eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4هزار دنبال‌کننده
36.8هزار عکس
17.4هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 #همسرانه از ایـنجا … که من هـسـتم ، تا آنجا کـه تو هـسـتی … وجـب بـه وجـب ... دلـتنگـم …!😔💔 پنج شـــنبه های دلتـــنگی #یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات https://eitaa.com/piyroo
#همسرانه يك #مرد با غيرت پيش از داشتن زني با حجاب ،چشمي باحجاب دارد نسبت به زنان مردم عفت داشته باشید تا زنانتان عفیف بمانند . (امام صادق عليه السلام) #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97 https://eitaa.com/piyroo
💖لحظه‌ای که .. سر سفره عقد نشسته بودم 🌷این باور قلبی را داشتم که حسین روزی به #شهادت می‌رسد ولی، به خودم می‌گفتم هرچه خدا بخواهد همان خواهد شد😇 با آنکه خیلی‌ها برگشتند به من گفتند چهره داماد چقدر به #شهدا می‌خورد.👌 💞ما زندگی‌مان را ساده شروع کردیم ... 🍃هر دو عقیده داشتیم هرچه مهریه کمتر باشد ثواب آن بیشتر است😌 و با اشتیاق، هر دو دوست داشتیم به نیت 14 معصوم 14 سکه باشد. #شهید_حسین_هریری🌷 #همسرانه💛 🔴 @piroo
دلتنگی که ثانیه و ساعت نمی فهمد... نیمه شب... شماره ات را میگیرم!! پاسخی نمی دهی! ماه هاست که پاسخی نمی دهی!! ولی باز من ...نیمه شب... شماره ات را می گیریم..... دلواپسی که ساعت، نمیفهمد😔 https://eitaa.com/piyroo
💐🕊💐🕊💐 #همسرانه #شهید_حمید_سیاه_کالی گفتم:من آدم عصبی هستم،بداخلاقم،صبرم کمه،امکان داره شما اذیت بشی.#حمید که انگار متوجه قصد من از این حرف ها شده بود گفت:شما هرچقدر عصبانی بشی من آرومم. خیلی هم صبورم بعید میدونم بااین چیزها جوش بیارم.گفتم:اگر یه روزی برم سرکار یا دانشگاه،خسته باشم،حوصله نداشته باشم.غذا درست نکرده باشم خونه شلوغ باشه شما ناراحت نمیشی؟؟گفت:اشکال نداره. زن مثل گل میمونه.حساسه،شما هرچقدر هم که حوصله نداشته باشی من مدارا میکنم..... #روحش_شاد #یادش_گرامی #راهش_پر_رهرو #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
#همسرانه پنـج شنبه استـ به گلزار #شهدا که رسیدی آهسته قدم بردار اینجا قرارگاه #همسرانی است که دلتنگی و عشق #همسرانشان را کنار تربت مَرد خانه شان آورده اند... #پنجشنبه_های_دلتنگی #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
🔴 💠 دعوتنامه‌ها را خودمان نوشتیم. کارتهای را که توزیع می‌کردیم، جای برخی میهمانان را خالی دیدیم، شروع به نوشتن دعوتنامه کردیم برای امام علی، امام حسین، حضرت ابوالفضل، امام جواد، امام کاظم، امام هادی و امام عسگری علیهم‌السلام و دعوتنامه‌ها را به عموی آقا مرتضی که راهی بودند دادیم تا در حرم این بزرگواران بیندازند و برای حضرت مهدی (عج) هم نامه‌ای مخصوص نوشتیم. از چهارده معصوم عاجزانه درخواست کردیم که در ما شرکت کنند و برای این که دعوت ما را قبول کنند دعای خواندیم. 💠 چند شب قبل عروسی دیدم که من با لباس عروس و آقا مرتضی با لباس دامادی در حرم امام حسین (ع) هستیم و برایمان جشن گرفته‌اند، به ما گفتند که شما همیشه همسایه ما بودید و یک عمر همسایه ما خواهید ماند. خواب عجیبی بود برای آقا مرتضی که تعریف کردم بسیار شد و گفت: خوشا به حال شما! 🔴 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
