eitaa logo
پیشینیان
1.1هزار دنبال‌کننده
141 عکس
7 ویدیو
0 فایل
اَفَلم یَسیروا فی الاَرض ِو یَنظُروا کیف کان عاقبهُ الذّینَ مِن قَبلهم... آیا در زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنان بودند ، چگونه بود؟ ( محمد ، آیه ۱۰ ). تاریخ معلم انسان ها ست ارتباط با ما @omid_ba
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑 مذهب شیعه مذهب رسمی 🔸 شاه اسماعیل زمانی که تبریز را فتح کرد ( سال 907) و وارد شهر شد بزرگان شهر به استقبال او آمدند. 🔸 اولین اقدام شاه اسماعیل بعد از تاجگذاری اعلام مذهب شیعه 12 امامی به عنوان مذهب رسمی ایران بود . 🔸 اما چرا شاه اسماعیل مذهب شیعه را مذهب رسمی کشور اعلام کرد ؟ دلایل زیادی وجود دارد ما به بعضی از این دلایل می پردازیم . 🔸 ما قبلا گفتیم قزلباشان از علویان تندرو منطقه آناطولی و شمال عراق بودن و یکی از دلایل شیعه شدن خانقاه صوفیان شیعه بودن پیروان آنها بوده چنانکه خود شیخ صفی سنی شافعی بوده و بعد ها این شیوخ مذهب شیعه را پذیرفتن . 🔸 بعد از نابودی حکومت عباسیان و از بین رفتن رهبری سنی در جهان اسلام به دست مغولان ، و چون خود مغولان دین خاصی نداشتن نسبت به دین و مذهب سخت گیری نمی کردن این تساهل در دوره های بعدی تا قبل از صفویه وجود داشت و شیعیان از این آزادی جهت گسترش مذهب شیعه استفاده کردن. 🔸در زمان اعلام مذهب رسمی زمینه برای پذیرش مذهب شیعه وجود داشت بطوریکه خیلی از مردم ایران در آن زمان شیعه بودن ، در تبریز از جمعیت سیصد هزار نفری صدهزار نفر شیعه بودن و سنی های آن زمان هم نوعی ازسنی بودن که به آنها سنی 12 امامی می گفتن و اصلا مشکلی با شیعه بودن نداشتن و همین موضوع هم باعث شد که بخاطر این مسئله شورش و قیامی علیه حکومت جدید بوجود نیاید. البته نباید منکر تند روی و ظلم به سنی های آن دوران شد. 🔸 علت دیگر سنی بودن حکومت آق قویونلو ها و حکومت عثمانی بود ، در این زمان حکومت عثمانی ادعای رهبری جهان اسلام را داشت . شاه اسماعیل می خواست دشمن آینده هیچ جایگاه معنوی در ایران نداشته باشد ، اتفاقا تاریخ ثابت کرد ، در این مورد شاه اسماعیل کار درستی کرد . ✅ برای خواندن مطالب جذاب تاریخی با ما همراه باشید 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
🛑 چالش های شاه اسماعیل 🔸 شاه اسماعیل در اوایل حکومتش چالش های مختلفی پیش رو داشت . به صورت مختصر به این چالش ها می پردازیم. 🔸 بازماندگان آق قونلو ها در یزد و کرمان ، ازبک ها در شرق ، عثمانی در غرب اما شاه اسماعیل از همه رقبایش تازه نفس تر بود و قزلباشان را داشت که او را مثل خدا می پرستیدند. 🔸 یکی از این چالش ها تعصب افراطی تشیع علوی در بین قزلباشان بود که باید این افراط از بین می رفت . 🔸 سهم خواهی قزلباشان هم چالش دیگر شاه اسماعیل بود و در اوایل حکومت او تقریبا تمام مقام های مهم حکومتی در دست قزلباشان بود . حکومت صفویه همیشه سه ضلع داشت که در قدرت همدیگر را تاثیر گذار بودن و وقتی یکی تضعیف می شد پایه های حکومت لرزان می شد این سه ضلع عبارت بودن از پادشاه ، قزلباشان و دیوان سالاری بود. 🔸 چالش دیگر این بود حالا که حکومت مذهبی و شیعه بر سرکار آمده باید فقه شیعه هم در حکومت استفاده می شد اما عالمان شیعه در آن زمان در قلمرو شاه اسماعیل خیلی کم بودن برای حل این چالش عالمان شیعه از عراق و سوریه به تبریز آوردند. ✅ برای خواندن مطالب جذاب تاریخی با ما همراه باشید 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
🛑 سلطان با یزید دوم پادشاه عثمانی 🔸 پادشاه عثمانی در زمان تاج گذاری شاه اسماعیل بود. فرزند سلطان محمد فاتح بود و پدر سلطان سلیم . 🔸 سلطان با یزید دوم در ابتدای برای به قدرت رسیدن با یکی از برادرانش درگیر جنگ شد ولی با کمک گروهی از نظامیان بنام ینی چری ها او را شکست داد شاهزاده شکست خورده به مصر و بعد هم به ونیز فرار کرد. 🔸 مهمترین جنگ های بایزید دوم جنگ با مجارستان ، کراواسی ، لهستان و ونیز بود. 🔸 در زمان به قدرت رسیدن شاه اسماعیل 56 سال داشت او در اوایل از آق قویونلو ها حمایت می کرد اما زمانی که متوجه شد آق قویونلو ها محکوم به نابودی هستن از در دوستی با شاه اسماعیل در آمد اما مخفیانه به تحریک دشمنان شاه دست می زد. 🔸 منطقه آناطولی که حالا جز قلمرو سلطان بایزید شده قبلا جزء حکومت آق قویونلو ها بود و شاه اسماعیل در آن منطقه نفوذ معنوی زیادی داشت و مانع گسترش قلمرو عثمانی در آن منطقه به حساب می آمد . 🔸 یکی از مریدان شاه اسماعیل بنام شاه قلی بابا در منطقه آناطولی شورش کرد و به قلمرو عثمانی خسارت زیادی وارد کرد. اسماعیل # سلطان با یزید دوم ✅ برای خواندن مطالب جذاب تاریخی با ما همراه باشید 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
🛑 سلسله شیبانیان و شیبک خان 🔸 این ها خاندانی از نوادگان چنگیز مغول بودن که در ناحیه قزاقستان امروزی و ازبکستان حکومت می کردن و در سال 660 مسلمان شده بودن . 🔸 یک سال قبل از تاج گذاری شاه اسماعیل ، شیبک خان پادشاه جسور ازبک ها هم تاج گذاری کرده بود شیبک خان از نظر سن و سال همسن پادشاه عثمانی سلطان بایزید و هم مذهب او بود . 🔸 شیبک خان که مردی شجاع جاه طلب و متعصب مذهبی (سنی) بود در نبود رقیب قدرتمندی توانسته بود قلمرو خود را به همسایگی قلمرو شاه اسماعیل گسترش دهد . 🔸 شیبک خان کار خود را با تصرف سمرقند که قلمرو تیموریان بود آغاز کرد و تا سال 913 ق تمام خراسان و قلمرو تیموریان را فتح کرد ، این دوره هم زمان بود با لشکر کشی های شاه اسماعیل در ایران و سرکوب کردن بازمانده های آق قویونلو ها و حکومت های محلی که ادعای استقلال داشتن. 🔸 شیبک خان که نسبت به مذهب سنی تعصب زیادی داشت ، شاه اسماعیل را دشمن اصلی خود می دانست و در نامه هایی که می فرستاد او را تحقیر می کرد ، این در حالی بود که شاه اسماعیل هم تعصب شدید به مذهبی شیعه داشت . ✅ برای خواندن مطالب جذاب تاریخی با ما همراه باشید 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
🛑 انقراض تیموریان 🔸 در اواخر عمر حکومت تیموری مرکز حکومت در آن زمان هرات بود و پادشاه آنها شخصی بنام سلطان حسین میرزا بود او انسانی دانشمند ، شاعر و نویسنده بود ، آثار زیادی از او بجا مانده وی در راه پیشرفت فرهنگ تلاش زیادی می کرد (در کل آدم حسابی بود). 🔸 سلطان حسین میرزا حدود 70 سال عمر کرد که از این مدت حدود 50 سال را حکومت کرد اما در اواخر حکومت با یکی از پسرانش در حال جنگ بود و قلمرو او درگیر جنگ های داخلی شده بود ، شیبک خان از این فرصت استفاده کرد و سمرقند را در سال 906 اشغال نمود ودر سال 913 کل حکومت تیموریان را منقرض نمود . 🔸 مرگ سلطان حسین مرزا در 911 هم در این شکست بی تاثیر نبود . 🔸 بعد از مرگ سلطان حسین میرزا قلمرو او بین دو تن از فرزندانش تقسیم شد ولی آنها هم در مقابل شیبک خان کاری از پیش نبردن در نهایت یکی از پسران سلطان حسین میرزا به نام بدیع الزمان به شاه اسماعیل پناه برد و مورد لطف شاه اسماعیل قرار گرفت . 🔸 ازبک ها در جنگ با تیموریان خسارت ها و جنایت های زیادی انجام دادن . ✅ برای خواندن مطالب جذاب تاریخی با ما همراه باشید 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
