eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4هزار دنبال‌کننده
36.9هزار عکس
17.5هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
#گزیده_ای_ازوصیتنامه_شهیدمنصورعابدی اکنون که سعادت این را یافته ام که در جبهه ستیز با کفار به مصاف ب
دو روز قبل از عمليات ، توسط رژيم عربستان (فهد) تعدادي از حجاج بيت ا... الحرام به دستور آمريكاي جنايتكار در حرم امن الهي و در كنار خانه ي خدا به شهادت رسيدند و راستي انسان چقدر غافل و عهد شكن است ! حضرت امام خميني (قدس سره الشريف) در آن زمان ، در پيام مهمي به حجاج بيت ا... الحرام فرمودند : «دشمن اسلام در دو جبهه به مصاف با انقلاب اسلامي آمده : يكي در جبهه جنگ توسط عراق و دريگري در مراسم حج» عمليات «نصر 7 » آغاز شد . فرمانده تيپ 18 الغدير يزد شهيد بزرگوار ، حاج اكبر آقا بابایی بود، قبل از عمليات ايشان در سنگر فرماندهي نقشه عملياتي را در حضور فرماندهان توجيه كردند؛ خوب يادم هست شب قبل ا زعمليات منصور با التهابي همراه با شوق ديدار دست بردعا برداشته بود، زيارت عاشورا در سنگر پر از صفا خوانده شد. سنگري كه ميعاد كبوتران عاشق بود و صفايي داشت كه از قلبهاي پاك نشأت ميگرفت .خدايا منصور چقدر عاشقانه مي گريست در آن لحظه من گريه يك عاشق را با تماام وجود درک كردم.اونقدر عاشق جبهه و ايثارگري و خدمت به اسلام عزيز بود كه گاهي اوقان شش ماه يكبار به ديدار خانواده وپسرشيرين زبانش محمد ميرفت. عمليات نصر 7 آغاز شد. بچه هاي رزمنده نجيبانه از جان ميگذشتند و آن را دودستي پيش كش دوست ميكردند . منصور بالاي یكي از تپه هاي مشرف بر منطقه عملياتي، بر اثر تركش خمپاره زخمي شد. بچه ها اورا سريعاً به اورژانس منتقل كردند. اما بعد از لحظاتي همچون كبوتري عاشق در افق روشن عشق پركشيد و از جام الست به حقيقت نور پيوست.او در غروب آفتاب به قبله ايستاد و زيارت وارث را از عمق جان تلاوت ميكرد و شبهايي كه در جبهه اهواز بوديم، نيمه هاي شب به اتفاق نيروهايش در گلزار شهدا زيارت عاشورا با سوز واشك ميخواندند و به ياد امام حسين و يارانش اشك ميريختند و بر سينه ميزدند. آري منصور با كوله باري از رزم جاده هاي خاكي بي وفايي را طي كرد و راهي سرزمين نور شد تا جامي از شراب شهادت از دست ساقي عشق بنوشد.بعد از شهادتش شبي در خواب ديدم منصور با لباس سبز ومقدس پاسداري اش در آن جاي سبز و خرم در كنار سروي بود كه از همه اي سروها بلتندتر بود. آقا انگار مشغول نوشيدن شراب بود. تعجب كردم و گفتم : «آقاي عابدي شما و شراب ».لبخندي زد و نگاه به پياله در دستش كرد وگفت شرابي كه من ميخورم با شرابي كه شما فكر ميكنيد تفاوت دارد اين شراب بهشتي است .ناگهان از خواب بيدار شدم اشك در چشمهايم جمع شده بود و ذهنم به سوي خاطرات شيرين يك هم سفر مهربان و شجاع كشيده شد به راستي كه دلش به اندازه درياها وسعت داشت. به ياد صفاي قبل از شهادتش افتادم و راز ونيازهايش كه عاشقانه در فراق دوست ميسوخت و ميگريست، اشكهاي صادقانه اش را دخيل كوي يار ساخته بود https://eitaa.com/piyroo
زودتر از سنش بالغ شد،نماز خواندن و گرفتن را از ۷ سالگی شروع کرد،آنچنان زیبا میخواند که قنوت هایش در آسمان هفتم می پیچید و در میان این قنوت ها گاهی چهره اش به وسعت دریاها نمناک و دیده اش تار میشد. .رضا آنقدر در برابر صبوری میکرد که دیگر هم به ستوه آمده بود. .صوت دلنشینی داشت،هنگامی که را میخواند،میتوانستی حضور فرشتگان را در کنارش حس کنی. .با هر که از راه می رسید، را با شور و حال عجیبی میخواند، گویا دلتنگی امانش را میبرید و تنها راه آرامش روحش این زیارت بود. .هنگامی که فهمید عمه جان زینب«س»در معرض خطر است لحظه ای آرام و قرار نگرفت و داوطلب شد و اذن سربازی بانو را گرفت. . در ماموریت دوم بود که پا بر بال گذاشت و رفت. .او رفت و چند خط وصیت به یادگار گذاشت . . «ای همسرم! از اینکه رفیق نیمه راه بوده‌ام، . تو را به همان خدایی می‌سپارم که به طفل صغیر هم می‌دهد. به پسرم بگو: که چرا به این راه رفته‌ام؟ ، زندگی عزتمندانه ایران، ایرانی و مردم بوده است.» 🍃به مناسبت سالروز شهادت https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