#تا_انتخابات 1️⃣
🔴 مردم چه مجلسی می خواهند❓
✍️ مجلس دولتی و مجلس ضدّ دولتی یعنی چه! اینها دوقطبیهای کاذب است. شما با یکایک ملّت ایران تماس بگیرید و بگویید آیا شما مجلسی میخواهید که دردهای کشور را، مشکلات کشور را، مشکلات مردم را بشناسد و بخواهد آن را حل کند یا مجلسی که طرفدار زید یا عمرو باشد. جواب چیست از طرف مردم؟ معلوم است که مردم آن اوّلی را میخواهند.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
🌸 عاشق بسیجی ها 🌸
همان طور که بسیجی ها #حاجی را دوست داشتند، #حاجی هم به شدت به بسیجیان عشق می ورزید و آنها را مانند فرزندان و برادران خود دوست می داشت. همیشه می گفت: من خاک پای بسیجی ها هم نمی شم. ای کاش من هم یه بسیجی بودم و در سنگر نبرد از اونها جدا نمی شدم. اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بود که برادرش به منطقه آمد و به #حاجی گفت: مردم از تو خواستن که بیایی و کاندید نمایندگی بشی. باید خودتو آماده کنی تا بریم. #حاجی پس از قدری تامل به برادرش گفت:
من اون لحظه ای که بسیجی ها با پیشونی بندهاشون میان و واسه رفتن به خط از من خداحافظی میکنن رو، با هیچ چیز و هیچ کجا عوض نمی کنم و تا لحظه آخر هم در کنار همین بسیجی ها می مونم.
.
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
❅ঊঈ✿🚩✿ঈঊ❅
7.mp3
6.54M
『 #ڪتاب_صوتے 📚🎧 』
" حاج قاسم"
خاطرات خودنوشت شهید حاج قاسم سلیمانی
#حاج_قاسم_سلیمانی
7⃣قسمت هفتم
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞🔞🔞🔞🔞 بیماران قلبی نگاه نکنند ...
🔴فیلم بسیار دلخراش از شهادت مدافعان حرم حضرت زینب سلام الله علیها به دست داعش حرام زاده
برسد به دست داعشی های داخلی حرام لقمه که فکر می کنند اسیر هستن ... آزادی بر شما حرام باشه
🌷🌷🌷🌷🌷
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🌷 شهید کاظمی به روایت همسر 🔹 قسمت اول •┈┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• جلوی در ورودی حرم، همان جایی که مریض ها را
🌷 شهید کاظمی به روایت همسر
🔹 قسمت دوم
•┈┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
دانشگاه ما محیط بسته ای داشت، با تعداد کمی دانشجو و یک رشته ی تحصیلی که مترجمی بود. آن سال که من قبول شدم، اولین سالی بود که با کنکور دانشجو می گرفت. قبل از آن آدم های خاصی آن جا می رفتند، از خانواده های خاص؛ آن هایی که کاره ای بودند توی دستگاه. جو سنگینی داشت، بیش تر هم روی ما چادری ها حساس بودند. روزهای اولی که قبول شدم با روسری می رفتم، مثل دبیرستان. پدر خیاط بود، خودش طرح می داد برای لباس هایمان. مدل های قشنگی هم بودند؛ مانتو شلوار، بلوز و سارافن و شلوار، تونیک و شلوار. مقنعه را مادر برایم می دوخت بیشتر هم رنگ روشن. مشهد که رفتم چادر سر کردم دیگر هم بر نداشتم حتی توی دانشگاه. اوایل بچه ها خیلی تیکه می انداختند. بچه های شهرستانی که روز اول با چادر گلدار آمده بودند دانشگاه، حالا به ما تیکه می انداختند ولی چون من درسم خیلی خوب بود، زیاد پاپیَم نمی شدند، می دانستند بالآخره سر و کارشان به من می افتد. من هم با همه چیز کنار آمده بودم چون دیگر تصمیمم را گرفته بودم. همیشه کله شق بودم، تصمیم که می گرفتم باید تا آخرش می رفتم. توی مدرسه هم درسم خوب بود، نه این که شب تا صبح درس بخوانم. بیش تر بعد از نماز صبح درس می خواندم. رادیو روشن بود و من درس می خواندم.
