eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
33.8هزار عکس
15.6هزار ویدیو
131 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مادر میگه میخوای شهیدت رو بغل کنی؟ 😭 اما این شهید دیگه اون قد و قامت رو نداره😭 هر چقدر فعال باشیم و بدوئیم بازم بدهکار این خانواده هستیم بخدا https://eitaa.com/piyroo
🔻برگی از زندگی شهید زین الدین ✍یه روز عصر که پشت موتور نشسته بود، رسید به چراغ قرمز. ترمز زد و ایستاد. یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد: الله اکبر و الله اکــــبر… نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب! اشهد ان لا اله الا الله… هرکی آقا مجید رو نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید چش شُدِه ؟! قاطی کرده چرا ؟! خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید؟ چطور شد یهو؟ حالتون خوب بود که! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت: “مگه متوجه نشدید؟ پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن. من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه میشه. به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !” الدین🌷 https://eitaa.com/piyroo
💰سی هزار دینار طلا، رقمی بود که یزید به هر نفر خواص کوفه داد و دینشان را خرید. هر دینار ۴.۵ گرم، هر گرم طلا بیش از دو میلیون تومان، به پول امروز نزدیک به 270 میلیارد تومان اگر در زمان سیدالشهداء بودیم یارش میماندیم؟ 🧐🤔 🏴 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب "خوابهای ناتمام" روایت زندگینامه داستانی اطیاف زبیدی همسر شهید محمد شیبانی» ، شهید زاده‌ای است که شانه به شانه حاج قاسم و ابومهدی، در فرودگاه بغداد به شهادت رسید. https://eitaa.com/piyroo
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: رحمان سلطانی 💢 قسمت دویست و هشتادم شورش در اردوگاه(۲) فرمانده های بعثی بشدت دستپاچه شده بودن و به هر صورتی می‌خواستن قضیه رو سریع فیصله بدن و ما هم خوب این قضیه رو فهمیده بودیم و نمی‌خواستیم براحتی ازین مسئله صرف‌نظر کنیم و خون شهید پیراینده پایمال بشه. مرداد ماه بود و گرمای هوا بی‌داد می‌کرد. بلافاصله برق اردگاه رو قطع کردن و آب رو روی ما بستن و سهمیه‌ی غذا هم قطع شد و ما در تحریم کامل قرار گرفتیم. هوای داخل آسایشگاها بشدت داغ شده بود و چند ساعت بعد تشنگی بر ما غلبه کرد. می‌خواستن با اعمال فشار بر ما تسلیم بشیم و دست از شورش برداریم، اما قضیه بر عکس شد و اون طوری‌‎که بعثیا می‌خواستن پیش نرفت. به این نتیجه رسیدیم که نباید ساکت بمونیم و هر طور شده صدامون رو بگوش بچه‌های سوله‌ها که فاصله زیادی با ما نداشتن برسونیم و اونا رو با خودمون هم‌صدا کنیم. همه با هم و هماهنگ تمومی آسایشگاها شروع کردیم به تکبیر گفتن. هر کس هر چه در توان داشت، بلند تکبیر می‌گفت. هم‌زمان تعدادی زیادی قاشق و کاسه ها رو به شیشه‌ها و دیوارا می‌کوبیدن و اردوگاه یکپارچه شده بود تکبیر و صدا. صدای ما بگوش سوله‌ها رسیده بود. بعثیا با حقه و دروغ به اونا گفته بودن که اینا بخاطر آغاز تبادل و آزادی جشن گرفتن و دارن خوشی می‌کنن. هم‌زمان سراسیمه تلاش می‌کردن که اوضاع رو تحت کنترل در بیارن و شورش بخوابه. شورش اسرا تو اون شرایط حساس براشون خیلی گران تموم می‌شد خیلی سریع به مقامات بالا گزارش دادن و نیمه‌های شب بود که نماینده صدام سپهبد حمید نصیر معاون صدام و مسئول بنیاد قربانیان جنگ(معادل بنیاد شهید ایران) به اردوگاه اومد و وارد مذاکره با نمایندگان بچه‌ها شد. مهندس خالدی آلمانی بلد بود و اونم آلمانی می‌فهمید. مقداری با هم صحبت کردن. مهندس خالدی شرایط ما رو برای پایان دادن به شورش و تحصن رو به ایشون گفت و ایشون هم پذیرفت و قول داد که همۀ اونا رو انجام بده. ایشون هم خواستار پایان دادن به شورش و تحصن بود. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهيد عيسي حق‌وردي در سال ۱۳۳۸ش در شهرستان بيجار از توابع استان کردستان قدم بر کره خاکي نهاد. پنج سال بيش‌تر نداشت که گرد يتيمي بر چهره‌اش نشست و در غم از دست دادن پدر و مادر، اشک‌ها ريخت و سرپرستي او به خواهرش سپرده شد. عیسي در سن ۷ سالگي به مدرسه رفت و علوم جديد را آموخت. عیسي بعد از اتمام سال پنجم ابتدايي به تهران رفت و در شرکت کفش ملي مشغول به‌کار شد. وي هم‌زمان با اوج‌گيري انقلاب اسلامي، به خيل خروشان مبارزان پيوست و تا لحظه پيروزي دست از تلاش خالصانه‌اش برنداشت. این شهید بزرگوار، بعد از پيروزي انقلاب اسلامي با دوشيزه‌اي فداکار ازدواج کرد که ثمره اين ازدواج يک فرزند پسر بود. در سال ۱۳۶۲ش، عیسي مشتاقانه رهسپار جبهه‌هاي غرب و جنوب شد. حضور در عمليات والفجر ۳ در تاريخ ۸-۵-۱۳۶۲ش در منطقه مهران، برگي زرين در حماسه بي‌نظير او بود. حق‌وردي در سن ۲۴ سالگي، گلوله‌هاي دشمن سفاک بعثي را به جان خريد و در شوري آسماني به لقاء‌الله پيوست. پيکر پاک شهيد عيسي حق‌وردي را در گلزار شهداي بهشت زهرا، قطعه ۲۸، رديف ۱۱۰، شماره ۱۸ به خاک سپردند 🌼شادی روح پاک همه شهیدان و شهید 🌼 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷_روایت از روحیه جهادی و مقاومت شهید همت در برابر دشمن بعثی 🌷_ : ما فقط در راه خدا باید بجنگیم. به قول امام عزیز، ما چون حسین علیه سلام وارد شدیم و چون حسین علیه سلام باید به شهادت برسیم. https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ عظم البلا ... همخوانی شهدا ... 🕙سـاعـت عـاشقـے ⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜ سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 دست ما نیست به چشم تو گرفتار شدیم همه اش کار خودت بود خریدار شدیم خواب دیدیم که تو آمده ای اما حیف صبح شد با جگر سوخته بیدار شدیم!!! 🌤اللهم_عجل_لولیک_الفرج https://eitaa.com/piyroo
زیارتنامه شهدا🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . 🕊یادشهدا باصلوات https://eitaa.com/piyroo
و سلام بر او که می گفت(: شجاع ڪسے نیست ڪہ نترسه! کسیه که میترسه و میگه خدایا ببین من می ترسم! ولے با وجود ترسم میرم جلو ... چون تو رو دوست دارم و بهت ایمان دارم :)♥️ 🕊 🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ خجـٰالت‌میڪشم اسمم‌راگذاشتـہ‌ام:منتظـر" امـّازمـٰانےڪہ‌دفـترانتظارم‌را ورق‌میزنـد،مےبیند...👀 فضـٰاےمجـٰازےرا بیشتـرازامـٰامم‌میشنـٰاســم..!' حتےگاهے‌صبح‌آفتـٰاب‌نزده آنهــاراچِڪ‌میڪنم... امـّـاعهـدم‌رانـہ...!! درقنوت‌نمــٰازهایمان‌ براۍ"مهدۍفاطمہ" دعـٰاڪنیم!'🤲? https://eitaa.com/piyroo
زمانی که محمدحسین به دنیا آمد عمو و دایی‌اش شهید شده بودند. 💔 از همان دوران کودکی عاشق نمازخواندن بود. وقتی پدرش قامت می‌بست پشت سر پدرش می‌ایستاد 🦋 و نماز می‌خواند.وقتی نماز تمام می‌شد همراه با پدرش زیارت عاشورا می‌خواند و می‌گفت: هر کس زیارت عاشورا بخواند ، شهید می‌شود! محمدحسین از کودکی عاشق شهادت بود.. 🌷 ‎‎‌‌ https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا