همه به عشق بین من و آقامحسن غبطه میخوردند
یادم هست سر سفره عقد که نشسته بودیم، به من گفت: «الان فقط من و تو، توی این آینه مشخص هستیم، از تو میخواهم که کمک کنی من به سعادت و شهادت برسم.» من هم همانجا قول دادم که در این مسیر کمکش کنم.
محسن واقعا راحت از من و فرزندمان دل کند. چون عشق اصلیاش خدایی بود. همه میدانستند که چقدر من و محسن به همدیگر علاقه داشتیم، همه غبطه میخوردند به عشق بین من و شوهرم. اما او همیشه میگفت «زهرا درعشق من به خودت و پسرمان علی شک نکن ولی وقتی که پای حضرت زینب (س) بیاید وسط، زهرا جان من شماها را میگذارم و میروم.»
#راوی_همسر_شهید
#شهید_محسن_حججی🕊
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
در اولین روز ماه رجب عقد کردیم و صادق که روزه هم بود، در هنگام خواندن خبطه عقد چندین بار در گوش من زمزمه کرد که «آرزوی من را فراموش نکنید و دعا کنید» ....
خاطره شهید تجلایی را یاد آور می شدند که همسرشان برایش آرزوی #شــــهادت کرده بود.
اولین مکانی که بعد از عقد رفتیم، گلزار شهـــــدا بود. 🌹
وقتی که در گلزار شهدا با هم قدم می زدیم، فقط در ذهنم با خود کلنجار می رفتم که می شود انسان کسی را که دوست دارد برایش یک چنین دعایی بکند که با شهادت از کنارش برود؟
با خود گفتم اگر در بین این شهـــــدا، شهیدی را هم نام آقا صـــــادق ببینم این دعا را خواهم کرد. 😊
دقیقا همان لحظه ای که به این مسئله فکر می کردم مزار شهید صـــــادق جنگی را دیدم . در آن لحظه حال عجیبی پیدا کردم اما بعداز آن به این دعا مصمم شدم.
#راوی_همسر_شهید
#شهید _صادق_عدالت_اکبری🕊
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#شهیدمدافع حرم
🌹شهید_احمد_اسماعیلی
تاریخ #شهادت: ۳ اسفند ۹۴
#محل شهادت: حلب سوریه
#نحوه شهادت: از ناحیه پهلو مجروح شد و درست در شب شهادت حضرت زهرا(س) به شهادت رسید.💔
مزارشهید: گلزار امامزاده قاسم(ع)
🔹گوشه ای از خصوصیات اخلاقی شهید مدافع حرم #احمد_اسماعیلی🌷
«دعا میكردم خدا عمر مرا به ایشان بدهد.» علت این دعایش را مثمرثمر بودن حضور همسرش میداند. «خیلی ذهن فعالی داشت.
روزی را به یاد ندارم كه فقط به یك كار مشغول بوده باشد. اگر مأموریت نبود و خانه بود، به كارهای #بسیج و #مسجد رسیدگی و كارهای خانه را انجام میداد میكرد و خلاصه همزمان چندین مسئولیت را برعهده داشت.
من از خدا میخواستم عمر طولانی به او بدهد چراكه وجودش برای همه نفع داشت.» از فعالان بسیج پایگاه حضرت زهرا(س) در محله امامزاده قاسم(ع).
حاج احمد دغدغه دار بود، همیشه در حال جمع کردن خاطرات از خانواده شهدا بود، و همیشه به دیدار خانواده ی شهدا میرفت، او دست خالی به خانه شهدا نمیرفت. برایشان از این گلدانها میبرد. در فصل بهار گل بسیار زیبایی میدهد. و از این گلدانها هدیه میبرد.
؛ تا لحظه آخر داشت زیارت عاشورا میخوند.
#راوی_همسر_شهید
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
از دروغ گفتن بیزار بود...
یعنی چند سال زندگیمون حتی یک کلمه ازش دروغ نشنیدم...
نمازش رو اول وقت میخوند تا جایی ک میتونی جماعت میخوند...
خیلی مهربون و خوش رفتار بود...سعی میکرد همه را ب کارای خوب دعوت کنه.
#راوی_همسر_شهید
#شهید_رضا_نقشی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
الگو براری از شهداء 📣
خواستگاری شهید... 💞💕💞
ترم آخرکارشناسی مهندسی جوشکاری بودکه اومدبه خواستگاری من.....
چون دانشجوبودوترم آخراولش مخالف بودم....
یه چیزی ته دلم گفت بذاربیادبعدنداشتن کارروبهونه میکنی میگی نه....
وقتی اومدوباهم صحبت کردیم بابت کارش به من اطمینان داد....ولی چیزی که منوبه این وصلت راضی کردصداقتش بود.....
اینکه اصلاسعی نکردچیزی باشه که نیست....
واین بودکه به دلم نشست وجواب مثبت دادم.....
بعدازاتمام درسش دنبال کاررفت.....بامدرکی که داشت خیلی جاهامیتونست بره سرکارولی ترجیح دادجایی بره سرکارکه براکشورش مفیدباشه وباروحیه اش سازگارباشه.....
یکسال طول کشیدتابتونه واردقرارگاه خاتم الانبیابشه......
خیلی به کارش علاقه داشت وخیلی پرتلاش بود.....
اونقدری که تو2سال ونیمی که خدابهش فرصت خدمت دادتونست یه موشک طراحی کنه.....
موشکی که تواولین مرحله ی اجراش27تاداعشی روبه هلاکت رسوند.....
#شهید_مهندس_هادی_جعفری🌷
#راوی_همسر_شهید
#شهیدیکهروزتولدشبهشهادترسید
#شهادت۹۴/۱/۳
#ایام_شهادت🕊
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo