بررسی مناسبات زیارت و جهان زندگی براساس حکمت صدرایی
برخی پژوهشگران عرصه زیارت، با تفکیک تعاملهای روزمره از ارتباطات اجتماعی زیارت، شروع به دوگانهسازی کردهاند و ارتباطهای اجتماعی زیارت را عدول از تعاملات زندگی روزمره توضیح دادهاند. شروع این نوع دوگانهسازی به جهان مسیحیت برمیگردد، در جهان مسیحیت که از آگوستین دوگانهسازیهایی همچون شهر خدا و شهر زمین رواج یافته است و پیشرفت در آراء آگوستین که پیشرفت چیزی جز زیارت نیست، بسط مفهومی پیدا کرده ا ست. و تاریخی که رستگاری آن بر زیارت استوار است.
در جهان الهیات شیعی و حکمت متعالیه که بازتوضیح جهان الهیات شیعی است، این دوگانهسازی را برنتافته و اظهار میدارد که زندگی هماره زیارت است. زندگی سیر و سفر است و انسان زائر این زندگی است. قوام وجودی زندگی به الهیات شیعی است که در تجلی تام آن امام قرار دارد. امام تجلی تام الله است و همچون او واجد صفات جمالی و جلالی است که انسان در سیر و سفر زندگی، هماره این صفات را در خود پیاده میسازد. حرکت جوهری که بر سراسر وجود زندگی جریان دارد، قوام و صورتیافتگیهای مختلفی را به دلیل نوع متوسط بودن انسان و نوع اخیری که در این حرکت جوهری سیر می کند، محقق می سازد. در این سفر، انسان زائر امام در سفر زندگی است، منتها یا به سوی اسمای جمالی امام رهنمون است و یا به سمت اسمای جلالی امام.
در قرن چهاردهم میلادی، اروپاییان، زیارت را به سفر زندگی معنا می کردند، در حکمت متعالیه هم زیارت به معنای سفر زندگی است، زندگی که قوام وجودی آن به امام است.
https://eitaa.com/philosophyofsocialscience
فایل ارائه نشست به نشانی ذیل می باشد:
https://theopilgconf.ir/news_2921.html
https://eitaa.com/philosophyofsocialscience
هدایت شده از حمید پارسانیا
💠 این سطح از دینداری پیشینه تاریخی ندارد/ قبل از انقلاب در نقطه صفر بودیم
💢همین مناسک عاشورا بعد از انقلاب به یکباره بُعد کاملاً سیاسی خودش را هم نشان داد؛ یعنی هم در ۱۵ خرداد، امام رحمةاللهعلیه از این بعد مسئله استفاده کرد و قیام ۱۵ خرداد در این ایام شکل گرفت و هم در مقطع انقلاب اسلامی، مقاطعی که موسم برگزاری مناسک دینی بود، ابعاد اجتماعی و سیاسی و کلان آن که ابعاد فردی هم نیست خودش را نشان داد.
🌀 این امر بهلحاظ تاریخی پدیده جدید و بیسابقهای است. بعد از انقلاب این مناسک دائماً ذخایری را برای استمرار و هویتبخشی به حرکت انقلاب فراهم آوردهاند. در ایام جنگ هشتساله مفاهیم مربوطبه همین مناسک بود که حماسه حضور، دفاع، شهادت و ایثار را تغذیه و تأمین میکرد.
🔺بعد از انقلاب روشنفکران غربی که از یک سکولاریسم عریان برخوردار باشند، کمتر داشتیم و این جریانها بیشتر ناگزیر بودند تحت پوشش دین تقابلهای خودشان را انجام بدهند و وقتی که این حضور در برابر حرکت یا فرهنگ انقلاب از ناحیه این جریانها گسترده میشد باز در مقاطع مربوط به همین مناسک دینی بود که انقلاب شروع به دفاع از هویت خود میکرد.
❇️ بنابراین این سطح از دینداری پیشینه تاریخی ندارد یا موارد مشابه آن بسیار کم و اندک است. اتفاقاً این سطح از دینداری یک سطح مغفولمانده و درعینحال در حدی است که امت اسلامی بهشدت به آن نیاز دارد و بهشکلی روح دیانت در عرصه فرهنگ و تاریخ به این سطح وابسته است.
