افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
💎#درگیری_شبانه
در پاوه بودیم؛ شبها دموكراتها از كوههاو مخفی گاههای خود بیرونمیآمدند و به شهر حمله می كردند. با خمپاره شصت، تیربار و سلاحهای سبك سعی میكردند تا ایجاد رعب و وحشت كنند.در یكی از این شبها، وقتی دشمن حمله كرد، #همت در شهر نبود. گویا برای انجام مأموریتی به نودشه رفته بود. آن شب دشمن توان بیشتری گذاشته بود و قصدی بالاتر از ایجاد رعب و وحشت داشت.تا نزدیكی صبح به صورت جنگ و گریز داخل شهر حضور داشتند و با نیروهای ما درگیر بودند. صبح، آتش جنگ خوابید و تا شب اتفاقی نیفتاد ولی با تاریك شدن هوا دوباره درگیری شروع شد و این بار سخت تر از شب قبل.تعدادشان زیادتر بود و تجهیزات بیشتری هم آورده بودند.جنگ سختی درگرفته بود و دشمن تا واحد موتوری سپاه پیش آمد. ساعت دوازده و نیم شب بود كه دیدم #همت از راه رسید. در حالیكه ناراحت و عصبانی بود، تا چشمش به ما افتاد، فریاد زد: «شما زنده هستید و آن وقت این ترسوها جرأت پیدا كردهاند تا موتوری سپاه پیشروی كنند؟!»آنقدر عصبانی بود كه نمیتوانستیم حرفی بزنیم. بدون این كه منتظر بماند، بلافاصله چند نفر از نیروها را برداشت و به طرف واحد موتوری سپاه حركت كرد.نیم ساعت بعد، نه صدای رگبار گلولهای به گوش میرسید و نه صدای انفجار خمپارهای👀. چنان پرتوان و قوی وارد نبرد شد و با چنان شجاعتی عمل كرد كه طی نیم ساعت، دشمن فهمید كه نمی تواند مقاومت كند و شهر را تخلیه كرد. و این در حالی بود كه دشمن دو شب پی در پی با موفقیت ایستاده بود و ما نتوانسته بودیم كاری بكنیم.وقتی #همت برگشت، هر كس او را میدید، باورش نمیشد كه او بعد از دو روز مأموریت، برگشته و در همان لحظه ورود با دموكراتها درگیر شده است.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