IMG_20201022_004123_130.jpg
375.3K
فایل با کیفیت پوستر👆
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#خلاصه_فرمول_الکترومغناطیس
✅ بخش ۳: توابع خاص پرکاربرد در الکترومغناطیس (تابع دلتای دیراک - بخش ۲)
در محاسبات نظری الکترومغناطیس، اغلب پیش می آید که نیاز است یک معادله دیفرانسیل و یا انتگرال خاصی را محاسبه کنیم که دشوار هستند. اغلب اوقات روش حل آنها با استفاده توابعی خاص صورت میگیرد. شناخت این توابع خاص میتواند یک ابزار بسیار مهم و کارآمد در محاسبات نظری الترومغناطیس باشد. در این پوستر، تابع دلتای دیراک را معرفی و خواص آنرا بررسی میکنیم. این تابع در الکترومغناطیس بسیار پرکاربرد است و کمتر کسی با آن ناآشنا است.
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
400088400785_91779.jpg
92.3K
فایل با کیفیت پوستر👆
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
📣ناسا به کمک تلسکوپ هوایی سوفیا که در طیف فروسرخ فعالیت میکند؛ موفق شده است مولکول های آب را در سطح ماه تشخیص دهد .
نشانه های یافت شده با استفاده از این تلسکوپ تایید میکند که آب بیش از آنچه تاکنون تصور می شد در ماه وجود دارد .
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
نیروی گریز از مرکز یا مرکزگریزی نیرویی مجازی است که به سمت بیرون بر یک جسم در حال دوران احساس میشود و ناشی از همین حرکت دورانی است. در حقیقت این نیروی جانب مرکز است که باعث حرکت دورانی جسم میشود. این کمیت را هر وقتی که شیئی در جادهای منحنی یا پیچ داری حرکت میکند ملاحظه میکنیم. به عبارت دیگر نیروی گریز از مرکز نمایش نیرویی غیرواقعی است که هنگامی دیده میشود که ناظر در یک دستگاه مرجع لخت قرار نداشته باشد یعنی مثلاً در یک دستگاه مرجع چرخان باشد. دلیل چرخش سیارات به دور خورشید، بدون آنکه در خورشید سقوط کنند ، تامین نیروی جانب مرکز از نیروی گرانش خورشید متناسب با فاصله سیارات است.
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
آیا ساکن کرات دیگر وجود دارند.pdf
455K
#مقاله_ترجمه
جواب این سوال که مبدا حیات و شکلگیری آن چه چیز بوده، هنوز یک راز است؛ اما چندین فرضیه درمورد شکلگیری آن وجود دارد که در این مطلب از زبان استیون هاوکینگ، تاریخچه و فرضیههای موجود و همچنین نقاطی که بشر احتمال وجود حیات را در آن میدهد، بررسی میکنیم.
منبع: مستند استیون هاوکینگ
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
46.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ترجمه_زیرنوس_ویدیو_علمی🎥
#تاریخ_فیزیک⚛
تا به اینجا، در قسمت اول و دوم این انیمیشن، که به نوعی تاریخ فیزیک را بیان میکند، از فیزیک ارسطویی شروع کردیم و مسئله پایداری اتمها که به مکانیک کوانتومی منجر شد را نیز بررسی کردیم. اما هنوز یکی از مهمترین تحولات فیزیک بافی مانده است.
در این قسمت (قسمت سوم)، نظریه نسبیت خاص و عام معرفی میشوند و مدلهای کیهانشناسی مورد بررسی قرار میگیرند. در این قسمت که آخرین قسمت از این مجموعه ۳ بخشی است، فیزیکی که امروز میشناسیم و مسائلی که با آن درگیر هستیم، تاحدی برای بیننده روشن میشود.
this is physics(part 3)
ترجمه و زیرنویس: سجاد پورمنوچهری
لینک اصلی ویدیو:
https://youtu.be/FCIVxVxHSxk
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
حل_تمرین_1ترمودینامیک_و_مکانیک_آماری1.pdf
978.1K
#خلاصه_درس
#حل_تمرین
#ترمودینامیک_مکانیکآماری
خلاصه ای از فصل اول ترمودینامیک و مکانیک آماری ۱ (کتاب زیمانسکی) و حل چند مسئله از آن که به موضوع دما و قانون صفرم ترمودینامیک می پردازد.
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#معرفی_کتاب
#ریاضی_فیزیک
#فیزیک_نظری
بدون شک مهمترین درس دوره کارشناسی که یک دانشجوی فیزیک باید بگذراند درس ریاضی در فیزیک است. درسی که مهمترین ابزار یک فیزیکدان را برای فعالیتهای علمی فراهم میکند. در سیستم آموزشی ایران این درس در قالب ٣ درس در ٣ ترم ارائه میشود.
معروفترین منبع تدریس این درس کتاب ریاضی در فیزیک آرفکن است، اما این کتاب در کنار مزایایی که به عنوان منبع آموزشی دار، معایبی نیز دارد که قطعاً دانشجویانی که با آن دست و پنجه نرم کردند، از آن اطلاع دارند.
اما کتاب دیگری که در این زمینه به عنوان منبع استفاده میشود، کتاب ریاضیفیزیک، نوشته صدری حسنی است. نویسنده مصری که در بین فیزیکدانها چهره شناخته شدهای دارد.
این کتاب در حالی که تمام ریاضیات مورد نیاز یک دانشجو را در خود دارد با یک سیر منطقی مطالب را ارائه میدهد. نویسنده با شروع از مفاهیم بدیهی مجموعهها شروع کرده و ادامه مباحث بر اساس این بدیهیات ارائه میگردد، به طوری که هر دانشجویی حتی با کمترین اطلاعات ریاضی میتواند از این کتاب استفاده کند.
ادامه👇
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
تکامل فیزیکی
#معرفی_کتاب #ریاضی_فیزیک #فیزیک_نظری بدون شک مهمترین درس دوره کارشناسی که یک دانشجوی فیزیک باید بگذ
#معرفی_کتاب
#ریاضی_فیزیک
#فیزیک_نظری
کتاب از بخشهای زیادی تشکیل شده و مطالب متنوعی از ریاضیات را در بر میگیرد. عناوین کلی فصول را در زیر می آوریم:
-فضاهای برداری با بعد محدود و نامحدود
-آنالیز مختلط
-معادلات دیفرانسیل
-عملگرها در فضای هیلبرت
-تابع گرین
-نظریه گروهها
-تانسور و منیفلد
-گروههای لی وکاربردها
-تئوری پیمانهای
-هندسه دیفرانسیل وهندسه ریمانی
البته ریز فهرست را میتوانید در فایل پیوست 👇 ببینید.
مزیت دیگر این کتاب زبان ساده آن است که حتی دانشجویانی که تسلط کمی به زبان انگلیسی دارند هم میتوانند از نسخه انگلیسی آن استفاده کنند (البته این کتاب به فارسی ترجمه شده گرچه توصیه می شود از کتاب با زبان اصل استفاده کنید.)
نویسنده در هر بخش بعد از بیان قضایا و تعاریف، مثالهایی نیز آورده است که نشان دهنده کاربرد هر مطلب در فیزیک است و میتواند برای یک دانشجوی فیزیک خیلی جذاب باشد.
درآخر هر فصل هم تعدادی تمرین هست که برای عمق بخشی به مطالب خیلی مفید هستند.
تفاوت جذاب دیگر این کتاب با کتابهای مشابه خود در آوردن قسمتهایی از تاریخ علم ریاضیات و گوشههایی از زندگی دانشمندان است، که در میانهی هر درس مرتبط با نقش آن دانشمند آورده شده است و نقش یک زنگ تفریح و یک داستان انگیزشی را برای دانشجوی علاقهمند خواهد داشت.
نکته دیگر که میتوان به آن اشاره کرد این است که با اینکه کتاب در حد نیازهای یک دانشجوی ارشد جامعیت دارد ولی نویسنده سعی کرده تا در حد توان مطالبی که اثبات آنها نیاز به ریاضیات خیلی پیشرفته دارد و مورد نیاز یک فیزیکدان نیست را حذف کند و یا با ارجاع به کتب دیگر از زیاد شدن بی دلیل مطالب جلوگیری نماید.
درآخر میتوان به جرئت گفت که این کتاب برای تمام دانشجوهای فیزیک با هر گرایشی یک منبع فوقالعاده به حساب میآید که میتواند در عین روانی بودن و سیر آموزشی مناسب، تمام نیازها را تا مقطع ارشد (وحتی دکترا برای بعضی گرایشها) رفع نماید.
این کتاب به نام Mathematical Physics توسط انتشارات springer در ١٢٠۵ صفحه منتشر شده است و در حال حاضر ویرایش دوم آن در دسترس است.
امیدواریم با خواندن این کتاب لذت و زیبایی ریاضیات و نقش آن در فیزیک را درک کنید.
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
Contents.pdf
365.6K
فهرست کتاب mathematical physics به همراه قراردادهای نوشتاری ریاضی.
حل_تمرین_2ترمودینامیک_و_مکانیک_آماری1.pdf
1.25M
#خلاصه_درس
#حل_تمرین
#ترمودینامیک_مکانیکآماری
خلاصه ای از فصل دوم ترمودینامیک و مکانیک آماری ۱ و حل چند مسئله از آن که به موضوع سیستم های ساده ی ترمودینامیک می پردازه.
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
4_5908941423729707339.mp3
4.5K
#واژه_تخصصی_فیزیک⚛
🔤 لغت:
Invariant
📃معنا:
ناوردا، ثابت
📖Definition:
1. Not varying; constant.
2. An invariant quantity, function, configuration, or system.
📚Mathematical Definition:
1. Unaffected by a designated operation, as a transformation of coordinates.
🔈 تلفظ:
[IN] + [VAIR] + [EE] + [UHNT]
پیوست:
#واژه_فیزیک، #فیزیک، #واژه_تخصصی، #لغت_تخصصی
Quantum computation.pdf
1.15M
#محاسبات_کوانتومی
#مقاله_مروری، #درسنامه، #کوانتوم، #کامپیوتر_کوانتومی
✅ یک معرفی از محاسبات کوانتومی:
پردازش کوانتومی که امروزه اهمیت زیادی پیدا کردهاست به زودی جهان را متحول خواهد کرد.
کامپیوترهای کوانتومی از جنبههای زیادی به کامپیترهای کلاسیک برتری دارد و قرار است که با روی کار آمدنش سرعت بالای دنیای امروز را بیشتر کند. اما مفاهیم دخیل در شکل کارکرد آن چیزی نیست که افراد در زندگی روزمره خود با آن مواجه شوند و همین موضوع باعث شده که شهود انسان برای درک آن درگیر شود؛ و تنها از سرعت بالای پردازش آن بشنویم و شناختی راجع به چگونگی این برتری نداشته باشیم.
در این مطلب قصد داریم نگاهی اولیه به ساختار اولیهی کامپیوتر های کوانتومی داشته باشیم و با بررسی اجمالی گیت ها و مقایسه آن با کامپیوترهای کلاسیک ببینیم چه عاملیست که باعث برتری کامپیوترهای کوانتومی نسبت به کلاسیکها میشود.
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدیو_علمی
#مکانیک_کوانتومی ، #کوانتوم ، #اندازهگیری
✅ معضل اندازهگیری در مکانیک کوانتومی (شان کارول):
در این ویدیو شان کارول درباره معضل اندازهگیری در مکانیک کوانتومی صحبت میکند. اندازه گیری در مکانیک کوانتومی دارای اشکالاتی منطقی است از جمله اینکه مشاهدهگر و مشاهده شونده هر دو یک سیستم کوانتومی هستند، پس چرا وقتی مشاهدهگری همانند ما به سیستمی کوانتومی مینگرد موجب رمبش آن سیستم میشود، در حالی که برهم کنش دو سیستم کوانتومی، لزوما منجر به رمبش نمیشود. این مسئله هنوز یکی از مسائل باز بنیادین در مکانیک کوانتومی است.
زیرنویس: سجاد پورمنوچهری
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
اگر ما موفق به ارتباط با هم نشویم و به معنی مشترکی نرسیم چیزی از عشق و دوستی در میان ما نمی ماند.
انیشتین و بوهر به دلیل اینکه نتوانستند با هم ارتباط برقرار کنند رفاقتشان نسبت به هم تدریجاً به سردی گرایید. اگر بتوانیم با هم ارتباط برقرار کنیم در آن صورت شکفتن رفاقتها، مشارکت ها، دوستی ها، عشق و محبت ها و... هر چه بیشتر و بیشتر خواهد شد. طریق دست یابی به آنها همین است و بس.
سوال این است که : «واقعاً ضرورت این فرآیند را حس می کنید؟»
این پرسش کلیدی است.اگر میبینیم که مطلقاً لازم است پس باید دست به کاری بزنیم.
✏️دیوید بوهم، درباره دیالوگ
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
🔹ترمیمِ دوپارگیِ فلسفهی فیزیک با تکیه بر ابطالگرایی پوپر
📣قسمت اول
فیزیککلاسیک که بیش از همه وامدار کارهای گالیله و نیوتون بودتوانست تقریباً همهی مسائل فیزیک زمان خویش را با سربلندی حل کند. اما در اواخر قرن نوزدهم میلادی برخی از پدیدهها مشاهده شد که این فیزیک علیرغم همهی تلاشها، از حل آنها ناکام بود. در سال (1905) آلبرت انیشتین با ابداع نسبیت خاص، و در بین سالهای (1927-1925) گروه دیگری از جمله هایزنبرگ ، شرودینگر ، دیراک ، پائولی ، بورن و ... با ابداع نظریه کوانتوم توانستند بر این مشکلات غلبه کنند.
اما همه چیز به اینجا ختم نشد؛ پس از ارائهی صورتبندی ریاضیِ مکانیک کوانتوم، برخی از سردمداران این نظریه، مانند هایزنبرگ، بور، بورن، یوردان و پائولی، تعبیری فلسفی برای صورتبندی ریاضی آن فراهم کردند که چالشهای عمدهای را در جهان فیزیک و فلسفه موجب گشت.
اصطلاح «تعبیر کپنهاگی» را نخستین بار هایزنبرگ برای این تعبیر خاص فلسفی از کوانتوم به کار برد. تعبیری که مدعی بود نظریهی کوانتوم به بنیادیترین قوانین دست یافتهاست. این مکتب در پی آن بود که بایستی از فهمِ کلاسیک دنیایِ فیزیک دست کشید و تنها از طریق روابط صوری ریاضی، دادههای حسیِ آزمایشگاهی را به یکدیگر مرتبط ساخت و از کنار این صوریسازی، امکان تصویرپذیری حوادث اتمی از دنیای فیزیک را نفی کرد. ادعای دیگر نفی علیت برای رویدادهای دنیای اتمی بود. نظریهی کوانتوم، تنها توزیع آماری روی تعداد زیادی از سیستمها را بدست میداد و پیرامون سرنوشت یک ذره منفرد اتمی چیزی نمیگفت. از ادعاهای دیگرِ مکتب کپنهاگی، نفی رئالیسم و تاثیر مشاهدهگر بر پدیدهی مورد آزمایش بود.
همهی این نتایج فلسفی که توسط مکتب کپنهاگی ترویج میشد در تضاد آشکار با مبانی فلسفی مکانیک کلاسیک از جمله علیت، پیشبینیپذیری، تصویرپذیری، فهمپذیری و رئالیسم بود. در نتیجه در نظر عدهای از فیزیکدانان و فلاسفه تردیدهای جدی نسبت به فیزیک کوانتوم و تعبیرهای فلسفیاش ابراز شد.
یکی از کسانی که بهطورجدی به مخالفت با تعبیر کپنهاگی پرداخت کارل پوپر (Karl Popper) بود. وی مدعی شد که تعبیر کپنهاگی از مکانیک کوانتوم، بخشی از فیزیک نیست، بلکه یک ایدئولوژی است که خود مانعی بر سر پیشرفت علم است. او با تمایزنهادن بین انقلاب علمی و انقلاب ایدئولوژیک که استدلال میکند که کوانتوم از نظر ساختار ، ابطالپذیرترین و در نتیجه بهترین نظریه در زمان خود است اما این بهمعنای کامل بودن آن نیست. از طرفی پذیرفتن تعبیر کپنهاگی شکافی در دنیای فیزیک ایجاد میکند که ترمیمِ آن را غیرممکن میسازد. لذا وی ضمن انتقاد از دیدگاه کپنهاگی بدنبال تعبیر دیگری برای علم فیزیک میگردد که ضمن حفظ ساختار ریاضیِ فیزیک کوانتوم، فلسفهی فیزیک را از افتادن در دام دوپارگی که به نظر وی مفهوم پیشرفت علمی را دچار معضل میکند، احتراز کند.
ادامه دارد ...
