eitaa logo
پیاده
55 دنبال‌کننده
50 عکس
8 ویدیو
1 فایل
دیوار زیاد هست، تو پنجره باش! رو به زیبایی... شاعر، نویسنده و معلم
مشاهده در ایتا
دانلود
آوار از حیدر جهان‌کهن.m4a
3.97M
آوار دلُم خرابته یَه تَل، دَ ورگرد! رمهسه من سرُم غزل! دَ ورگرد! (دلم خراب و داغدار توست، دیگر برگرد غزل بر سرم آوار شده، دیگر برگرد) و یایِتُم، یه بند شعر ایگم... تِپ ایکنه و لوم عسل: «دَ ورگرد»! (به یاد توام، یک ریز شعر می‌گویم از لبم عسل چکه می‌کند: «دیگر برگرد») چه باسِمه دَقِی که خارِ دیریت اِیا نِزِنگ گورَووَل؟! دَ ورگرد! (چه چاره‌ای دارم زمانی که خار دوری تو به تاول‌هایم نزدیک می‌شود؟! دیگر برگرد!) ته که هزار ساله ای زمینَ گِرُهتیه وَ مِن بِغَل، دَ ورگرد! ( تو که هزار سال است این زمین را در بغل گرفته‌ای، برگرد!) اگر نبو حِضورِ خُت، ایابو صراط مستقیمْ خَل! دَ ورگرد! ( اگر حضور تو نباشد، حتی صراط مستقیم هم کج می‌شود! برگرد!) زمونه گیجه، چول و چاربرده دِباره رهته از اول... دَ ورگرد! (زمانه خراب و ویران شده، دوباره به اول مسیر خود برگشته است، برگرد!) سِتینِ خیمه‌ی بشر چِتِهسه وِ شایدابُوه دِکَل، دَ ورگرد! (ستون خیمه‌ی بشر خم شده و شاید هم بشکند، برگرد!) تموم دشته گرگْ خهکبا که شِنُفته بوی میش رَل، دَ ورگرد (تمام دشت را گرگ زیر و رو کرده، بوی میش ضعیف به دماغش خورده، برگرد!) به او دووَر دوساله که یه ساله کسی نکرده می‌شَ پَل! دَ ورگرد! (قسم به آن دختر دوساله که یک سال است کسی موهایش را شانه نکرده برگرد!) از او شَبَق که پَر کشی شهیدت رفیقِمابیه اجل، دَ ورگرد (از آن زمانی که شهید راه تو پر کشید، مرگ با من رفیق شده است، برگرد!) دلُم خرابته شبیه غزّه رمهسه من سرم غزل، دَ ورگرد حیدر جهان‌کهن https://eitaa.com/joinchat/1105920033C30c5a941ac
✔️در کهگیلویه و یویراحمد؛ جشنواره ملی شعر مهدوی اقوام ایرانی برگزیدگان خود را شناخت دومین جشنواره ملی شعر مهدوی اقوام ایرانی با برگزاری آیین اختتامیه به کار خود پایان داد. در این مراسم که با حضور مسئولان ملی و استانی برگزار شد، از برگزیدگان این دوره تجلیل شد. مشروح خبر در؛ 👇 ibna.ir/x6wkx 📚خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) کهگیلویه و بویراحمد 👇🏻 https://eitaa.com/ibnakb
ایل احساس (در رثای امام عصر(عج) و به استقبال شعر «ایل احساس» شاعر اهل بیت علیهم السلام زنده‌یاد فریدون داوری) این شعر رو نرسیدم ترجمه‌ی فارسی‌ش رو بنویسم. انشاءالله به زودی می‌نویسم. ایل احساسم وباره، کوچنی؟! ار نَیی حونه‌م مزاره، کوچنی؟! پیت کردم بیت بیتِ شَهرتَ تا که پام گورَو دراره، کوچنی؟ چینی احساسم اشکهسه بیو اِینه‌ی دل، وَر حراره، کوچنی؟! مثل مشک دم ملارابی دلُم بی‌قراره، بی‌قراره، کوچنی؟! ایزنه شوخینَ مالَل شوسهون ماهته دل نیوراره، کوچنی؟! هر چه اشکهسه دلُم، ایخنده لَوم بی ته خنده‌م تهلخواره، کوچنی؟! کار دنیا خرده سیصد تا گره خهکبایه، غرغباره، کوچنی؟! تا چه روزی خم خمه راضی کنم؟! هی بگم:«عیبی نیاره» کوچنی؟! زی بیو تا تیزی برق تیَت مردنه زر گل دراره، کوچنی حیدر جهان‌کهن یاسوج شعر به زبان لری بویراحمدی @piade63 @piade63 https://eitaa.com/joinchat/1105920033C30c5a941ac
الحمدللّه امّید که مقبول درگاه احدیت افتد... @piade63 @piade63 https://eitaa.com/joinchat/1105920033C30c5a941ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الان برقا اومد، فکر کنم آب رفته باشه که برق آزاد شده😅 پ.ن: البته آب نرفته بود. @piade63 @piade63 https://eitaa.com/joinchat/1105920033C30c5a941ac
چند تا از شاگردهای کلاس اولم روزه گرفته بودند. اول صبح می‌گفتند: - آقا گشنمونه! گفتم: - اشکال نداره، برو غذا بخور، تا همین جا هم خدا قبول می‌کنه. اخم می‌کردند و می‌گفتند: - آقا یعنی روزه‌مونو بخوریم، نمی‌خوایم. خندیدم و گفتم: - خب پس طاقت بیارین. باز شروع می‌کردند اعتراض و داد و هوار که: - گشنمونه! گفتم: - بابا خب یا غذا بخورید یا تحمل کنید! من چی‌کار کنم؟! گفتند: - آقا تو هیچی نگو، ما باید همین جوری غر بزنیم!! حالا تصور کن این جملات مال دخترهای شش ساله‌ی روستاست! *** یکی‌شان می‌گفت آقا وقت سحری دعایت کردم. چه قدر ذوق کردم. @piade63 @piade63 https://eitaa.com/joinchat/1105920033C30c5a941ac