eitaa logo
پیشانی‌نوشت
463 دنبال‌کننده
111 عکس
44 ویدیو
8 فایل
💠 اشعار عاطفه جعفری 🔻و شعر "پیشانی نوشتِ" من است...
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سعیده کرمانی
غزلی برای عزیزی در عزیزی شبیه جان و تن است او که گلدانِ ریشه‌های من است هویت داده ، پرورانده مرا مثل آغوش مادر است ، زن است لهجه‌‌ی لحظه‌ی قشنگ نگاه اشتیاق نشسته در سخن است سرخیِ صورت شقایق‌هاست مهد اسطوره‌های کوه‌کن است او که جریان گرفته در رگ من اوکه نزدیک‌تر ز پیرهن است در حقیقت نشان او عشق است نام در من تنیده‌اش وطن است نقشه‌اش مقتدرترین نقش است پرچمش آرزوترین کفن است در کدامین پیاله سهم من است از شرابی که این‌چنین کهن است در چنین سرنوشت شورانگیز سهم من حق انتخاب من است فرق ما با تمام مخلوقات قدرت انتخاب داشتن است 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
هدایت شده از سعیده کرمانی
ای عاشق هر آیه‌ی قرآنِ پیغمبر ای اولین آرایه‌ی ایمانِ پیغمبر آرامشِ قلبِ قرارِ قلبِ این عالم سنگ صبور و مرهم هر آنِ پیغمبر ای باسلیقه ، بامحبت ، مادرِ باران بانوی خانه ،شاخه‌ی ریحانِ پیغمبر تا آخر دنیا نمک‌گیر مرامِ توست هر کس که خورده لقمه‌ای از نانِ پیغمبر مهمان نوازِ مهربانِ خانه‌ی رحمت بعد از تو ماتم می شود مهمانِ پیغمبر شعب ابی طالب کنارت باغ رضوان است دور از تو دنیا می شود زندانِ پیغمبر سخت است بعد از تو تمامِ لحظه های وحی ای دست‌پختِ تو توانِ جانِ پیغمبر رنگی دگر دادی تجارت را و عالم دید با سکه هایت ضرب شد احسانِ پیغمبر از آن همه ثروت نداری یک کفن حتی دارایی‌ات را کرده‌ای قربانِ پیغمبر جای کفن گفتی عبای همسرت کافیست گفتی عبا شد چشم ها گریانِ پیغمبر گفتی عبا شبه پیمبر یادمان آمد گفتی عبا ، پر اشک شد دامانِ پیغمبر شام غریبان حرم بود و عبا می‌سوخت در شعله‌های خیمه‌ی طفلانِ پیغمبر 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
هدایت شده از سعیده کرمانی
انالله و انا الیه راجعون بر صورت باغ تا شقایق خندید غم اشک شد و از آسمان باز چکید در سینه‌ی ملت شهادت ، ایران یکبار دگر داغ رجایی جوشید 🍃🍃🍃🍃🍃 عشق است و قبولی زیارت آخر اشک است و تمنای شهادت آخر هرکس بشود خادم درگاه رضا باید بشود شهید خدمت آخر 🍃🍃🍃🍃🍃 ما منتظریم از آسمان برگردی در سبزترین بهارمان برگردی وقتش که رسید در کنار سردار با دولت صاحب‌الزمان برگردی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
هدایت شده از سعیده کرمانی
غزلی برای عزیزی در عزیزی شبیه جان و تن است او که گلدانِ ریشه‌های من است هویت داده ، پرورانده مرا مثل آغوش مادر است ، زن است لهجه‌‌ی لحظه‌ی قشنگ نگاه اشتیاق نشسته در سخن است سرخیِ صورت شقایق‌هاست مهد اسطوره‌های کوه‌کن است او که جریان گرفته در رگ من اوکه نزدیک‌تر ز پیرهن است در حقیقت نشان او عشق است نام در من تنیده‌اش وطن است نقشه‌اش مقتدرترین نقش است پرچمش آرزوترین کفن است در کدامین پیاله سهم من است از شرابی که این‌چنین کهن است در چنین سرنوشت شورانگیز سهم من حق انتخاب من است فرق ما با تمام مخلوقات قدرت انتخاب داشتن است 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
هدایت شده از سعیده کرمانی
هر واژه‌ای در سینه‌ی انجیل می‌سوخت تورات در دست بنی قابیل می‌سوخت تصویب شد با رای شیطان حق و ناحق آه بشر در سینه‌ی هابیل می‌سوخت آه از یهودا ، آه از چشمان یعقوب از غصه‌ی یوسف دل راحیل می‌سوخت از سامری سرشار شد ارض مقدس موسی به یاد ماجرای نیل می‌سوخت آه از زمانی که قبیله هاجرانه از داغ ابراهیم و اسماعیل می‌سوخت مشت تفنگ نقره در خشمی مقدس با یاد مردان شهید ایل می‌سوخت ای کاش ما با چشم‌های خود ببینیم وقتی خبر می‌آید «اسراییل می‌سوخت» 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
12.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دربین دلشوره‌هایش صدبار جان داده این زن تا راه حق زنده باشه صدها جوان داده این زن... 🔹️شعرخوانی شاعر خراسانی در رویداد تجسم حماسه ۳، به مناسبت هفته هنر انقلاب در خانه موزه انقلاب اسلامی 💠@artmashad |
هدایت شده از سعیده کرمانی
تقدیم به روح شهید رئیسی عزیز دنیا به چشم زاهد تو دار محنت بود دلجویی از مردم برایت عین نعمت بود وقتی به روی کارگرها می‌زدی لبخند شادی خریدن بهترین نوع تجارت بود کفشت گلی می‌شد ، عبایت سر به سر خاکی میز ریاست هم برایت میز خدمت بود در باز می‌کردی به روی مردم محتاج گوش شنیدن داشتی هر وقتِ ساعت بود درد نهان مردمت را خوب می‌دیدی آنچه در این مدت ندیدی خواب راحت بود وقتی دل دریایی ات لبریز غم می‌شد راهی مشهد می‌شدی ، وقت زیارت بود با دولتت عکسی برای یادگاری نیست بعد از تو سهم سینه تنها آه حسرت بود آن شام که دلواپست بودیم دانستیم صبح شهادت در نگاهت صبح دولت بود 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
هدایت شده از سعیده کرمانی
غم دارم و دم بر نمیارم امروز وقت اشک و زاری نیست این خونه با لبخند من خونس امروز وقت سوگواری نیست باید صدای قل‌قل کتری هر صبح توی خونه جاری شه عطر نهارم شهرو برداره ترس از خیابونا فراری شه دارم یه پرچم می‌کشم الان تو دفتر نقاشی زینب باید برای بچه‌ها بیشتر از قهرمانامون بگم امشب از آرش و رستم میگم بعدش تا فکه و دهلاویه می‌رم بابای آرمیتا و هم رزماش بعدش تا قلب ضاحیه می‌رم از قهرمانا بیشتر می‌گم وقتی که دشمن روبرو باشه تو خونه‌ای که مادرش هستم باید شهادت آرزو باشه حال من و حرفای من امروز مثل سلاح جنگی جبهه اس هر مادری تو روزگار ما فرمانده فرهنگی جبهه اس 🕊️@kaftarchahiemamreza🕊️
هدایت شده از سعیده کرمانی
recording-20250626-115746.mp3
زمان: حجم: 6.75M
یک عمر گفتم که ای کاش در کربلای تو بودم در بین یاران پاکت من جان فدای تو بودم یک عمر از اهل کوفه گفتم که بیزار هستم هربار نامت می‌آمد گفتم وفادار هستم با کربلا گریه کردم تا با تو همدل بمانم از کربلای زمانم حاشا که غافل بمانم حالا کجا ایستادم حالا که وقت نبرد است باید که بیدار باشم تکرار تاریخ درد است جانم فدایت حسین جان ... بند دوم سر تا به پا گرچه زخمیم‌ مانند زینب صبوریم با تکیه بر دست عباس ما مردمانی غیوریم ما وارثان ابالفضل زیر علم قد کشیدیم در سایه‌اش زندگی را غیر از شهادت ندیدیم این پرچم از آن مولاست باید که بالا بماند اولاد زهرا نباید این بار تنها بماند روزی که آماده باشیم پایان این انتظار است می‌آید آن‌کس که گفتند در دست او ذوالفقار است جانم فدایت حسین جان ... 🕊@kaftarchahiemamreza🕊 🌷@pishaninevesht🌷
هدایت شده از سعیده کرمانی
ببخشید خرما اگر بر نخیل است ببخشید اگر دست کوتاه دارم اگر بشکند دل ، اثر می‌کند آه ؟ که در سینه‌ از داغتان آه دارم نمی‌‌شد اگر دردتان را بکاهم چرا راوی درد هاتان نباشم حقوق بشر یک دروغ بزرگ است ولی من نمی‌شد که انسان نباشم شما نان ندارید و قلبم کباب است از این روزگار پر از ظلم سیرم اگر بی تفاوت بمانم دریغا اگر بی خیالم ، خدایا بمیرم حقیقت نمایان تر از این مگر هست ببین قلب آزرده‌ی کودکان را که چشمی اگر باز باشد به پلکی ببیند سیاه و سفید جهان را اگر وقت لشکر کشیدن رسیده چرا من سیاهی لشکر نباشم اگر وقت سرباختن پای حق است دریغا ، دریغا که بی سر نباشم 🕊@kaftarchahiemamreza🕊