eitaa logo
مونولوگ
205 دنبال‌کننده
191 عکس
52 ویدیو
0 فایل
نرگس مالمیر ارشد فیزیک. تئاتر حرفه ای ورزش حرفه ای علاقمند به نوشتن. به جمهوری اسلامی ایران گفته ام آری.❤ راه ارتباطی @Yakhadijatalgharra
مشاهده در ایتا
دانلود
از این حجم شیرینی که اومد سمت خصوصیم دیابت نگیرم خوبه🤪 ♉️نمیشه انتظار زیادی داشت. استاد تو دانشگاه می گفت فلان تحقیق پنج نمره ی پایان ترمه. خیلیا حوصله نداشتن برن دنبالش، اینجا که یه کانال نقلیه😌 ❣ممنون از عزیزانی که فرستادن. چیه؟ نکنه توقع دارین بذارم توکانال؟ چند تیکه شیرینی بود دور هم خوردیم رفت😉
حضرت خدیجه: نفیسه جان! فصل خرماپزان که می شود تورا باید با طبق طبق خرما و رطب ببینیم که از این سر خانه به آن سر خانه میروی...چه میکنی ؟ نفیسه: خرماها بهانه است بانو جان... دور سر شما میگردم. https://eitaa.com/physicist_actor
❇️ اجرای چهارشنبه، دو سه شاخه ی بزرگ خرما توی سن بود.😍(میزانسن خرما داریم اما اینا جوری بود که باید خرماهای رسیده رو می چیدیم که نریزه کف سن ) ⚛ جای شما خالی بعداز اجرا حسابی از خجالتشون درومدیم😋 (من برای همسرمم چند تا دونه بردم منزل). 🔶 توی صحنه ی پایانی تئاتر ام الریاحین، هاله در سوگ حضرت خدیجه(س) خاطراتی رو میگه، دیالوگ ها شبیه روضه ست. خرماها مزه وحال و هوای چای روضه رو داشت.😭 https://eitaa.com/physicist_actor
نظرات مخاطب فیلسوفم❤️❤️❤️ سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد💚 https://eitaa.com/physicist_actor
—مامان عمه جون چی میده به حسن کوچولو؟ + شیرمیده دیگه. — آخه انگار قاووت رو ریخت تو آب بهش داد. + اون پودری که دیدی شیرخشکه نه قاووت! + آها! ولی مامان خداروشکر که پیش بند حسن کوچولو جا موند. — چرا پسرم؟ + آخه من هروقت دلم براش تنگ میشه میرم بوش میکنم.....فکر کردم متوجه شدی. ⭐️تا حالا شیر خشک ندیده😄 https://eitaa.com/physicist_actor
— مامان تو برام دعا میکنی که مدرسه انقدر خوش میگذره؟ + آره پسرم همیشه برات دعا میکنم. — واااای مامان من اصلا انقدا به یادت نیستم. https://eitaa.com/physicist_actor
🍼🍼🍼بزرگوار خودش یک تریلی شیرخشک خورده، اما ظاهرا در دورانی بوده که دنیارو سیاه _ سفید می دیده(شبیه رنگ قاووت)😁😁 https://eitaa.com/physicist_actor
🎭 "زن در نمایش نامه های غربی" ان شاءالله در این باره خواهم نوشت. https://eitaa.com/physicist_actor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مبارک باشه.❤️❤️❤️ اولین مدال تاریخ ژیمناستیک 💖 زبان حال مهدی الفتی با پرچم ایران: "نماز عشق برپاست ومن تنهایم من بوسه هستم بر پیشانی ایران وقتی سجده میکنم!" https://eitaa.com/physicist_actor
_ مامان کاش امروز که خیلی کار داریم نماز جمعه رو تو خونه بخونیم. + نمیشه پسرم، باید بریم مصلی. _مامان هرجایی که گنبد داشته باشه و بلندگو و نماز جماعت بخونن میشه نماز جمعه؟ + (خواستم در مورد امام جمعه، اسلحه ای که موقع خطبه ها دستشه و خطبه ها و...صحبت کنم) پسرم فکر میکنی مهم ترین چیز توی نماز جمعه چیه؟ _امممممم پنکه سقفی.😁 https://eitaa.com/physicist_actor
