eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
33.8هزار عکس
15.6هزار ویدیو
131 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
ـــــــــــــ✼💐✼ـــــــــــــ ــ بِسم رَب الشُهدا وَ الصِدیقین ـــ "معـــطــر بود از عطــر گـل يــــاس وجودش تار و پودي بود از احساس" "خودي بــا خـود نديد و جمــله او شد   به خــون خويش تـا غلـــطيد عبـــاس" ۱۳۳۸/۹/۱۰ ۱۳۶۲/۱۱/۲۵ ─┅═ঊঈঊঈ═┅─ 🔶 در دهم آذرماه ۱۳۳۸ در جوار مسجد جامع شهر دليجان در خانه اي محقر و خانواده اي زحمتکش نوزادي به دنيا مي آيد که پدر و مادر با توجه به روحيه ي و شرکت در ها و هاي ، مي نامند تا بعدها   و را از بياموزد و به دوش در نهضت ياران را به جبهه هاي ايران بخواند. 🔶سايه ي مهر مادر در کودکي از سر رخت برمي بندد. 🔶پدر که خود نيز دائم از بيماري رنج مي برد عهده دار تربيت او مي شود. 🔶 تنها خواهرش با سن کم برايش مادري مي کند تا خلاء وجود مادر را کمتر احساس کند. در سال ۱۳۴۵ وارد دبستان مي شود در اوقات فراغت و تعطيلات تابستان همراه و پا به پاي خواهرش با کار پدر را در ادامه ي زندگي ياري مي دهند. 🔶 با پايان سال سوم راهنمايي وارد شده و پس از آن عازم مي گردد. 🔶در سال ۱۳۵۷ وقتي بزرگوار فرمان فرار از پادگان هاي نظامي را صادر مي کند به همراه عده اي از هم دوره هايش پادگان را ترک مي کند و به صف مبارزه  ي بي امان مردم عليه رژيم پهلوي مي-پيوندد. 🔶روحيه ي ، ، ، خدمت به محرومين و علاقه به اهداف انقلاب اسلامي، را در صف در قرار مي دهد. 🔶در کلاس درس به دانش-آموزان درس و پيروي از مي آموخت. 🔶 با نهادهاي چون ، ، ،   امور تربيتي و مرکز فرهنگي شهيد مطهري نيز همکاري و فعاليتي داشت. 🔶بعدها مستقيماً به عنوان يکي از اعضاي شوراي مرکزي نهضت سوادآموزي انجام وظيفه مي نمود. 🔶 يکي از علاقه مندان به شرکت در کلاس هاي و بود که تا قبل از و جلسه به عهده او بود. 🔶در مراسم چون دعاهاي و ، ، و حضوري مداوم داشت. 🔶با همه ي خدماتي که يک تنه و خستگي ناپذير انجام مي دهد. 🔶 مسؤوليتي بزرگتر فرا روي خود احساس مي کند. 🔶 او شاهد حرکت است که گوي نداي هستند. 🔶صحنه هاي را در ذهن خود مجسم مي کند و به هاي دلير مردان جبهه هاي نبرد غبطه مي خورد و نمي تواند در برابر اين همه احساسات بي تفاوت باشد. 🔶از سويي ديگر اين فکر نيز او را به خود مشغول مي کند که مگر هفت ماه بيشتر است که ازدواج کرده اي دير نمي شود فرصت زياد است. 🔶در ترازوي عقل هرچه سبک و سنگين مي کند به اين نتيجه مي رسد که شايد موقعيتي بهتر از اين برايش پيش نيايد تازه با شناختي که از همسر جوانش دارد مي-داند که او هم آن قدر را درک مي کند که بتواند ياريگر همسر خوبش در اين راه باشد. 🔶 که سنگر بزرگ جبهه هاي نور عليه ظلمت را پيش روي خود مي بيند. سنگر نهضت سوادآموزي و ساير خدمات را رها مي کند و صبح روز ۱۳۶۲/۱۱/۲۵ با يار و پرچم به دوش کوچه هاي شهر را زيرپا مي گذارند و راهيان و را با شعار هر که دارد هوس کرببلا بسم الله به ياري مي خوانند. 🔶چاووش در شهر ندا سر مي دهد: دل تنگم سفر کرببلا مي خواهد. به همراه اين شعار انگار دل کنده مي شود. 🔶 به سوي حرکت مي کنند. عباس ضمن خداحافظي با دوستان و آشنايان، به همسرش براي تربيت کودکي که چشم انتظارش بودند، سفارش هاي لازم را مي کند. 🔶فاتحان پيروز خيبر با ديگر ياران همرزم عازم جبهه هاي حق عليه باطل مي گردند. 🔶 مراحل سير و و بريدن از همه ي وابستگي هاي آغاز مي شود. 🔶 عاشقان با ، آواي خوش دعاي و زمزمه ي خوش ارواح طيبه را به ملأ اعلا مي برد و نفس مطمئنه نداي ارجعي الي ربک راضيةً مرضيه را فرياد مي زند و اين همان سيري است که اين عاشقان از بدو ورود به جبهه هاي نور طي مي کنند. ─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─
؛ 💢تشکیلات: یعنی یعنی یعنی یعنی . این معنای تشکیلات است. این چیزی است که نه فقط بد نیست،بلکه یک چیز خوب و بلکه ضروری است.
