eitaa logo
پژوهشکده فلسفه و کلام
1.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
79 ویدیو
155 فایل
پایکاه اینترنتی: http://phil.theo.isca.ac.ir صفحه اختصاصی آپارات: http://www.aparat.com/phil.theo ارتباط با مدیر کانال: @Znsadr
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️مقاله‌های شایستهٔ خواندن (۴۸) 🔸اخلال‌گران نظامِ «سواد» 🔹دکتر حامد صفایی‌پور 🔹روزنامهٔ اصفهان زیبا، ۲۴ شهریور ۱۳۹۷ علیه باور عمومی سخن‌گفتن، قدری اغراق و شیطنتِ زبانی می‌خواهد. این روزها، همچنان، مثل روزهای قبل، باور عمومی و مُد زمانه این است که سواد و مدرک، جای اندیشیدن و درک را می‌گیرد. «روان‌شناس» کسی نیست که نظریات را از بَر کرده و «فیلسوف» کسی که «کتاب‌های فلسفه» را روزنامه‌وار یا رمان‌وار خوانده است. ای بسا «دکتر» که در مهد کودک ذهنش یک کودک کنج‌کاو و یک لذت کشف پیدا نمی‌شود. مدرک جای درک، و سواد جای اندیشیدن را نمی‌گیرد. شاید بهتر است بگویم: «سواد، بدون اندیشیدن شکل نمی‌گیرد.» «اطلاعات» می‌تواند در انبار ذهن ذخیره شود. «ذهنِ انباری» می‌تواند منبع احتکار اطلاعات باشد. ذهنِ انباری» مانند ورزشکاری که مواد نیروزا می‌خورد اما تحرکی ندارد. تحرک، اندیشیدن است و اندیشیدن، واژه‌ای کلّی برای همهٔ فعالیت‌هایی که ذهن به‌صورت ارادی و با تأمل انجام می‌دهد. تحلیل(/واکاوی) با همهٔ اقسام آن، تحلیل از طریق مقایسه، تحلیل از طریق بررسی پیشینهٔ موضوع، تحلیل از طریق بررسیِ موردی و غیره، از مهم‌ترین فعالیت‌های ذهن است. بدون تحلیل، به «ذهنِ انباری»، صفت تنبلی (خوردن و خوابیدن) نیز اضافه می‌شود. فریب آدم‌های پُراطلاعات را نخورید؛ وقتی همین آدم‌ها در موقعیت‌هایی چالشی در ارائه تحلیلی از موقعیت، پیشنهاد راه‌‌حلی برای برون‌‌رفت از مشکلات، ریشه‌یابی مسئله، توجه به جنبه‌های دیگر موضوع، ناتوان‌اند. «فریب» این است که در اثر خوش‌نامی و بزرگ‌نام‌شیداییِ این افراد، «تعریف سواد» در ذهن شما، به از بَر بودن نام چند نویسنده، سخن گفتن با لحن کتاب‌ها، Shift و Alt گرفتن در لابه‌لای حرف‌ها، از بَر خواندن جمله‌های بزرگان، پرداختن به ساختار زبانی و نوشتاری جملات به جای مضمون آنها تقلیل می‌یابد. با همان جدیتی که «تن آدمی شریف است به جان آدمیت»، بدل‌کاری و بزک‌کاری‌ها، کسی را به اهل نظر و اندیشه تبدیل نمی‌کند. علم، پیچیده به تحلیل و دقتِ‌نظر است. فردِ ناتوان در دریافت سرشت طوفانی و پیچیدهٔ علم، به انبارداریِ اطلاعات مشغول است. اطلاعات البته گاهی ارزشمند است، اما هر کالای ارزشمندی به ثروت و سرمایه تبدیل نمی‌شود. تنها اهل اندیشه‌اند که می‌توانند با جعبهٔ مدادرنگیِ شش‌رنگِ خود، نقاشی زیبایی بکشند. جعبهٔ مداد رنگیِ هفتادرنگ کسی را نقاش نمی‌کند. چه کنیم؟ قدری کار و بارمان را جدی‌تر بگیریم و به سطح حرفه‌ایِ آن نزدیک شویم. اصل را بر این بگذاریم که غالبا در پیرامون ما تنها نسخه‌های تقلبی دانش وجود دارند. به سراغ ریشه‌ها برویم و تنها منبع دانش خود را، نسخه‌های شفاهی قرار ندهیم. ما باید علم را به همان روشی که دانشمندان می‌آموزند، بیاموزیم. غرق شویم. کتاب‌ها را پیش از خواندن، بررسی، و با خواندن، حلاجی، و پس از خواندن، برای خود بازسازی کنیم. دانش را آنِ خود کنیم. نگویید ای بابا! چه کسی کتاب می‌خواند؟! بهتر که نمی‌خواند! خدمتِ کتاب‌نخوان‌های بی‌ادعا که بر عقل نیم‌بندِ اجتماعی خود متکی‌اند، به علم، بیش از «دانشگران نافرهیخته‌ای» است که جَهد بلیغ می‌کنند تا کالای قاچاق را از گمرک «فرزانگی و دانش» رد کنند. بدخاصیت، بدتر از بی‌خاصیت است. دانشگران نافرهیخته، اخلال‌گران نظام سوادند. آنها را به متن اندیشیدن خود نیاورید؛ به حاشیه برانید. ▫️پانوشت: [1] دانش‌گر (بر سیاق کارگر، رفته‌گر، آهن‌گر و ...) در این نوشته کسی که شغل او در پیرامون دانش است اما نحوهٔ اندیشیدن و سیرهٔ علمی و فکری او دانشمندانه و متأملانه نیست. ▪️صفایی‌پور، حامد (۲۴ شهریور ۱۳۹۷). «اخلالگرانِ نظام سواد». روزنامهٔ اصفهان زیبا: https://eitaa.com/philtheo