💞 « شوهر من نرود چه کسی برای دفاع برود؟» 🔹از اوضاع سوریه با خبر بودم اما نمی دانستم می خواهد برود. عادت نداشت وقتی می خواهد جایی برود به من زود بگوید، معمولا می گذاشت نزدیک رفتن، خبر می داد.😔 🔸خیلی ناراحت بودم از رفتنش اما با خودم می گفتم :«شوهر من نرود چه کسی برای دفاع برود.!!» وقتی اینها را به خودش هم گفتم، خیلی خوشحال شد.😊 🔹دفعه اول تازمانیکه به تهران برگشت نمیدانستم زخمی شد.بعدازآمدنش خبردادند به بیمارستان رفته و حالش خوب شد.👌 🔸علی واقعا خیلی شجاع بود و تازه بعد از شهادتش دارم او را می شناسم. دفعه دوم که می خواست برود مخالفت کردم،اما بعد دلم را گذاشتم پیش حضرت زینب(س) و گفتم برو.❤️ 🔹گفت: «خیلی خوشحالم از اینکه تو به من روحیه می دهی و می گویی برو.» همسر بعضی ها خبر نداشتند اما من می دانستم.💔 خان طومان _علی_عابدینی 🌹🕊 https://eitaa.com/piyroo
💍 { امامـ خامنھ اے :❥• اېنطور نېسٺْ ڪ بگوېېمـ همہ جا خانمـ باېد از آقا تبعېٺ ڪند بالاخرهـ! 😌 『 دو ٺا شریڪـ ‌‌↺💜 و 「 دو ٺا رفېقـ 」 هسٺند ... یڪ جا مرد ڪوٺاہ بېاېد؛ یڪ جا زن ڪوتاہ بېاېد. 💓 https://eitaa.com/piyroo
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 مشنو که مرا از تو صبوری باشد یا طاقت دوستی و دوری باشد لیکن چه کنم گر نکنم صبر و شکیبایی خرسندی عاشقان ضروری باشد https://eitaa.com/piyroo
حلماخودم تنهایی بدون بابایی مهربونش😔 سلام شریک تمام تنهایی های فاطمه امروز چه روز غم انگیزی بود غم نبودنت،شیربنی تولدت را به کامم تلخ کرد نمیدانستم خوشحال باشم یا غمگین؟ مثل همیشه منتظرت بودم تا با کیک تولدت غافلگیرت کنم.!!! همه چیز جور بود. کیک و شمع و شیرینی هم بود. اما تو‌ نبودی... تو‌ نبودی و من تولدت را با حلما تقسیم کردم. خیلی غم انگیز بود. شروع مدرسه و بدرقه حلما در روز تولدت و بدون تو... نفس فاطمه، نیستی که ببینی بدون تو چه سخت میگذرد. راستی عزیزم نگران حلما نباش تمام زندگیم را صرف بزرگ کردنش میکنم همانطوری که خودت میخواستی. کمی سخت است ولی تلاشم را دو‌چندان میکنم تا شرمنده ات نشوم. اگه حلما دختر تو هستش من میدانم از پس همه سختی ها بر می آید. پس نگران نباش روحت در آرامش ابدی مهربانم پور 🌷 https://eitaa.com/piyroo
در اغتشاشات سال ۸۸ وقتی که کار داشت دست اراذل و اوباش می افتاد، مرخصی نگرفت و به نرفت. می گفت : "من بلدم با اینها چطوری دربیفتم. من اگر باشم، بقیه بچه ها هم دلگرم می شوند." می کرد، می گفت : "اینجا هم میدان جنگ است، شاید قسمت کند و اینجا شدیم." پیراهن مشکی محرّمش را می‌بوسید و می‌پوشید و می‌گفت : "منتظرم نباش! معلوم نیست برگردم..." از چیزی یا کسی نمی‌ترسید، وقتی پای در میان بود اصلا کوتاه نمی‌آمد... راوی : 📚 کتاب‌ دخترها بابایی اند https://eitaa.com/piyroo