علمیه قم و از روز چهارشنبه 29 شهریور ماه 1402، درس اسفار استاد پارسانیا هر روز رأس ساعت ۷ صبح از شنبه تا سه شنبه و درس شرح اصول کافی هر چهارشنبه به صورت زنده در ایتا به آدرس (@parsania_net)‌ و از طریق «اسکای روم» به آدرس (https://www.skyroom.online/ch/shenakht/parsania_net) در مدرسه عالی مطالعات اسلام و غرب واقع در ۲۰ متری گلستان، کوچه ۱۲، پلاک ۳۱، راس ساعت 7 صبح برگزار می‌شود؛ نقشه هم در ذیل پیوست شده است، التماس دعا. 🆔@parsania_net
حکمت الهی قتل کودکان چیست؟ حمید پارسانیا در فص موسوی کتاب «فصوص الحکم»، ابن‌عربی در مورد حکمت قتل کودکان توسط فرعون و نسبت آن با جامعۀ بنی اسرائیل بحث می‌کند. همانطور که می‌دانیم فرعون با خبر می‌شود که فرزندی خواهد آمد که قدرت او را متزلزل می‌کند. او هم برای جلوگیری از به دنیا آمدن موسی (ع)، فرزندان بنی‌اسرائیل را قتل‌عام می‌کند. اینجا سوالی که به وجود می‌آید این است که اگر عالم صحنۀ حکمت الهی است آیا این حادثه و قتل کودکان از باب تصادف است؟ زمانی هست که ما در سطح خرد مساله را نگاه می‌کنیم و فقط اراده، قدرت و اقتدار فرعون و ظلمی که انجام می‌دهد را ملاحظه می‌کنیم اما اگر در عالم همه جنود و کارگزار الهی هستند و از یک منظر الهی به مساله نگاه کنیم خود این امر هم در طرح حکیمانه الهی و نظام احسن نقشی ایفا نمی‌کند؟ ابن‌عربی در این فص و در توضیح این مطلب - به تعبیر بنده- بیان می‌کند که این «اخذ عزیز مقتدر» است که با دست خود فرعون دارد او را به نابودی می‌کشد و با همان ظلمی که دارد انجام می‌دهد، امت موسی (ع) در حال شکل گیری است. چون این کودکان که به تعبیری «حدیث العهد بالرّب» هستند و به واسطه حدیث‌العهد بودن به پروردگار و قربی که به خداوند دارند، پدر، مادر و بزرگان را به تسخیر خود درمی‌آورند و جامعه را به خدمت خود می‌گیرند. ضرورت این به خدمت درآوردن این است که عُلّوی در کار باشد و این علّو را کودکان به خاطر نزدیکی به خداوند دارند و همین موضوع باعث می‌شود که در دیگران اثر بگذارند و آنها را به تسخیر خود درآورند. اگر کسی پدر و مادر را از خواب بیدار کند، خودشان ناراحت می‌شوند و تحملش را ندارند اما تا از فرزند سرفه‌ای سر می‌زند یا ناآرام می‌شود با همه وجود از خواب برمی‌خیزند و در خدمت کودک قرار می‌گیرند. این در واقع منزلتی است که خداوند به کودک داده است که اینگونه می‌تواند مادر و پیرامون را تسخیر کند. کودکانی که حدیث العهد هستند وقتی که به مقتل برده می‌شوند نفس دارند و از بین نمی‌روند. ظلمی که به این‌ها می‌شود و انتقام و قصاصی که نسبت به این خون می‌شود باعث انباشت می‌شود. این کودکان با روحانیتی که دارند در یک حقیقت روحانی برتر اجتماع پیدا می‌کنند که همان تشکیل امت موسی است. همین مساله در سنت الهی عمل می‌کند و در نهایت فرعون را از بین می‌برد. امروز حوادثی که در غزه رخ می‌دهد و قتل‌عام کودکان بی‌گناه رخ می‌دهد کافی است که سنت الهی عمل کند و دست انتقام الهی با متن همین ظلم دارد قدرت و قوت می‌گیرد تا گریبان ظالم با آن گرفته شود. کسانی که به قتل می‌رسند کلمه توحید را بر زبان می‌آورند و ربّ خود را فرا می‌خوانند. فقط این کودکان نیستند که به مقتل برده می‌شوند و سنت خدا با آنها عمل می‌کند. این مقاومت و استقامت و توجه و عنایتی که به خداوند دارند و این ظلمی که به حیثیت الهی اینها می‌شود، مسبب تکوین امت اسلامی است که در حال رخ دادن است. گاهی حوادث را در ظرف مسائل طبیعی و دنیوی می‌بینیم و قواعد و سنن را در این افق در نظر می‌گیریم اما نظام عالم یک نظامی است که روابط دنیوی ظاهر اوست و ارتباطات وجودی در سطح عمیق‌تری شکل می‌گیرد و هویت امت و جامعه فقط در این روابط نیست بلکه در سطح معانی و حقایقی است که وجود دارد. بنابراین اگر مرگی اینجا وجود دارد فقط در نسبت این بدن هست و حقیقت اینها از بین نمیرود: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.» ارتباط وجودی انسان‌ها در حوزه معنایی و روحانی آن‌هاست پس قاعدتاً این ارواح حاضر هستند و وجود دارند و خود بخشی از سنت الهی است که به دست خود ظالم عمل می‌کند تا ان‌شاالله انتقام مظلوم گرفته شود.
کلان شهرهای دینی ایرانی و مسأله‌مندیِ نسبتِ فرهنگ و اقتصاد یکی از مسائل مهم شهرهای دینی همچون قم و مشهد، نسبت فرهنگ و اقتصاد است. با آنکه بیشترِ موسسه‌هایِ داعیه‌دارِ علوم انسانی _ اسلامی در این دو شهر متمرکز هستند ولی حجم تحقیقاتی که در این زمینه انجام دادند، بسیار اندک است. در دیگر شهرها، نسبت اقتصاد و فرهنگ به این معنا که در قم و مشهد نمایان می‌شود، برقرار نیست زیرا اساسا نیروی مقاومتی از سوی فرهنگ در شهرهای دیگر وجود ندارد، ولی در این دو شهر، مساله‌های متعددی برای دستگاه‌های حاکمیتی استانی به وجود می‌آید. ساده‌ترین راه‌حل‌ها، بیلبوردهای ورودی‌ این شهرها است. لکن مساله پیچیده‌تر و بغرنج‌تر از این امور است. چنانچه موسسات فوق بتوانند این نسبت و مسائل حول آن را حل کنند، الگوی مناسبی برای دیگر نقاط کشور تدارک خواهد شد. https://eitaa.com/philosophyofsocialscience
معادل عینی این سخن برای شهرداری‌ها و نهاد‌های متولی در شهر، بنظر من آن است که پروژه‌های کلان شهری، باید اصالتا پروژه‌های فرهنگی باشند و پیوست کالبدی، عمرانی و اقتصادی داشته باشند. دقیقا عکس آن‌چیزی که فعلا و البته به شکلی ناقص اجرا می‌شود.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ مدرسه آزاد فکری، نقد و بررسی کتاب تقسیم کار اجتماعی(امیل دورکیم) 👤 استاد دکتر سلطانی ✨ جلسه اول 💠 یکشنبه ۱۴ آبان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ مدرسه آزاد فکری، نقد و بررسی کتاب تقسیم کار اجتماعی(امیل دورکیم) 💠 بخش مقدمه و قسمتی از فصل اول 👤 استاد دکتر سلطانی ✨ جلسه دوم 💠 یکشنبه ۲۱ آبان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ مدرسه آزاد فکری، نقد و بررسی کتاب تقسیم کار اجتماعی(امیل دورکیم) 💠 فصل اول 👤 استاد دکتر سلطانی ✨ جلسه سوم 💠 یکشنبه ۵ آذر
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ مدرسه آزاد فکری، نقد و بررسی کتاب تقسیم کار اجتماعی(امیل دورکیم) 💠 فصل اول 👤 استاد دکتر سلطانی ✨ جلسه چهارم 💠 یکشنبه ۱۱ آذر
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 ا 📚 سلسله نشست‌های جامعه شناسی دین از منظر متفکران اسلامی ✅ «جامعه شناسی دین و جامعه شناسی دینی» 💢 مدرس: حجت‌الاسلام دکتر حمید پارسانیا 🗓 زمان برگزاری کلاس: یکشنبه‌ 12 آذرماه ◾️ کانال اطلاع رسانی اخبار و برنامه های سازمان علمی وفرهنگی آستان قدس رضوی- نمایندگی قم 🆔@scorazavi ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 💢کانال استاد حمیدپارسانیا را دنبال کنید 📲 وبگاه ا ایتا | تلگرام | ویراستی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰مجمع پژوهشگاه های علوم انسانی - اسلامی با همکاری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه برگزار می کند ❇️ هم اندیشی علمی چهارمین همایش علوم انسانی- اسلامی پزوهش و فناوری 🌀حکمرانی اسلامی و معنویت
محبوب‌های زن و مرد در دو روایت: حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌فرمایند: حُبِّبَ الىَّ من دنياكم ثلاث؛ تَلاوةُ كتابِ الله و النّظرُ فى وجهِ رسولِ اللّه (صلی الله عليه و آله و سلم) و الإنفاقُ فى سبيل اللّه.» حضرت صدیقه به عنوان یک زن، فرمایش می کنند که برای‌شان محبوب قرار داده شده است، سه امر. تلاوت قران و نظر کردن در وجه رسول الله و انفاق در راه خدا. در تلاوت قران، خداوند با انسان صحبت می کند، از این فقره می توان استنباط کرد که زن دوست دارد تا محبوب‌ش با وی سخن بگوید. در فقره دوم، نظر کردن به صورت نبی اکرم طرح شده است، یعنی زن دوست دارد که نظر کند به وجه محبوب‌ش. در فقره سوم نیز وجه حمایت‌گری زن نسبت به دیگری طرح شده است، چون انفاق مصادیق مختلف مالی و غیرمالی دارد. زن در این وجه مادری‌بودگی خود حمایت کننده‌ی دیگری است. نکته‌ی مهم انکه شاید بتوان ساختار زنانه براساس این وجه حمایت‌گرایانه‌ی زنان ایجاد کرد و بتوان از این وجه ابژه کردن مردان عبور کرد. در روایت دیگر از نبی اکرم صلی الله علیه و اله با همین مضمون حُبِب وارد شده است. قال رسول الله: حُبِّب إلیّ من الدنیا ثلاث: النساء، والطیب، و قرة عینی الصلاة. رسول اکرم به عنوان مرد، سه امر برای‌ش محبوب قرار داده شده است: زن، رایحه خوش و روشنی چشم ایشان که نماز است. انسان در نماز با حبیب‌ش سخن می‌گوید، لذا مردان با حبیب‌شان سخن می‌گویند. در روایت دیگر هم وارد شده است که حضرت امیر علیه السلام نیز ۱۰۰۰ رکعت نماز اقامه می فرمودند. لذا مردان با محبوبشان سخن می‌گویند و زنان دوست دارند که محبوب‌شان با آنها سخن گوید، زن دوست دارد که به وجه و صورت محبوب بنگرد. از جمله بزرگترین حرمان انسان معاصر همین حرمان از نظر به وجه رسول اکرم است. فقره دوم، رایحه و بوی خوش طرح شده است، یعنی مردان علاقه خاصی به بوی خوش دارند. و اهمیت بویایی برای مردان طرح شده است. اما فقره اول، محبوبیت زن برای مردان است. اغلب این محبوبیت را جنسی لحاظ می کنند، چنانچه مصداق زن را به حضرت صدیقه هم تسری بدهیم، حبیب‌بودن ایشان برای رسول الله هم قابل طرح است و لذا حبیب بودن زن برای مرد، اعم از مساله‌ی نکاح است. شهادت ام الائمه را تسلیت عرض می کنم. @philosophyofsocialscience
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ مدرسه آزاد فکری، نقد و بررسی کتاب تقسیم کار اجتماعی(امیل دورکیم) 💠 فصل دوم 👤 استاد دکتر سلطانی ✨ جلسه پنجم 💠 یکشنبه 3 دی ماه معنای مدرن جرم در چرخش کوپرنیکی
عبور از حکومت(government) به حکمرانی(governance)، یعنی عبور از امر ذات‌مند به امر نسبت‌مند(relation) است. امر نسبت‌مند، امر تکینه و سینگولار است. که در نهایت توجه به تناهی انسان و عبور از وجه نامتناهی انسان رقم می خورد. به عبارت دیگر در فراانسان نیچه. در مرگ خدای نیچه و در انکار ضرورت. نسبت‌مندی در انکار ذات قوام پیدا کرده است و امکان تفکیک هستی شناسی از معرفت شناسی، ماحصل نسبت‌مندی است. لذا صحبت از الهیات حکمرانی در این فضا بی‌معناست. https://eitaa.com/philosophyofsocialscience
