- نهم، و شاید مهمترین نکته، این که، همین اقوال سخیف، در میان حتی بزرگان تفکر غربی، گاهی جدی میشود! کانت به نحو عجیبی، امکان درک نفس را، و اثبات وجود آن را، بر اساس عقل نظری، منتفی میداند! و بلکه در بخش مغالطات، از کتاب سنجش خرد ناب، ذیل مغالطهی سوم، در پانوشتی اظهار میدارد که #ممکن است، #وحدت_ظاهریِ خود، حاصل همکاری تعدادی از موجودات مختلف باشد، که همچون توپهای بیلیارد، پی در پی، خود و گذشته را، به بعدی منتقل میکنند!
از آنچه گذشت، نباید چنین برداشت کرد که، فلسفهی غرب، چرند است! خیر! معتقدم، فلسفهی غرب، پر از نکات مهم، و قابل توجه، و قابل استفاده است! حتی نکاتی در آن است، که از دید حکمای ما، مغفول مانده، یا شاید، کمتر به آنها توجه شده است؛ #اما معتقدم «وجود اشتباهات آشکار، و اخذ سخنان بیمبنا، از طرف افراد دارای استعداد، در عین وجود نظرات رقیب، که اجمالا دلایل قابل قبول، یا لااقل قابل فکری را، برای سخنان خود ارائه میدهند» مشکوک، و #تحلیلبرانگیز است، و نشان از این دارد، که راهی که غرب رفت، حاصل #خطا در فکر، یا #نداشتن_استعداد، یا #ضعف_فلسفی، نبوده است! به خصوص که بسیاری از چالشهای مهم فکر غربی، از همین دست نکات است، که گفته شد. تحلیل غرب، و فضای فکر غربی، با صرف مسائل استدلالی، و فلسفی، ناقص است.
حال شاید این مطلب، در راستای فهم فضای غربی، کمک کند👇