دو تا اتاق تو در تو یک طرف بود. دو تای دیگر هم آن طرف. حیاط کوچکی هم وسط که حوضش را تابستان ها پر می کردند تا هوا را کمی خنک کند. آشپز خانه هم زیر زمین بود. هیچ کس اتاق اختصاصی نداشت. همه با هم بودند، دور هم غذا می خوردند، کنار هم درس می خواندند. تلویزیون هم نداشتند که سر و صدایش نگذارد منیژه به درس هایش برسد. پدر موافق تلویزیون نبود. می گفت: بیش تر از آن که حُسنی داشته باشه، مفسده داره. منیژه بیش تر بعد از نماز صبح درس می خواند. وقتی که بقیه خواب بودند، گوشه دنجی پیدا می کرد بدون این که مزاحم بقیه باشد درس می خواند.
مادر با آن همه بچه و شلوغی و کاری که داشت، پی گیر درس و مدرسه ما هم بود. حاضر بود هر کاری بکند تا ما خوب درس بخوانیم، من هم خوب می خواندم. شاید به خاطر همین با اینکه روسری می پوشیدم اخراجم نمی کردند. بیش تر هم دبیرهای ریاضی و فیزیک و شیمی هوایم را داشتند. دانشجو بودند و فعال و مذهبی. یادم می آید معلم شیمیمان یک پایش را از دست داد توی انقلاب؛ با پای مصنوعی می آمد سر کلاس. با دبیر فیزیکمان هم خیلی صمیمی بودم، هم خودش را دوست داشتم هم درسش را، هیچ وقت هم من را ساغرچی صدا نمی کرد. همیشه می گفت: خانوم طبق معمول بیست. دانشجوی فوق لیسانس فیزیک بود، کار سیاسی هم می کرد. بیش تر روزها نیم ساعت آخر کلاس بحث های خداشناسی می کرد. هیچ وقت بهمان خط سیاسی نمی داد، ولی از اعتقاداتش می گفت؛ از نماز و روزه و واجبات. او هم دستگیر شد؛ سه ماه آخر سال. درست موقع امتحان های نهایی. معلم دیگری داشتیم به اسم آقای مطیعی، فوق لیسانس الاهیات داشت که آن زمان می گفتند علوم معقول و منقول. او یک سالی زندانی بود. وقتی برگشت، آن قدر شکنجه اش داده بودند که نمی توانست مثل قبل کار کند. مدیرمان هم طوری وانمود می کرد که معلم دینی تعادل روحی ندارد و بیمار روانی است. مدیر خیلی تند و خشکی داشتیم. هر اتفاقی که توی مدرسه می افتاد، اول من را صدا می کرد، دیگر همه من را می شناختند. از طبقه پایین که داد می زد ساغرچی، صدایش توی همه راهروها می پیچید و من اون بالا می لرزیدم. بیش تر وقت ها با وساطت معلم ها ماجرا تمام می شد. همان موقع ها موسسه ملی زبان هم اسم نوشتم، فقط ترم اول هزینه ثبت نام را دادم، از ترم بعد چون نمره ام صد بود، پولی از من نمی گرفتند. سال و پنجاه و پنج با معدل نوزده و نود چهارصدم دیپلم گرفتم و همان سال دانشگاه قبول شدم؛ داروسازی دانشگاه شیراز و مترجمی زبان دانشگاه عالی ترجمه که حالا دانشگاه علامه طباطبایی شده.
#ادامه_دارد.....
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
❅ঊঈ✿🚩✿ঈঊ❅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتگری شهدایی قسمت573
🔺«شهید زاده اکبر هم از بین ما رفت...باید کسی باشه که تفنگ پدرم رو بالا بگیره»
🎥 سخنان احساسی و حماسی پسر نوجوان شهید «علی زادهاکبر»
🔸 بعد از «رفتن به کربلا و دیدن تل زینبیه» فهمیدم خانوم زینب چه صبری داشته
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
❅ঊঈ✿🚩✿ঈঊ❅
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo ❅ঊঈ✿🚩✿ঈঊ❅
🍁شهید سبزعلی خداداد
فرزند: محمدقلی
«سبزعلی خداداد» فروردین سال ۱۳۳۸ در روستای «هتکه پشت» در شهرستان «بابل» به دنیا آمد.
وی دوره ابتدایی را در دبستان روستای زادگاه خود گذراند و چندی بعد برای ادامه تحصیل به شهرستان بابل رفت و مقطع دبیرستان را در رشته «فرهنگ و ادب» تحصیل کرد. او علاوه بر تحصیل مدتی در کار بنّایی مشغول شد و سپس در یک کارگاه موزائیک سازی کار می کرد.
در کنار درس به مادرش در کارِ خانه و به من در کارِ کشاورزی کمک می کرد. گاهی بنایی و گاهی هم در کارگاه موزاییک سازی کار می کرد. در دوران دبیرستان بود که رفتارش تغییر کرد و در جلسات مذهبی، روحانی بزرگوار «شهید ابوالقاسم بزاز» که در مسجد محل برگزار می شد، شرکت می کرد . از همین طریق بین او و شهید بزاز رابطه صمیمی و بسیار نزدیکی بر قرار شده بود. در نتیجه به تدریج روحیه سیاسی، انقلابی در او هویدا شد به طوری که میگفت : «من فعالیتهای وسیع انقلابی خودم را مدیون (شهید بزاز) هستم»
کم کم گزارشهای قیام مردم از گوشه و کنار می رسید و آنها شب ها تا صبح به روستاهای مجاور می رفتند و شعارهایی علیه طاغوت می نوشتند و اعلامیه امام (ره) را پخش می کردند. ما هم از راه و هدف او راضی بودیم و خوشحال که فرزندمان در این راه قدم برمی دارد. او در آن زمان با افکار و اندیشه های حضرت امام آشنا شد و در سال ۱۳۵۷ به علت شرکت مستمر در فعالیتهای انقلابی از ادامه تحصیل بازماند و موفق به اخذ مدرک دیپلم نشد . در همین سال فعالیتهای او به اوج خود رسید تا اینکه انقلاب اسلامی به رهبریامام خمینی(ره) به پیروزی رسید. بعد از انقلاب به همراه شهید بزاز و دیگر دوستان انقلابی برای حفظ دستآوردهای مقدس انقلاب علیه گروهکها و احزاب ضد انقلاب مبارزه میکرد.
با شروع توطئه ضد انقلاب در غرب کشور یعنی کردستان، خداداد که دورههای آموزش عمومی و تخصصی را در سال ۱۳۵۹ در بسیج بابل فرا گرفته بود، همان سال به همراه اولین گروه اعزامی از شهرستان بابل به کردستان اعزام شد و در منطقه سنندج، سقز، بانه و سردشت فعالیتهای گسترده ای داشت. او مدتی نیز به عنوان فرمانده تیپ در منطقه سردشت ایفای نقش کرد و در تاریخ ۶ آذر ۱۳۵۹ به شهر بابل بازگشت.
با بازگشت از منطقه کردستان بلافاصله در تاریخ ۲۱ آذر همان سال به عضویت رسمی سپاه درآمد و بعد از مدتی در اوایل سال ۱۳۶۰ به سپاه تهران منتقل شد.
وی مدتی را در واحد نهضتهای آزادیبخش سپاه در تهران به عنوان مسئول آموزش نظامی خدمت کرد و بعد از آن دوباره به سپاه بابل منتقل و در واحد عملیات سپاه بابل مشغول فعالیت شد.
وی در سال ۱۳۶۰با دختری مومن و متدین ازدواج کرد که ثمره ازدواجش سه فرزند به نام های حسین، فاطمه و زینب می باشد.
در این زمان با اینکه در سپاه بود و گاهی هم به مأموریت می رفت ولی به پدرش در کنار کشاورزی کمک میکرد و اگر کس دیگری نیاز به کمک داشت به کمک او میشتافت. مدتی از ازدواج او نگذشته بود که قصد عزیمت به جبهههای جنوب کرد.
وی بار دیگر قصد عزیمت به جبهههای جنگ را داشت و قبل از آن در تاریخ ۵ شهریور ۱۳۶۲ وصیت نامه خود را نوشت.
شهید سبزعلی خداداد در عملیات قدس ۱ و عملیات والفجر ۴ با مسئولیت فرماندهی گردان مسلم بن عقیل (ع) شرکت کرد. در عملیات والفجر ۴ از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و پس از بهبودی در این عملیات به عنوان فرمانده تیپ ۲ در یکی از محورهای عملیاتی لشکر ویژه ۲۵ کربلا شرکت کرد.
او در این عملیات مسئولیت هدایت چهار گردان ابوالفضل (ع)، امام سجاد (ع)، قمر بنی هاشم (ع) و امام موسی کاظم (ع) را بر عهده داشت.
