#برنامه_پیشنهادی_جشن_پایان_سال
🎤🌻به نام خدای رنگین کمان خدای مهدی صاحب زمان
سلااااااام😍
صداتونو نشنیدم سلااااام
حالتون خوبه؟؟🤔
خب خداروشکر😍☺️
🌿🌺خب حالا بچه های گلم موافقید یه سلام بده به آقا امام زمان دلشون شاد بشه و خوشحال بشن😊😍
حضرت مهدی سلام
ای امام مهربان
ای چراغ راه ما
در زمین و آسمان
کاش می شد ما تو را
در اینجا دعوت کنیم
در جشن پایان سال
با شما صحبت کنیم😍🌻
🎤👼👼👼
قران
برای ورود حاملان قرآنی
که عبا یا چادر با سه رنگ پرچم ایران پوشیده باشن و نفری که لباس (چادریاعبا)سفید داره رحل قرآن بدست جلو میاد وبقیه بچه ها پشت سرش واردمیشوند بهمراه زمزمه این متن(اللهم صل علی محمد وآل محمد آهنگین)
یا تکرار جمله ما قران رو دوست داریم قران مارو دوست داره)
بعدش که رحل در جایگاهش قرار گرفت بچه ها بصورت نیم دایره میایستند و بعدهمه باهم سوره ی مورد نظر رو تلاوت میکنن و بعدش ترجمه شعری اون رو میخونن وموقع تلاوت اگه بچه ها اشاره اون سوره رو بلد باشند انجام میدن که جذابترهست.
مثلا سوره ناس
#شعر_کودکانه
💠 سوره ناس:
بسم الله الرحمن الرحيم؛
بگو که ای خدايا / پناه من تو هستی
تويی که راه خود را / به روی من نبستی
پروردگار انسان / ای خدای مهربان
پناه می آرم به تو / از حمله های شيطان
بعداز اتمام تلاوت دوباره اونی که لباس سفید داره میره جلو وقرآن رو برمیداره وهمون متن قبلی خونده میشه واز سن بیرون میروند.
🎺🎺🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🎞🎞🎞🎞🎞🎞
خب همگی هرجا که نشستیم باهم سرود ای ایران ای مهد عاشقان سرزمین صاحب الزمان رو میخونییییییم🌹🌹🌹🌹
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
روزی که بچه ها مربی شدند👨🏫
کلاس اونقدر شلوغ بود که که هیچ کس متوجه نمی شد بغل دستی اش چی میگه.
بچه ها داشتند برای خودشان کاری انجام میدادند
مریم و مینا داشتند در مورد نقاشی که کشیده بودند با هم صحبت می کردند،😊
ندا از مهمونی دیشب خونه مامان بزرگ برای نرگس و زهرا تعریف می کرد و....
خلاصه هر کس مشغول یه کاری بود که در کلاس بازشد و خانم مربی مثل همیشه با لبخند وارد کلاس شد.😊
بچه ها با دیدن خانم مربی از جا بلند شدند و سلام کردند. اما اون روز خانم مربی مریض شده بود 😢و خیلی حالش خوب نبود اما بخاطر بچه ها اومده بود مدرسه.
بچه ها که دیدند مربیشون حال خوبی نداره تصمیم گرفتند اون روز بهش کمک کنند تا خیلی خسته نشه و حالش بهتر بشه.
قرار شد مریم که نماینده کلاس بود بره پای تخته و بعد هرکدوم از بچه ها رو برای کاری که می خواستن انجام بدهند صدا کنه.😍
خانم مربی هم رفت و نشست جای مریم.
مریم که نماینده بود اومد جلوی کلاس دستاشو گذاشت رو قلبش گفت بچه ها بیاید شعر سلام به آقا امام زمان رو باهم دیگه مثل هر روز بخونیم
🎤🌻صاحب الزمان یادمان کند🙏
🌻 با دعای خود شادمان کند😍
بعد خواب خوش بعد خواب خوش😴
من به آن امام از صمیم قلب میدهم سلام ❤️
بعد از سلام به آقا
اول مینا رفت و نقاشی که خونه کشیده بود نشون بچه ها داد و کمک کرد بچه ها هم اون نقاشی رو بکشن
بعد از کشیدن نقاشی هم مسابقه طناب کشی گذاشتن
۳ نفر این سر طناب رو گرفتن و۳ نفرم اون سر طناب بقبه بچه هام تشویق میکردن(🌹
ای گل توی کلاس
خوش بویی مثل یاس🌹)
خلاصه بچه های گلم😍
اون روز بچه ها مربی شده بودند و هر کاری که می تونستند انجام دادند تا به خانم مربیشون کمک کرده باشند.
بچه های کلاس، خانم مربی رو خیلی دوست داشتند و از این که می دیدند حالش خوب نیست ناراحت بودند بخاطر همین هم هرکاری که می تونستند انجام دادند.
مریم که نشسته بود جای خانم معلم آخر کلاس از طرف همه بچه ها به خانم مربی گفت: امروز که شما حالتون خوب نبود ما خواستیم کمکتون کنیم ولی فهمیدیم که کار شما چقدر سخته.
ما تصمیم گرفتیم از این به بعد بیشتر تلاش کنیم و به شما کمک کنیم.
بعد همه بچه ها دستاشونو بردن بالا و برای خانم مربیشون دعا کردند
و همگی باهم دست زدند و هورا کشیدند.