(منبع : محمد مهدی حاتمی ، مهدی دهباشی ،ترمیم دوپارگی فلسفهی فیزیک با تکیه بر ابطالگرایی پوپر ، فصلنامه حکمت و فلسفه)
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
✅فیزیک و پراگماتیسم (خاطرهای از ورنر هایزنبرگ)
پیش از آنکه به سر کار جدیدم بروم، به من مرخصی دادند تا سفری برای تدریس به آمریکا بکنم. بنابراین در فوریه 1929 در یک روز بسیار سرد از برمرهاون با کشتی عازم نیویورک شدم.... بیشتر وقتها کار ما به بحثهای طولانی درباره تحولات اخیر فیزیک اتمی میکشید. بخصوص یکی از این بحثها را که با همراه جوانم، به نام "بارتون هواگ" داشتم به خاطر دارم. ... من چیز غریبی را که در این سفر حس کرده بودم برای او بازگو کردم: به خلاف اروپاییها که نظرشان نسبت به جنبههای انتزاعی و تجسم ناپذیر فیزیک جدید، از قبیل دوگانگی ذره و موج و خصلت آماری قوانین طبیعی، توام با اکراه و غالباً دشمنی آشکار بود، به نظر میآمد که بیشتر فیزیکدانان آمریکایی بدون آنکه زیاد ملاحظهکاری به خرج دهند، آمادگی پذیرش رهیافت جدید را دارند. ... او در جواب گقت: « شما اروپاییها، و بخصوص شما آلمانیها، تلقیتان از این مفاهیم جدید طوری است که گویی پای اصول در میان است، اما نظر ما سادهتر است. ... سرانجام مطالعه فرایندهای اتمی به ما نشان داد که نه فیزیک کلاسیک میتواند از عهده توجیه شواهد تجربی برآید و نه الکترودینامیک و بنابراین فیزیکدانان خواهناخواه مجبور شدند که از قوانین و معادلات پیشین فراتر بروند و در نتیجه مکانیک کوانتومی به وجود آمد. علیالاصول رفتار فیزیکدانان، و حتی فیزیکدانان نظری، شبیه مهندسی است که پل تازهای میسازد. ... »
(هایزنبرگ) پرسیدم: «پس شما اصلا تعحب نمیکنید که یک الکترون در یک مورد مثل موج به نظر بیاید و در مورد دیگر مثل ذره؟ به نظر شما کل قضیه چیزی نیست جز تعمیم فیزیک قدیم، منتها به طرق نامنتظر؟»
(هواگ) « چرا تعجب میکنم؛ اما به هر حال میفهمم که چنین چیزهایی در طبیعت رخ میدهد و کاری از هم از دست ما ساخته نیست. ... شاید لازم باشد این ساختهای جدید را "موج-ذره" بنامیم و مکانیک کوانتومی را توصیف ریاضی رفتار آنها بدانیم.»
(هایزنبرگ) « نه، به نظر من این راه حل بیش از انداره ساده است. چون به هر حال، موضوع بحث ما از خصوصیات الکترون نیست، بلکه از خصوصیات هر نوع ماده و هر نوع تابش است. ... »
ادامه 👇
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
👆
...
(بارتون هواگ) « اما شما چرا نمیخواهید مکانیک نسبیتی را شکل اصلاح شده مکانیک نیوتونی بنامید؟»
(هایزنبرگ) « من فقط با اصطلاح "شکل اصلاح شده" مخالفم، زیرا ممکن است منشا بدفهمیهایی بشود، ... . سوء تفاهم، بخصوص، با این تصور شما رابطه دارد که پیشرفت در فیزیک از نوع پیشرفت در زمینه مهندسی است. به تصور من، مقایسه دگرگونیهای اساسیی که در گذر از مکانیک نیوتونی به مکانیک نسبیتی یا کوانتمی رخ میدهد با اصلاحاتی که مهندسان در کار خود به عمل میآورند، از بیخ و بن اشتباه است. چون اصلاحاتی که مهندسان میکنند، مستلزم تغییر مفاهیم بنیادی ایشان نیست و در نظر ایشان، اصطلاحات فنی همان معنای قدیمی خود را حفط میکنند. ... اما حوزههایی در تجربه وجود دارند که در آنجا از نظام مفاهیم مکانیک نیوتونی کاری ساخته نیست. در این حوزهها به ساختهای مفهومی جدید از نوعی که در نظریه نسبیت یا مکانیک کوانتومی عرضه میشود، نیاز داریم. ... »
📚 فیزیک و پراگماتیسم، کتاب جزء و کل (نویسنده: ورنر هایزنبرگ)
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#نیرو، #نیروهای_بنیادین، #اتحاد_نیروها
#متن_علمی، #گرانش، #الکترومغناطیس
📝 ذرات بنیادین عالم مانند پروتون، نوترون و الکترون برای ایفای نقش در جهان هستی و انجام کنش متقابل با یکدیگر از چهار قانون اساسی پیروی میکنند که مجموع آنها را قوانین چهارگانه طبیعت مینامیم. اگر جهان هستی را به یکی از زبانهای بشری تشبیه کنیم، ذرات در حکم واژهها و نیروها در نقش دستور زبان هستند. البته دستور زبان بسیار ساده ای که توانسته فقط با استفاده از چهار قاعده اصلی، کتابی با شکوه و زیبا بیافریند و عامل پیدایش موجودات هوشمندی شود که صفحات این کتاب را ورق بزنند، در مورد آن نیروها بیندیشند و از عهده توصیف کمی و کیفی آن بخوبی برآیند. شواهد محکمی در دست است که نشان می دهد منشا این چهار نیرو ابتدای خلقت، یک ابرنیروی واحد بوده که با افت شدید دما در نخستین لحظات پس از بیگ بنگ به چهار نیروی متفاوت شکسته شده و کنترل جهان هستی را به دست گرفته است. آشناترین و ملموس ترین عضو این خانواده، نیروی گرانش است.
✅ نیروی گرانش:
گرانش، نیروی جاذبهای است که میان همه ذرات دارای جرم وجود دارد. افتادن اجسام بر اثر نیروی گرانش میان تک تک ذرات کره زمین و همه ذرات جسم مورد نظر روی میدهد. متراکم شدن مواد پس از انفجار بزرگ و تشکیل کهکشانها و همینطور تجمع گازها درون کهکشانها برای تشکیل ستارگان، حاصل نیروی گرانش است. چرخش ماه به دور زمین و زمین به دور خورشید و خورشید به دور مرکز کهکشان راه شیری هم بدون وجود گرانش ممکن نیست. گرانش به حرکت اجرام آسمانی نظم و آهنگ میبخشد.
گرانش دو ویژگی منحصربه فرد دارد. نخست این که این نیرو همیشه جاذبه است. حتی دو ذره با بار الکتریکی یکسان هم یکدیگر را بر اثر گرانش جذب میکنند، ولی این نیرو به قدری ضعیف است که تاب مقاومت در برابر نیروی دافعه الکتریکی آن دو را ندارد. ویژگی دیگر گرانش دوربرد بودن آن است. در فواصل کیهانی که جرم ساختارها چشمگیر است، نیروی گرانش بخوبی اثر خود را آشکار میکند. فاصله میان کهکشان راه شیری و کهکشان آندرومدا حدود 2.5 میلیون سال نوری است؛ ولی نیروی گرانش میان آنها، از این فاصله هم موثر است و این دو کهکشان با سرعت 300 کیلومتر بر ثانیه در حال نزدیک شدن به یکدیگر هستند و حدود 4.5 میلیارد سال دیگر به هم برخورد خواهند کرد.
✅ نيروي الكترومغناطيس:
این نیرو، اجزای ماده را کنار هم مینشاند. الکترون را در اتم مقید و با پیوند اتمها به یکدیگر مولکولها و ساختارهای بزرگتر را تولید میکند. این نیرو مسئول همه تغییرات شیمیایی است و اساس کار آن یک جمله معروف است: «بارهای همنام یکدیگر را دفع و بارهای غیرهمنام همدیگر را جذب میکنند.» چرخش الکترون به دور پروتون برخلاف چرخش زمین به دور خورشید نمیتواند ناشی از نیروی جاذبه باشد، چراکه با جرم ناچیز الکترون و پروتون نیروی گرانش حاصل بسیار ناچیز و قابل چشم پوشی است. بنابراین به نیرویی با سازوکاری متفاوت نیاز داریم. نیروی الکترومغناطیسی باعث میشود الکترون با بار منفی جذب بار مثبت هسته اتم شود و با چرخش به دور هسته، اتمهای پایدار به وجود بیاورد. نیروی الکترومغناطیسی 36^10 بار قوی تر از گرانش است؛ یعنی اگر بزرگی گرانش را به اندازه یک نخود تشبیه کنیم، بزرگی نیروی الکترومغناطیسی از کل عالم هستی بزرگتر است. زمانی که یک براده آهن جذب آهن ربا میشود، یک مجموعه کوچک با تعداد محدودی الکترون و پروتون بر کل نیروی گرانش حاصل از برهم کنش همه ذرات براده آهن با همه ذرات کره زمین غلبه میکند. نیروی الکترومغناطیسی با ایجاد پیوند میان اتمها و مولکولها ماده را میسازد و به آن انسجام میبخشد و باعث میشود سیب پس از افتادن از درخت به درون زمین فرو نرود.
ولی اگر نیروی الکترومغناطیسی میان بارهای همنام باعث میشود آنها یکدیگر را دفع کنند چگونه ممکن است 92 پروتون با بار مثبت همراه 143 نوترون، درون هسته یک اتم تجمع کنند و اتمی مانند اورانیوم 235 را به وجود آورند؟ پاسخ به این پرسش، دانشمندان را به کشف نیروی سوم یعنی نیروی هستهای قوی هدایت کرد.
ادامه👇
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
تکامل فیزیکی
#نیرو، #نیروهای_بنیادین، #اتحاد_نیروها #متن_علمی، #گرانش، #الکترومغناطیس 📝 ذرات بنیادین عالم مانند
👇 ادامه
✅ نيروي هستهای قوی:
نیرویی که باعث پایداری هسته اتم میشود نیروی هستهای قوی نام دارد. پسوند قوی، از شدت این نیرو نسبت به نیروی الکترومغناطیسی حکایت دارد. نیروی هستهای قوی به قدری کوتاه برد است که حوزه تاثیر آن به درون هسته اتم محدود است و ما هیچ گاه نمیتوانیم احساس مستقیم و درک ملموسی مانند آنچه از گرانش و الکترومغناطیس داریم از آن داشته باشیم. اگر یک متر را به ده میلیارد قسمت مساوی تقسیم کنیم، به فاصله ای می رسیم که می توانیم نیروی الکترومغناطیسی بین دو ذره باردار را احساس کنیم ولی برای احساس نیروی هستهای قوی باید یک متر را ابتدا به یک میلیارد قسمت و سپس هر قسمت را به یک میلیون قسمت دیگر تقسیم کنیم.
پروتون و نوترون که خود از ذراتی کوچک تر به نام کوارک ساخته شده، تحت نفوذ این نیروی قوی قرار دارد. البته اگر یک نوترون پر انرژی وارد یک هسته سنگین مانند اورانیوم 235 شود نیروی الکترومغناطیسی بر نیروی هستهای قوی چیره خواهد شد و با متلاشی شدن هسته، انرژی فراوانی آزاد میشود. این پدیده شکافت هستهای نام دارد و در ساخت بمب اتم از همین قاعده ساده استفاده میشود. ولی نیروها لزوما دو ذره را به سمت یکدیگر نمیکشند. نیروی چهارم نیرویی است که نقش اصلی آن کمک به واپاشی عناصر، تبدیل آنها به عناصر دیگر و ایجاد اثر رادیواکتیویته است.
✅ نیروی هسته ای ضعیف:
این نیرو باعش واپاشی نوترون و پروتون و تبدیل آنها به یکدیگر است که در نتیجه به هسته یک عنصر به عنصر دیگر تبدیل میشود. این تبدیل عناصر، عامل اصلی پرتوزایی و تولید انرژی هستهای است. نقش این نیرو در واکنشهای هستهای خورشید و تبدیل هیدروژن به هلیم بسیار حیاتی است. این نیرو 11^10 مرتبه از نیروی الکترومغناطیسی ضعیفتر است و برد آن خیلی کوتاهتر از نیروی الکترومغناطیسی و با برد نیروی هستهای قوی قابل مقایسه است.
