💢#شهیدمحمدحسین_مرادیان
نام پدر:شکرالله
محل شهادت:جزیره بوارین
سال تولد:1344
نام عملیات:کربلای 4
محل تولد:رشت
مسئولیت در جبهه:تخریب چی
تاهل:مجرد
سمت:دانشجو
دانشکده:ادبیات
مزار:مشهد - بهشت رضا
رشته:دبیری زبان انگلیسی
💢شهيد محمد حسين مراديان املشى در سال 1344 در رشت به دنيا آمد. استعداد و هوش سرشار او باعث شد تا در پنج سالگى به همراه برادرش به مدرسه برود و با جديت به تحصيل بپردازد. او هنرمندى كوچك بود كه در دوران انقلاب با درآمد ناچيزى كه از راه كارگرى به دست مىآورد چهره امام (ره) را به تصوير مىكشيد و در سراسر شهر پخش مىنمود. علاقه او به شخصيت امام (ره) احترام خاصى در او نسبت به اين مرد بزرگ ايجاد كرده بود، به شكلى كه هيچ گاه تحمل شنيدن كوچكترين توهينى به ايشان را نداشت. زمانى كه در مدرسه بود يكى از دوستانش به امام خمينى (ره) توهين كرده بود. شهيد محمد حسين هرچه او را نصيحت كرد گوشش بدهکار نبود تا سرانجام شهيد به مدير مدرسه اطلاع مىدهد و مدير مدرسه در جواب محمد حسين مىگويد: كه او ديوانه است به او كار نداشته باش. ولى شهيد مىگويد: «او ديوانه است ولى با حرف هايش چهار نفر عاقل را هم منحرف مىكند». بالاخره با تلاش شهيد، آن فرد از مدرسه اخراج مىشود.
شهيد محمد حسين مراديان همزمان با پايان يافتن دوران تحصيل، داوطلب حضور در جبهه شده و در سال 64 علاوه بر حضور فعال در مناطق عملياتى جنگ، در رشته دبيرى زبان انگليسى دانشگاه فردوسى پذيرفته شد.
او كه از طريق جهاد دانشگاهى چندين بار به جبهه اعزام گرديده بود، در عمليات ميمك مجروح شد و بدون اطلاع خانواده مدتى را در بيمارستان اصفهان سپرى نمود و پس از بهبودى مجدداً عازم جبهه گرديد. در بيان ميزان علاقه او به جبهه، همين بس كه مادر ايشان مىگويد: «هر زمان به او مىگفتم مادر، دَرسَت واجب است. مىگفت: مادر جان! دانشگاه جبهه است».
مادر شهيد نقل مىكند: «در يكى از روزهاى تابستان ناگهان صداى كوبيدن در بلند شد. وقتى به طرف در رفتم تا آن را باز كنم، فهميدم دو نفر موتور سوار هستند كه اسلحه دارند و مدتى پشت در مانده اند. چون در را باز نكردم تير هوايى شليك كرده و از آنجا دور شدند. فهميدم براى ترور محمدحسين آمده بودند».
سرانجام شهيد محمد حسين مراديان املشى كه نمونه بارزى از شخصيتى متين، صبور و لطيف طبع بود در سال 65 در عمليات كربلاى 4 در شلمچه به شهادت رسيد و پيكر مطهرش پس از 12 سال؛ شناسايى و در سال 77 تشييع گرديد.
💢فرازي از وصيت نامه شهيد
عجب از اين دارم كه سخنان گهربار پيامبران و ائمه اطهار توصيه هاى هميشه زنده اماممان، وصيتهاى شهدايمان كه هر كدام راهبر راهمان هستند به پشت گوش و خود را به كرى زده و بى اهميت جلوه داده و دلخوش داريم به اينكه فلانى چى گفت تا عمل كنيم. آرى شهدايمان رفتند تا با رفتنشان نورى بر انوار در تاريكيهاى ظلمت و جهالت بيفزايد و ثابت كردند كه بايد ببينيد و چشم بصيرت را باز كنيم تا عاشق شويم و بسوزيم تا به معشوق بپيونديم.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