خانم مربی هم از بچه ها بخاطر اینکه اون روز مربی شده بودند تشکر کرد
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
)خانمای گلم مربیای عزیز اینو میتونیدباخلاقیت خودتون به صورت نمایشنامه هم در بیارید🌻🌻🌻
#مسابقه_پیشنهادی
1🌸:کشیدن صدا:یامهدیییییییییییی
2🌸:بادکردن بادکنک
3🌸:توپ های رنگی مثلا سبزو سفید و قرمز بچه ها بردارن و بندازن تو سبد
به همراه تشویق:
خلاقی و مهربون😍
همیشه اینطور بمون😍
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
و در اخر
برش کیک و عکس گرفتن از بچه ها و مادرا
و
شعر مربی پایان سال🌺🌺
مربی عزیزم 😊😍 در باغ پیش دبستان 🌹🌹
تو باغبونی برام من گل این گلستان
تو آسمون منی من مثل یک ستاره 🌟
ستاره بی آسمون جایی دیگه نداره
تموم خوبیها رو من از تو یاد گرفتم
برای اولین بار دستم مداد گرفتم
تو دفتر نقاشیم صورتتو کشیدم
قشنگ تر از صورتت من که گلی ندیدم
دوستت دارم مربی😍😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شعر_کودکانه
#محرم
#اربعین
#تربیت_نسل_مهدوی👇
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
@morabiianemahdiyavar
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
#شعر_کودکانه
🌸 #امام_زمان (عج)
سلام آقای خوبم
امید و سرور ما
خورشید عصر غیبت
امام آخر ما
درسته چشمای ما
نمی بینن شما را
تو سرمای زمستون
نمی بینن بهارو
هر صبح و شب همیشه
رو به خدا می کنیم
واسه سلامتی تون
هر شب دعا می کنیم
الهی توی دنیا
بتابه نور شما
الهی زودتر بشه
وقت ظهور شما
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
@mahde_mahdavi
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
#شعر_کودکانه
🌸 وضو
اتل و متل حوض آب
آبیه زیر آفتاب
شب که بیاد دوباره
عکس ستاره داره
می خوام وضو بگیرم
از خدا نور بگیرم
با دست راست آهسته
آب رو صورت نشسته
از پیشونی تا چونه
روی لب ها رو گونه
با دست چپ آهسته
آب روی دست راسته
از بالای آرنجم
تا انگشت های دستم
من می شویم با دقت
هم تمیز و مرتب
دست چپ هم همینه
آب روی دست میشینه
از بالای آرنجم
تا انگشت های دستم
من می شویم با دقت
هم تمیز و مرتب
با دست راستِ تَرَم
مسح می کشم رو سَرم
از فَرْق سر تا پیشونی
باید اینُ بدونی
با دست راست ، مسح می کشم رو پای راست
با دست چپ ، مسح می کشم رو پای چپ
یک بچه قرآنی
حالا شده نورانی
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
@mahde_mahdavi
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
#شعر_کودکانه
🏡 👨👩👧👦 #خانواده
مامان جون من چه مهربونه
دوسش دارم خیلی زیاد خودش می دونه
یه شاخه گل هدیه ی ماست برای مادر
اونکه به فکر بچه هاست از همه بیشتر
بابای خوبم چراغ خونه س
دستای گرم اون برام یه آشیونه س
یه شاخه گل هدیه ی ما برای بابا
اونکه همیشه سایه اش روی سر ماست
داداش جون من لنگه نداره
وقتی میاد برای من شادی میاره
یه شاخه گل هدیه ی ماست برای داداش
خدای خوب و مهربون مواظبش باش
خواهر خوبم چه نازنینه
برای من فرشته ی روی زمینه
یه شاخه گل هدیه ی ما برای خواهر
که خوب و مهربون اون ، مثل یه مادر
ما همه هستیم یه خانواده
خونه داریم کوچیک و قشنگ و ساده
هر کسی تو خونه ی خود دلخوش و شاده
شکر خدا داده به ما یه خانواده
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
@mahde_mahdavi
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
#شعر_کودکانه
سلام بر حضرت مهدی (عج)
سلام من به مهدی و
به قلب آسمانیش
سلام من به پاکی و
به لطف و مهربانیش
سلام من به لحظه ای
که می رسد ظهور او
سلام من به لحظه ای
که میرسد عبور او
سلام من به بوسه ای
که میرسد به دست او
سلام من به حضرتی
که داده مهر و آبرو
سلام من به قد او
سلام من به قامتش
سلام من به دست او
به قدرت امامتش
#امام_زمان
#نیمه_شعبان
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
@mahde_mahdavi
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
#شعر_کودکانه
#آموزش_قرآن
💠 سوره فیل:
کی بود کی بود ابرهه
چيکار میکرد تو مکه؟
اون آدم خيلی بد
سوی مکه حمله کرد
يک لشگر فيل داشت
يک سپاه عظيم داشت
می رفت به سوی مکه
تا که بکوبه کعبه
چی شد چی شد يکباره
بارون سنگ می باره
يه عالمه ابابيل
اومد رو لشگر فيل
تو پاهاشون سنگ داره
با دشمنا می جنگه
چی شد چی شد نتيجه
دشمنا نابود شدن
خاکستر و دود شدن
سوره ی فيل نازل شد
قصه ی ما کامل شد.
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
@mahde_mahdavi
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
بسم الله الرحمن الرحیم
🐥لی لی لی لی حوضک
گنجشکه اومد آب بخوره
یادش افتاد روزه اس😊
اولی گفت: افطاری بیاین خونه ما
دومی گفت: قدم رو چشمای ما
سومی گفت: ثواب داره بچه ها
چهارمی گفت: پس سحری تونم با ما
پنجمی گفت: بخاطر همه خوبیا، همه نعمتا؛ باهم بگیم شکرخدا👏
#شعر_کودکانه
#ماه_مبارک_رمضان
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄
@mahde_mahdavi
┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