افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
#شهیداحمدرضا_شاه_نظر_عراقی
احمد به سال 1340 درخانواده ای اهل تقوا در شهر ری بدنیا آمد . او كودكی صبور و با هوش بود . در هفت سالگی وارد مدرسه شد . با رعایت نظم و انظباتی كه بدان پایبند بود ، مورد توجه معلمان قرار گرفت . پس از پایان دورة ابتدایی و راهنمایی ، وارد هنرستان صنعتی شد.
🥀فعالیتهای شهید پیش از پیروزی انقلاب اسلامی
احمد در كنار تحصیل ، در مجالس دینی نیز شركت می كند . عشق و علاقه ای كه به محافل قرآن و دعا به واجبات دینی بار می آورد : طوری كه در ((هنرستان صنعتی)) به عنوان چهره ای مذهبی شناخته می شود . احمد ، همراه چند تن از دوستانش ، در هنرستان ، به تأسیس انجمن اسلامی اقدام می كند و در جلسات مذهبی فعالانه شركت می جوید . او همزمان با تحصیل ، به دیگر دانش آموزان ، مسائل دینی و قرآن آموزش می دهد .
پس از شروع انقلاب اسلامی ، تحولی اساسی در شخصیت و اخلاق احمد پدیدمی آید . او فعال وارد مبارزه علیه رژیم ستمشاهی می شود و به اتفاق دوستان محفل و مسجدی خود اعلامیه ها و نوارهای حضرت امام خمینی (ره) مبادرت می ورزند. احمد در بیشتر تظاهرات ، به عنوان هدایت كننده عمل می كند . فعالیتها و مبارزات اجتماعی و سیاسی از او شخصیتی مبارز پدید می آورد . در روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ، شب و روز استراحت برای او مفهوم نمی یابد و خستگی ناپذیر خود را وقف انقلاب و رهبری می كند .
🥀فعالیتهای شهید پس از پیروزی انقلاب اسلامی
احمد پس از دریافت دیپلم از هنرستان صنعتی تهران ، با احساس مسئوولیتی كه داشت ، در ارگانهای مختلف به فعالیت می پردازد . به دنبال غائلة كردستان و تحركات گروهكهای ضد انقلاب ، داوطلبانه به كردستان اعزام می شود و در عملیّاتهای مختلف برای آزاد سازی شهرهای كردستان شركت می نماید .
🥀فعالیتهای شهید در دوران دفاع مقدس
با شروع جنگ تحمیلی ، از طریق پایگاه (( مالك اشتر )) به جبهه های نبرد حق علیه باطل عزیمت می كند . احمد از زمانی كه پایش به جبهه باز می شود ، تا روز شهادت با عشق و علاقه در مسئوولیتهای گوناگون به خدمت می پردازد . قلبش و روحش با جبهه و جهاد پیوند می خورد و از این رو ، جراحتها و زخمهایی كه در عملیّاتها و شناسایی ها برمی دارند ، سند ارادتی می شود برای او كه تمام هستی خود را در طبق اخلاص نهاده و به جبهه آورده است .
احمد ، در سال 1362 به هنگام شناسایی در خاك دشمن ، روی مین می رود و پای راستش قطع می شود . پدرش در این باره می گوید : هنگامی كه پای احمد قطع می شود ، دوستش كه همراه او بوده ، می گوید احمد حالا چه می كنی ؟ با خنده می گوید. هنوز سرم مانده ! گرچه پایش را از دست می دهد ، اما هرگز از پای نمی نشیند . گرچه دستش را می دهد : ولی دست از جبهه و جنگ نمی كشد .
از هم جدا شد جسمت به راه دین دستی كه شد جدا ، پایی كه شد قلم احمد طاقت جدایی از جبهه را نداشت و از این رو ، تنها زمانی كه مجروح می شود ، سرو كله اش در پشت جبهه ، آن هم در بیمارستان پیدا می شود . حتی پای مصنوعی نیز نمی تواند مانع رفتنش شود . در عملیّات ((والفجر 8 )) از ناحیة شكم و بازو و آرنج بشدت مجروح می گردد . هنوز این جراحتها بهبود نیافته دوباره به جبهه باز می گردد . در عملیّات (( كربلای 5 )) بشدت از ناحیة صورت و فك مجروح می شود : طوری كه خبر شهادتش را می آورند : اما پدر و مادرش پس از جستجو ، احمد را در بیمارستان پیدا می كنند . وی هر بار كه زخم برمی دارد ، شراره های عشق در قلبش فروزانتر می گردد . دست به دامن دكترها می شود تا معالجه اش را تمام كنند تا به جبهه برگردد .آخرین باری كه به جبهه می رود ، جای سالمی در بدنش یافت نمی شود . احمد با تنی پر درد و رنج ، اما روحی سرشار از عشق و ایمان ، بی صبرانه پای در جبهه می گذارد . ندای (( ارجعی )) در گوش جانش طنین انداز می شود و او را تا انتهای سفر عشق می كشاند .احمد برای عملیّات (( كربلای 8 )) در جبهه حاضر می شود . با تن و پیكر شكسته و در هم : اما قلبی مملو از عشق . روز موعود فرا می رسد .
🥀چگونگی شهادت
روز 24 فروردین 1366 : روز ولادت امام زمان (عج) . ناگهان خمپاره ای در كنار سنگر می تركد.لحظه ای صدای انفجار قطع نمی شود . فریاد یكی از فرماندهان بلند می شود . احمد برای كمك به فرمانده ،از سنگر بیرون می رود . گلوله ای دیگر منفجر می شود و احمد در خون غرقه می شود و منتهی آرزوی او تحقق می یابد . عشق كار خود را می كند و احمد (( شهادت )) را در آغوش می كشد .
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo