#سیره_شهدا 🌹🍃
ایشان در همه موارد نسبت به بقیه بهترین بود. از لحاظ خوشرو و خوشاخلاق بودن نمونه بود. همیشه خنده بر لب داشت و بعد از شهادت کسانی که میخواستند از شهید یاد کنند، از خندهرو بودنش میگفتند. همچنین خیلی بخشنده و دریادل بود. خاطرم نیست از کسی ناراحت و دلخور شده باشد. همیشه میگفت دنیا کوچکتر از این حرفهاست که بخواهیم ناراحت شویم و کینهای به دل بگیریم. دقیقاً با رفتار خوبش طرف را متوجه اشتباهش میکرد. خیلی از غیبت و دروغ بیزار بود. اگر گاهی پشت تلفن حرف کسی پیش میآمد، میگفت من راضی نیستم از این تلفن و در این خانه بخواهی غیبت کنی. نه خودش غیبت میشنید و نه میگذاشت کسی جلویش غیبت کند. اگر در مجلسی علیرضا بود، هیچوقت غیبت نمیشد. از دروغ گفتن هم خیلی بیزار بود. حتی اگر جایی به نفعش بود که دروغ بگوید باز از این کار خودداری میکرد.
#شهید_علیرضا_نوری
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊 #زیارٺنامہشہـــــداء
°|🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌱|
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
آرامش یعنــے
زندگـــے در پناه شما
بدون نگاهتان زندگیمان
سراسر آشوبی بی انتهاست....
#آنان_عند_ربهم_یرزقوناند❤️
#صبحتون_شهدایی⛅️
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
دلتون رو گرفتار این پیچ و خم دنیا نکنید، این پیچ و خم دنیا انسان رو به باتلاق می برد و گرفتار می کند ازش نجات هم نمیشه پیدا کرد.
🌹شهید احمد کاظمی🌹
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌷جنازه بی سرشو پیدا کردند
تو جیبش یه کاغـذ پیدا کردن
که نوشته بـود
بـی سـر و سـامان تـوام یاحسیـن
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#سلام_امام_زمانم
او حاضر و ما منتظران پنهانیم
هر چند ڪه از غیبٺ خود مےخوانیم
با این همه اے روشنے جاویدان
تا فجر فرج منتظرٺ مے مانیم
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
لات بود
نہ از این لاتهای امروزی
#داش_مشتی بود
خریده شد
#توبه ڪرد
سوریہ رفت
#شهید شد
آن هم در #خان_طومان
چہ سعادتی داشتی رفیق ... 😔
#حُر_حضرت_زینب_س 🕊🌸
#شهید__مجید_قربانخانی🌷
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊🍂 #دوستان_شهدا 🍂🕊
🖋 #خاطرات
پایش را که از پوتین در آورد ، دیدم خیلی شدید عفونت کرده، ولی اسماعیل آرام بود اصلا انگار نه انگار پایش به این روز افتاده...
گفتم : اسماعیل بیا پایت را مداوا کنیم ، این بماند بدتر می شه ها! اسماعیل با همان آرامش گفت : تا پایت زخمی نشود نمی تونی بفهمی بی بی سه ساله ، #رقیه سلام الله علیها تو این بیابون ها چی کشیده
🌹 #شهیـد_اسماعیـل_حیـدری
🌹 #شهدا_را_فراموش_نکنیم
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
صلوات خاصه امام رضا علیه السلام
اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري
الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل
ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🍀
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#از_خانه_تا_خدا....
#درس دوم
👇
💎 "محلّ رشدِ معنوی"
🔞 عمده ترین دلیلِ گسترشِ صنایعِ مستهجن توسط اربابانِ رسانه ها👇
تضعیف و فروپاشی خانواده هاست.⛔️
💯 بنابراین "تقویتِ خانواده ها" مهم ترین راهِ جلوگیری از مشکلاتِ اجتماعی و فردی در همه جوامع هست.👌
🔰 هدف اصلی این مطالب هم کمک به افزایشِ کیفیت و کمیّت خانواده هاست.
🔶 اگه یه نفر بخواد یه سال تمام روزه بگیره و شب ها رو شب زنده داری کنه
رشد معنوی بسیار زیادی خواهد کرد🕊
🌷اونوقت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ثوابِ لیوانِ آبی رو که یه خانم به همسرش میده
معادلِ اون همه عبادت قرار میدن.😌
📜🌺 طبق روایات، رشدِ معنوی انسان در هیچ جایی به اندازه رشدش توی خانواده نیست ؛
🌹مثلاً وجود مقدس پیامبر مهربانی ها میفرماید:
✨هیچ زنی نیست که جرعه ای آب به شوهرش بنوشاند 🍶
مگر آن که این عمل او برایش بهتر از یک سال باشد که روزهایش را روزه بگیرد
و شبهایش را به عبادت سپری کند...✨
📚 ارشاد القلوب/ص ۱۷۵
⭕️ متاسفانه بعضی مسوولینِ فرهنگی هستن که بیرون از خونه خیلی کارِ دینی و تبلیغ میکنن
🚫 اما توی خونه اصلاً با همسر و بچه هاشون رفتار درستی ندارن!😒
🚷 اونوقت خیال میکنن با کارای فرهنگیشون رشدِ معنوی هم میکنن!
👆این یه خیال خام هست....
🔹طبیعتاً یکی از موضوعاتی که مومنین باید نگاهشون رو در موردش تغییر بِدن این هست که:👇
🔰 بیش از اینکه بیرونِ خونه دنبالِ جمع کردن ثواب و رشد معنوی باشن🚫
👈 به "رشدِ معنوی توی خانوادشون" بپردازن.
💞 برای خدا خیلی مهمه که اخلاق و رفتار انسان نسبت به خانوادش خوب و مهربانانه باشه ✔️
🏵 پیامبر مهربانی ها فرمودند:
✨بهترین مردانِ امتِ من، آن کسانی هستند که نسبت به خانواده خود خشن و متکبر نباشند
و بر آنان ترحم و نوازش کنند و به آنان آزار نرسانند"✨
📚مکارم الاخلاق/ ص۲۱۶
🔹خانواده، محل بیشترین "امتحانات الهی" هست که خداوند متعال از انسان ها میگیره
☢ همونطور که میدونید همه اتفاقاتِ بزرگ و کوچک زندگی ما آدما امتحانای خداست
✅ در واقع "هر یک از ما توی تک تک لحظات زندگیمون داریم امتحان میشیم"
🌺 خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
✨خداوند کسی است که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را امتحان کند که کدامتان زیباتر رفتار میکنید...✨
*{ اَلَّذِي خَلَقَ اَلْمَوْتَ وَ اَلْحَيٰاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً }*
📖 سوره مبارکه ملک / آیه
اللهم صل علی محمد و آل محمد
و عجل فرجهم
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
┄┄┄••❅❈✧❈❅••┄┄┄
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
#دومین_طرح چه حسی بهتون از تصویر
#دلنوشته_ای_برای_برادر_شهیدم_شهید_خرازی
فقط به نام تو میشود سکه پیروزی زد که بعد از تو، هر که مانده، در توهم زندگی شناور است. نام تو ای لاله سرخ، معنای زندگیست و غربت بعد از تو، دامن اهالی کوی شجاعت را گرفته؛ ماییم و دلی که جز به بهای خون، نه فروخته میشود و نه خریداریش هست.
کاش بودید!
چفیههای خون آلود، بر شط آرامش پل بستهاند. در لایههای زیرین هستی، غوغایی است. قسم به نام سرخ شهادت که پس از جنگ، راهی که شما به خون گلو پیمودهاید، به خون دل میرویم. ما هر روز، در راه مولای شهیدان روی زمین، فلسفه میخوانیم و هر شام، عدهای پشت سیمخاردار ابتذال گیر میکنند. هر روز، روز شماست؛ کاش بودید!
هر روز، برایم شعر میخوانی
هر روز، در خاکریز فکرم شهید میشوی، پشت سنگر احساسم تیر میخوری و از قرارگاه فکرم، پر میکشی. بهسوی کربلای آرزوهایم به راه میافتی و من هر روز، شادیام را تشییع میکنم و زندگی مردانه را به خاک میسپارم. من هر روز از شما دور میشوم؛ در حالیکه دست تمنا بهسوی شما دارم. هر روز عهد میکنم که دلم بر سر مزار شما بماند تا شیون مادران فرزند مرده را در هیاهوی تبلیغات خوردنیها و آشامیدنیها گم نکنم.
شعری سرودهام به نام خاک و تو بر روی بیتهایش، با نعش خونآلود افتادهای. کتابی نوشتهام که پلاکت را در همه صفحاتش آویزان کردهای. هر روز برایم سخنرانی میکنی؛ میگویی جان شما و فرمان رهبر! هر روز برایم شعر میخوانی. هر روز برایم نقاشی میکنی. هوا بوی سرخی میدهد و واژهها و زندگی، رنگ نام شما گرفته.
