eitaa logo
پیشانی‌نوشت
404 دنبال‌کننده
54 عکس
18 ویدیو
3 فایل
💠 اشعار عاطفه جعفری 🔻و شعر "پیشانی نوشتِ" من است...
مشاهده در ایتا
دانلود
یک جمعه هم از گذار ایام بپرس از داغِ همیشه نابهنگام بپرس معنای همیشه منتظر بودن را از مادر یک شهید گمنام بپرس https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
برخیز و ز دیده پاک کن غفلت را فرمود علی خلاصه ی حکمت را: ما فات مضی و ما سیاتیک فأین دریاب میان دو عدم فرصت را https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
هدایت شده از مَدرَس/ ۸
💠 زیبایی شناسی | منزوی • مرحوم حسین منزوی، غزلی دارد برای امام جواد علیه السلام با این مطلع: [ ای ریخته نسیم تو گل های یاد را سرمست کرده نفحۀ یاد تو باد را ] به بهانه شهادت حضرتش، به بیان برخی زیبایی های مطلعش می پردازم: ۱- بینامتن / نفحه قال رسول الله «صلی الله علیه و آله»: ان لربکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوا لها ۲-ایهام تبادر: • گل های یاد : گل های یاس • ای ریخته: آویخته ۳-ایهام کلمه یاد: • یاد در لغت به معنای بیداری هم ذکر شده که تناسب دارد با گل بیدار و حتی به قرینه، گل نرگس که در ادبیات همیشه بیداراست. ۴- کنایه ریختن گل: ریختن گل توسط نسیم، در حقیقت به معنای از بین رفتن گل است و اینجا کنایتا شاعر می گوید هوش از سر می برد نسیم تو. ۵- تناسب: • مستی و فراموشی • نفحه، باد و گل ۶- جناس: کلمه یاد و باد، جناسش از این جهت زیباست که گویا نقطه ای از کلمه یاد در مصراع دوم به مثابه ریختن گل، ریخته ست و به باد بدل شده! ۷- دوخوانی کلمه باد: به تناسب سرمست ابتدای مصرع دوم، می توان باد را مکسوره « باده » خواند. ✍️ مسعود یوسف پور به «مدرس هشت» بپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3396796779Ce195c412a0
دلواپس روزگار بعد از تو منم پاییزترین بهار بعد از تو منم در من نگریست هرکسی سخت گریست آیینه‌ی داغدار بعد از تو منم https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
به موسی بن جعفر علیه السلام: تجلی داده ای با هر دعایت روح عرفان را فضیلت داده القابت تجلی‌گاه انسان را تورا باب الحوائج! کاظم آل عبا خواندم عبا بر سر کشیدی جان ببخشی جسم بی جان را؟ رسول الله را وقتی در آن لحظه پدر خواندی کشیدی بر فضیلت های هارون خط بطلان را پر و بال قنوتت را شکنجه داد با زنجیر ولی نفرین نکردی در دعای خود نگهبان را تو با این بردباری ها به اصحابت نشان دادی برای کظم غیظ خود مصادیقی فراوان را "شترها هم نباید خدمت ظالم کنند"، آری تو روشن کرده ای با این سخن تکلیف صفوان را اشداء علی الکفارُ کظم غیظ را با هم نشان دادی چنین توصیه های ناب قرآن را اگر چه ماه محبوسی و فی قعر السجون بودی ولی روشن کند نامت در و دیوار زندان را https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