✅ اسلام بر مسائلی مانند زکات، خمس، نماز و ... بنا شده که ممکن است جنبه فردی برخی از آنها غالب باشد اما روایات ما این تعبیر وجود دارد که هیچ چیزی به اندازه مسئله حکومت و ولایت در دین اهمیت ندارد.
♦️از آسیبهای تاریخی دین ما مخصوصاً در زمان معاصر غفلت، فراموشی و بلکه انکار این بخش از دین بوده است. وقتی که این بخش زنده میشود میبینید که بُعد اجتماعی دیگر بخشها یعنی نماز و عبادات و... هم یکباره ظاهر میشود.
✴️ بحث نماز را همواره داشتهایم اما نمازجمعه خودش یک پدیدهی دینی است. ما قبل از انقلاب نماز جمعه نداشتیم. اگر جایی هم نماز جمعهای برگزار میشد -در شهری مثل قم هم یک نفر میخواند- هویت آن در سطح فردی و شخصی بازنمایی داشت و ابعاد اجتماعی و سیاسی آن اصلاً امکان بروز و ظهور نداشت.
🔻قبل از انقلاب در نقطه صفر بودیم. هر عددی را که با صفر بسنجید بینهایت است؛ یعنی فاصلهاش را نمیشود گفت چند برابر شده است.
#استاد_پارسانیا
💠@parsania_net
حضرت ایت الله جوادی آملی، در اینجا نسبت ما با آتن را در ذیل توحید تفسیر می کنند؛ و نه از "تفاوتِ" ما نسبت به غربِ نیچه استفاده می کنند؛ و نه از "اضمحلالِ" ما در ذیلِ غربِ هگلی.
لذا میتوان از سه نوع نسبت سخن گفت: تفاوت، اضمحلال و توحید
مثلا حجاریان از نوع نسبت اضمحلال اکنون ایرانی در ذیل شاهد بازاری مدرن است. لذا دنبال کاتالیزور آن می گردد.
در اضمحلال است که از گذر سنت به مدرنیته سخن میگوییم. امثال اقای شجاعی زند از مدرنیته ایرانی بحث می کنند.
برخی، از پارادایم تفاوت سخن می گویند و فارابی را در فضای تفاوت تفسیر می کنند.
بحث، درباب نحوهی نسبتمندی با دیگری است.
این بحث؛ نه محتوایی است؛ نه از جنس تاریخ فلسفه.
https://eitaa.com/philosophyofsocialscience
هدایت شده از حمید پارسانیا
💠 نظام مسائل شهید مطهری برای امروز نظام اسلامی؛
📌 اگر شهید مطهری اکنون حضور داشت، مسأله امروزش دیگر مارکسیسم نبود، بلکه بحث دفاع از عینیت و فهم حقیقت و نوکانتیها و شناسایی چالشهای جدی نظری سنت فلسفی امروز ما بود.
💢اگر مطهری اکنون حضور داشت چه چیزهایی برایش مسئله بود؟ مثلاً مطهری در دهه ۵۰ ضمن استقبال از اقبال یک مرتبه شروع به نقد میکند و یا در دهه ۴۰ بیشتر نگاه تعیینی دارد و بعد نگاه انتقادی مییابد.
🔹ابتدا نگاهش به شریعتی انتقادی نیست اما بعدها بحث فطرت را در برابر بحث بازگشت به خویشتن شریعتی مطرح میکند.
🔹با مارکسیست شدن مسلمانان و بازگشت آنان یک مرتبه بحث های سیاسی فروکش میکند و مسئله حرکت جوهری در برابر حرکت دیالکتیکی مطرح میشود و از این موضع وارد بحث میشود.
🔹 چالشهای حوزه حکمت اسلامی به لحاظ اندیشه اسلامی را می توان در سه سطح جهانی، جهان اسلام و ایران دید.
