متعادل رفتار کنید. استاد سید علیرضا واعظ موسوی.mp3
3.16M
#خودسازی
🔵 تعادل در رفتار
🖋 استاد سید علیرضا واعظ موسوی
🔹حتما بشنوید و برای مخاطبین خود منتشر
کنید🙏🌹
#سبک_زندگی_اسلامی #مشاوره #مشاور #همسر #والدین #مهمان #پول
مشاوره و مطالب خواندنی در :
👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
🔹تعادل در غذا و سفره داری
🖋استاد سید علیرضا واعظ موسوی
خوش خوراک بودن و لذت بردن از غذا بد نیست، پر خوری و شکمبارگی بده!
سفره آرایی و احترام به خانواده و مهمانان بد نیست، اما تجملات و تشریفات تکلف آور و مایه اصراف بده.
#سبک_زندگی_اسلامی #مهارت_های_زندگی #داستان #مشاور #غذا #خوراکی #مهمان
#مشاوره
👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
.
.
📌 موشی که صد من آهن خورد!
🔹آوردهاند بازرگانی بود اندک مایه که قصد سفر داشت. صد مَن آهن داشت که در خانه دوستی به رسم امانت گذاشت و رفت.
🔸اما دوست این #امانت را فروخت و پولش را خرج کرد.
🔹بازرگان، روزی به طلب آهن نزد وی رفت. مرد گفت:
آهن تو را در انبار خانه نهادم و مراقبت تمام کرده بودم، اما آنجا موشی زندگی میکرد که تا من #آگاه شوم همه را بخورد.
🔸بازرگان گفت:
راست میگویی! موش خیلی آهن دوست دارد و دندان او بر خوردن آن #قادر است.
🔹دوستش خوشحال شد و پنداشت که بازرگان قانع گشته و دل از آهن برداشته. پس گفت:
امروز به خانه من #مهمان باش.
🔸بازرگان گفت:
فردا باز آیم.
🔹رفت و چون به سر کوی رسید پسر مرد را با خود برد و پنهان کرد.
🔸چون بجستند از پسر اثری نشد. پس ندا در شهر دادند.
🔹بازرگان گفت:
من عقابی دیدم که #کودکی میبرد.
🔸مرد فریاد برداشت:
#دروغ و محال است، چگونه میگویی عقاب کودکی را ببرد؟
🔹بازرگان خندید و گفت:
در شهری که موش صد من #آهن بتواند بخورد، عقابی کودکی ۲٠کیلویی را نتواند گرفت؟
🔸مرد دانست که قصه چیست، گفت:
آری موش نخورده است! پسر باز ده و آهن بستان.
💢هیچ چیز بدتر از آن نیست که در سخن، کریم و #بخشنده باشی و در هنگام عمل سرافکنده و خجل.
#عبرت
💠 موسسه فرهنگی ققنوس
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
.
.
📌حکمت معلم!
🔹در مراسم عروسی، پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد و گفت:
سلام استاد آیا منو میشناسید؟
🔸معلّم بازنشسته جواب داد:
خیر عزیزم، فقط میدانم #مهمان دعوتی از طرف داماد هستم.
🔹داماد گفت:
آخه مگه میشه منو #فراموش کرده باشید؟! یادتان هست سالها قبل، ساعت گرانقیمت یکی از بچهها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه #دانشآموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم.
🔸من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم را ببرید، ولی شما #ساعت را از جیبم بیرون آوردید و تفتیش جیب بقیه دانشآموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سالهای بعد در آن مدرسه هیچکس موضوع دزدی #ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد.
🔹استاد گفت:
باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست. چون من موقع تفتیش #جیب دانشآموزان چشمهایم را بسته بودم.
💢 تربیت و #حکمت معلم، دانشآموز را بزرگ میکند.
#عبرت
💠 موسسه فرهنگی ققنوس
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7