اردوگاه دورگه ها شعبه سوگورو؛
الهه بس کن طرف تو ونکور آلمانه🤣
الان از هوش مصنوعی پرسیدم گفتش که احتمالش ۱۰ درصده🤡🤣🤣
اردوگاه دورگه ها شعبه سوگورو؛
الان از هوش مصنوعی پرسیدم گفتش که احتمالش ۱۰ درصده🤡🤣🤣
امید داشته باش
یک درصد ممکن بود تو ایران به دنیا بیای که اومدی😔🤣
373.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو روبلاکس و کلا گیم: با تمام ملیت ها🤣💔
اردوگاه دورگه ها شعبه سوگورو؛
تو روبلاکس و کلا گیم: با تمام ملیت ها🤣💔
تسنیم به اندازه همشون ملیت داره🤣🤣🤣
*یه روز لر یه روز ترک🤣
الان قابلیت اینو دارم که به اون DevilVR تو روبلاکس فحش هایی بدم که تو زندگیم ندادم😍
دلقک آمریکایی روانی مشکل دار دارای انواع و اقسام اختلالات مغزی و روانی و روحی و جسمی و غیره
هدایت شده از شماره "۱"
کایرا یه وکیل فوقالعادهست که همیشه با ذهنیت: من کافی نیستم زندگی میکنه.
اون همسر پیتره و در هر شرایطی کنارش بوده، با عشق پیتر به هاکی کنار اومده و کارش رو محدود کرده جون خانواده براش مهم بوده. اما گاهی چیزی از دست ما در میره. و وقتی چیزی از دست کایرا در رفت اون تقریبا نابود شد، چون برای اولین بار نتونست با وکالت حق کسی رو بگیره.
کایرا برای خانوادهاش هرکاری کرد و در برابر همه جنگید،
کسی که با قلب درک نشده به همه کمک کرد.
برای کایرون مونثِ اردوگاه دورگهها شعبه سوگورو
اردوگاه دورگه ها شعبه سوگورو؛
کایرا یه وکیل فوقالعادهست که همیشه با ذهنیت: من کافی نیستم زندگی میکنه. اون همسر پیتره و در هر شر
خیلی قشنگ بود ویدار مرسیی😭💞
کایرون مونث🤣
تاحالا کسی نگفته بود بهم😂
هدایت شده از شماره "۱"
جیپ خاکستری از داخل جنگل بیرون میاد، از روی پل چوبی که روی رودخانه بنا شده، میگذره و وارد شهر میشه، اول شهر تابلوی (به نورثبریج خوشآمدید) دیده میشه.
داخل جیپ دو پسر جوان به همراه یک دختر نوجوان نشستهاند، اونا تازه به این شهر کوچیک اومدن، شهری به اسم نورثبریج با گذشتهای طولانی و مردمی سختکوش و جنگجو برای ادامه زندگی.
برنامه اونا زدن یه کافه کوچیک داخل این شهره، اما مشکل اینجاست که مردی مرموز و خطرناک در حاشیه قبرستون یه میکده داره، مرد میتونه هر خلافی بکنه و هر کسی که جلوی راهش بایسته رو نابود کنه.
آرزوی چند تا جوون که نمیتونن ظلم رو بپذیرن، مردی که هر کاری میکنه تا منافعش به خطر نیوفته، شهری که در کنار تعصب، مغرور هم هست. دو طرف و یک جنگ داخلی میان مردم. جنگی که از یک میکده و کافه شروع میشه و حتی به مرگ چند نفر ختم میشه.
🪵وظیفه شما اینه که یه شخصیت بسازید.
🪨از نقش و مسئولیت و اخلاقیات و ظاهرش توی این شهر کوچیک بگید.
🏠و نقشش رو داخل داستان بگید، میتونه یه رهگذر ساده باشه یا یه طرفی رو انتخاب کنه، بکشه یا کشته بشه، طرف مرد میکده دار بشه یا جوون های پر آرزو.
🏛میتونه حتی خود مرد میکده دار یا جزو اون چند تا جوون هم باشه.
🍁قلم رو دست بگیرید و نورث بریج رو بسازید. از اتفاقها جلوگیری کنید یا باعث اونها بشید😶🌫️
اردوگاه دورگه ها شعبه سوگورو؛
جیپ خاکستری از داخل جنگل بیرون میاد، از روی پل چوبی که روی رودخانه بنا شده، میگذره و وارد شهر میشه،
این اینجا باشه یادم نره بعد ریاضی بیام بنویسمش😔🤣