دریا دریا اشک، در فراق تو
از هامون نیاز جاماندگان حقیقت، تا کاروان رفتگان سرخجامه، هزار افسوس به رنگ تنهایی نوشتهاند. از مرز ارزشهای بشر جدید تا سه راهی شهادت کربلای ایران، هزار امید به نام ولایت نگاشتهاند. من، غم تنهایی و فراق تو را ای برادر شهیدم، به دامن مولایم میبرم و سر به سجدگاه محراب ابرویش، دریا دریا اشک میریزم و اوست تسکین من.
#یادشهیدباذکرصلوات
#اللهم_صل_علی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
😭از قافله های شهدا جاماندیم
رفتند رفیقان و چه تنها ماندیم
افسوس که در زمانه دلتنگی
مجروح شدیم اسیر دنیا ماندیم
سلام بر شهدا ✋
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
☘☘☘
💗💘💓💗💘💗💓💘
💓💗💘💓💗💘💘💗
💓💘💓💘💓💘💓💘
آبان ماه 73 بود. توفیق نصیبم شده بود که در خدمت برادران جستجوگر نور در تفحص باشم. ما به منطقه طلائیه رفتیم. مدتی بود که هر چه تلاش میکردیم بیفایده بود. شهدا خودشان را نشان نمیدادند. (نقل از یکی از بچههای تفحص تیپ انصارالمؤمنین نقل از کتاب کرامت شهدا ص44 )
از طرفی نگران بودیم با شروع بارندگی و... دیگر نتوانیم در اینجا کار کنیم. شب در مقر سوره واقعه را خواندیم و خوابیدیم.
صبح روز بعد در مکانی که محل نگهداری شهدا بود نماز را خواندیم. سپس در حضور شهدا زیارت عاشورا شروع شد. یکی از برادران با حال عجیبی شروع به خواندن کرد.
وقتی به سلام پایانی رسید با حال خاصی گفت: السلام علیک یااباعبدالله و علی ارواح التی... که یکباره پیکر یک شهید به زمین افتاد! حال همه بچهها تغییر کرده بود.
بعد از اتمام برنامه به سمت دژ حرکت کردیم. هنوز در حال و هوای زیارت بودیم. این بار باتوکل برخدا و با روحیهای عالی مشغول کار شدیم.
باورش سخت است. اما اولین بیل که بر زمین خورد یکی از بچهها فریاد زد: الله اکبر... شهید... شهید...
به اتفاق بچهها با دست خاکها را کنار زدیم. شور و حال عجیبی در بین بچهها بود. همه میگفتند: زیارت عاشورا کار خودش را کرد. پیکر شهید کاملاً از خاک خارج شد. اما هر چه گشتیم از پلاک او خبری نبود!
او یک شهید گمنام بود. ما پس از پایان زیارت عاشورا همگی شهدا را به حق سید و سالار شهیدان قسم داده بودیم.
حالا به همراه پیکر این شهیدگمنام به جز سربند زیبای یاحسین(ع) کتابچهای بود که تعجب ما را بیشتر کرد. روی آن کتابچه نوشته
1526565809342.mp3
7.17M
طلاییه قطعه ای از بهشت🌸
ان شاء الله شفاعت همه شهدا🌷
شامل حال همهی ما🌸
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 #خاطرات_شهيد_چمران بہ روایت غاده جابر قسمت:
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠
#خاطرات_شهيد_چمران
بہ روایت غاده جابر
قسمت:3⃣3⃣
🍃تازه داشتم متوجه می شدم چرا اینقدر اصرار داشت و تاکیدمی کرد امروز ظهر شهید می شود.مصطفی هرگز شوخی نمی کرد . یقین پیدا کردم که مصطفی امروزاگر برود ، دیگر برنمی گردد. دویدم و کلت کوچکم را برداشتم ، آمدم پایین . نیتم این بود که مصطفی را بزنم ، بزنم به پایش تا نرود .مصطفی در اتاق نبود. آمدم دم ستاد و همان موقع مصطفی سوارماشین شد .من هرچه فریاد می کردم: میخواهم بروم دنبال مصطفی ، نمی گذاشتند .فکر می کردند دیوانه شده ام ، کلت دستم بود ! به هرحال ،مصطفی رفته بود و من نمی دانستم چکار
🍃در ستاد قدم می زدم، می رفتم بالا،می رفتم پایین و فکر می کردم چرا مصطفی این حرفها را به من می زد . آیا می توانم تحمل کنم که او شهید شود و برنگردد. خیلی گریه می کردم ، گریه سخت .تنها زن ستاد من بودم . خانمی در اهواز بود به نام "خراسانی" که دوستم بود . باهم کار می کردیم . یکدفعه خدا آرامشی به من داد .فکر کردم ، خُب ، ظهر قرار است جسد مصطفی بیاید ، باید خودم را آماده کنم برای این صحنه . مانتو وشلوار قهوه ای سیری داشتم . آن هارا پوشیدم و رفتم پیش خانم خراسانی . حالم خیلی منقلب بود.برایش تعریف کردم که دیشب چه شده و از این که مصطفی امروز دیگر شهید می شود.او عصبانی شد گفت: چرا این حرفها را می زنی ؟ مصطفی هر روز در جبهه است . چرا اینطور می گویی ؟ چرا مدام می گویی مصطفی بود ، بود ؟ مصطفی هست ! می گفتم: اما امروز ظهر دیگر تمام می شود ...