بعد از شش ماه در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ به بابل بازگشت اما باز طاقت ماندن در پشت جبهه را نداشت و دیری نپایید برای چندمین بار در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۶۳ به سوی جبهه شتافت. این بار همسر و فرزندش را برای سهولت کار به اهواز برد تا کمتر به زادگاهش بابل بیاید.
خداداد فرماندهی گردانهای ۱ و ۲ انصار الحسین (ع) را بر عهده داشت و در عملیاتهای قدس ۱ و والفجر ۸ (آزاد سازی شهر فاو) در بهمن ۱۳۶۴ شرکت کرد . عملیات بعدی که خداداد در آن شرکت کرد عملیات کربلای ۱ (آزاد سازی شهر مهران) در تیر ماه سال ۱۳۶۵ بود.
سرانجام خداداد، فرمانده گردانهای انصار الحسین (ع) در ۹ آذر ۱۳۶۵ در حالی که برای شناسایی منطقه عملیات کربلای ۴ رفته بود بر اثر اصابت ترکش خمپاره شصت به پشتش به شهادت رسید.
پیکر سردار شهید سبزعلی خداداد فرمانده تیپ مالک اشتر مریوان، گردانهای مسلم و انصار لشکر ۲۵ کربلا که در دوران دفاع مقدس به علی چریک معروف بود، پس از انتقال به زادگاهش در گلزار شهدای بابل به خاک سپرده شد.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
❅ঊঈ✿🚩✿ঈঊ❅
طبق روال شــبانه هر بزرگواری 14 صلوات به
نیابت از
#شهیدسبزعلی_خداداد
جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج»
و سلامتی رهبر عزیزمان شفای همه بیماران عاقبت بخیری شما عزیزان ....
» اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم 🌸
#التماس_دعای_فرج
ســـلام و صــلوات خــدا بر شـــهدا و امام شـــ.❤️ـــهدا
🕊ســـلام بـر شــــ🌷ــهید
#شهید_سبزعلی_خداداد
#اللهم_الرزقنا_توفیق_الشهادة_فی_سبیلک_مع_رفقائنا_به_حق_دماء_الشهدا
#ملتمس_بهترین_دعا
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
❅ঊঈ✿🚩✿ঈঊ❅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پســت_پـایـــانـی
🕙سـاعـت عـاشقـے
💠دعـــــاے فـــرج💠
⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
❅ঊঈ✿🚩✿ঈঊ❅
﷽
#یڪ_آیہ_در_روز
«وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۗ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ ۖ هَٰذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً ۖ فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ ۖ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ»
و به سوى (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم). گفت: «اى قوم من! (تنها) خدا را بپرستید، که جز او، معبودى براى شما نیست. دلیل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده: این «ناقه» الهى براى شما نشانه اى است. بگذارید در زمین خدا به چرا مشغول شود. و هیچ گونه آزارى به آن نرسانید، که عذاب دردناکى شما را خواهد گرفت!
(سوره مبارکه اعراف/ آیه ۷۳)
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
⊰❀⊱اولین #ســـلام_صبــحگاهے
⊰❀⊱⊰❀⊱⊰❀⊱━═━━═━ا
تقـــدیم به ســـاحت مقـــدس قطب عالــم امڪان #حضـــرتصـاحـبالــزمان
【عجل الله فرجه】
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدے یاخلیفةَ الرَّحمن و یاشریڪَ القرآن ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان الاَمان
⊰❀⊱و #سـلامبرسـالارشهیـــدان
━═━━═━⊰❀⊱⊰❀⊱⊰❀⊱ا
اَلسَّلامُ عَلَيْڪَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَے الاَْرْواحِ الَّتے حَلَّتْ بِفِناَّئِڪَ عَلَيْڪَ مِنّے سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقيتُ وَ بَقِےَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّے لِزِيارَتِڪُمْ
اَلسَّلامُ عَلَے الْحُسَيْنِ وَ عَلے عَلِےِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلے اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلے اَصْحابِ الْحُسَيْـــن
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
یک زیارت عاشورا،به نیابت ازیک شهید
امروز به نیابت از
#شهیدعبد_المهدے_کاظمے🌷
روحش شاد
♦️به نیت تعجیل در امر فرج
♦️سلامتی رهبرمون
♦️عاقبت بخیری همه ما
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
#شادی_روح_شهدا_صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
صبـح هم
خواب میماند
وقتی ڪہ مـن
برای دوست داشتنتان
سحرخیز میشـوم ...
📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی🌺
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