🛑 جنگ مرو 🔸 در سال 913 قلمرو ازبک ها تا سبزوار رسیده بود و امیران آنها در شهر های خراسان حکومت و به قلمرو شاه اسماعیل هم تجاوز می کردن ازبک ها به گرگان و در سال 915 ق به کرمان حمله کردن . 🔸از دیگر جنایات شیبک خان این بود که در خراسان و مشهد مردم را به جرم شیعه بودن قتل عام کرد . 🔸 شاه اسماعیل در نامه ای به شیبک خان اعتراض کرد اما شیبک خان در جواب نامه شاه اسماعیل چنین نوشت: ما را طمع به مللک خراب عراق نیست تا مکه و مدینه نگیریم ، حساب نیست عراق در اینجا یعنی عراق عجم یا همون ایرانه 🔸شیبک خان در نامه نگاری های خود به شاه اسماعیل توهین و تحقیر می نمود و شاه اسماعیل را داروغه خطاب می کرد و از او خواسته بود تا سکه به نام شیبک خان بزند این گستاخی شیبک خان به این علت بود که امیران لشکر تیموری را شکست داده بود و در او اعتماد به نفس کاذب ایجاد شده بود. 🔸 اما تا این زمان شاه اسماعیل که خود جنگجوی دلیر بود و قزلباشان او را مثل خدا می دانستند در هیچ جنگی شکست نخورده بود که لایق تحقیر باشد. 🔸 در سال 916 ق شاه اسماعیل که حالا 24 سال داشت و هیچ دشمنی را در ایران باقی نگذاشته بود عازم خراسان شد تا شر شیبک خان را کم کند . 🔸 سپاه قزلباشان که حرکت کرد شیبانیان وحشت کردند و از گرگان و دامغان فرار کردن . 🔸 شاه اسماعیل شهر های در مسیر را یکی یکی با کمترین زحمت فتح کرد . ✅ برای خواندن مطالب جذاب تاریخی با ما همراه باشید 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
ادامه متن بالا👆 🔸 شیبک خان هم در قلعه هرات بود که خبر حمله سپاه قزلباش را شنید به مرو فرار کرد. 🔸 در مسیر مرو دو لشکر با هم درگیری داشتند که سپاه قزلباشان پیروز شد در این زمان شیبک خان در قلعه مرو بود و حاضر به نبرد نمی شد. 🔸شاه اسماعل قلعه مرو را محاصره کرد و در مدت هفت روز نتوانست به قلعه نفوذ کند به ناچار دست به حیله زد و وانمود به عقب نشینی کرد شیبک خان که فکر می کرد نیروی سپاه قزلباش تحلیل رفته به تعقیب آنان پرداخت این تعقیب و گریز تا دشت همواری که مد نظر سپاه قزلباش بود ادامه پیدا کرد در این جا جنگ سختی بین دو سپاه در گرفت و قزلباشان با توجه به کمی نیرو ها باز هم توانستند دشمن را شکست دهند . 🔸 شیبک خان در حال فرار زیر دست و پای سپاه ازبک جان داد سپاهیان شیبانی یا کشته شدند یا اسیر و در این جنگ طعم واقعی شکست را چشیدند . 🔸 افراد شاه اسماعیل جسد شیبک خان را برای او آوردند شاه دستور داد سر شیبک خان را قطع و گوشت بدنش را بخورند و قزلباشان هم چنین کردند. 😱 🔸به دستور شاه اسماعیل پوست سر شیبک خان را کنده و از کاه پر کردند و برای حامی شیبک خان سلطان بایزید عثمانی فرستادند 💪 ، دستش راقطع کردند و برای یکی از حاکمان شمال فرستادن و از جمجمه شیبک خان جام طلایی ساختن که شاه اسماعیل تا آخر عمر در آن جام شراب می نوشید . ✅ برای خواندن مطالب جذاب تاریخی با ما همراه باشید 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
🛑 رستم روز افزون معروف به آقا رستم 🔸 خاندان روزافزون در حکومت مرعشیان دارای منصب های حکومتی بودن و معمولا کار اصلی آنها فتنه گری بین حاکمان این خاندان بوده بطوری که همیشه مرعشیان باهم درگیری داشتن ، عده ای طرفدار روز افزون ها و عده ی هم دشمن آنها بودن . 🔸 رستم روز افزون در سال 896 سپه سالار میر شمس الدین مرعشی بوده در این سال او به جنگ « محمد دیو سواد کوهی » رفت در جنگ او را شکست داد سواد کوه را غارت و ویران کرد و سرمحمد دیو را برای میر شمس الدین فرستاد و از طرف میرشمس الدین حاکم سواد کوه شد ، بعد از آن به فیروز کوه حمله کرد و آنجا را هم تصرف کرد ، چون حاکم فیروز کوه به محمد دیو یاری رسانده بود . 🔸با زیاد شدن قدرت رستم ترس در دل خاندان مرعشی افتاد و به این علت میر شمس الدین دستور زندانی کردن رستم را صادر کرد اما بعد از مدتی او از زندان فرار کرد . 🔸 در این زمان چون خاندان مرعشی باهم درگیر بودن دوباره رستم به یاری میرشمس الدین شتافت و میر شمس الدین رستم را همه کاره دربار خود کرد این جنگ ها و درگیری ها همیشه در این زمان ادامه داشت و رستم هم سردار میر شمس الدین بود تا سال 906 که میر شمس الدین میخواست با شاه اسماعیل در سلطانیه بیعت کند رستم وکیل پسر میر شمس الدین بود تا سال 909 که میر شمس الدین فوت کرد و به صلاح دید رستم میرکمال الدین جانشین میر شمس الدین شد . 🔸 در زمان میر کمال الدین نفوذ و قدرت رستم بیشتر هم شد و این در میر کمال الدین ترس ایجاد کرد که نقشه قتل رستم را کشید ولی رستم که متوجه قضیه شد میر کمال الدین را دستگیر کرد و در دادگاه سوری او را محاکمه و در سال 913 میر کمال الدین را به قتل رساند . رستم بعد از قتل میر کمال الدین به ساری رفت سکه به نام خود زد و خطبه ای خواند و خود را حاکم مازندران معرفی کرد. 🔸 رستم برای تثبیت حکومتش هدایایی برای شیبک خان ارسال کرد و دخترش را برای پسر شیبک خان نامزد کرد . 🔸 در این زمان دو حاکم مرعشیان یکی میر عبدالکریم در فیروز کوه و دیگری میر علی در آمل با هم درگیر جنگ و رقابت بودند رستم برا اتحاد با حاکم فیروز کوه به آنجاه رفت ولی نتوانست با او به توافق رسد ، میر علی مرعشی که این را فهمیده بود در نبود رستم ساری را تصرف کرد و بعد هم در جنگی رستم را شکست داد و این بار میر علی در ساری سکه بنام خود زد و خطبه حکومت خواند . 🔸 رستم از شیبک خان کمک خواست و میر علی و میر عبدالکریم علیه او با هم متحد شدن اما خبر رسیدن شاه اسماعیل به دامغان که رسید این دفعه رستم هم با میر علی و میر عبدالکریم متحد شد و این سه مازندران را بین خود تقسیم کردن. 🔸 شاه اسماعیل دوبار به رستم نامه نوشت که در یکی از نامه ها به خاطر اتحاد با شیبک خان او را سزاوار مرگ دانست. 🔸 شاه اسماعیل بعد از شکست دادن شیبک خان دست بریده شده او را برای رستم فرستاد ، رستم در روستای در ساری برای جشن آب پاشان بود که قاصد شاه اسماعیل آمد و دست شیبک خان را به جلو رستم پرت کرد و به او گفت تو گفته بودی که دستت به دامان شیبک خان است ، دست تو که به دامان شیبک خان نرسید این دست شیبک خان به دامان کثیف تو ، رستم بعد از دریافت پیام شاه اسماعیل از ترس بیهوش شد و 4 روز بعد فوت کرد بعد از او پسرش محمد جانشین او شد . ✅ برای خواندن مطالب جذاب تاریخی با ما همراه باشید 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