✅ اتحاد نيروها:
اواسط قرن 19 میلادی کلارک ماکسول توانست نشان دهد نیروهای الکتریکی و مغناطیسی که تا آن زمان تصور میشد دو نیروی متفاوتند در واقع دو روی یک سکه به نام نیروی الکترومغناطیسی هستند. شاید خود ماکسول هم از درک جایگاه ویژه کشف شگفت انگیزش باخبر نبود، ولی زمانی که اواخر قرن 20 عبدالسلام و واینرگ نشان دادند نیروی الکترومغناطیسی و هستهای ضعیف هم در انرژیهای بالا به یک نیرو به نام الکتروضعیف تبدیل میشوند اوضاع دگرگون شد. ظاهرا همه نیروها در انرژیهای بالا مانند آنچه بلافاصله پس از انفجار بزرگ وجود داشت با هم متحد میشوند. البته تلاشهایی که تاکنون برای اثبات اتحاد همه نیروها صورت گرفته هنوز به پاسخ قطعی منجر نشده است.
منبع:
لینک صفحه وب
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#نیرو، #نیروهای_بنیادین، #اتحاد_نیروها
#متن_علمی، #گرانش، #الکترومغناطیس، #ترجمه
✅ گرانش چیست؟
📝 گرانش، در میان نیروی الکترومغناطیس و هستهای قوی و ضعیف، یکی از چهار نیروی بنیادین جهان است. با وجود فراگیر بودن و اهمیت آن، اما هنوز برای دانشمندان یک معما باقی مانده است.
دانشمندان باستان که سعی در توصیف جهان داشتند توضیحات خود را در مورد چرایی سقوط اجسام به سمت زمین ارائه دادند. ارسطو، فیلسوف یونانی اظهار داشت که اجسام تمایل طبیعی به حرکت به سمت مرکز جهان دارند، جایی که به اعتقاد او مرکز زمین است.
اما بعداً مفاخر سیاره ما را از موقعیت اولیه خود در کیهان خارج کردند. نیکولاس کوپرنیک، دانشمند لهستانی، متوجه شد که اگر خورشید مرکز منظومه شمسی باشد ، مسیرهای سیارات در آسمان بسیار بیشتر معنا می یابد. نیوتون بینش کوپرنیک را گسترش داد و استدلال کرد همانطور که خورشید سیارات دیگر را به سمت خود جذب میکند، همه ی اجسام به یکدیگر نیروی گرانش وارد میکنند.
نیوتن در رساله معروف خود "اصول ریاضی و فلسفه طبیعی" ، آنچه را كه امروزه قانون جهانی گرانش نیوتون نامیده می شود، توصیف كرد:
fg=G mM/r²
گرانش قوی است ، اما نه آنقدر زیاد.
نیروی گرانش ضعیفترین نیروی بنیادین است. یک آهنربا که گیرهای را بر اثر نیروی الکترومغناطیس به سمت بالا میکشد، بر نیروی گرانش کل زمین غلبه میکند. فیزیکدانان محاسبه کرده اند که گرانش 10⁴ مرتبه ضعیفتر از الکترومغناطیس است.
اما تأثیرات گرانش را می توان به وضوح در اجرامی با مقیاس بزرگ مانند سیارات، ستارگان و کهکشان ها مشاهده کرد. اما این نیرو میان اجسام با مقیاس عادی و روزمره بسیار ناچیز و اندازهگیری آن بسیار دشوار است. به علت ضعیف بودن ثابت گرانش که عددی از مرتبه 10 به توان -11 است. و از آنجا که این ثابت بسیار ضعیف است دانشمندان باید برای اندازهگیری اثرات آن تجهیزاتی با حساسیت بسیار بالا طراحی کنند. و تا کنون مقدار دقیق ثابت گرانش از تجهیزات آنان دور مانده است، در حالی که اکثر ثابتهای جهانی دیگر با دقت بسیار بالاتری شناخته شدهاند.
آلبرت انیشتین انقلاب بعدی را در درک ما از گرانش ایجاد کرد. نظریه نسبیت عام وی نشان داد که گرانش از انحنای فضا-زمان ناشی میشود، به این معنی که حتی پرتوهای نور هم که باید از این انحنا پیروی کنند، توسط اجرام بسیار بزرگ خم میشوند.
از نظریههای اینشتین برای حدس و گمان در مورد وجود سیاهچالهها استفاده شد. در مجاورت یک سیاهچاله، قانون جهانی گرانش نیوتن دیگر به طور دقیق نحوه حرکت اجرام را توصیف نمیکند، بلکه معادلات میدان تانسوری انیشتین برتری دارند.
ستاره شناسان از زمانی که سیاهچالههای واقعی موجود در فضا را کشف کردهاند، حتی موفق به گرفتن یک عکس دقیق از یک سیاهچاله عظیم که در مرکز کهکشان ما زندگی میکند، می شوند. تلسکوپهای دیگر نیز اثرات سیاهچالهها را در سراسر جهان مشاهده کردهاند.
طبق قانون Minute Physics، اعمال قانون گرانش نیوتن در اجسام بسیار سبک، مانند افراد، سلولها و اتمها ، تا حدودی یک مرز بدون مطالعه باقی مانده است. محققان تصور میکنند که چنین چیزهایی با استفاده از همان قوانین گرانشی سیارات و ستارهها یکدیگر را جذب میکنند، اما چون گرانش بسیار ضعیف است، مطمئن بودن از آن دشوار است.
شاید نیروی گرانشی بین اتمها به جای اینکه به صورت عکس مجذوری باشد، متناسب با مکعب عکس فاصلهشان از یکدیگر باشد. اما ابزارهای فعلی ما راهی برای بیان آن ندارند. جنبه های نو و پنهان واقعیت، تنها در صورتی قابل دستیابی است که بتوانیم چنین نیروهای جاذبهای کوچک را بسنجیم.
گرانش اما، به طریقی دیگر دانشمندان را متحیر میکند. مدل استاندارد فیزیک ذرات، که فعالیت تقریباً همه ذرات و نیروهای شناخته شده را توصیف میکند، جاذبه را کنار میگذارد. در حالی که نور توسط ذرهای به نام فوتون حمل میشود، فیزیکدانان تصور نمیکنند ذرهای معادل برای گرانش وجود داشته باشد، که به آن گراویتون گفته میشود.
کشف مهم دیگر جامعه فیزیک در قرن بیستم، یعنی گردآوری گرانش در چارچوبی نظری با مکانیک کوانتوم، همچنان یک کار ناتمام است. چنین تئوریای درباره همه چیز(همانطور که شناخته شده است) ممکن است هرگز محقق نشود.
📝 مترجم: ساناز افشاری
منبع:
https://www.livescience.com/37115-what-is-gravity.html
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#الکترومغناطیس ، #متن_علمی ، #اتحاد_نیروها ، #نیروهای_بنیادین ، #فیزیک ، #فیزیک_نظری ، #ماکسول
🖋 مروری بر معادلات ماکسول
✅ معادله شماره 1:
این معادله، که صورت دیفرانسیلی قانون گاوس است، یکی از معادلات اساسی در مبحث الکترواستاتیک میباشد. کافی است که چگالی بار الکتریکی در فضا را داشته باشید تا این معادله به شما میدان الکتریکی را بدهد. این معادله به صورت موضعی چگالی بار الکتریکی را به واگرایی میدان الکتریکی مربوط میکند. در این معادله میدان الکتریکی و چگالی بار، هر دو میتوانند تابع مکان (3 بعدی) و زمان باشند.
ادامه👇
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
ادامه👇
✅ معادله شماره 2:
از صورت این معادله میفهمیم که ظاهرا در طبیعت واگرایی میدان مغناطیسی همیشه 0 است. در واقع انگار تک قطبی مغناطیسی وجود ندارد تا مقدار این واگرایی را عیر صفر بکند. کافی است که یک مقایسه کوچک با معادله شماره 1 بکنید. در آنجا چگالی بار الکتریکی که متضمن بارهای تک قطبی الکتریکی بودند، واگرایی میدان الکتریکی را غیر صفر میکردند. اما تا کنون در طبیعت تک قطبی مغناطیسی مشاهده نشده. این معادله یک عدم تقارن در معادلات ماکسول به وجود آورده است، به این معنا که وقتی تک قطبی مغناطیسی نداشته باشیم، خبری از جریان مغناطیسی هم نیست و دو معادله بعدی از نظر ظاهری تفاوتهای اساسی دارند. جالب است بدانید که چندین تیم تحقیقاتی هماکنون به دنبال تک قطبیهای مغناطیسی میگردند تا به نوعی این تقارن را به معادلات ماکسول برگردانند. سوال درباره تک قطبی مغناطیسی در حوزه دیگری در فیزیک نیز بررسی شده که بحث میدانهای کوانتومی و کوانتش دیراک است که برای بررسی این موضوع میتوانید به کتابهای پیشرفته الکترومغناطیس مراجعه کنید.
✅ معادله شماره 3:
این معادله که صورت دیفرانسیلی قانون القای فارادی میباشد، دو میدان الکتریکی و مغناطیسی را به هم مربوط میکند. به زبان گفتاری، تغییرات زمانی میدان مغناطیسی، منجر به چرخش میدان الکتریکی میشود. این از نقاط عطف در تاریخ علم بود، که فارادی توانست نشان دهد که چطور تغییرات شار میدان مغناطیسی سبب تولید جریان الکتریکی میشود. علامت منفی در طرف راست معادله حکایت از قانون لنز دارد، که بیان میدارد، جهت میدان الکتریکی القایی به نوعی است که انگار سیستم میخواهد با تغییر شار میدان مغناطیسی مخالفت کند.
✅ معادله شماره 4:
این معادله نیز صورت دیفرانسیلی قانون آمپر است که بیان میکند جریان الکتریکی، سبب چرخش میدان مغناطیسی میشود. تا به اینچا ظاهرا مشکلی نیست و شاید تنها به نابغهای نظیر ماکسول نیاز داشتیم تا نقصان بسیار کوچک در این معادلات را تشخیص دهد و سعی در رفع آن نماید. رفع آن نقصان کوچک منجر به جمله دوم سمت راست معادله شد که به نوعی بیان میکند که تغییرات میدان الکتریکی نیز سبب چرخش میدان مغناطیسی میشود. البته تا آن روزها اثر این جمله دوم در آزمایشات دیده نشده بود چراکه بسیار اثر کوچکی است و این ماکسول بود که با نبوغ خود، از راهی کاملا نظری توانست تشخیص دهد که وجود این جمله الزامی است. بدون در نظر گرفتن این جمله، میدانهای الکتریکی و مغناطیس که بهتر است از این به بعد آنها را الکترومغناطیسی خطاب کنیم، به صورت ایستا در سرتاسر فضا وجود دارند. ولی اگر جمله دوم سمت راست معادله را در نظر بگیریم اتفاقی فوقالعاده هیجان انگیز رخ میدهد. پس از حل معادلات میفهمیم که میدانهای الکترومغناطیسی در فضا به صورت امواج منتشر میشوند. در واقع تصویر ایستای قبلی، جای خود را به تصویر دینامیکی جدید داد. چون هر موجی سرعتی دارد، ماکسول بر آن شد تا سرعت این امواج را محاسبه بکند که نتیجه هیجان انگیز دیگری پدید آمد. سرعت این امواج برابر سرعت نور است و اولین بار در تاریخ سرعت نور به صورت نظری به پارامترهای محیط ربط داده شد. این اولین شاهد بود بر اینکه نور یک موج الکترومغناطیسی است.