📝نسبت علوم اجتماعی محاسباتی و علوم اجتماعی کلاسیک ✍️محمدوحید سهیلی توصیف خلاصه و سرراست سنت کلاسیک کار سختی است و شناخت عمیق آن جز با بررسی کتاب‌های متنوعی که در تکوین آن نقش داشته اند؛ میسر نیست. تعریف علوم اجتماعی کلاسیک در قالب بیانی موجز فقط می‌تواند نوعی تفسیر ساده باشد. صفت ممیزه‌ی «کلاسیک» متضمن این است که در هر نسل و هر زمینه‌ی علمی، همیشه توافقی کلی در رابطه با دسته‌ای از آثار به عنوان آثاری بسیار مهم و اساسی که آغازه های آن دانش را شکل می دهند؛ وجود دارد و تفسیرهای مختلفی از آنها صورت می گیرد. آثار کلاسیک تنها آنهایی نیستند که همیشه خوانده می‌شود؛ بلکه شامل آثار اندیشمندانی است که چه مستقیماً به آنها رجوع شود چه نه، همچنان در تاریخ علم مستمراً محل رجوع و بازخوانی قرار می گیرند. به بیان صریح‌تر، مطالعه‌ی مستمر آنها ارزشمند است. آثار افرادی چون دورکیم، مارکس، اسپنسر، وبر و زیمل در جامعه شناسی از این نوع است. آثار آنها جزو بهترین‌ منابع از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در جامعه‌شناسی است و همچنان هم الهام‌بخش بهترین آثاری هستند که این روزها تولید می‌شوند. متون مواج آنها راه‌های زیادی برای نگاه به حقایق اجتماعی پیش روی می گذارد. تلاش آنها توضیح روند کلی تاریخی و جریان اصلی جامعه‌ی مدرن است و وضعیت و تقدیر جوامع مدرن را بازگو می‌کنند. تلاش آنها برای درک آنچه در جهان رخ می‌دهد و برآورد آنچه در آینده‌ی نزدیک اتفاق خواهد افتاد است. جامعه‌شناسان کلاسیک به مرزهای کنونی رشته‌ها یا تخصص‌های آکادمیک محدود نمی‌شدند. آنچه امروزه علوم سیاسی، روانشناسی اجتماعی، اقتصاد، انسان‌شناسی و جامعه‌شناسی خوانده می‌شوند همگی در آثار آنها به کار می‌رفت و برای آنکه دیدگاهی جامع از ساختار جامعه، روندهای تاریخی و نقش افراد با وجود تنوع زیاد حالات روانی‌شان را فراهم آورند؛ همه‌ی این علوم را به صورت یکپارچه مورد استفاده قرار می‌دادند. جامعه شناسان کلاسیک با تمام اشتباهات، پراکنده نویسی ها و خلاءهای مفهومی با اهمیت تلقی می شوند. راز این مسئله در یک ویژگی اساسی یعنی «ایده های کلان» نهفته است. نظریات کلاسیک بر خلاف نظریه‌های مشخص و فرضیه‌های جزئی، در برگیرنده‌ی آن چیزی است که الگوی کلان یا مدل نامیده می‌شود. در واقع به تعبیر گیدنز واجد یک الگوی نظری کلان برای فهم هستی اجتماعی است. در واقع جامعه‌شناسان کلاسیک الگویی از بالا را نسبت به جامعه صورت بندی می کنند و آن را میانجی برای فهم ابعاد مختلف زندگی اجتماعی قرار می دهند. به همین دلیل نیز در قالب رشته های شناخته شده مدرسی نمی گنجند و آغازه ای برای فهمی جدید از انسان و زندگی می شوند. از منظری دیگر رویکردهای کلاسیک حوزه های مختلف علوم و تحقیقات تجربی را مسئله مند می کنند. مسئله گاهی ناشی از جهل و نادانی نسبت به واقعیت است که تحقیقات تجربی در این زمینه انجام می شود. اما گاهی مسئله یک معما است. معما فقط فقدان اطلاعات در یک زمینه نیست بلکه شکافی در ادراک ما نسبت به یک موضوع نیز هست. بخش بزرگی از مهارت و چیره دستی در انجام پژوهش های جامعه شناختی عبارتست از تشخیص درست چنین معماهایی. پژوهشی که در پی حل یک معما است به جای اینکه فقط به پرسشی مثل «وضعیت از چه قرار است؟» پاسخ دهد، تلاش می کند تا به فهم ما از چرایی وقوع رویدادها چیزی بیفزاید (1). رابرت مرتن این رهیافت را نقد کرد و در مقابل معتقد بود که جامعه شناسان باید تمام توجه خود را روی چیزی متمرکز سازند که نظریه های برد متوسط می نامد. جامعه شناسان به جای تلاش برای خلق طرح های متکبرانه نظری، باید فروتنی بیشتری به خرج دهند. نظریه های برد متوسط آنقدر محدود و مشخص اند که بتوان با پژوهش تجربی آنها را مستقیماً آزمون کرد، و در عین حال به قدری کلی اند که طیفی از پدیده های مختلف را دربرگیرند. دلیل اصرار مرتن آن است که نظریه ها هرقدر فراخ دامنه تر و جاه طلبانه تر باشند آزمون تجربی آنها دشوارتر می شود(2) .
جامعه‌شناسی تحلیلی به عنوان یکی از شاخه های سنت علوم اجتماعی را می‌توان تجسم معاصر مرتن از نظریه برد متوسط دانست. رویکرد تحلیلی در ترکیبی با منطق صوری پوزیتویسم منطقی و پراگماتیسم آمریکایی بر این فرض استوار است که تبیین‌های مناسب، اجزاء و عناصری را که از طریق آنها پیامدهای اجتماعی به دست می‌آیند، به تفصیل شرح می‌دهند. همین دو پایه معرفت شناختی یعنی پراگماتیسم و منطق صوری کفایت می کرد تا جامعه شناسی تحلیلی به استقبال از یک انقلاب دیجیتالی در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های اجتماعی رود و به طور فزاینده ای از ابزارهای علوم اجتماعی محاسباتی (CSS) استفاده کند تا اهداف خود را مبنی بر تبیین مبتنی بر مکانیسم از نتایج کلی دنبال کند. این یعنی، عدول از رهیافت های کلان نظری در علم اجتماعی به سطح برد متوسط است. این رویکرد معمایی ندارد و به دنبال حل معمایی نیز نیست. بنابراین راهبراد ما در مواجهه با این پدیده نباید در سطح تکنیکی باقی بماند. بلکه برای غلبه و در خدمت گرفتن آن باید سطح مسئله را به یافتن جنبه معمایی آن ارتقاء دهیم. برای این منظور نیز ناگزیر از طرح نسبت خود و جهان فرهنگی مان با این پدیده ایم. 1. گیدنز، آنتونی،(1386)، جامعه¬شناسی، حسن چاوشیان، ویراست چهارم، تهران، نشر نیف صص 924- 921 2. همان، صص957-956
بی تاریخی جامعه محاسباتی و مسئله فقه ✍️محمد وحید سهیلی 1️⃣ منظور از جامعه محاسباتی، جامعه ای است که قوام آن بر بنیان الگوریم های رایانه ای است و به بیانی دیگر خود را از طریق سیستم الگوریتم های رایانه ای و به تعبیری شاید سیستم سایبرنتیک روایت می کند.علوم اجتماعی محاسباتی در تقاطع علم اجتماعی تحلیلی و منطق رایانه‌ای (الگوریتمی) تکوین یافته است. اقتضای محاسبات الگوریتمی چنین دانشی، تمام پدیده‌های اجتماعی را در ماتریس‌هایی می‌گنجاند و از ضرب این ماتریس‌ها به شکل و سیستمی منظم از الگوریتم‌های اجتماعی دست می‌یابد. مدل تحلیل سیستمی علوم اجتماعی محاسباتی و دقت بالا در توضیح نظم و الوی میان متغیرهای اجتماعی واقعاً خیره‌کننده است. دانشمند اجتماعی می‌تواند همچون مسئول یک خط تولید داده‌هایی را وارد کند و محولی را که می‌خواهد در انتهای سالن تولید تحویل بگیرد. از این تمثیل تعجب نکنید. زیرا علوم اجتماعی محاسباتی از سویی دیگر ذیل ایده تکنوساینس ممکن شده است. پس دانشمند علوم اجتماعی محاسباتی همچون مهندس ناظر در یک خط تولید کارخانه است. همچو او مدام بر روی داده‌ها نظارت می‌کند تا خروجی دقیق‌تری را دریافت کند. سنت آمریکایی علوم اجتماعی که بیشتر میل به تربیت تکنسین دارد؛ بسیار با این نوع نظام دانش تکنوساینسی همراه و همسو است. 2️⃣اما خلأ بزرگی در علوم اجتماعی محاسباتی وجود دارد که هر چه دقت و محاسبات تکنیکال خود را افزایش دهد، جبران نخواهد شد. در این نوع دانش محاسباتی پدیده‌های اجتماعی همچون لحظه‌هایی ناپیوسته است. در علوم اجتماعی به شکلی به معنای سیالیت توجه می‌شود اما این مفهوم چندان رمق ندارد تا این لحظات گسسته را به نحوی متصل و پیوسته روایت کند. دلیل آن نیز به تعبیر زیمل، عدم توجه به جریان حیات است. حریان حیات این لحظه‌های ناپیوسته را به هم متصل می‌کند و راهی را می‌گشاید که از یک‌لحظه به لحظه دیگری منتهی می‌شود. پس این امکان فراهم می‌شود تا این لحظه‌ها را همچون ضربان نبض یک فرآیند زمانمند حیات تجربه کرد (1). و این دقیقاً امری است که ذیل علوم اجتماعی محاسباتی ممتنع می‌شود. زیرا درک تاریخی از پدیده را به‌کلی کنار می‌گذارد. این در حالی است که ساختن این شبکه پیوسته کارکرد قطعی و نهایی صورت و فرم تاریخ است. البته مسلماً و به بیان خود زیمل تاریخی اینجا به معنای یک قطعه در یک آن در بردار زمان نیست. در فهم تاریخی، یک فهم نا زمانمند به‌مثابه شرطی لازم برای تفسیر تاریخی حضور دارد. لذا تاریخ همان گذشته نیست. گذشته به معنای دقیق تنها به‌عنوان مجموعه‌ای از تکه‌های ناپیوسته مستقیماً معلوم است. بلکه تاریخ فرمی خاص یا مجموعه‌ای از فرم‌هاست که از جایی ورای این قطعات زمانی، ماده خام تاریخ را می‌سازد (2). 3️⃣فقه به‌مثابه نظام دانشی که حیات اجتماعی می‌پردازد چنانچه بخواهد به حوزه مسائل مربوط به علوم اجتماعی محاسباتی و هوش مصنوعی و... ورود کند باید بر جریان حیات آن‌هم بر بنیان‌های اخلاقی اسلامی تکیه کند. بنابراین فقیه کسی نیست که بر روی قطعات گسسته و اجزای متفرق تأمل و تفقه می‌کند. بلکه فقیه کسی است که مسئله او تحدید امور بر مبنای زندگی توحیدی جاری و ساری در جهان اجتماعی مسلمانان است. 1. زیمل، گئورگ(1386)، مقالاتی درباره تفسیر در علم اجتماعی، شهناز مسمی پرست، سهامی انتشار، ص 147 2. همان، ص 148
انسان به‌مثابه موجود متناهی در فلسفه صدرا و کانت شناخت تألیفی پیشینی کانت، از جنس علم حضوری و نیز تقدم علم حضوری بر علم حصولی نیست، بلکه این مسأله را باید در سپهر انقلاب کوپرنیکوسی کانت ملاحظه نمود. همان‌طور که در کوپرنیک شاهدیم که محوریت از زمین به خورشید انتقال می‌یابد، لذا در این چرخش کانتی نیز محوریت از نفس‌الامر امور به انسان به مثابه سوژه منتقل می‌شود؛ و سوژه همانند خورشید با نور خود که در فاهمه است، امور را متشخص و متعین می‌سازد، این خودانگیختگی سوژه در فاهمه است که بنیاد امور و نفس‌الامر است. از این رو، آگاهی سوژه، مساوق وجود است؛ و این امر غیر از انسان در حکمت متعالیه است که در فقر وجودی به سر برده و عین‌الربط وجود حقیقی است. آگاهی نیز از آنِ بسیطالحقیقه‌ای است که عین و علم را محقق می‌سازد. حکمت متعالیه، علم را مساوق وجود می‌داند، مقصود از آن، علم و وجود انسانی نیست، بلکه منظور علم و وجود حقیقی است؛ و نه وجود مجازی. مقصود کانت نیز از اصطلاح استعلایی، عبارت است از امکانات ذاتی موجودی که نحوه‌ی وجودش، متناهی است؛ و سوژه استعلایی همان نحوه‌ی وجود متناهی است. کانت از ماهیت سوژه صحبت نمی‌کند، بلکه سوژه را از حیث نحوه‌ی وجودش در کانون توجه قرار می‌دهد. نحوه‌ی وجود سوژه، همان امکانات فراتجربی آن؛ و به تعبیر دیگر، همان شرایط استعلایی است که شناخت یقینی تحت آن شرایط امکان‌پذیر است. نحوه‌ی وجود متناهی یا سوژه استعلایی نیز مقتضی دریافت اشیاء در زمان و مکان است. در نقد اول کانت، بنیاد مکان، زمان است، این دو جزء شهود حسی‌اند؛ و زمان کانتی نیز مفهوم فطری نیست و مجعول انسان است، به دلیل وضعیت تناهی که از آن برخوردار است. این توضیحات، از لوازم چرخش کانتی است که همه‌ی امور بر بنیاد من به مثابه موجود متناهی استوار است. ✅حکیم سبزواری در پاورقی اسفار اشاره دارد که براساس آنچه که در مباحث پیشین اسفار مطرح شده است، می‌توان به این نتیجه رسید که علم به مثابه اکتناه بر ذات برای عالِم انسانی، در این نظام فلسفی، جایی ندارد[حکیم سبزواری در: اسفار، ج6، ص13، پاورقی اول حکیم سبزواری]. لذا در فلسفه صدرایی، اول، به دلیل عین‌الربط بودن انسان، علم و آگاهی نیز برای او افاضه می‌شود و نه اینکه بنیادبخش امور باشد؛ دوم، ساحتی از دریافت امور برای انسان، در رتبه امور زمانی قطعیه است و نه اینکه همه‌ی ساحت‌های دریافت و ادراک منحصر در امور طبیعی و زمانی باشد؛ سوم، امور زمانی و طبیعی نیز به عنوان معلوم بالعرض مطرح می‌شود و نه اینکه معلوم بالذات باشد؛ چهارم، با رفع و برچیده شدن مسأله اکتناه به‌واسطه علم برای انسان و نیز عین‌الربط بودن نفس انسانی، تسلط و اوبژه‌سازی در انسان صدرایی برچیده می‌شود؛ پنجم، عین‌الربط بودن انسان و به تبع این مسأله، فقر ذاتی و وجودی نفس انسانی، علم و آگاهی انسانی نیز به تبع افاضه و فیض بسیط‌الحقیقه و مجراهای فیض او خواهد بود؛ ششم، طبق مباحث طرح شده می‌توان این نتیجه را گرفت که انسان فاعلِ مُعدِّ مُسَخَّر اوست؛ هفتم، برمبنای اینکه نفس انسانی «ماهیته إنیته» و إنیت نفس نیز وجود فقیر عین‌الربطی است و نه روح یا بدن یا روان – تنی، بلکه عین فقر و تهی‌بودگی و عین بی‌چیزی و نَداری است و به عنوان فاعلِ معدّ، رو به سوی فعلیت و تمامیت، به قدر وسع و توانش، دارد؛ هشتم،‌ این رو به سوی فعلیت و تمامیت بودن به معنای رسیدن به مقام ربوبیت و پُر شدن فاصله واجب و ممکن نیز نیست. @philosophyofsocialscience
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ مدرسه اندیشه ای _ فکری، نقد و بررسی کتاب تقسیم کار اجتماعی(امیل دورکیم) 💠 فصل دوم ✨ جلسه ششم 💠 یکشنبه ۲۹ بهمن ماه