🔹شبای پاییزی قم هوای مطبوعی داره و جون میده برای قدم زدن. قرار شد جمعه شب بریم حرم. محمدحسن فردا مدرسه داره و نباید دیر بخوابه. باهمسرم مشورت می کنم که پیاده بریم یا با ماشین؟ (خونه ۱۰-۱۵ دقیقه باحرم فاصله داره). "مامان من یه چیزی بگم... رفتنی رو حتما پیاده بریم، اون دفعه گفتی هرقدمی که تا حرم برداریم ثواب داره."💕☺️ 🔹امشب خیابون صفاییه باصفاتراز همیشه، حال و هوای خیابون امام رضای مشهد رو داشت، وقتایی که با هزااارتا حاجت به سمت حرم امام رضا پیاده می رفتیم...به برکت فکر این بچه زیارت دلچسبی شد😊 https://eitaa.com/physicist_actor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 خیلی نمکی خوند🥰 🔆 دوست داشت نارنجک و مین و تفنگا و تانکاشم بچینه، لباس پلیسی بپوشه بعد این شعرو اجرا کنه، اما یهو تو حرم متوجه شد که هفته ی دفاع مقدس داره تموم میشه. https://eitaa.com/physicist_actor
📛 زن در نمایشنامه های "غربی": 1⃣ "رام کردن زن سرکش" اثر ویلیام شکسپیر 💢در نمایشنامه "رام کردن زن سرکش" دو شخصیت "زن" اصلی حضور دارند. دو خواهر به نام های کاترینا و بیانکا. ویژگی های شخصیتی این دو دختر👇👇 🔸کاترینا: زندگی او در دو مرحله تصویر می شود: ۱_ دوران تجرد: بسیار خشن، ستیزه جو، گستاخ، بد زبان، بی ادب، هیچ مردی مایل به ازدواج با او نیست.(در ترجمه های فارسی معادل زن صلیته) ۲_ دوران تأهل: توسط همسرش با سخیف ترین روش ها رام می شود. عملا به یکی از اموال او تبدیل می شود و اختیار هیچ یک از امور شخصی خودش را هم ندارد. تعیین مجازات مرگ برای کوچک ترین سرپیچی در مقابل نظر همسر. اگر شوهرش بخواهد شب را روز و روز را شب اعلام میکند. 🔸 بیانکا: الهه ی زیبایی و ظرافت،زنی که همه ی مردان به او تمایل دارند. کارکرد بیانکا جلو بردن داستان نمایش و ایجاد تضاد با کاتریناست. عملا هیچ فضل و کمالی ندارد. 🛑 نظر "جورج برنارد شاو" در مورد رام کردن زن سرکش: "هیچ مردی نیست که شعور احساسی داشته باشد و در حضور زنی به تماشای این نمایش بنشیند و از آن تصویر خداگونه که در شرط بندی پایانی نمایش از مرد کشیده می‌شود و نطقی که در دهان خود زن (کاترینا) گذاشته می‌شود عرق شرم نریزد." https://eitaa.com/physicist_actor
🔴 نظر به این فرمایشات حضرت آقا، برای شناسایی درست "زن غربی" از آثار شکسپیر شروع کردم. 🔴 این نمایشنامه (مطلب قبل) در معرفی اوضاع "زنان" در جامعه ی اروپایی تا حدی مورد اقبال قرار گرفته، که بسیاری معتقدند "رام کردن زن سرکش" از سنگ بناهای فمینیسم است. 🔴 برای اختصار خلاصه ی نمایشنامه ذکر نشده است. https://eitaa.com/physicist_actor
_مامان خدا واقعا راضی میشه پدر یا مادر یک نفر بمیره؟ واقعا تا این حد؟ + (بیان فلسفه ی "رنج در زندگی" به زبان کودکانه🥵 و اشاره به زندگی پیامبر اکرم(ص) که پدرشون رو قبل از تولد از دست دادن و مادرشون رو در کودکی.) _ وای مامان چه جالب...یعنی ممکنه منم یه سختیایی بیاد توزندگیم بعدش خیلی خوب رفتارکنم و قوی بشم، بعدش پیامبر یا امام بشم؟😫😫 + (توضیحات مفصل در مورد ختم نبوت و امامت) پسرم اما می تونی مثل حاج قاسم و آقای خامنه ای یار امام زمان بشی. _ آره مامان.... ولی حاج قاسم و آقا که یارمعمولی نیستن! اونا کاپیتان یارای امام زمانن.😍☺️ https://eitaa.com/physicist_actor
