"فیفی از خوشحالی زوزه میکشد"
قرصم تاثیرش ۲۰ ساعته. ساعت ۱۲ شب میخورم، تا ۸ عصر زندگی آرومی دارم(من و اطرافیانم) از ۸ به بعد یجو
:تو فکر میکنی بالاخره قرصا جواب داده و زندگیت داره درست پیش میره، چون برای دوهفته زندگیت به نظم رسیده، کاراتو به موقع و به اندازه انجام دادی، ساعت خواب و بیداری و ورزش و مطالعت دیر و زود نشده، احساس خوبی داری، احساس بی نیازی آرامش کنترل ... و فکر میکردی بالاخره از میان ِتاریکی شب، نورت تابیده ؛
و الان دو روزه حتی از روی تختتم نمیتونی بیای پایین بی دلیل کلافه ای و اشک میریزی، حتی حوصله نداری دست به گوشی یا کتاب بزنی، فیلم و سریال ببینی، و شدیدا احساس نیاز به حضور یه آدم جدید داری، برافروخته ای، دوباره شب یا خیلی دیر میخوابی یا خیلی زود میخوابی و صبح هم دیر بیدار میشی؛....
و میفهمی همه چی هنوزم مثل قبله
و من فقط یه موجود حقیرم که داره فرومیپاشه.
_دوقطبی
"فیفی از خوشحالی زوزه میکشد"
؛ و در آخر، از انتهای دیوانگی هایم، سپیدهدم طلوع میکند.
؛
و در آخر، هیچگاه از میان دیوانگی هایم، سپیده دم طلوع نخواهد کرد.
"فیفی از خوشحالی زوزه میکشد"
Ian: how do you know if you love me?
Micky:what the fuck are you talking about?
Ian: I'm bipolar, I don't know who i'm gonna be tomorrow, how you can be sure if you love me?
Micky:When you realize that you deserve to be loved, come back. I am here.
shameless, Ian and Micky
و نهایتا یک روز در سال برای توست، و تو قطعا لایقشی؛
روز سمپاد🌷
درست وقتی فکر میکنی هیچی از این بدتر نمیشه، وافلهات هم خراب میشه:))))))