🛑 جنگ چالدران قبلا گفتیم 🔸 در زمانی که شاه اسماعیل به قدرت رسید و در حال تثبیت حکومت صفویان بود در نزدیکی او حکومت عثمانی و پادشاه آنها شخصی بنام سلطان بایزید دوم بود سلطان بایزید همیشه با چشم بد بینی به صوفیان و قزلباشان نگاه می کرد و آق قویونلو ها را تشویق به نابودی صوفیان می کرد او یعقوب را تشویق به نابودی شیخ حیدر کرد و الوند بیگ را تشویق به شکست دادن شاه اسماعیل می کرد . 🔸 حمایت های سلطان بایزید از آق قویونلو ها ادامه داشت اما آق قویونلو در جنگ ها یکی پس از دیگری شکست می خوردن تا زمانی که سلطان بایزید در نامه ای که به یکی از امیران کرد در مرز ایران و عثمانی نوشت و جویای خبر از وضع طرفین جنگ شد در جواب نامه سلطان بایزید دریافت که آفتاب آق قویونلو ها غروب کرده و دیگر امیدی به بازگشت آنها نیست ، پس بناچار از در دوستی با شاه اسماعیل در آمد البته به ظاهر . 🔸 سلطان بایزید از گروهی از پیروان مذهب سنی که از ایران به عثمانی مهاجرت کرده بودند شنیده بود که شاه اسماعیل و صوفیان به اهل سنت ظلم و ستم میکنند. سلطان بایزید درسال ۹۱۰ ق سفیری به همراه هدایایی به دربار شاه اسماعیل فرستاد . 🔸 به همراه سفیر اعزامی دو نامه هم برای شاه اسماعیل فرستاد در یکی از نامه ها تسلط شاه اسماعیل را به ایران و عراق تبریک گفته بود و در دیگری بعلاوه موارد فوق ، شاه اسماعیل را نصیحت کرده بود که به دین و مذهب مردم کاری نداشته باشد و به مردم هم ستم نکند و به سفیر گفته بود اگر خبر ظلم شاه اسماعیل به مردم درست باشد نامه دوم و اگر دروغ بود نامه اول را به شاه اسماعیل بدهد . 🔸 سفیر هم بعد از ورود به ایران متوجه شد حرف مهاجرین درست بوده پس نامه دوم که بجز تبریک حاوی نصیحت بود را به شاه اسماعیل داد. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
🛑 به قدرت رسیدن سلطان سلیم ( اول ) عثمانی 🔶 سلطان بایزید هشت پسر داشت که در آخر عمر سلطان بایزید فقط سه نفر آنها زنده بودن سلیم از همه پسران دیگر کوچکتر ، جاه طلب تر و جسورتر بود . سلیم با کمک نیرو های ینی چری سپاه عثمانی توانست در ابتدا قسمت های نزدیک به استانبول را از سلطان بایزید بگیرد و بعد از مدتی باز هم به کمک همین نیرو های ینی چری کودتای انجام داد و در سال 918 کل قدرت را به دست گرفت. 🔶 بیست روز بعد از کودتا سلطان بایزید از سلطان سلیم اجازه گرفت تا باقی عمر خود را در زادگاهش سپری کند اما در راه سفر در گذشت بعضی ها گفته اند که از ناراحتی دق کرده اما ظاهرا به دست پزشک یهودی اش به قتل رسیده. 🔸 سلطان سلیم که آدم بی رحمی بود بعد از به قدرت رسیدن برادران و برادر زادگان خود را به قتل رساند از میان برادر زادگان او فقط یکی جان سالم به در برد به نام سلطان مراد او به شاه اسماعیل پناه آورد شاه اسماعیل حکومت قسمتی از فارس را به او سپرد ولی سلطان مراد در راه فارس در اصفهان در گذشت. ✅ برای خواندن مطالب جذاب تاریخی با ما همراه باشید 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
🛑 سلطان سلیم 🔸 بعد از به قدرت رسیدن و سرکوب مدعیان سلطنت به فکر حمله به ایران افتاد این کار سلطان سلیم به دلایلی بود که در ادامه بیان می کنیم. 🔸 یکی از دلایل اختلاف دو حکومت اختلافات مذهبی بود طوریکه هر دو حکومت خود را رهبر جهان اسلام آن زمان می دانستند البته فتنه انگیزی دولت ها اروپایی مثل حکومت ونیز و اسپانیا را هم نباید نادیده گرفت. 🔸 دلیل دیگر این بود که در مناطق آسیایی صغیر فرقه صفویه نفوذ زیادی داشت 🔸 شاه اسماعیل هم در این مناطق تبلیغات مذهبی می کرد و در آنجا پیروان سرسختی داشت و حتی قزلباشان هم در گذشته در این مناطق ساکن بودند . 🔸 در سال 917 ه ق که سلطان بایزید هنوز زنده بود یکی از مریدان شاه اسماعیل بنام شاه قلی بابا به همراه تعدادی از صوفیان برای خدمت به شاه اسماعیل به سمت ایران حرکت کرد در مسیر با حاکم تکه ایلی جنگید و بعد از به اسارت در آوردن آنها را به قتل رسانید با رسیدن خبر پیروزی شاه قلی بابا تعدادی زیادی از صوفیان آن مناطق هم به او پیوستند و به یکی دیگر از ولایات عثمانی بنام قرامان حمله کردند و حاکم آنجا را هم شکست دادند و بعد به ولایت سیواس حمله کردند 🔸 در این زمان سلطان بایزد وزیرش علی پاشا را برای مقابله با شاه قلی بابا فرستاد که در جنگ رو در رو هم علی پاشا وزیر و هم شاه قلی بابا کشته شدند افراد شاه قلی بابا بعداز این واقعه به سمت ایران آمدند و در راه یک کاروان ایرانی که برای تجارت به عثمانی می رفت را هم قتل عام کردند این گروه از صوفیان در ری خود را به شاه اسماعیل رساندن . 🔸 شاه اسماعیل فرماندهان اینها را به جرم کشتن تجار بیگناه قصاص کرد و باقی افراد را هم بین قزلباشان تقسیم کرد. 🔸 در سال 918 ه ق یکی از سرداران قزلباش به نام نورعلی خلیفه در خاک عثمانی به تاخت و تاز پرداخت و شهر قره حصار و ملطه را تصرف کرد و در آنجا خطبه به نام شاه اسماعیل خواند این همزمان بود با کشته شدن سلطان احمد به دست برادرش سلطان سلیم در این زمان یکی از پسران سلطان احمد به نام سلطان مراد با ده هزار سرباز به نور علی خلیفه پیوست ودر فتح قلعه توقات نورعلی خلیفه را یاری نمود. 🔸 نورعلی خلیفه برای تصرف ارزنجان با تعدادی از سرداران عثمانی درگیر شد و آنهار شکست داد در این جنگ حدود دو هزار سرباز عثمانی کشته شدند . 🔸 خان محمد استاجلو دیگر سردار قزلباش بود که ماموریت داشت تا در خاک عثمانی نا امنی ایجاد کند او هم دیار بکر را به تصرف خود درآورد و از طرف شاه اسماعیل نامه های تحقیر آمیزی برای سلطان سلیم می نوشت و همراه نامه لباس زنانه برای او می فرستاد و سلطان سلیم را تحریک به جنگ می نمود. ✅ برای خواندن مطالب جذاب تاریخی با ما همراه باشید 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
🛑 شخصیت سلطان سلیم 🔸 سلطان سلیم خان مردی جاه طلب و جسور و متعصب و بی باک بود. 🔸 مورخان ترک او را یاووز به معنی برنده و قاطع لقب داده اند اروپایی ها از او به خونخواری و سنگ دلی یاد می کنند. یکی از جهانگردان اروپایی او را چنین توصیف می کند «سلطان سلیم خونخوار ترین مرد این روزگار است که فقط به فکر جنگ و کشور گشایی است و به هیچ کار دیگری فکر نمی کند» 🔸 سلطان سلیم با همه بی رحمی در علم ادب هم دستی بر آتش داشت او به فارسی شعر می گفت و احترام علمای دین و شاعران را نگه می داشت و دوست دار فاتحان بزرگ مثل اسکندر مقدونی و قیصر روم بود . 🔸 نسبت به مذهب تسنن بسیار متعصب و در کار سیاست سختگیر و زودکش بود. 🔸 دولت مردان و وزیران او اصلا امنیت جانی نداشتند. سلطان سلیم در دوران پادشاهی خود سر هفت تن از وزیران اعظم خود را بریده «کاش وزیر سلطان سلیم شوی » نفرینی بود که درآن زمان مورد استفاده قرار می گرفت. وزیران قبل از رفتن به دیدار سلطان سلیم وصیت نامه خود را می نوشتن و اگر زنده باز می گشتن انگار خداوند جان دوباره ای به آنها داده بود. (صد رحمت به چنگیز 😱) ✅ برای خواندن مطالب جذاب تاریخی با ما همراه باشید 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a