eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4هزار دنبال‌کننده
36.9هزار عکس
17.5هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🕊 🔴 شهیدی که در خواب از خبر داد! 🔹روحانی کاروان با کلی پرس و جو من رو پیدا کرد و از من پرسید، شما حاج منصوری؟ 🔸گفتم بله. 🔹بعد پرسید: شما پدر شهیدی و اسم پسرت عباسه؟ 🔸گفتم بله، یکی از دو شهیدم عباسه. 🔹روحانی کاروان گفت: حاج منصور من که شما رو نمیشناختم و نمی‌دونستم پدر شهید هستی، شهید شما به خوابم اومد و گفت اسم من عباس فخارنیاست، برید پدر من رو تو کاروان خودتون پیدا کنید و بهش بگید چون قلبش مشکل داره امشب به مشعر و فردا به منا نرود، و از من خواست تا مراقب شما باشم. 🔸به روحانی کاروان گفتم، اینطوری که نمیشه. 🔹در جواب به من گفت: این چیزى بود که باید میامدم به شما می‌گفتم، شما هم مى‌توانید نایب بگیرید و خودتون از همین جا برگردید مکه به هتل‌تون. 🔻حاج منصور گفت: همین کار را انجام دادم و برای خودم و همسرم نایب گرفتم و برگشتیم هتل، و بعد از این که حادثه منا رخ داد، حکمت این اتفاق رو فهمیدم و به این که میگویند، بیشتر اعتقاد پیدا کردم. راوی 👈 پدر شهید 🍃🌹 ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ 💔}•° 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
#روایت_عشق: روحانی کاروان با کلی پرس و جو من رو پیدا کرد و از من پرسید: شما حاج منصوری؟! گفتم: بله بعد پرسید: شما پدر شهیدی و اسم پسرت عباسه؟ گفتم: بله، یکی از دو شهیدم عباسه.... روحانی کاروان گفت: حاج منصور من که شما رو نمیشناختم و نمی دونستم پدر شهید هستی، شهید شما به خوابم اومد و گفت اسم من عباس فخارنیاست، برید پدر من رو تو کاروان خودتون پیدا کنید و بهش بگید چون قلبش مشکل داره امشب به مشعر و فردا به منا نرود و از من خواست تا مراقب شما باشم.... به روحانی کاروان گفتم: اینطوری که نمیشه... در جواب به من گفت: این چیزى بود که باید میامدم به شما می گفتم، شما هم مى توانید نائب بگیرید و خودتون از همین جا برگردید مکه به هتل تون... حاج منصور گفت همین کار را انجام دادم و برای خودم و همسرم نایب گرفتم و برگشتیم هتل و بعد از این که حادثه منا رخ داد حکمت این اتفاق رو فهمیدم و به این که میگویند، شهدا زنده اند بیشتر اعتقاد پیدا کردم... 📚به روایت پدر بزرگوار شهید #شهید_عباس_فخارنیا #سالروزشهادت #یادش_باصلوات #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
۱۹ تیرماه گرامی باد . ⚘ ولادت: ۱۳۴۵/۰۱/۰۵ شهادت: ۱۹/۴/۱۳۶۵ پدر و مادر ایشون (که پدر و مادر شهیدان عباس و على فخارنیا هستند) از اوتاد محله ی افسریه ی تهران‌ اند.این دو بزرگوار امسال در حج تشریف دارند. دیروز روحانى کاروان شان با پرس و جو، حاج منصور فخارنیا رو در صحراى عرفات بین حجاج پیدا مى کنه و مى پرسه پسر شما شهید شده؟ حاج منصور آقا جواب میده: بله! روحانى کاروان میگه: اسم شهیدتون عباسه؟ حاج منصور باز میگه: یکى از دو شهیدمون عباسه. روحانى میگه: من که از پدر شهید بودن شما خبر نداشتم؛ اسم شهیدتون رو هم نمى دونستم. شهید شما به خوابم آمد و گفت اسم من عباس فخارنیاست. بروید پدر من رو توی کاروان پیدا کنید و بهش بگویید چون قلب اش مشکل داره، امشب به مشعر و فردا به منىٰ نرود! پدر شهدا میگه: نمیشه که. روحانى کاروان هم در جواب میگه: حاج آقا! من نه شما رو مى شناختم و نه پسر شهیدتون رو. این چیزى بود که باید میومدم به شما بگم. شما هم مى تونید نایب بگیرید و خودتون از همین جا برگردید مکه به هتل تون. حاج منصور فخارنیا هم طبق توصیه ى روحانى کاروان، براى خودش و همسرش نایب گرفته و از واقعه ى امروز در منىٰ جون سالم به در مى بره. https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