🔹مثلاً در دهه ۵۰ در سطح جهانی جریان پوزیتیویسم جریان غالب است و اگر به حوزه حکمت اسلامی بگویید چالشها آنها در این فضا چیست؟ ناخوانی با جریان پوزیتیویسم را میگویند.
🔹 البته باید توجه داشته باشیم که ما در دهه ۴۰ و ۵۰ مواجههی جهانی نداشتیم و با مارکسیسم مواجه میشدیم آن هم به این علت که از طریق شوروی وارد استانهای شمالی شد و بازتابی دارد.
🔹اولین مسائل ما در سطح جهانی مسئله فناوری و بعد دانشگاه بود که دارالفنون را درست کردیم و بعد مباحث حقوقی و بحث های فلسفی آنها خیلی دیرتر آمد.
🔹اولین بار سیرحکمت در اروپا را در دهه ۲۰ جناب فروغی مینویسد و قبل از او مرحوم شعبانی تاریخ فلسفه نوشته بود.
🔹در مشروطه بیشتر قدرت سیاسی و نظامی و این مسائل مطرح بود. آشنایی ما با غرب واژگونه بود. ذیل جریان اندیشه معرفتی غرب، صدر جریان ایران بود.
🔹یعنی در حالیکه یک تفکر یا مدرنیته باید با جریان اندیشههای فلسفی و هنری خودش بیاید و بعد انقلاب صنعتی و سیاسی آن اما ما ابتدا استعمار را میبینیم و بعد صنعت و در آخر متوجه لایههای عمیقتر نظری آن میشویم.
🔹 مسائل مطرح در سطح جهان عقلانیت مدرن و ویژگیهای آن است. یعنی مرگ متافیزیک، سوبژکتیو شدن معرفت و تاریخی شدن آن و غیره است. هرمنوتیکهای مفسر محور است.
🔹حوزه ارتباطات است که در حال اصل قرار گرفتن است و جای متافیزیک را گرفته است. بحث ساختارگرایی و پساساختارگرایی است.
🔹آن چیزی که در جهان مدرن میبینیم آلتوسر مطرح میکند و به دنبال آن جامعه/ فرد به صورت کنشگر/ ساختار مطرح میشود.
🔹یعنی با غلبه ساختارگرایی، به جای جامعه، ساختار میآید و به جای فرد،از عامل صحبت میشود و این مسأله از حوزه علوم ادبی شروع می شود.
🔹اگر اقتضائات حکمت صدرایی را دنبال کنید، اندیشه دقیقاً واژگونه میشود.
🔹یعنی مطهری اجازه نمیدهد که بحث عامل و ساختار جای فرد و جامعه را بگیرد.
🔹در حوزه تفکر فلسفی ساختار روابط است و رابط نمیتواند ذات ایجاد کند بلکه ذات، رابط را ایجاد میکند.
🔹در واقع مرگذات و ذاتگرایی که در آنجا رخ میدهد را او قبول نمیکند.
🔹ما با دیدن ذاتهای جدید، حکایت از ذوات جدید میکنیم. لذا اگر ساختاری را میبینیم که قابل تقلیل به ذوات ما نیست، میفهمیم که یک کل دیگر و ذات دیگری غیر از ذات افراد وجود دارد که با همه ترکیب شده است.
🔹یعنی در نگاه مطهری به دورکیم که برای جامعه وجودی قائل است، کل به عنوان یک ساختار دیده نمیشود بلکه کل به عنوان یک ذات دیده میشود و ساختار در حاشیه آمدن ذات است.
🔹بحثهایی که در تئوریهای زبانی وجود دارد که قاعدتاً چالشهای جدی است که مواجهه با اندیشههای آن سوی آب بیشتر میشود. شهید مطهری باید وارد این بحثها میشد.
🔹مثلاً آن موقع علامه طباطبایی با هگل و مارکسیسم از طریق ادبیات عرب آشنا میشود اما شهید مطهری هگل را از طریق استیس و ترجمه آقای عنایت میشناسد.
🔹مطهری نقطه فلسفی آن را میگیرد و بر آن تأمل میکند. آنجا مواجهه مستقیم نداریم اما اکنون فرق کرده است.
✍🏻#استاد_حمید_پارسانیا
💠@parsania_net
هدایت شده از کانال | علی محمدی هوشیار
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حضرت آیت الله جوادی آملی
جمهوری اسلامی از حکومت امیر المومنین (ع) بهتر است... هر چند مانند مولا علی (ع) نیامده و نخواهد آمد.
@ali_hoshyar
مصاحبه جناب حجت الاسلام دکتر سلطانی.pdf
6M
مصاحبه با مجله علوم انسانی اسلامی صدرا
رهاورد فلسفه صدرایی برای هویت علوم اجتماعی
https://eitaa.com/philosophyofsocialscience
هدایت شده از مطالعات علم و اجتماع معنا
✅ مقاله «بازسازی دیدگاه شیخ اشراق درباره کنش»
💠 مقاله «بازسازی دیدگاه شیخ اشراق درباره کنش» به قلم آقای سعید حسن زاده نگاشته شده و در شماره ۳۲ نشریه صدرا به چاپ رسیده است. این مقاله تاملی است بر دیدگاه شیخ اشراق درباره مقوله «کنش».
🔸 نویسنده در این مقاله علل کنش، انواع و شروط تحقق آن و همچنین کنش اجتماعی و فرایند صدور آن را از دیدگاه شیخ شهاب الدین سهروردی شرح داده است.
📝متن مقاله: https://b2n.ir/b45047
_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
#فلسفه_علم_اجتماعی
#علم_اجتماعی
#مقاله
💻 آدرس تارنمای موسسه :
🌐 https://philoscience.ir
📱 ما را در ایتا و بله دنبال کنید:
🆔 @philoscience
هدایت شده از مجتمعنا
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
متافیزیک چیست؟ نگاهی پدیدارشناسانه
سخنرانی دکتر سیدحمید طالب زاده، 31 مرداد 1402، هشتمین طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی.
فارغ از محتوای بحث، برای هماهنگی موضوع که با دکتر تماس گرفتم، ایشان فرمودند که موضوع، بسیار دشوار است و احتمال می رود مخاطبین که دانشجویان سال اول و دوم کارشناسی رشته های علوم انسانی هستند، با محتوای بحث ارتباط نگیرند. با این حال بعد از دو ساعت سخنرانی، دانشجویان حدود 3 تا 4 دقیقه پیوسته ایشان را تشویق کردند.
این شاهد خود نشان می دهد که نسل آینده از قضا، نسل دقیق، جستجوگر و حقیقت جویی است که نباید گذاشت دستخوش ساده اندیشی ها و ساده گویی ها و ساده سازی های مدیران فرهنگی امروز شود.
هدایت شده از حمید پارسانیا
#اطلاعیه
🎥 پخش زنده دروس استاد #پارسانیا
💢 با سلام و عرض تبریک حلول ماه ربیع الاول به اطلاع شما مخاطبان گرامی میرسد؛ همزمان با شروع دروس حوزه علمیه قم و از روز چهارشنبه 29 شهریور ماه 1402، درس اسفار استاد پارسانیا هر روز رأس ساعت ۷ صبح از شنبه تا سه شنبه و درس شرح اصول کافی هر چهارشنبه به صورت زنده در ایتا به آدرس (@parsania_net) و از طریق «اسکای روم» به آدرس (https://www.skyroom.online/ch/shenakht/parsania_net) در مدرسه عالی مطالعات اسلام و غرب واقع در ۲۰ متری گلستان، کوچه ۱۲، پلاک ۳۱، راس ساعت 7 صبح برگزار میشود؛ نقشه هم در ذیل پیوست شده است، التماس دعا.
🆔@parsania_net
حکمت الهی قتل کودکان چیست؟
حمید پارسانیا
در فص موسوی کتاب «فصوص الحکم»، ابنعربی در مورد حکمت قتل کودکان توسط فرعون و نسبت آن با جامعۀ بنی اسرائیل بحث میکند. همانطور که میدانیم فرعون با خبر میشود که فرزندی خواهد آمد که قدرت او را متزلزل میکند. او هم برای جلوگیری از به دنیا آمدن موسی (ع)، فرزندان بنیاسرائیل را قتلعام میکند. اینجا سوالی که به وجود میآید این است که اگر عالم صحنۀ حکمت الهی است آیا این حادثه و قتل کودکان از باب تصادف است؟ زمانی هست که ما در سطح خرد مساله را نگاه میکنیم و فقط اراده، قدرت و اقتدار فرعون و ظلمی که انجام میدهد را ملاحظه میکنیم اما اگر در عالم همه جنود و کارگزار الهی هستند و از یک منظر الهی به مساله نگاه کنیم خود این امر هم در طرح حکیمانه الهی و نظام احسن نقشی ایفا نمیکند؟
ابنعربی در این فص و در توضیح این مطلب - به تعبیر بنده- بیان میکند که این «اخذ عزیز مقتدر» است که با دست خود فرعون دارد او را به نابودی میکشد و با همان ظلمی که دارد انجام میدهد، امت موسی (ع) در حال شکل گیری است. چون این کودکان که به تعبیری «حدیث العهد بالرّب» هستند و به واسطه حدیثالعهد بودن به پروردگار و قربی که به خداوند دارند، پدر، مادر و بزرگان را به تسخیر خود درمیآورند و جامعه را به خدمت خود میگیرند. ضرورت این به خدمت درآوردن این است که عُلّوی در کار باشد و این علّو را کودکان به خاطر نزدیکی به خداوند دارند و همین موضوع باعث میشود که در دیگران اثر بگذارند و آنها را به تسخیر خود درآورند. اگر کسی پدر و مادر را از خواب بیدار کند، خودشان ناراحت میشوند و تحملش را ندارند اما تا از فرزند سرفهای سر میزند یا ناآرام میشود با همه وجود از خواب برمیخیزند و در خدمت کودک قرار میگیرند. این در واقع منزلتی است که خداوند به کودک داده است که اینگونه میتواند مادر و پیرامون را تسخیر کند.
کودکانی که حدیث العهد هستند وقتی که به مقتل برده میشوند نفس دارند و از بین نمیروند. ظلمی که به اینها میشود و انتقام و قصاصی که نسبت به این خون میشود باعث انباشت میشود. این کودکان با روحانیتی که دارند در یک حقیقت روحانی برتر اجتماع پیدا میکنند که همان تشکیل امت موسی است. همین مساله در سنت الهی عمل میکند و در نهایت فرعون را از بین میبرد.
امروز حوادثی که در غزه رخ میدهد و قتلعام کودکان بیگناه رخ میدهد کافی است که سنت الهی عمل کند و دست انتقام الهی با متن همین ظلم دارد قدرت و قوت میگیرد تا گریبان ظالم با آن گرفته شود. کسانی که به قتل میرسند کلمه توحید را بر زبان میآورند و ربّ خود را فرا میخوانند. فقط این کودکان نیستند که به مقتل برده میشوند و سنت خدا با آنها عمل میکند. این مقاومت و استقامت و توجه و عنایتی که به خداوند دارند و این ظلمی که به حیثیت الهی اینها میشود، مسبب تکوین امت اسلامی است که در حال رخ دادن است.
گاهی حوادث را در ظرف مسائل طبیعی و دنیوی میبینیم و قواعد و سنن را در این افق در نظر میگیریم اما نظام عالم یک نظامی است که روابط دنیوی ظاهر اوست و ارتباطات وجودی در سطح عمیقتری شکل میگیرد و هویت امت و جامعه فقط در این روابط نیست بلکه در سطح معانی و حقایقی است که وجود دارد. بنابراین اگر مرگی اینجا وجود دارد فقط در نسبت این بدن هست و حقیقت اینها از بین نمیرود: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.» ارتباط وجودی انسانها در حوزه معنایی و روحانی آنهاست پس قاعدتاً این ارواح حاضر هستند و وجود دارند و خود بخشی از سنت الهی است که به دست خود ظالم عمل میکند تا انشاالله انتقام مظلوم گرفته شود.