#داستان
🔸️کسی را نپسندیده بود. الّا دختر آقای ثقفی، که او هم رضایت نمیداد.
با صحبتهای زیاد و چند بار خواب دیدن، بالأخره حاضر شد با آقا روحالله ازدواج کند. عقد را در حرم حضرت عبدالعظیم خواندند و ماه مبارک یک عروسی ساده گرفتند. همان اول به خانم گفت:
- هر کاری میخواهی بکن، فقط گناه نکن.
یک خانه اجاره کردند و جهاز خانم را آوردند. تنها چیزهایی که آقا روحالله به اثاثیه اضافه کرد، یک گلیم بود، یک دست رختخواب، یک چراغ خوراکپزی، یک قابلمهی کوچک، یک قوری با استکان و نعلبکی.
#امام_خمینی #ازدواج #زندگی_ساده #گناه #داستانک
✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس طوس
👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
✅ ما بسیار خوشبختیم...
◀️ دختر #امام_خمینی (ره):
❇️هر بار که خانم برای آقا لباسی میدوختند و میگفتند برخی از جاهای آن مشکلی دارد، آقا در پاسخ میگفتند: «خیلی هم عالی است. بارک الله بر شما، شما خیلی خوب کار خیاطی را انجام میدهید و بسیار خبره هستید». هیچگاه به یاد ندارم که آقا از چیزی ایرادی گرفت باشند. آقا حتی از غذای خانم، یک بار هم ایراد نگرفتند و معتقد بودند خانم غذا را بسیار خوشمزه درست میکند.
❇️... با آنکه خانم در خانوادهای اعیانی رشد یافته بودند؛ سختیهای زندگی طلبگی را با مدیریت خاصهی خود سپری میکردند و هر بار که به تهران میآمدند و میدیدند نسبت به اطرافیان امکانات مالی ضعیفتری دارند، بلافاصله به ما بچهها گوشزد میکردند: «خدا را شکر که آقا بسیار خوشاخلاق هستند و با محبت با ما برخورد میکنند. ما بسیار خوشبختیم»
#همسرداری
#سبک_زندگی_اسلامی
💠 موسسه فرهنگی ققنوس
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7