eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
33.8هزار عکس
15.6هزار ویدیو
131 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
هر وقت می خواست برای جوانان یادگاری بنویسد, می نوشت: من کان لله,کان الله له هر که با خدا باشد خدا با اوست رسم عاشق نیست؛ یک دل و دو دلبر داشتن... #شهید_محمدابراهیم_همت
الگوی زندگے مؤمن از هوا و هوس رستن است و من این الگو را دوست دارم. 💐 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 https://eitaa.com/piyroo
🌹 از طـرف من بہ جوانـان بگویید: چشم شهیـدان و تبلور خونشان بہ شما دوختہ است! بپا خیزید و اسلام خود را دریابیدد... 💐 🕊🌿🌹🌿🕊🌿🌹🌿🕊 https://eitaa.com/piyroo
✨﷽✨ 🔴 🍀ابراهیم می‌گفت: من توی مکه، زیر ناودون طلا، از خدا خواستم که نه زخمی بشم و نه اسیر، فقط را از خدا خواستم. 🍃مادرش بی‌تابی می‌کرد و می‌گفت: ننه، آخه این چه حرف‌هاییه که میزنی؟ چرا مارو اذیت می‌کنی؟ 🍀می‌گفت: نه مادر، مرگ حقه و بالاخره یه روزی همه‌مون باید از این دنیا بریم. این حرفش در ذهن من باقی مانده بود. 🍃یک روز ولی‌الله آمد و گفت: ظهر اخبار رو گوش کردی؟ گفتم: نه، مگه چی شده؟ گفت: از ابراهیم خبری، چیزی داری؟ گفتم: نه، چطور مگه؟ گفت: میگن ابراهیم زخمی شده، تا گفت زخمی شده، فهمیدم شده است. 🍀حرف آن روزش همیشه در ذهن بود و می‌دانستم که خدا به خاطر اخلاصی که دارد، دعایش را برآورده می‌کند. آمدم خانه و خبر دادم. مادرش در حالی که گریه می‌کرد، گفت: یادت میاد که این بچه رو توی ۳ماهگی کی به ما داد؟ 🍃گفتم: بله. گفت: یه خانم بلند بالا (س). این بچه، هدیه‌ی امام حسین بود؛ همون کسی که اون روز این بچه رو به ما داد، امروز هم در 29 سالگی اونو ازمون گرفت. 🍀بعدش هم گفتیم: ✨انا لله و انا الیه راجعون✨. خداوند اولاد خلفی به ما عطا فرمود که همواره مایه‌ی افتخار و سربلندی ماست و ما همیشه به خاطر این نعمت شرمنده و شکرگزار او هستیم.. 📚 کتاب: برای خدا اخلاص بود مجموعه‌ای از خاطرات ⇩⇩ 🌷 https://eitaa.com/piyroo
🔸هواپیمای عراقی ما را گرفته بود. می‌خواستم ماشين را نگه دارم كه برويم يك گوشه پناه بگيريم. بدون اين ‌كه چهره‌اش تغييری كند گفت : راهتو برو. 🔹حاجی،‌ مگه نمی ‌بينی؛ ما رو هدف گرفته. زير لب خواند لا حول ولا قوه الا بالله و دوباره گفت : ..... 📚 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
گونی های نان خشک را چیده بودیم کنار انبار، وقتی فهمید خیلی عصبانی شد😐. پرید به ما که: «دیگه چی؟ نون خشک معنی نداره»😶 از همان موقع دستور داد تا این گونی ها خالی نشده، کسی حق ندارد☝️ نان بپزد و بدهد به بچه ها. تا مدتها موقع ناهار و شام، گونی ها را خالی می کردیم وسط سفره🍃، نان های سالم تر را جدا می کردیم و می خوردیم.🙂😑 ❤️ عجل لولیک الفرج شادی قلوب نازنین ائمه و تعجیل در فرج صلوات✨ التماس دعا✨ 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
#رفـیق جانم❤️... باور کنند یا نه من، #تو_را از عمق جان💗 باور دارم!!! دوباره در ابتدای راه👌 از این نقطه ی #آغاز... نگـــ👀ـاهم را به مرامت دوخته ام!   تویی که از بهشت🌸 خدا هوای #زمین را داری #شهید_محمدابراهیم_همت #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
°•|🍃🌸 ◽️شهیـــــد شوشتـــــری با دیـــدن این عڪس گفت: عجـــــب عڪســی است ... پرواز ڪردند ولی مــــا هنــــوز هم ایستاده‌ایـــم ◽️ڪاشکـــــی من هم توی این عڪس آن روز می‌نشستـــــم؛ بلڪه تا امـــــروز شهیـــــد شده بودم 🔻ســـــردار شهید نورعلی شوشتــــری، نفر اول ایستاده از سمت چپ 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
گم شده ایم.....!! نمیدانیم آخراین زندگی به کجاخواهدرسید!!! دنیاپرشده ازآدمهایی که راهشان راگم میکنند....... نه میتوانندخبردهند؛ نه آدرس بگیرند!!!!! خدایا🖤زمین گیرمان نخواه! #آسمان گیرمان کن..... به یادشهیدوالامقام💕 #شهید_محمدابراهیم_همت https://eitaa.com/piyroo
🔸هر کس که بیشتر #برای_خدا کار کرد، بیشتر باید فحش بشنود 🔹ما باید برای #استقامت ساخته می شویم؛ برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ🚫 چون ما اگر #تحمّل نکنیم، باید میدان را خالی کنیم. #شهید_محمدابراهیم_همت https://eitaa.com/piyroo
💠شهید آوینی: 💌من هرگز اجازه نمیدهم که صدای در درونم گم شود.... این سردار خیبر،قلعه ے قلب مرا نیز فتح کرده است 💔 https://eitaa.com/piyroo
یه خاطره بامزه از شهید به روایت "حاج احمد متوسلیان": 🌴حاج همت روی دست ما زده بود! من خیال می کردم خودم آدمِ هستم! اما حاج همت رویِ دست ما زده بود😅 او یک سری از تصاویر کوچکِ برچسب دار از را تویِ جیبش، گذاشته بود 🌴و هر چند لحظه ای یک بار، کاغذ پشت یکی از آنها را جدا می کرد و در حالی که را، در کفِ دستش مخفی کرده بود، به طرفِ مأموران پلیسِ سعودی👹 می رفت و با آنها صحبت می کرد و را در روی کلاه کاسکت سفید رنگِ مأموران پلیس سعودی می چسباند😄 🌴پلیس ها هم که از علتِ شدیدِ مردم بی خبر بودند، دائم به آنها چشم غرّه می رفتند😂 در آن روز حدود ۵۶نفر از مأمورانِ قلدر ، ندانسته به توفیق تبلیغ تصویرِ حضرت امام♥️مفتخر شدند https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
خيلي عصباني بود ... سرباز بود و مسئول آش‌پزخانه كرده بودندش.😐 ماه رمضان آمده بود و او گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحري به‌ش مي‌رساند.🙂 ولي يك هفته نشده، خبر سحري دادن‌ها به گوش سرلشكر ناجي رسيده بود. او هم سرضرب خودش را رسانده بود و دستور داده بود همه‌ي سربازها به خط شوند😕 و بعد، يكي يك ليوان آب به خوردشان داده بود😤 كه «سربازها را چه به روزه گرفتن و حالا بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه با چند نفر ديگر، كف آشپزخانه را تميز شستند و با روغن موزاييك‌ها را برق انداختند و منتظر شدند ،🙊 براي اولين بار خدا خدا مي‌كردند سرلشكر ناجي سر برسد ناجي در درگاهِ آش‌پزخانه ايستاد. نگاه مشكوكي به اطراف كرد و وارد شد. ولي اولين قدم را كه گذاشته بود، تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده بود كه كارش به بيمارستان كشيد ...!😂👌 پاي سرلشكر شكسته بود و مي‌بايست چند صباحي توي بيمارستان بماند😏 ؛ تا آخر ماه رمضان، بچه‌ها با خيال راحت روزه گرفتند....🙂😂 💛 ❤️ https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
زندگی در وانت به او گفتم: کار درستی نیست دائم زن و بچه ات را از این طرف به آن طرف می کشى، بیا یک خانه برایت بخرم. گفت: نه، حرف این چیزها را نزن, دنیا هیچ ارزشی . شما هم غصه مرا نخور، خانه ی من ماشینم است، باور نمی کنی بیا ببین. همراهش رفتم در عقب را باز کرد؛ سه تا کاسه، سه تا بشقاب، یک سفره پلاستیکی، دو تا قوطی شیر خشک بچه و یک سری خورده ریز دیگر. گفت: این هم !! دنیــا را گذاشته ام برای دنیا دارها، خانه هم باشد برای دارها.... راوی: مادر سردار شهید https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبک زندگی شهدایی ❤ وقتي به خانه مي آمد ، من ديگر حق نداشتم كار كنم . بچه را عوض مي كرد ، شير برايش درست مي كرد . سفره را مي انداخت و جمع مي كرد ، پابه پاي من مي نشست ، لباس ها را مي شست ، پهن مي كرد ، خشك مي كرد و جمع مي كرد . آن قدر محبت به پاي زندگي مي ريخت كه هميشه به او مي گفتم : درسته كه كم مي آيي خانه ؛ ولي من تا محبت هاي تو را جمع كنم ، براي يك ماه ديگر وقت دارم . نگاهم مي كرد و مي گفت : تو بيش تر از اين ها به گردن من حق داري . يك بار هم گفت : من زودتر از جنگ تمام مي شوم وگرنه ، بعد از جنگ به تو نشان مي دادم تمام اين روزها را چه طور جبران مي كردم. ✨به روایت همسر شهید حاج ابراهیم همت✨ https://eitaa.com/piyroo
در دوازدهم فروردين سال 1334 در شهرضا به دنیا آمد . در همان شهر ، كودكي و نوجوانيش را با تحصيل گذراند و در سال 1352 ديپلم گرفت و در همان سال هم وارد دانشسراي عالي اصفهان شد . با مدرك فوق ديپلم به خدمت سربازي رفت ؛ اما او را سرپرست آشپزخانه كردند . فرصت خوبي براي او فراهم آمده بود تا با افكارانقلابي و ديني آشنا شود و با برخي از انقلابيون ارتباط برقرار كند. سربازيش كه تمام شد ، به شهرضا بازگشت و معلم روستا شد . گوشه و كنار ، حرفهاي نيش دار او به گوش حكومت رسيد و خبر اخطار ساواك در پرونده تازه گشوده اش ، ثبت گرديد . 🖌 پايش كه به شهر قم باز شد و با علما نشست و برخاست كرد ، ديگر فقط يك معلم نبود ؛ بلكه در مساجد و محافل خصوصي هم سخنراني مي كرد و همين ، ساواك را به تعقيب او كشاند . محمد ابراهيم ، از شهرضا فرار كرد ؛ فيروزآباد فارس ، ياسوج ، دوگنبدان و اهواز گريزگاه هاي او بود . 🔹از مناطق محروم تا پاوه موج انقلاب كه بالا گرفت ، تاب غربت نياورد و به شهرضا بازگشت و سازمان دهي تظاهرات مردمي را بر عهده گرفت . در پايان يكي از راهپيمايي ها ، قطعنامة آن را قرائت كرد و شايع شد كه حكم اعدامش را صادر كرده اند و همين مسأله ، او را تا روز پيروزي انقلاب در مخفي گاه ها نگه داشت . او پس از پيروزي انقلاب ، كميتة انقلاب اسلامي شهرضا را تشكيل داد . در سال 1358 با كمك دوستانش سپاه شهرضا را پايه گذاري كرد . در اواخر همين سال به عنوان معلم ، در مناطق محروم كشورحضور يافت . به مسئوليت تبليغات سپاه در پاوه منصوب شد و به كمك بسيجي هاي كُرد، نشریه ای به نام راه انداخت
اول : به تاريخ 19/10/59 شمسي ساعت 10:10 شب چند سطري وصيت نامه مي نويسم : هر شب ستاره اي را به زمين مي کشند و باز اين آسمان غم‌زده غرق ستاره است ، مادر جان مي داني تو را بسياردوست دارم و مي داني که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهيدان داشت.مادر، جهل حاکم بر يک جامعه انسانها را به تباهي مي کشد و حکومت هاي طاغوت مکمل هاي اين جهل اند و شايد قرنها طول بکشد که انساني از سلاله پاکان زائيده شود و بتواند رهبري يک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گيرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است. مادرجان، به خاطر داري که من براي يک اطلاعيه امام حاضر بودم بميرم ؟ کلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سينه و وجود گنديده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم از امام بخواهيد برايم دعا کنند تا شايد خدا من روسياه را در درگاه با عظمتش به عنوان يک شهيد بپذيرد ؛ مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهاي سازش کار و بي تفاوت و متاسفانه جواناني که شناخت کافي از اسلام ندارند و نمي دانند براي چه زندگي مي کنند و چه هدفي دارند و اصلا چه مي گويند بسيارند. اي کاش به خود مي آمدند. از طرف من به جوانان بگوئيد چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخيزيد و اسلام را و خود را دريابيد نظير انقلاب اسلامي ما در هيچ کجا پيدا نمي شود نه شرقي - نه غربي؛ اسلامي که : اسلامي ... اي کاش ملتهاي تحت فشار مثلث زور و زر و تزوير به خود مي آمدند و آنها نيز پوزه استکبار را بر خاک مي ماليدند. مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندين سال طول مي کشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسانها بيرون ببرد ولي روشنفکران ما به اين انقلاب بسيار لطمه زدند زيرا نه آن را مي شناختند و نه باريش زحمت و رنجي متحمل شده اند از هر طرف به اين نو نهال آزاده ضربه زدند ولي خداوند، مقتدر است اگر هدايت نشدند مسلما مجازات خواهند شد . پدر و مادر ؛ من زندگي را دوست دارم ولي نه آنقدر که آلوده اش شوم و خويشتن را گم و فراموش کنم علي وار زيستن و علي وار شهيد شدن, حسين وار زيستن و حسين وار شهيد شدن را دوست مي دارم شهادت در قاموس اسلام كاري‌ترين ضربات را بر پيكر ظلم، جور،شرك و الحاد مي‌زند و خواهد زد. ببين ما به چه روزي افتاده ايم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشيده است ولي چاره اي نيست اينها سد راه انقلاب اسلاميند ؛ پس سد راه اسلام بايد برداشته شودند تا راه تکامل طي شود مادر جان به خدا قسم اگر گريه کني و به خاطر من گريه کني اصلا از تو راضي نخواهم بود. زينب وار زندگي کن و مرا نيز به خدا بسپار ( اللهم ارزقني توفيق الشهادة في سبيلک) . و السلام؛ محمد ابراهيم همت https://eitaa.com/piyroo
دوم : به نام خدا نامي كه هرگز از وجودم دور نيست و پيوسته با يادش آرزوي وصالش را در سر داشتم. سلام بر حسين(ع) سالار شهيدان اسوه و اسطوره بشريت. مادر گرامي و همسر مهربانم پدر و برادران عزيزم! درود خدا بر شما باد كه هرگز مانع حركتم در راه خدا نشديد.چقدر شماها صبوريد.خودتان مي دانيد كه من چقدر به شهيدان عشق مي ورزيدم غنچه هايي كه(كبوتراني كه)هميشه در حال پرواز به سوي ملكوت اعلايند.الگو و اسوه هايي كه معتقد به دادن جان براي گرفتن بقا (بقا و حيات ابدي)و نزديكي با خداي چرا كه «ان الله اشتري من المومنين». من نيز در پوست خود نمي گنجم.گمشده اي دارم و خويشتن را در قفس محبوس مي بينم و مي خواهم از قفس به در آيم.سيمهاي خاردار مانعند.من از دنياي ظاهر فريب ماديات و همه آنچه كه از خدا بازم مي دارد متنفرم(هواي نفس شيطان درون و خالص نشدن) در طول جنگ برادراني كه در عمليات شهيد مي شدند از قبل سيمايشان روحاني و نوراني مي شد و هر بي طرفي احساس مي كرد كه نوبت شهادت آن برادر فرا رسيده است. عزيزانم!اين بار دوم است كه وصيت نامه مي نويسم ولي لياقت ندارم و معلوم است كه هنوز در بند اسارتم هنوز خالص نشده ام و آلوده ام. از شروع انقلاب در اين راه افتادم و پس از پيروزي انقلاب نيز سپاه را پناهگاه خوبي براي مبارزه يافتم ابتدا در گيري با ضد انقلاب و خوانين در منطقه شهرضا (قمشه)و سميرم سپس شركت در خوزستان و جريان كروهك ها در خرمشهر پس از آن سفر به سيستان و بلوچستان (چابهار و كنارك)و بعدا حركت به طرف كردستان دقيقا دو سال در كردستان هستم .مثل اين است كه ديگر جنگ با من عجين شده است. خداوند تا كنون لطف زيادي به اين سراپا گنه كرده و توفيق مبارزه در راهش را نصيبم كرده است.اكنون من مي روم با دنيايي انتظار انتظار وصال و رسيدن به معشوق.اي عزيزان من توجه كنيد: 1-اگر خداوند فرزندي نصيبم كرد با اينكه نتوانستم در طول دوراني كه همسر انتخاب كردم حتي يك هفته خانه باشم دلم مي خواهد او را علي وار تربيت كنيد. همسرم انسان فوق العاده ايست او صبور است و به زينب عشق مي ورزد او از تربيت كردن صحيح فرزندم لذت خواهد برد چون راهش را پيدا كرده است .اگر پسر به دنيا آورد اسم او را مهدي و اگر دختر به دنيا آورد اسم او را مريم بگذاريد.چون همسرم از اين اسم خوشش مي آيد. 2-امام مظهر صفا پاكي و خلوص و دريايي از معرفت است .فرامين او را مو به مو اجرا كنيد تا خداوند از شما راضي باشد زيرا او ولي فقيه است و در نزد خدا ارزش والايي دارد. 3-هر چه پول دارم اول بدهي مكه مرا به پيگيري سپاه تهران (ستاد مركزي)بدهيد و بقيه را همسرم هر طور خواست خرج كند. 4-ملت ما ملت معجزه گر قرن است و من سفارشم به ملت تداوم بخشيدن به راه شهيدان و استعانت به درگاه خداوند است تا اين انقلاب را به انقلاب حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) وصل نمايد و در اين تلاش پيگير مسلما نصر خدا شامل حال مومنين است. 5-از مادر و همه فاميل و همسرم اگر به خاطر من بي تابي كنند راضي نيستم.مرا به خدا بسپاريد و صبور و شجاع باشيد. حقير حاج همت https://eitaa.com/piyroo
قسمتی از سخنرانی در عملیات رمضان: «همین بسیجی های کم سن و سال را شما ببین؛ از پشت میز مدرسه آمده جبهه، بعد شب حمله با آن کلاشینکف قراضه اش غوغا می کند صبح که می روی توی این بیابان شرق بصره همین طور جنازۀ کماندوهای گردن کلفت بعثی است که روی زمین ریخته... این ها را کی زده؟ همین بسیجی کوچولو» عکس: پاییز ۱۳۶۲، قلاجه، عملیات والفجر چهار 🌷 https://eitaa.com/piyroo
﷽ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ به‌ راستى كه مؤمنان رستگار شدند همانان كه در نمازشان فروتنند ... https://eitaa.com/piyroo