─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
دختر هفده-هجده ساله ی اهل زبرخان است؛
با چشمانی قرمز و از گریه ورم کرده...
از نه و ده شب قبل آمده است که برسد برای مراسم تشییع امروز؛
زبرخان را از روی نقشه پیدا کردم؛
نمیدانستم چه چیزی او را از این راه دور،
به اینجا کشانده است!
چند دقیقهای با او هم کلام شدم.
کلامش، نور چشمانش تبلور امید بود؛
گفتم: «شما که اول انقلابو ندیدین چطور به آینده بعد آقای رییسی امید دارین؟؟»
لبخند متینی برلبانش نقش بست و گفت: «این انقلاب هر چقدر تنومند تر و قوی تر میشه، شهداش هم بزرگتر و شاخص تر میشن. امید دارم؛ چون مطمئنم آدمای این انقلاب دارن روز به روز بزرگتر میشن»
چندبار با خودم مرور کردم
آنچه را که گفته بود
نگاهِ عمیق او ، زیباترین روایتِ امید بود...
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
در شلوغی امروز که آمدیم برای تهیه خبر،
به پیرزنی برخوردم از روستای دور افتادهای از توابع نیشابور خودش را رسانده به مراسم تشییع...
از او خواستم چیزی برایمان بگوید؛
با لهجه قشنگ محلی با خجالتی که مخصوص زنان خراسانی هست، روسری اش را محکمتر کرد و همینطور که اشک روی صورت آفتاب سوخته اش میریخت آرام گفت:
- بلد نیستم حرف بزنم ننه
فقط بگم رئیسی اومد تا سفره دولت و ملت یکی باشه
همین که سفره دولت رو با ما فقرا یکی کرد برای ما بسه. ممنون دارشیم به امام رضا قسم
✍ بانوی خبرنگار
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
من هم آمده ام
با همه ی کوچکی ام اما آمدم
تا یادم نرود تو بودی که محکم و با صدای بلند، صلابت وطنمان را حتی در سازمان بی ملل فریاد زدی...
پرچم کشورم را برافراشتی
و اعتبار ایران عزیزم را در همه ی دنیا اعتلا بخشیدی؛
ما از نسلِ همین عزت خواهیم بود...
از نسلِ همین غیرت...
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
آن شب یلدایی که او را گم کردیم و در بین مه و ابر و باران و درخت کوه می جستیمش؛ تمام مدت زیر لب تکرار میکردیم « یا راده یوسف لیعقوب»
گمان داشتیم که این سیاهی مه آلود و غبار که تمام شود وسپیده که سر بزند همچون یعقوب، در آغوش بگیریمش و این بار با خود عهد ببندیم که زین پس همه حواسمان را به بودنش جمع کنیم...
اما آه از آن شب که تمام شد و سپیدهای که سر زد و یوسف و نجیب و دوست داشتنی که نیامد.
آن صبح، پایان ما و فراق یوسف ما چون یعقوب به وصال نرسید؛ اما داستان یوسف ما و یوسف کنعان همان داستان عزیز شدن بود .
یوسف یعقوب از چاه که به درآمد گره گشای مردمش شد و عزیز مصر ؛
اما یوسف ما قبل از آسمانی شدن گره گشای مردمش شده بود .
آری! یوسف ما هم بازگشت؛ اما این بار نه به دیدگان که به روی دوش ما بازگشتی ابدی به قلب ما و به عمق خاطرات ما...
و ما اکنون در خیابان های شهرمان صف می کشیم...
کلاف در دست...
به این امید که نامِمان در زمره یارانش ثبت شود...
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
سرتاپاشو که برانداز کردم بهش نمیومد از این ساعت اومده باشد برای مراسم...
ساعت برندش، عبای کرپ ژاپنی و روسری مشکی که از دور زیر نور برق میزد، منو بی اختیار به سمتش کشوند؛
بی خیال خراب شدن لباسش روی جدولهای حاشیه بلوار امام رضا نشسته بود و سربه زیر، زانوهاش رو بغل گرفته بود.
گفتم: -«ببخشید خانم!»
سرشو بالا آورد
+«مشکلی پیش اومده؟ می تونم کمکتون کنم؟»
-«مشکل؟!...شما نمی دونین کِی آقای رئیسی رو میارن؟»
+«الان که خیلی زوده... دو به بعده احتمالا...»
-«ممنون. نه منتظر میمونم»
بی محابا بغضش ترکید...
+«آره! منم منتظر میمونم عوض همه روزایی که تو دنیای برندا و فالوئرام غرق بودم. فکر میکردم هر چی خوشتر، شیکتر، فالوئرام بیشتر... اومدم چند ساعتی زیر آفتاب بمونم تا خوب حالیم شه، هر چی مخلص تر، مردمی تر، با خداتر فالوئراتم بیشتر»
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
می بینی سید عزیز...
| فرزندم را به آغوش کشیده ام و با ابراهیمم آمده ام بدرقه ات |
یادم است در سفرهای استانی ات نگرانمان بودی که زیر آفتاب آزار نبینیم...
از امروز دیگر نگرانمان نباش
آنقدر درد از دست رفتنت سوزناک است
که سوزش آفتاب را نمی فهمیم!
سید عزیز
دعا کن به حق قرآنی که بر پیشانی گذاشتی
دعا کن این انتظار را فراموش نکنیم در روزمرگی هایمان
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
تویاون بحبوحه نگاهمو به خودش جلب کرد
ناز و متین مثل همه ی دخترای دهه هشتادی یه گوشه کنار مادرش ایستاده بود...
جلوتر رفتم؛ نگاهمون بهم گره خورد
با نگاه مادرانه گفتم
_عزیزدلم دوس دارم از زبون خودت بدونم واسه چی اومدی ؟ الان چه حالی داری؟
قطره های اشک در چند ثانیه مهمان چشم هایش شدند.
+ می دونین خانوم... خیلی سخته که نداریمش. اومدم بدرقه اش کنم؛
اما اینم بگم! درسته غمگینم ولی این از دست دادنها برای ما چیز جدیدی نیست. پدر و مادرمم میگن ما یه روز رجایی رو از دست دادیم؛ ولی حالا به یه رئیسی رسیدیم. پس حتما فرداها یه رئیسی دیگه رو هم تجربه خواهیم کرد...
ناخودآگاه لبخندی بین آن همه بغض و اشک به صورتم نشست؛ بوسیدمش و آرام زیر لب گفتم:
درسته که چشمای هممون گریونه،
اما دلــمون روشــنه...
روشن به امید آینده درخشان تر برای ایران عزیزمون...
#شماهمبنویسید
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
آمده بود بین خوف و رجا!
پیشترها منتقد بود؛...
میگفت ناحقیهای زیادی در حق مهمان امروز مشهدالرضا شده بود...
میگفت خوب قضاوتش نکرده بودم!
آمده بود تا حلالیت بگیرد بین خوف و رجا
دلم می گوید خوف چرا ؟
شهیدی که میآورند دریای رجاست...
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
درونم بغض بی رحمیست
اما کم نیاوردم...😭
| آسمان مشهد بغضآلود شدهاست |
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
فرزندانم را آورده ام
تا بیاموزند بزرگمردان و اسطورههای ایرانی
به رستم و سهراب و... ختم نمیشوند؛
امروز هم مردان میدانی می بینیم که نه تنها افسانه نیستند، بلکه حتی بزرگیشان پهنای تاریخ را نیز در بر میگیرد...
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
سالهاست که کودکانههایمان را در حاشیهی خیابان با بچه محله هایمان میگذرانیم؛
اما امروز در سایهسار کوچه پس کوچههای منتهی به حرم امام مهربانیها، در انتظار تو نشستهایم
شهیدِ جمهور🖤
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
ایها الشهید؛
نَعودُ اليك!
فلا تفتح الباب، إفتح يديك...
ای شهید
به تو برمیگردیم!
در نگشا، آغوش باز کن...
خیل عشاقت چشم انتظار تو اند😭
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
نجیب و آرام تو اون شلوغی یه گوشه ایستاده بود ، مبهوت جمعیتی بود که مثل رود در حرکت بودند؛
عکسی را محکم در آغوش گرفته بود.
عاطفه مد استایل بود!
بلاگر مشهور اینستاگرام...
به سختی نزدیکش رفتم و سر حرف را باز کردم :
--چرا اینجایی
+ اومدم آقای رئیسی رو بدرقه کنم
--خب خیلی شلوغه اذیت نشدی؟؟
+اذیت؟ اذیتها رو که اون شد، امروز فرصت آخر تشکر بود؛
گفتم که حداقل از اینجا، جا نمونم...
خواستم عکسی که بغل کرده بود را بالاتر بگیره تا ازشون یه عکس دوتایی پدر دختری بگیرم!
بعد عکس گرفتن چشماشو بست ،
با یه حسرت آهی کشید و گفت: | راستش من اومده بودم تا ازش بخوام شفاعتم کنه|
و ای کاش هممون رو شفاعت کنه...
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
آفتاب شدید است
اینجا حتی تصویر عکس بی جانتان
سایهی امنِ بانوان شهرتان شده است...
همه عافیت طلبی را کنار گذاشته اند
دارند می سوزند !
اما نه از شدت این گرما
از حرارتِ داغ شما ... سوگ شما 😭
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
دیگر تنها
گریه حالم را می داند.....
سالها در سفر بودی
و اکنون به مقصد و مقصود نهایی،
به حریمِ حرم محبوبت رسیدی...
این وصل گوارایت ... ؛
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
امروز
قیامت را در مشهد دیدیم!
بعد از تشییع سردار دلها حاج قاسم عزیزمان،
مشهد هرگز این حال و هوای را به خودش ندیده بود!
عجیب بود... سیل جمعیت عجیب بود!
همگی متحیر و مبهوت بودیم...
مبهوت معرفت مردم شهرمان
مردمان قلب ایران
خطهی خراسان
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
اولین بار اسمشان را از زبان پدرم شنیدم...
رأی اولی بودم. نزدیک مدرسه مان ستاد انتخاباتی ایشان بود. صبح می رفتم ستاد ، همانجا هم درس میخواندم و هم امتحان می دادم. اوایل خیلی نمی شناختمشان ولی بعدها خودم برایشان تبلیغ هم می کردم.
رأی که آوردند، ثمره ی زحمات آقای رئیسی را در روستایمان دیدم.
از جبران مشکل نهاده های دامی دامدارانمان گرفته تا رفع مشکلات کشاورزانمان.
برق خوشحالی را در چشمان مردم روستایمان میدیدم و سرم را بالا می گرفتم.
امیدواری به دولت بین مردم روستای ما موج می زد... مردمی که تا همین دو سه سال پیش با غم و اندوه دامهایشان را فروخته بودند ، حالا دوباره کارشان رونق گرفته بود...
و اما امروز...
از فرسنگ ها آنطرف تر آمده ام بدرقهتان؛
آقای رییسی من همان دانش آموزی هستم که حالا خیلی بیشتر از قبل می شناسمتان.
الان که دارم کم کم معلم می شوم به شما قول میدهم
عَلَمی که شما برافراشتید را، هرگز زمین نگذارم؛
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
نبودی؛ در دلم انگار طوفان شد، چه طوفانی !
دو پلکم زخمی از شلاق باران شد، چه بارانی !
من از داغ فراقت، اشک غربت قسمتم بوده
خداحافظ شهیدم! فصل پایان شد، چه پایانی...
آسمان هم در سوگت پا به پای مردم داغدار لحظه لحظه ی مراسم خاک سپاریات را گریست؛
دیگر تمام شد...
به آغوش امام مهربانمان خوش آمدی...
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
ای خادم شــــمس الشـــموس اینک
آرام گــــــــشــــــتی در برِ ســــــــلـطــان
هــــرگز فرامـــــوشـــــت نخــواهد کرد
جـــــــمهـــــوری اســـــلامــــــی ایـــــران
- اولین تصاویر از سنگ قبر رئیس جمهور شهیدمان در حرم مطهر رضوی 😭
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
در سوم خرداد ، جلوهایاز اربعین را دیدیم !
یک ساعت مانده به شروع تشییع
ازدحام جمعیت اجازه حرکت سمت میدان پانزده خرداد نمیدهد!
گویا اینجا مسیر اربعین است...
کوچک و بزرگ در حال خدمت...
عشق و ایثاربین مردم موج میزند....
موکب ها همه فعال، در حال پذیرایی از مهمانان خادمالرضا...
بزرگترها از شهادت میگویند برای کودکانشان...
اما فقط یک تفاوت دارد با اربعین...
صدای تلاوت قرآن پخش است😭
مردم با صدای قرآن اشک میریزند..
هنوز باورمان نمیشود...
هنوز داغِ داغیم از اندوهِ این داغ ؛
آری اینجا اربعین است...
مردم آمدند بدرقه پیکر نیمسوخته سید عزیزمان،
پسرِ فاطمه (سلاماللهعلیها) ...
پیاده از کیلومترها دورتر...
✍ نوجوانپیشرانازدبیرستانشهیدمطهری
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران
─━━⊱ روایت شهید جمهور ⊰━━─
تاریخ تکرار میشود...
| مشهد ۱۴۰۳/۳/۳
| تهران ۱۳۶۰/۶/۸
۴۳ سال گذشته است اما مردم همان مردمند...
📜 اینجا، سکوی انتشار روایت شماست.
🔗 https://eitaa.com/pishran8
#خادم_الرضا
#روایت_بانوانه
#روایت_بانوی_پیشران