💢تشڪیلات: یعنی #نظم یعنی #تقسیم_وظایف یعنی #ارتباط_و_اتصال یعنی #زنجیره_ای_کار_کردن. این معنای تشکیلات است. این چیزی است که نه فقط بد نیست،بلکه یک چیز خوب و بلکه ضروری است. #مقام_معظم_رهبری #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97 https://eitaa.com/piyroo
🍀 « » را مـغـلـوب ڪـنـیـد و بـــرای« » ڪـار ڪـنـیـد . در ڪارها « » را رعـایـت ڪـنـیـد و بہ « » اهـمـیـت لازم بـدهیـد تا از شــرشـیــطان در امـان بـاشـیـد . بہ نـزدیڪـ شـویـد با انـجـام « » مـخـصـوصـا « » . « » را پـیـشہ ی خـود ڪـنـیـد و بـدانـیـد « اُمَـــمِ پــیـــش » از شـمـا هـم « » بـسـیــار دیـده انــد . 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
در نزدیکی میدان دفاع مقدس شهر بجنورد، مرکز استان خراسان شمالی، که وسط آن مجسمه رزمنده ای قرار دارد، تپه ای نورانی است که صدها شهید گلگون کفن انقلاب اسلامی، کنار امامزاده عباس بن موسی بن جعفر(ع)، در آن آرام گرفته اند. شهدای ترک و کرد و فارس و شیعه و سنی و پیر و جوان به مثال نمادی از وحدت متکثر ایران زمین، کنار هم مدفون اند و ندای ایثار و فداکاری و بازگشت به آسمان را برای همگان سر داده اند. شهدایی از همه مناطق عملیاتی، از چزابه و سومار و فکه و سیدمکان عراق و عین خوش و کوشک و کردستان و جزیره مجنون تا شلمچه و رقابیه و شوش و مهران و فاو و مریوان و خرمشهر و آبادان و اروند و اهواز! از 15 ساله که سال 62 در عملیات خیبر به شهادت رسیده تا معلم عبدالحسین نوریان که سال 60 در بجنورد به دست منافقین کوردل ترور شده است! سرداران رشید آن دیار، طالب زاده، روحانی علی رمضانی، پاداش و... نیز کنار یکدیگر و در جوار سربازان و یاوران فداکارشانند. نماینده مجلس، کلاته که در حادثه سقوط هواپیما عروج کرده نیز در کنار آنان است. عصرهای پنج شنبه که به زیارت شان بروی، بسیاری از مادران شهدا را نیز خواهی یافت که بر سر مزار فرزندان شان نشسته اند و با آنان راز و نیاز می کنند. مادر سردار اسلام، جوان برومند، حسین زاده که در سن 19 سالگی، در مهران، پر کشیده را می بینی که به سراغ فرزند شجاع اش آمده و مزار او را تمیز می کند. بر سر قبور شهدا، تابلوهای آلومینیومی که در آنها گل و قرآن و چفیه و آئینه و گلاب پاش در کنار عکس زیبای شهدا و بعضا عکس های دوران کودکی یا پدر مرحوم شان دیده می شوند که با پارچه های گل دوزی شده یا پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی ایران پوشانده شده اند. شهدای این گلزار، اکثرا بین 15 تا 25 سال سن دارند و آنگاه که تصاویر معصوم شان را می بینی که گویی نگاهی معنادار به تو دارند، عرق خجالت می ریزی و سر شرمندگی بر زمین می اندازی! در این میان چندین برادر شهید از جمله حسین و میدان جنگ، برادران بجنوردی، حسن 21 ساله و ارسلان 18 ساله ببوئی، و حسن که محمد روحانی بوده است مدفون اند و در کنار بسیاری از شهدا پدر، همسر یا مادران شان آرمیده اند و نمادی از یک خانواده نورانی و مجاهد را به نمایش گذارده اند. در میان شهدا از معلمی مانند علی نظری تا دانش آموز عباس ابراهیمی، با آن تصویر معصومانه که هنوز موی بر صورتش نروئیده را هم زیارت می کنی و ناوبان یکم صفا، فرزند سوتریوس، از شهدای مهرماه 59، یعنی اوایل جنگ در خرمشهر را هم می بینی. گلزار شهدای بجنورد گرچه مانند گلزار شهدای شهرهای بزرگ، وسیع نیست اما نمونه ای از همه جامعه دلاور ایران است. دانش آموز# شهید مریم رازی که در بمباران های ناجوانمردانه سال 65، در اراک به شهادت رسیده نیز در این گلزار مدفون است. در کنار اینها و کمی آن طرف تر یادمان گمنام شهر، که شامل پنج شهید مظلوم دفاع مقدس می باشد نیز ساخته شده ولی متاسفانه بدون توجه کافی رها شده و نتوانسته بستر مناسبی برای زیارت مردمان شهر و خصوصا دانشجویانی که آن نزدیکی در دانشگاه های مختلف بجنورد مشغول تحصیل اند را فراهم نماید و اینک ساختمان های بلندی نیز در اطراف آن یادمان در حال ساخت و سازاند! سه شهید گمنام دیگر نیز در میان سایر شهدا مدفون اند که گرچه امروز شناخته نمی شوند ولی اهل معنا می دانند که نامی بلند و پرآوازه در آسمان ها دارند. بایرام کریمی که نام مصطفی بر خود نهاده و قبل از شهادت به مذهب تشیع در آمده بود نیز به همراه چند شهید از برادران اهل سنت این شهر، در گلزار شهدای گلگون کفن این دیار آرام گرفته اند. متاسفانه طرح به اصطلاح بازسازی قبور شهدا در این شهر آغاز به کار کرده و اینک بخشی از گلزار شهدا را تخریب نموده و اینک خانواده شهدا، بر روی همان خاک و سنگ ها، شمع روشن کرده اند ولی نگران اند که نکند آن طرحی که در برخی شهرها مانند مشهد اجرا شد اینجا نیز اجرا شود و با یکسان سازی قبور، هویت متکثر و چندگانه این گلزار نورانی را مخدوش نماید. باشد که دلسوزان امر بدانند این گلزارها با ترمیمی کوچک و رسیدگی بهتر به محملی برای ادامه نورافشانی به ساکنان شهرها و انتقال فرهنگ اصیل دفاع مقدس بدل خواهند شد. سه گمنام دیگر نیز در میان سایر شهدا مدفون اند که گرچه امروز شناخته نمی شوند ولی اهل معنا می دانند که نامی بلند و پرآوازه در آسمان ها دارند. بایرام کریمی که نام مصطفی بر خود نهاده و قبل از شهادت به مذهب تشیع در آمده بود نیز به همراه چند شهید از برادران اهل سنت این شهر، در گلزار شهدای گلگون کفن این دیار آرام گرفته اند. https://eitaa.com/piyroo
🖇 🔗کارهایش را روی و انضباظ انجام می داد و برای بیت المال اهمیت و خاصی قائل بود. نحوه برخورد و سلوک او با اقوام و دوستان و همکاران باعث شده بود که مورد علاقه و احترام همه باشد. 🔗نسبت به خود احترام و محبت وافری داشت و هیچگاه جلوتر از آنها قدم بر نمی داشت. بنا به اظهارات همرزمانش، 📝اش را همزمان با بمباران مسجد جامع خرمشهر نوشت. او همواره به مادرش می گفت: "شما باید مانند مادر وهب باشید، اگر من به راه اسلام نرفتم، را حلالم نکنید." 🌷 https://eitaa.com/piyroo