هم شکسته‌ست قاب خاطره‌هام هم ترک خورده شیشهٔ صبرم پنجره پنجره پر از باران آسمان آسمان پر از ابرم می‌نشینم خیال می‌بافم با دو قلاب آرزو و امید یک رج از جنس شر و شور غزل یک رج از جنس ذوق و شوق سپید مثلا دعوتم به خانهٔ ماه مثلا با ستاره همزادم مثلا بغض نیست توی گلوم مثلا مثل دیگران شادم مثلا کوه‌زاده‌ام، رودم مؤمنم به وصال دریاها گرچه این عشق را تمام عمر سرزنش می‌کنند صحراها مثلا دلخوشم به لمس افق مثلا جاده خوانده است مرا قاصدک هستم و نسیم سحر روی دوشش نشانده‌ است مرا مثلا من مسافر نورم مثلا راهی نجف هستم مثلا تا همین دقیقهٔ قبل داشتم تازه ساک می‌بستم مثلا من یتیم کوفهٔ او مثلا من گدای درگاهش مثلا من فقیر بی‌چیزی که نشسته است بر سر راهش مثلا این منم، همین دختر که پر چادرش رها در باد… که به پروانگی رسیده دلش… که شده از حصار خود آزاد… مثلا این منم که می‌بارد سر به زیر، ایستاده در حرمش مثلا این منم که می‌میرد در همین نقطه زیر بار غمش چه خیالی! چقدر شیرین است چه محالی! چقدر خواستنی‌ست مثلا این منم که بعد از مرگ مست جام فَمَن یَمُت یَرنی‌ست… *** از خیالات می‌زنم بیرون تا کمی در خودم نفس بکشم تا به اعجاز نور پنجره‌ای روی دیوار این قفس بکشم تا ببینم کجای تقویمم؟ چقدر کار بر زمین مانده؟ چند روضه به لحظهٔ دیدار؟ چند گریه به اربعین مانده؟ @fatemeh_arefnejad
گفتند که فرصتی نداری، گفتم من نیز به جشنواره آری گفتم شد خونِ دو سرو خرجِ کاغذ تا من یک شعر برای پایداری گفتم https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
*اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان گلستان برگزار می کند؛* *ویژه برنامه مدافعان حرم* سلسله نشست های نقد و بررسی *🔰با محوریت کتاب خاتون و قوماندان (روایت زندگی ام البنین حسینی،همسر شهید علیرضا توسلی(ابوحامد) فرمانده لشکر فاطمیون) با حضور نویسنده کتاب سرکار خانم مریم قربانزاده* 📍منتقدین:آقای دکتر صادقلو و خانم دکتر انصاری ✳️همراه با شعرخوانی شاعر ارجمند خانم عاطفه جعفری *♦️زمان: سه شنبه، ۲۷تیرماه، ساعت ۱۰ صبح مکان:گلستان/گرگان/خیابان ۵آذر/سالن اجتماعات اداره کل کتابخانه های عمومی استان گلستان* *📍علاقه‌مندان می‌توانند با انتخاب گزینه میهمان از طریق نشانی:* www.skyroom.online/ch/researchpl/golestan در این نشست شرکت کنند.
🌴در آستانه ی آغاز ماه محرم و سالروز بزرگداشت شعر و ادبیات آیینی محفل ادبی گوهرشاد🪴 زیر نظر کارگروه فرهنگی خانه ی حجاب صدف، برگزار می کند: ☀️محفل شعر ✨با محوریت عفاف و حجاب و شعر آیینی 🌿با شعر خوانی: علی مقدم مسعود یوسف پور احمدحیدری عاطفه جعفری سعیده کرمانی الهه بیات مختاری عاطفه سادات موسوی با همراهی خطاط ارجمند، استادمحمد رضا حسنی🖋🌱 🕰زمان: سه شنبه 27 تیرماه 1402 از ساعت 4 تا 6 بعدازظهر 🌇مکان: نبش آبکوه 15، خانه حجاب صدف، طبقه مثبت 2. کافه حجاب
حسین🖤 دوش از نظر خيال تو دامن کشان گذشت اشک آنقدر دويد زپي کز فغان گذشت تا پر فشانده ايم زخود هم گذشته ايم https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
هدایت شده از yosefpoor.ir
⬛ برای مظلومیت قرآن روزی به نیزه رفته شده از سر عناد روزی دگر در آتشِ این قوم کج نهاد یک روز سوخت پشتِ درِ خانۀ علی آن مصحف شریف که جانم فداش باد قدر کتاب وحی ندانست هیچ رو ملجم به روی آیت حق تیغ برگشاد یک روز هم ورق ورقش آه آه آه در کربلا به زیر سم اسبها فتاد زان قوم تیره روز، فزون در عقیده بود از روی شرم، سر به بیابان گذاشت «باد» حرمت نداشت قاری قرآن مصطفی چوبی یزید بر لب و دندان او نهاد! امروز نیز تیرۀ نامردمانِ جهل آتش زنند مصحف حق را در آن بلاد خواهد هرآنکه یادِ کتاب از جهان برد خود می‌رود ز یاد، چنانی که بِن زیاد کوتاهِ قصّه، می‌گذرد آنچه رفته‌ است اینک نمانده هیچ اثر از ثمود و عاد مسعود یوسف پور https://eitaa.com/joinchat/2836922396Ccd3c5025fd
این تیغ مرگ نیست و نامش شهادت است احلی من العسل شده عنوان دیگرش https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
هدایت شده از yosefpoor.ir
دریغ و درد که نشناختیم شان عزا را خدا به خیر کند بی سواد بودن ما را کجا گریزم از این دسته ای که مرثیه خوانش قسم به لاکِ زنی می دهد ولی خدا را! کدام راه بپویم؟ چه گویم و چه نگویم؟ عوام کشتۀ الفت، خواص اسیرِ مدارا بدا به ریش سفیدان قوم، کودکِ کویی به پردۀ طرب انگیز اگر که خوانده رثا را قبول خاطر خون خدا کجا و کسانی که خود هرآینه کم کرده اند روی غنا را قدیم، روضۀ ارباب...بگذریم برادر خدا قبول کند این صدا و «زیر صدا» را مسعود یوسف پور https://eitaa.com/joinchat/2836922396Ccd3c5025fd
جز آن جناب که کرد انقلاب بر نیزه نخوانده هیچ پیمبر کتاب بر نیزه نوشته اند مقاتل به نیزه رفت و نرفت امان ز چشم و چراغ رباب بر نیزه چقدر چهرهء این مرد آشناست ببین نبی‌ست یا که علی بی‌نقاب برنیزه تنی شبیه گلی روی خاک افتاده سری گرفته شمیم گلاب بر نیزه ز روی اوست که خورشید شام نور گرفت طلوع کرده چنان آفتاب بر نیزه بگو که خاک بریزد به سر زمین و زمان که شد سر پسر بوتراب بر نیزه https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
هدایت شده از 
تقدیم به امام زین العابدین علیه السلام: بریده است سر از عصر اختناق آهت که جان به لب شده دشمن از آه جانکاهت بخوان بخوان و تحدی کن ای کلامت نور دو خط صحیفه سجادیه به دلخواهت گلوی گرگ ستم را درید تا برخاست شبیه تیغ دو دم نالهء شبانگاهت تو روضه عطشی می‌شود بلند انگار صدای گریه آب از درنگ کوتاهت شبیه دست علی پینه بسته پیشانیت خداشناس شود مستحق سرراهت توراست نسبت کهف‌الوری و بیدارند به پاس نیم نگاهی سگان درگاهت https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
سردار! پس از تو داغ ها را دیدیم دست ستم کلاغ ها را دیدیم ای شمع دل قبیله! ما در شیراز پرپر شدن چراغ ها را دیدیم https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
هدایت شده از yosefpoor.ir
کمر شکست و نینداخت قوم را ز خروش خبر که داغ و گران می رسید دوش به دوش خبر، حکایت دل های شعله ور شده بود خبر، روایت خونی که آمده ست به جوش خبر، روایت طفلی که مادر خود را گرفته است در آغوش، آه از آن آغوش چنان که غرقه ی خون اند و مضطرب در صحن هرآنچه آینه اینجاست، رفته است از هوش به تیر بست در این گوشه کودکی ها را نبود رحم به رفتار چرخِ بازیگوش قسم به خون شهیدی که زائر حرم است رواق عشق، چراغش نمی شود خاموش مسعود یوسف پور https://eitaa.com/joinchat/2836922396Ccd3c5025fd
به درد و داغ در این گوشه سوختیم و نبود کسی که برزند آبی بر آتش دل ما
بداهه‌ای تقدیم به فاطمه‌ی رقیه سلام‌الله علیها: چگونه شرح باید داد وصف الحالِ آن پا را که داغ آبله سوزاند قلب سنگ خارا را اسارت واژهٔ خردی‌ست وقتی پیش این دنیا گرفته دست های تو به بازی خاک صحرا را مگر خورشید را بر روی نی دیدی که بعد ازآن نمی‌خواهد ببیند چشمهایت صبح فردا را؟ نسیم از سوی طشت لاله‌گون آمد به‌سوی تو؟ که همچون گل گشودی باز آغوش تمنا را؟ همیشه جای تو بوده‌ در آغوش حسین اما گرفتی در بغل آخر سر خونین بابا‌ را درون خانه‌ی خود از خرابه روضه‌ می‌خوانیم که یادت می‌‌کند آباد این ویرانه‌ی مارا https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
از فاصله‌ها اگرچه دم زد باران با ما سر شب کمی قدم زد باران یک چتر برای ما دوتا کافی بود تقدیر من و تو را رقم زد باران https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
هدایت شده از yosefpoor.ir
⬛ سالمرگِ فتنه بی رهبرا که هست تو را روی کج‌روی! اینک چه طرفه بسته ای از ربع پهلوی؟ در سالمرگ فتنه، زبان تو سالم است کو گوش سالمی که بدان حرف بشنوی! کو دیده‌ای که فاش ببینی به هر دو چشم ایران ما قوی‌ست و ایمان ما قوی ایران که در قصیدۀ بشکوه اقتدار «او حرف اولین بوَد و دیگران روی» چون رود بر طریقت دریا درآمدن بِه تا چو خارِ بادیه از باد پیروی کوری شود عصاکش کوری، بدا به قوم قومی که چشم دوخته بر غربِ منزوی عرض سخن تمام که در خانه گر کس است بیت الغزل بس است چه حاجت به مثنوی مسعود یوسف پور https://eitaa.com/joinchat/3396796779Ce195c412a0
مشتی پرِ سرخ باز بر دامن اوست لرزیدن دشت ما سر شیون اوست از کوی ستمگری می‌آید این باد خون دو هزار لاله بر گردن اوست https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
حیّ علی الفلاح که آمد ولادتش باید نماز بست نمازی به قامتش این نور از کجاست که همواره روشن است؟ این شعله چیست در دلمان جز محبتش؟ جاری شده‌ست چشمه‌ی آیات در حجاز گل‌ها شکفته‌اند برای تلاوتش حسن ختام و نقطه‌ی آغاز دهر بود حسن ختام بود شروع نبوتش از آسمان کوه حرا، نور می‌رسید نوری که داد مژده برای رسالتش دستان اتحاد نباید جدا شوند آری امید داشت به دستان امتش @pishani_nevesht https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
هدایت شده از yosefpoor.ir
چه بر تو رفته که پشت لغات می‌لرزد قلم قرار ندارد، دوات می‌لرزد چگونه از تو بگویم که بیت بیت غزل چو خانه ای که ندارد ثبات می‌لرزد حکایت من و تو چون دو جسم و یک روح است به لرزه آمده مشهد، هرات می‌لرزد گرفته است گریبان آسمان ها را تو آه می کشی و کائنات می‌لرزد به جستجوی که ای زیر اینهمه آوار؟ صداش میزنی اما صدات می‌لرزد نماز آیاتم شد نماز لیله‌ی دفن دریغ و درد، تن محکمات می‌لرزد مسعود یوسف پور زلزله هرات https://eitaa.com/joinchat/2836922396Ccd3c5025fd