"اعلام برگزیدگان مرحله استانی جشنواره شعر دفاع مقدس و مقاومت کهگیلویه و بویراحمد" https://defapress.ir/fa/news/720656/%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B1%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3-%D9%88-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%DA%A9%D9%87%DA%AF%DB%8C%D9%84%D9%88%DB%8C%D9%87-%D9%88-%D8%A8%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF
✔️در کهگیلویه و یویراحمد؛
جشنواره ملی شعر مهدوی اقوام ایرانی برگزیدگان خود را شناخت
دومین جشنواره ملی شعر مهدوی اقوام ایرانی با برگزاری آیین اختتامیه به کار خود پایان داد. در این مراسم که با حضور مسئولان ملی و استانی برگزار شد، از برگزیدگان این دوره تجلیل شد.
مشروح خبر در؛ 👇
ibna.ir/x6wkx
📚خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) کهگیلویه و بویراحمد 👇🏻
https://eitaa.com/ibnakb
ایل احساس
(در رثای امام عصر(عج) و به استقبال شعر «ایل احساس» شاعر اهل بیت علیهم السلام زندهیاد فریدون داوری)
این شعر رو نرسیدم ترجمهی فارسیش رو بنویسم. انشاءالله به زودی مینویسم.
ایل احساسم وباره، کوچنی؟!
ار نَیی حونهم مزاره، کوچنی؟!
پیت کردم بیت بیتِ شَهرتَ
تا که پام گورَو دراره، کوچنی؟
چینی احساسم اشکهسه بیو
اِینهی دل، وَر حراره، کوچنی؟!
مثل مشک دم ملارابی دلُم
بیقراره، بیقراره، کوچنی؟!
ایزنه شوخینَ مالَل شوسهون
ماهته دل نیوراره، کوچنی؟!
هر چه اشکهسه دلُم، ایخنده لَوم
بی ته خندهم تهلخواره، کوچنی؟!
کار دنیا خرده سیصد تا گره
خهکبایه، غرغباره، کوچنی؟!
تا چه روزی خم خمه راضی کنم؟!
هی بگم:«عیبی نیاره» کوچنی؟!
زی بیو تا تیزی برق تیَت
مردنه زر گل دراره، کوچنی
حیدر جهانکهن
یاسوج
شعر به زبان لری بویراحمدی
@piade63 @piade63
https://eitaa.com/joinchat/1105920033C30c5a941ac
الحمدللّه
امّید که مقبول درگاه احدیت افتد...
@piade63 @piade63
https://eitaa.com/joinchat/1105920033C30c5a941ac
الان برقا اومد، فکر کنم آب رفته باشه که برق آزاد شده😅
پ.ن: البته آب نرفته بود.
#ناترازی
@piade63 @piade63
https://eitaa.com/joinchat/1105920033C30c5a941ac
چند تا از شاگردهای کلاس اولم روزه گرفته بودند. اول صبح میگفتند:
- آقا گشنمونه!
گفتم:
- اشکال نداره، برو غذا بخور، تا همین جا هم خدا قبول میکنه.
اخم میکردند و میگفتند:
- آقا یعنی روزهمونو بخوریم، نمیخوایم.
خندیدم و گفتم:
- خب پس طاقت بیارین.
باز شروع میکردند اعتراض و داد و هوار که:
- گشنمونه!
گفتم:
- بابا خب یا غذا بخورید یا تحمل کنید! من چیکار کنم؟!
گفتند:
- آقا تو هیچی نگو، ما باید همین جوری غر بزنیم!!
حالا تصور کن این جملات مال دخترهای شش سالهی روستاست!
***
یکیشان میگفت آقا وقت سحری دعایت کردم.
چه قدر ذوق کردم.
@piade63 @piade63
https://eitaa.com/joinchat/1105920033C30c5a941ac
بَلیط، زیتون( به یاد شهید سید حسن نصرالله)
🟥خَرسْ ایا تُپ تِپ از دو تا تِیَلم
غمِ تو کِرده سِفت مِنْ بِغلم
اشک قطرهقطره از دو چشمم میآید
غم تو مرا سفت بغل کرده است.
🟥دِلَ صد تا نگار کنده دِلُم
نِییَنِت نیسه مالَزیر اولم
دل از صد نگار کندهام
و ندیدنت اولین کوچ(فراق) نیست
🟥غمِ قاسم صبور کرده منه
اَندِی ایکه نبییَنِت دِکَلم
غم حاج قاسم صبورم کرده است
و گر نه نبودنت مرا میشکست
🟥پِرَ غمْتیر و غمْپلیشه لَشاُم
هِیَجونُم، تشاُم، پلنگ شلاُم
تنم پر از تیر و ترکش غم است
جان به لبام، آتشام، پلنگ زخمیام
🟥جومِ زهره، جنازهی زِندِیم
یای ایشانه پِیلَهی عسلم
جنازهی زندگیام، جام زهر است
یاد شما پیالهی عسل من است
🟥شاهنامهت شِرین تَمومابی
مه هَنی اوّلِ اتل متلاُم
شاهنامهی تو شیرین تمام شد
ولی من هنوز اول اتل متل خودم هستم
🟥نیرَسه دهسِ شعرمَ مِردیت
گرچه دارِ بَلیطِ کُه کِتَلام
دست شعرم به بلندای مردانگیات نمیرسد
هر چند من بلوط سینهی کوه و بلندقامت هستم.
🟥خَش و حال دلُم که شاعرته
تِنَ قرآن! نظر کِ وِی غزلم!
خوش به حال دلم که شاعر توست
تو را به قرآن! به این غزلم نظری کن!
حیدر جهانکهن
#پیاده #شعرلری #مقاومت #سیدحسن #قطعاسننتصر
@piade63 @piade63
https://eitaa.com/joinchat/1105920033C30c5a941ac