⚜"ضمیر مفرد مخاطب مؤنث" ✳️ از وقتی تئاتر ام الریاحین را کار کردیم، یک بهانه ی خوب برای شادکردن پیامبر رحمت پیدا کرده ام. شنبه ها که متعلق به رسول الله است، کارهای خانه را راست و ریس میکنم و نهار را بار می گذارم و تا محمدحسن از مدرسه برنگشته میروم حرم حضرت معصومه (س). بعداز اذن دخول یک راست میروم رواق حضرت خدیجه (سلام الله علیها). زیارت نامه ی حضرت خدیجه روی دیوار رواق است. احساس میکنم آنجا، مادر بزرگ و نوه همدیگر را بغل کرده اند. طوری که کسی متوجه نشود من هم میروم توی آغوششان. زیارت نامه را می خوانم و ضمائر را غرق بوسه میکنم و تابلوی زیارتنامه را با اشک غبار روبی میکنم. وقتی دست میکشم روی کلمات زیارت نامه، انگار صورت مهربان ام المومنین را نوازش میکنم و قربان صدقه اش میروم. دل سبک میکنم و درد دل هایم را به مادربزرگ می گویم😭. بعدهم درگوشی می گویم سفارشمان را به رسول الله بکنید بانوجان. ⭐️ و حالا امشب.....بازهم بهانه ی همیشگی را دست میگیرم و ابراز ارادت میکنم به یاروفادارت یا رسول الله...به امید گوشه چشمی. https://eitaa.com/physicist_actor
_ یه گریه ای کردم تو مدرسه که نگو مامان. +چرااااا پسرم؟ _ ناظممون گفت فقط پنجمیا و شیشمیا برن نماز(میزنه زیر گریه) + خب.... _ منم زدم زیر گریه گفتم مام نماز دلمون میخواد، ناظممون گفت شماهام یه صف کوچولو اینور درست کنید. + خب....خدارو شکر،پس نمازتو خوندی. _ آره خوندم ولی فرداش دوباره گفت پنجمیا و شیشمیا بیان نماز. + ای بابا...چیکار کردی؟ _ هیچی باز رفتم به ناظم گفتم، گفت: هیسس خودت برو توصفشون دیگه به بقیه نگو.😔 https://eitaa.com/physicist_actor
_مامان من شیش سالم بود بلد بودم چشمامو چپ کنم و لبمو برگردونم؟ + یادم نیست پسرم...چطور مگه؟ _ میخوام اگه من اون موقع بلد بودم، الان به مجتبی م یاد بدم که وقتی تو بازی دیو میشه ترسناک تر بشه.😁 https://eitaa.com/physicist_actor
☸ لباس صفر نوزادی(خاطرات ساخت میزانسن تئاتر عروسکی) ♦️یک من: عزیزان! گزینه ی نیم تنه ی بالایی رو بذاریم کنار.میخوام عروسکا "پا" هم داشته باشن. بچه ها: خیلیم خوبه. مشکلش چیه؟ من: وارد بازی پیچیده ی"کفش" میشیم. بچه ها: اووف. (صفیه غیبش میزنه. با یه کوه از کفش و جوراب و پاپوش بچگانه برمیگرده) صفیه: نرگس خانم جان(همیشه این جوری خطابم میکنه☺️) اینا رو دارم به درد میخوره؟ (ما جیغ ) ♦️دو من: لباس پسره به دلم نیست. خوب نشد. (صفیه غیبش میزنه. با یه لباس پسرونه صفر میاد) صفیه: نرگس خانم جان،اینو دست کاری کنیم چطوره؟ من: خود جنسه😍 صفیه جان کلاه چی؟ داری‌؟ صفیه: بله هرمدل که بخواین. من: اون اسباب بازی آبیه هست... برا دکور ... صفیه : اون؟ بچه ها اصلا باهاش بازی نمیکنن.(ما جیغ) ♦️سه خونه پراز بچه های ریزه میزه ست. از پنج ماهه به بالا. به همین خاطر، کار به وضوح دچار فرسایش شده. چهار ساعت گذشته. هرکی سرش به کار و دوخت و دوز خودشه. گفته بودم اگه از خروس خون شروع کنیم و تا مغرب بکوب کار کنیم کمر کار می شکنه، اما هنوز قلنج انگشت کوچیکه ی کارم نشکسته.یهو زهرا کوچولو پارچ بزرگ لبریز از آب رو چپه میکنه روی وسایل. باید جابجا بشیم.به سبزه نیز آراسته شد. ♦️چهار دم مغربه. کوچولوا خاله بازی میکنن.علی که دوسال و نیمه ست سوار موتور میشه و میگه: "من برم سرکار" و ما دلمون قنج میره، میخندیم و خستگی درمیکنیم. یهو به خودم میام. از تصورم خیلی بیشتر جلو رفتیم.😭😭 🔷 جمع بندی: مکان ساخت دکور تئاتر عروسکی رو منزل یکی از عزیزان بچه دار گروه بگیرید. برکتم میاد توکار😎😍 https://eitaa.com/physicist_actor
_ مامان من خیلی نگرانم. + نگران چی هستی؟ _ آخه فقط سه تاکشور ایران و عراق و سوریه مسلمونن، بقیه کشورا مثل آلمان، انگلیس، آمریکا و... دین اسلام وخدا رو دوست ندارن . (اطلاعاتم کامل نبود. مجبور شدم در مورد تعدادکشورهای مسلمان، جمعیتشون، جمعیت مسلمانان کشورهای اروپایی مثل آلمان و... تحقیق کنم. اطلاعات خوبی به دست آوردم😊) https://eitaa.com/physicist_actor
_مامان این شبکه پویا خجالت نمیکشه "یه خونه یه آشپزخونه" رو نشون میده؟ + مگه برنامه ی بدیه؟ _نه مامان...ولی بعداز آشپزی، غذا خوردن بچه هارو هم نشون میدن...حالا من هیچی، نمیگن یکی هم سن علی باشه دلش میخواد؟ روزی صدبارم تکرارشو میذاره.😌 https://eitaa.com/physicist_actor
📣 خبر خوش😍 🔶 پنج شنبه ی گذشته، "تئاتر صاحبه" رو اجرا کردیم(جمعه ی همین هفته م ان شاءالله اجرا هست، سالن هنوز ظرفیت داره). بچه های رسانه ازم خواستن موقع ادای احترام یک خبر خوب رو به مخاطبین بدم: 'باعنایت پیامبر مهربانی ها، نگارش نمایش نامه ی " صاحبه ۲" به اتمام رسیده و به زودی وارد مرحله ی دورخوانی و تمرین میشه.'😍😍 🔶 با مطالعه ی بخش هایی از نمایشنامه، نقطه زنی نویسنده (خانم فاطمی ) رو تحسین کردم. 🔶 کانال نورالهدی گفته به کسانی که موضوع نمایشنامه رو درست حدس بزنن، یه هدیه ی خفن میده.... هشتاد من، بیست شما.😎 هرکی راضیه بیاد پی وی موضوعو بهش بگم.🤓 https://eitaa.com/physicist_actor
❇️ ورای بیان و صدا و حس 🔺 اوایل کرونا از طرف رادیو پیشنهاد کار داشتم. گفتن یک گروه حرفه ای قراره کار رو اجرا کنه، نمایشنامه از شما، اجرای رادیویی از ما. 🔺 نمایشنامه هایی که نوشتم تم دینی داشت. بعداز ضبط کار اول، فایل صوتی رو برام فرستادن. گوش دادم و با ثانیه ثانیه ش زجر کشیدم. با کارگردان تماس گرفتم و گفتم این چه افتضاحیه؟ گفتن اگه ممکنه خودت یه دور بخونش. 🔺 با اکراه تمام، یکی دو صحنه شو خوندم و فرستادم. ایشون میگفت بچه ها گوش دادن و گفتن صدا و بیان و ....همه ش یکیه، حتی ما سعی کردیم حس دیالوگ ها درست باشه. اما یک چیز در خوانش نمایشنامه نویس وجود داره که ما نداریم، چیزی ورای حس و بیان، و اون حقیقتیه به اسم " باور". درست فهمیده بودن. من نوشته هامو با قلبم نوشته بودم. 🔺کارگردان که از قضا بچه ی مذهبی و انقلابی بود، ازم راهکار خواست. گفتم قبل از شروع پروژه، نیرو تربیت کن . بچه هایی که با قلبشون کار کنن. ایشون میگفت طرح سفارشیه و ناچارم انجام بدم و از ظرفیت موجود باید استفاده کنم. در حالی که ظرفیت خود کارگردان کنار اون گروه داشت ضایع می شد.😔 ♦️ اخیرا چند فیلم سینمایی و تئاتر دیدم، که مشکل مشابه دارن. یا گروه معتقد نیست یا کارگردان و یا متن.... و کار به دل نمی شینه. https://eitaa.com/physicist_actor
عزیزان همیشه در صحنه انقدری که برای درصد سهم من و خودتون چونه زدید😁 اگه شانسی نظر میدادین جایزه رو برده بودین.
💔 تکه ای از قلبم در شکوه "طوفان الاقصی" می تپد و آیات "حشر" را زمزمه میکند. 💔 تکه ای در حزن زلزله ی افغانستان "امن یجیب" میخواند. 💔 بعضی نواحی قلبم نگران فلسطین است و "ایت الکرسی" سر داده. 💔 گاهی تک خوان قلبم لهجه ی لبنانی میگیرد و " إنّا فتحنا" میخواند. 💟 و خوب که دقیق میشوم هاله ای از شوق و اضطراب به خاطر اجرای آخر هفته ی جابر۱ در جایجای قلبم وجود دارد. طفلکی قلبی که روی صحنه، هم به فلسطین و لبنان و افغانستان باید ادای دین کند و هم به نمایشنامه و اتفاقات سال ۹۶ و شهادت محسن حججی و برجام.... دست میکشم روی قلبم و صلوات میفرستم که کم نیاورد. ❣آرام ترمی شوم. اما به قلب امام مهربان در غیبتم فکر میکنم که چطور کوله بار دردهای تک تک انسان ها را یک تنه به دوش میکشد. و حالا دعای فرج میخوانم... اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن... https://eitaa.com/physicist_actor