🔸حکایت مین منور
شب عملیات وقتی پای یکی از بچه ها به سیم منور گیر کرد ،
همه جا مثل روز☀️ ، روشن شد .
اول کلاه آهنی اش را روی مین انداخت ، مثل کاغذ سوخت …
عملیات داشت لو می رفت …
چیزی پیدا نکرد دستش را گذاشت روی مین ،
بوی گوشت سوخته تمام منطقه را گرفت ...😭
اما هنوز همه جا روشن بود ، سر آخر خودش را انداخت روی مین ...
چند سال پیش ، #راهیاننور ، تو منطقه میشداغ ، هنگام رزم شبانه
وقتی مین منوّری روشن شد ، #مادرشهیدی غش کرد .
وقتی به هوش آمد ، هی زیر لب می گفت :
مادر جان … حالا فهمیدم چطور #شهید شدی …😭
#مادرانشهدا
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo