eitaa logo
کانال پیش دبستان🌹اَرقات🌹
3.1هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
3.8هزار ویدیو
435 فایل
🏵لینک گروه همفکری پیش دبستان اَرقات🏵 https://eitaa.com/joinchat/3022717032C95bd4d34ce 🏵کانال پیش دبستان اَرقات🏵 @pishdabestanarghat برای تبادلات و تبلیغات لطفا به این ایدی ها پیام بدید @arghat @shabmahtab66
مشاهده در ایتا
دانلود
دویدم و دویدم سر چهار راه رسیدم سه تا چراغ و دیدم یکی از چشماش سبز بود یکی از چشماش زرد بود یکی از چشماش سرخ بود از قرمزش ترسیدم از ترس به خود لرزیدم زرد که شد نمایان رفتم لب خیابان چراغ سبز و دیدم از خوشحالی خندیدم آی خنده خنده خنده فریاد نزن راننده آی خنده خنده خنده هی بوق نزن راننده. @pishdabestanarghat
شعر چراغ راهنمایی ❤️رنگ قرمز: من رنگ قرمز هستم که اون بالا نشستم وقتی منو می بینه ایست می کنیم نمی ره هر ماشینی که این جاست اگر نایستد خطاست 💛رنگ زرد: من احتیاطم ببین چه با نشاطم من دوست قرمز هستم که این وسط نشستم چشم که روشن می شه از سرعتم کم می شه 💚رنگ سبز: من رنگ سبز اینجا که این پایین نشستم وقتی که روشن می شم زودزود همه رد می شن تا خیلی خوب و راحت برن خونه سلامت @pishdabestanarghat
(( چراغ راهنما )) چراغ راهنمایی ام قشنگم سبزو زرد و قرمزم سه رنگم قرمز من یعنی نرو ایست ایست ایست یعنی حالا نوبت تو نیست نیست نیست وقتی زردم برو اما یواش برو ولی مواظب خودت باش سبزی من یعنی خطر بی خطر رد بشو از خط کشی بی درد سر من سر هر چهار راهی رئیسم همکار خوب آقای پلیسم @pishdabestanarghat
پل هوایی چه باصفایی خیلی بزرگی تومال مایی نشسته ای تو توی خیابان رفتن مارا کرده ای آسان ازپله هایت میروم بالا همراه مامان همراه بابا همه جای شهرازاینجاپیداست دنیاازاینجابزرگ و زیباست @pishdabestanarghat
واحد کار : چراغ راهنما من رنگ قرمز هستم که اون بالا نشستم وقتی منو ببینن ایست میکنن نمی رن هر ماشینی که اینجاست اگر نایسته خطاست من زرد احتیاطم ببین چه با نشاطم من دوست قرمز هستم که این وسط نشستم چشمم که روشن می شه از سرعتا کم می شه من رنگ سبز سبزم که این پایین نشستم وقتی که روشن می شم زو درد میشن از پیشم که خیلی خوب و راحت برن خونه سلامت @pishdabestanarghat
شعرآقا پلیسه اونیکه شبا بیداره , لباس یشمی داره مواظب شهر ما , مواظب خونه هاست پلیسه مهربونه ,همیشه خوش زبونه اونکه تفنگ داره , کلاه و فشنگ داره با آدمای بدکار , با دزدای خطا کار دشمنه و میجنگه , آقا پلیسه زرنگه وقتی توی خیابون ماشین میاد چپ و راست پلیس راهنمایی مواظب بچه هاست بچه خوب همیشه از خط کشی رد می شه @pishdabestanarghat
شعر وسایل نقلیه  کیم چیم چی دارم چراغ و باطری دارم پشت چراغ قرمز همیشه میکنم کز همیشه میخورم من بنزین و آب و روغن می گذرم ی درنگ تا میشود سبز رنگ اتاق دارم چهار در برای پنچ شش نفر می روم و می آیم صف می کشند برایم   @pishdabestanarghat
داستان، بازی، نمایش👇👇👇
: مربی به بچه ها در حالی سر جای خودشون پشت میز نشستند میگه: قرار شما ماشین بشین و با هم توی خیابون حرکت کنید و مقررات رو هم رعایت کنید .( مقررات ترافیک رو قبل از انجام بازی به بچه ها اموزش میدیم) وقتی همه اماده شدن مربی میگه: اول همه کمربندها رو ببندن( همراه با صدا) اینه ها رو تنظیم کنن٬ ماشینو روشن کنن(صدای استارت زدن). حالا حرکت مربی میگه: × داریم به چهارراه نزدیک میشیم.( بچه ها صداشون رو کم میکنن مثلا سرعتشون کم شده ) ❤️چراغ قرمز شده ( صدای ترمز) 💛چند دقیقه مکث ( میتونید برا بچه ها تصویرسازی کنید مثلا یه بچه داره همراه مامانش از رو خط عابرپیاده رد میشه) 💚چراغ سبز شده میتونید سرعت بازی رو ببرید بالا تا برای بچه ها جذاب تر باشه @pishdabestanarghat
اتومبیل های حرف گوش کن 🏁هدف : افزایش تمرکز ، تقویت عملکرد گروهی ، افزایش سطح دقت و توجه ، افزایش سرعت عمل وسایل مورد نیاز : کارت هایی به رنگ قرمز ، زرد و سبز دستور العمل بازی: به بچه ها بگویید که هر کدام از آنها در حکم یک اتومبیل هستند که می توانند در محوطه حرکت کنند ولی با دیدن کارت قرمز باید در جای خود بایستند ، با دیدن کارت سبز شروع به حرکت کنند و با دیدن کارت زرد سرعت خود را کم کنند. اگر کسی بی توجه به کارتهای نشان داده شده به کار خود ادامه دهد ، جریمه شده و برای مدت دو دقیقه در پارکینگ محل اتومبیل ها که شما جای آن را مشخص کرده اید ، پارک می کند. خودرویی که نسبت به دیگر خودرو ها کم ترین جریمه را گرفته باشد برنده مسابقه می باشد. @pishdabestanarghat
بازی : به این صورت که بچه ای گم شود وپلیس او را پیدا می کند ضمناً بچه ها باید اسم پدر ،   اسم مادر ، نام فامیل خودشان ، آدرس منزل و شماره تلفن منزل و اسم کودکستان خود را کاملاً یاد بگیرند. @pishdabestanarghat
قسمتی از حیاط مدرسه رو مانند چهار راه خیابان خط کشی میکنیم  و عده ای از بچه ها را بعنوان عابر پیاده و بعضی هم در نقش پلیس وماشین ایفای نقش میکنند در حین بازی چون قبل از بیرون آمدن از کلاس به نوآموزان در مورد فعالیت پلیس وبرخی علائم صحبت کرده ایم هنگام بازی نونهال بیشتر متوجه خواهد شد اهداف: 1-   شناخت شغل پلیس به عنوان شغلی که از جان مردم حفاظت کرده و آنها را راهنمایی می کند.     2-   شناخت نقش و اهمیت کار پلیس و ابزار مورد استفاده او برای راهنمایی کردن. @pishdabestanarghat
آموزنده : یک شب سر خیابانی یک چراغ راهنما نصب کردند اما چراغ راهنما ناراحت بود ستاره ای نزدیک او شد و گفت چرا ناراحتی ؟ چیزی شده ؟ چراغ راهنما گفت : چرا از من نپرسیدند ۲تا چشم دوست داری یا ۳تا ستاره با خنده گفت:من مطمئن هستم روزی از ۳ چشم بودنت خوشحال باشی . یک روز صبح که ماشینها تند تند می رفتند مردم اصلا نمی توانستند رد بشوند چراغ راهنما فکری کرد ....او فکر کرد الان باید چراغش را زرد کند ماشینها فهمیدند الان باید ایست کنند بعد هم قرمز شد ماشینها کامل ایستادند و مردم با راحتی از خیابان رد شدند بعد از مدتی چراغ راهنما دید چقدر ماشین ایستاده دوباره چراغش را زرد کرد و بعد سبز شد و مردم در پیاده رو ماندند و ماشینها رفتند .شب شد .چراغ راهنما خیلی خوشحال بود ستاره به او گفت :چرا خوشحالی ؟غم نداری ؟چراغ راهنما گفت :چون با سه چشمم به مردم کمک کردم.   @pishdabestanarghat
پلیس مهربون روزی خانواده ای که بچه کوچکی داشتند با هم در خیابان راه می رفتند تا کم کم به جای شلوغی رسیدند. وقتی که رسیدند پدر به پسرش که اسمش محمدرسول بود گفت : پسرم اینجا شلوغه مواظب خودت باش تا گم نشی.محمدرسول هم گفت : چشم بابا جون. همین طور که داشتند راه می رفتند یهو بابای محمد رسول متوجه شد که پسرش نیست. شروع کردند به دنبال محمد رسول تا اورا پیدا کنند و همون مسیری رو که رفته بودند دوباره برگشتن ولی محمد رسولو پیدا نکردن. آقا محمد روس که خیلی ترسیده بود داشت می رفت که به یک فلکه رسید. وسط فلکه آقا پلیسه وایساده بود که توی این شلوغی چشمش به محمدرسول خورد.فوری رفت پیشش و بهش گفت : چی شده عزیزم؟ چرا گریه می کنی : اسمت چیه ؟ محمد رسول گفت مامانو بابامو گم کردم.اسمم محمد رسوله. آقا پلیسه گفت اشکالی نداره آقا کوچولو. بیا بریم من کمکت می کنم تا پدرو مادرتو پیدا کنیم. محمدرسول و آقا پلیسه با هم رفتند و آقا پلیسه به همکاراش خبر داد و از اونا اجازه گرفت تا با محمدرسول بره و مامان و باباشو پیدا کنه. وقتی تو خیابون داشتن با هم راه میرفتن یهو آقا پلیسه دید اون طرف خیابون یه آقا و خانومی خیلی نگرانن و دنبال کسی میگردن. فوری صداشون کرد : مامان و بابای محمدرسولم تا اونو دیدن دویدن و پسرشونو بغل کردن.آقا پلیسه گفت دیگه نگران نباشید. از این به بعد برای اینکه اگه گم شد زود پیداش کنید یه شماره تلفن از خودتون توی جیبش بذارید.اونا هم گفتن باشه و از آقا پلیسه تشکرکردند. @pishdabestanarghat
بازی : به این صورت که بچه ای گم شود وپلیس او را پیدا می کند ضمناً بچه ها باید اسم پدر ،   اسم مادر ، نام فامیل خودشان ، آدرس منزل و شماره تلفن منزل و اسم کودکستان خود را کاملاً یاد بگیرند. @pishdabestanarghat
کودکان بایدبدانند هرجایی قوانینی دارد پارک.مدرسه.خیابان.خانه و..
تم اصلی خیابان وزندگی درشهر
به کودکان یادبدهیددرخیابان مراقب افرادسالخورده .معلول و..باشند
به کودکان یاددهید درهنگام عبورازخیابان باکمک بزرگترهااینکارراانجام دهند
اگرنظم وقانون وجودنداشت مثلابی نظمی دراداره
به کودکان یاددهیددویدن درخیابان بزرگترین اشتباه است
عبورازپل هوایی