در روند کشف هرکدام از این معادلات افراد بسیار سهیم بودند، که در نهایت فارادی قدمهای نهایی را برداشت و مفهوم میدان را وارد بازی کرد. در آخر هم که ماکسول با ارائه یک مدل نظری که هر کدام از این میدانها را به صورت برداری نمایش میداد، کار را به اتمام رساند. ما چندین قدم مهم در فهم رازهای طبیعت برداشتیم و هنوز قدمهای اساسی باقی مانده بود. نظریه الکترومغناطیسی ماکسول از همان ابتدا با مکانیک نیوتنی سازگار نبود و همین انگیزهای بود برای انیشتین که نظریه نسبیت خاص خود را به وجود آورد. همچنین مدلهای اتمی آن روزها، تعارض بسیار با نظریه ماکسول داشت و همچنین مسئله تابش جسم سیاه، که همه اینها انگیزهای بود برای به وجود آمدن نظریه کوانتوم. هر دو این انقلابهای بزرگ در علم از کار ارزشمند دانشمندان پیشین الکترومغناطیسی نشأت گرفت. دانشمندان معاصر بر دوش غولان ایستادند و قدمهای بعدی را طی کردند.
🖋 نویسنده: مهدی فراهانی
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#انقلاب_علمی ، #فیزیک ، #فرضیه ، #نیوتن ، #گالیله ، #مکانیک_کلاسیک ، #ارسطو
✅ انقلابهای فیزیک (قسمت اول):
یکی از مهمترین انقلابها در علم فیزیک را میتوان به دوران گالیله و نیوتن، نسبت داد. زمانی که گالیله دیوارهای زمان را شکست و با بینشی جدید، که تا همین امروز هم پارجاست، به مطالعه طبیعت پرداخت. گالیله شاید جزء اولین کسانی بود که به اهمیت مطالعه طبیعت به زبان ریاضی، اشاره داشت. این جمله معروف « طبیعت را به زبان ریاضی نوشتهاند.» از زبان اوست.
گالیله متوجه یکی از تناقضات منطقی نظریه ارسطو، درباره سقوط اجسام شد و برای حل آن فرضیهای پیشنهاد داد. سپس برای تأیید فرضیه خود دست به آزمایش زد. شاید اولین دانشمندی بود که برای سنجش فرضیهاش به تجربه متوسل شد و مابقی دانشمندان پس از او همین راه را دنبال کردند.
تناقض منطقی که در نظریه ارسطو وجود داشت، ناشی از این بود که بیان میکرد، اجسام با جرم بیشتر، سریعتر از اجسام با جرم کمتر، سقوط میکنند. حال سوالی که پیش میآید اینست که، اگر این دو جسم را با نخی به هم متصل کنیم، آیا به واسطه اینکه جرم مجموع بیشتر از جرم هر کدام است، سریعتر سقوط میکند، یا به این دلیل که جرم سنگینتر دوست دارد سریعتر سقوط کند و جسم سبکتر دوست دارد دیرتر سقوط کند با هم مخالفت میکنند و در نهایت دیرتر از هر جسم به تنهایی سقوط میکند. این آشکارا یک تناقض منظقی است. فرضیهای که گالیله برای حل این مسئله طرح کرد این بود که، همه اجسام با هر جرمی، هم زمان سقوط خواهند کرد. این فرضیه آشکارا تناقض را حل میکند و همچنین، در آزمایشها سربلند بیرون آمده است. از زمان گالیله تا الان، این فرضیه بارها و بارها سنجیده شده، و در تمام موارد، سربلند بوده است.
گالیله به جز این مورد به خصوص کارهای بسیار مهمی در مکانیک انجام داد و اولین ضربه را به دیوارهای محدود کننده زمان خود زد. بعد از آن نیوتن بود که تمامی شواهد گالیله و دیگران را در رسالهای معروف به «اصول ریاضی فلسفه طبیعی»، جمعآوری کرد. امروزه علم مکانیکی که در دانشگاهها تدریس میشود، در واقع موضوعات همین کتاب است، شاید با اندکی تغییر در ظاهر آن.
این داستان اولین انقلاب در فیزیک بود که قهرمانان اصلی آن گالیله و نیوتن و هم عصران آنان بودند. اکنون شخصی قصد دارد تا بر شانه غولان بأیستد و انقلابی دیگر رقم بزند...
این داستان جذاب را در ادامه بررسی خواهیم کرد.
🖋 نویسنده: مهدی فراهانی
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
🔘 اطلاعیهی شمارهی ۴
کمیتهی علمی درحال بررسی مقالات دریافتی است و نتایج در اولین فرصت اعلام میشود.
@QIC_National_Conference
تکامل فیزیکی
@QIC_National_Conference
🔘 چهارمین کنفرانس ملی محاسبات و اطلاعات کوانتومی ایران در دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف با همکاری انجمن فیزیک ایران برگزار میشود.
⏳مهلت ارسال مقالات: ۳۰ تیرماه ۱۴۰۲
🗓 زمان و مکان برگزاری: ۱۹ و ۲۰ مهرماه ۱۴۰۲، دانشکدهی فیزیک دانشگاه صنعتی شریف
👤 سخنرانان مدعو:
محمدکاظم توسلی، دانشگاه یزد
محمد رضایی، دانشگاه صنعتی شریف
محمدحسین زارعی، دانشگاه شیراز
شهریار سلیمی، دانشگاه کردستان
فاطمه طریقی تابش، پژوهشگاه دانشهای بنیادی
سحر علیپور، دانشگاه آلتو
مصطفی عنابستانی، دانشگاه صنعتی شاهرود
حمیدرضا محمدی، دانشگاه اصفهان
علی حامد موسویان، مرکز تحقیقاتی فنآوریهای کوانتومی ایران
🔗 برای اطلاعات بیشتر به سایت انجمن فیزیک و کانال تلگرام کنفرانس مراجعه کنید.
@QIC_National_Conference