داستان
🔸️يكى از اصحاب نزديك امام جعفر صادق ع به نام زيد شحام حكايت كند:روزى به همراه عده اى در محضر پربركت آن حضرت بوديم،يكى از شعراء به نام جعفر بن عفان وارد شد و حضرت او را نزد خود فرا خواند و كنار خود نشانيد و فرمود:اى جعفر! شنيده ام كه درباره جدم،حسين ع شعر گفته اى؟
جعفر شاعر پاسخ داد:بلى،فدايت گردم.
حضرت فرمود:چند بيتى از آن اشعار را برايم بخوان.
همين كه جعفر مشغول خواندن اشعار در رثاى امام حسين ع شد، امام صادق ع به قدرى گريست كه تمام محاسن شريفش خيس گرديد؛و تمام اهل منزل نيز گريه اى بسيار كردند.
سپس حضرت فرمود:به خدا قسم، ملائكه مقرّب الهى در اين مجلس حضور دارند و همانند ما مرثيّه جدم حسين ع را مى شنوند؛و بر مصيبت آن بزگوار مى گريند.
آن گاه خطاب به جعفر بن عفّان نمود و اظهار داشت:خداوند تو را به جهت آن كه بر مصائب حسين سلام اللّه عليه،مرثيه سرائى مى كنى اهل بهشت قرار داد و گناهان تو را نيز مورد مغفرت و آمرزش خود قرار داد.
بعد از آن،امام ع فرمود:آيا مايل هستى بيش از اين درباره فضيلت مرثيّه خوانى و گريه براى جدم، حسين ع،برايت بگويم؟
جعفر بن عفّان شاعر گفت:بلى،اى سرورم.
حضرت فرمود:هركس درباره حسين ع شعرى بگويد و بگريد و ديگران را نيز بگرياند،خداوند او را مى آمرزد و اهل بهشت قرارش مى دهد
#تلنگر #امام_صادق #مرثیه #امام_حسین
✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس طوس
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7