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠
#خاطرات_شهيد_چمران
بہ روایت غاده جابر
قسمت:4⃣3⃣
🍃می گفتم: اما امروز ظهر دیگر تمام می شود .هنوز خانه اش بودم که تلفن زنگ زد ،گفتم: برو بردار که می خواهند بگویند مصطفی تمام شد .او گفت: حالا می بینی اینطور نیست ، تو داری تخیل می کنی .گوشی را برداشت و من نزدیکش بودم ،با همه وجودم گوش می دادم که چه می گوید و
او فقط می گفت: نه ! نه !بعد بچه ها آمدند که ما ببرند بیمارستان .گفتند: دکتر زخمی شده.من بیمارستان را می شناختم ، آن جا کار می کردم .وارد حیاط که شدیم من دور زدم طرف سردخانه .خودم می دانستم که مصطفی شهید شده و در سردخانه است ، زخمی نیست .به من الهام شده بود که مصطفی دیگر تمام شد .
🍃رفتم سردخانه و یادم هست آن لحظه که جسدش را دیدم، گفتم: اللهم تقبل منا هذا القربان .آن لحظه دیگر همه چیز برای من تمام شد ، آن نگرانی که نکند مصطفی شهید ، نکند مصطفی زخمی ، نکند ، نکند.اورا بغل کردم و خدا را قسم دادم به همین خون مصطفی ، به همین جسد مصطفی، که آنجا تنها نبود ، خیلی جسد ها بود،که به رفتن مصطفی رحمتش را از این ملت نگیرد .احساس می کردم خدا خطرات زیادی رفع کرد به خاطر مرد صالحی که یک روز قدم زد دراین سرزمین به خلوص .وقتی دیدم مصطفی در سردخانه خوابیده و آرامش کامل داشت احساس کردم که او دیگر استراحت کرد مصطفی ظاهر زندگیاش همه سختی بود. واقعاً توی درد بود مصطفی . خیلی اذیت شد .آن روزهای آخر ، مسئله بنی صدر بود و خیلی فشار آمده بود روی او .شبها گریه می کرد ، راه می رفت ، بیدار می ماند.احساس می کردم مصطفی دیگر نمی تواند تحمل کند دوری خدارا .آن قدر عشق در وجودش بود که مثل یک روح لطیف می خواست در پرواز باشد.تحمل شهادت بهترین جوانها برایش سخت بود
🍃آن لحظه در سردخانه وقتی دیدم مصطفی با آن سکینه خوابیده ، آرامش گرفتم .بعد دیگران آمدند ونگذاشتند پیش او بمانم . نمی دانم چرا این جا جسد را به سردخانه می برند.در لبنان اگر کسی از دنیا میرفت میآوردند خانه اش ، همه دورش قرآن می خوانند ، عطر می زنند .برای من عجیب بود که این یک عزیزی است که این طور شده ، چرا باید بیندازیش دور ؟چرا در سردخانه .خیلی فریاد میزدم؛ این خود عزیز ماست .این خود مصطفی ماست ، مصطفی چی شد ؟مگر چه چیز عوض شده ؟ چرا باید سردخانه باشد ؟ اما کسی گوش نمی کرد .
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo