eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
نام: محمد نام خانوادگی: حسین زاده نوری نام پدر : غفور تاریخ تولد :1346/06/26 محل تولد:بابل تاریخ شه
📜وصیتنامه شهیدمحمدحسین زاده نوری برادران پاسدار کمیته انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مسؤلین ! باید در برابر فساد های شهوانی و جنسی و اعتیاد عکس العمل از خود نشان دهید و اعلام کنید که اسلام پاک کننده ی ناپاکی ها ست . شما سنبل انقلاب هستید لحظه ای از جان فشانی در راه انقلاب اسلامی کوتاهی نکنید . سعی کنید همیشه در خط امام و گوش به فرمان امام باشید ،لحظه ای به منافقین امان ندهید که بتوانند کاری بکنند ، شکست ما وقتی است که بین مردم تفرقه بیفتد ،مواظب باشید که دشمن نتواند روحانیت و مردم تفرقه بیاندازد . 🌹پیروزی ما در گرو خون شهیدان و دعا ونماز می باشد . مال ها و جان خود را در راه خدا هدیه کنید . دوستان عزیزم ! خط امام ،خط رسول خدا و(ص) می باشد ،او از تبار ابراهیم خلیل الرحمان است . همانا که نفس کشیدن او برای اسلام می باشد .. پدر و مادر عزیزم ! برای رضای خدا صبر نمایید ،که خداوند شمارا دوست خواهد داشت . به غیر از راه خدا هیچ راهی راه رستگاری نیست . . آگاه باشید ! درروز قیامت از شما سؤال میکنم ، که چرا از شهدا یاد نگرفتید زاده نوری🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
نام:میرزاعلی نام خانوادگی: رحیمی نیا نام پدر:گداعلی تاریخ تولد :1346/09/05 محل تولد:بابل تاریخ شهادت : 1365/11/29 محل شهادت : هفت تپه نام عملیات:کربلای۵ گلزار:شهدای شهیدآباد دوست شهید: یک بار یکی از بچه ها یک گونی کفش از چادر شهید تک زد.خوشحال بودیم اما وقتی گونی را بازکردیم دیدیم تمام کفشها پا به پا هستند وکلی خندیدند.یا بعضی اوقات ازچادرشان هندوانه تک میزدیم و میخوردیم وکارهای دیگر محض شوخی انجام میدادیم و شهیدمی دانست کارماست چیزی نمی گفت و می خندید. خواهرشهید: شهیدتعریف می کرد که یک روزی تعداد زیادی اسیرعراقی گرفتند و دست های آنان را بستند و شهید به دوستانش گفت که این اسیرها را اذیت نکنید.درسته که آن ها اسیرند و بی حرمتی نکنید. برادرشهید: گاهی اوقات خاطراتی را برای ما تعریف میکرد یکبار گفته بود که دشمن بعثی آنها را محاصره کرده بودخیلی مواظب دوستانش بودکه آنها نگران نباشند و ناراحتی نکنند و بیسکویتی که داشت بین همه تقسیم می کردتا همه با هم بخورندو هوای دیگر رزمندگان و دوستانش را داشت تا این که توانستند باتحمل و صبرخودشان این محاصره را بشکنند. رحیمی نیا🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
نام: علیرضا نام خانوادگی:قبادی تاریخ تولد : 1367/02/05 محل تولد : تهران تاریخ شهادت : 1396/02/27 محل شهادت : حماه - سوریه وضعیت تاهل : مجرد محل مزار شهید : کرج - امام زاده محمد (ع) قسمتی از وصیتنامه شهید به نام دوست که هرچه داریم از لطف اوست سلام‌علیکم، سلام بر ارواح طیبه شهدا، سلام بر روح ملکوتی رهبر انقلاب و سلام بر علمدار انقلاب امام خامنه‌ای، اکنون که دارم این نامه را می‌نویسم عازم دفاع از حرم حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) می‌باشم. از خدا سپاسگزارم که با اینکه رویی سیاه دارم هنوز لیاقت پوشیدن لباس سبز سپاه را دارم و هنوز لیاقت دفاع کردن از این حرم را دارا می‌‌باشم زبان از تشکر عاجز است و عمل اندک چرا که تشکر واقعی با عمل صحیح است. یا حضرت زینب (س) یا حضرت رقیه(س) اگر بارها درراه شما تکه‌تکه شوم یا جانباز شوم هرگز از دفاع شما دست بر نخواهم داشت و امید دارم که این روح پرگناه لیاقت شهادت را داشته باشد می‌دانم که عدم حضور من برای خانواده و دوستانم خیلی سخت است اما آرزوی بنده شهادت بوده و هست چراکه وعده‌ی خداست که می‌فرماید شهدا همیشه زنده‌اند. 🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
شهید بسم الله الرحمن الرحیم خدمت همگان عرض می کنم. برادران، خواهران، اگر تا امروز در مسیر شهدا، خانواده شهدا و اسرا و جانبازان حرکت نکرده اید باید تجدید نظر کنید! به خدا قیامت نزدیک است. به خدا همه ما می­میریم. آنها هر کدام به نحوی رفتند و شهید شدند. مکان آنها بهشت است. اما خدا برای ما تعیین تکلیف کرده. اینقدر خُرده نگیرید. به خدا فردا سؤال می­شوید. لااقل اگر نمی­توانیم کمک کنیم با حرفهایمان ضربه نزنیم. چرا بی­جهت کاه را کوه می­کنیم؟! من از خداوند می­خواهم که ما را مدیون خون شهدا نمیراند. به برادران رزمنده می گویم: خدا را شکر کنید. نعمت بزرگی نصیب شما گردیده. قدر خودتان را بدانید. نیّت­های خود را خالص کنید. من با مسئولیتی که داشتم می­گویم: هر کجا که نیاز هست باید کار کنیم. اگر می­گویند کجا کار کن و کجا به شما نیاز است بهانه نیاورید. اینجا شیطان از راه­های دیگر به سراغ انسان می­آید. اینها بستگی به نیت دارد. اگر برای دلمان کار کنیم اجر اخروی از بین می­رود. شما هر کجا هستید اولین وصیت من این است که به وصیت شهدا عمل کنید. شما ببینید آیا به وصیت شهدا عمل شده؟! چیزهایی که آنها می­خواستند از آنها نگذرید. امام عزیز راجع به این وصیت­نامه­ ها می­گوید:‌ شما پنجاه سال عبادت کردید. یک سر به وصیت این ده پانزده ساله­ها بزنید. سَر ما در لاک خودمان نباشد. در گوشه­ای بسیجیان و سربازان و پاسداران ما جان می­دهند در گوشه­ای دیگر مسائل مادی به حّد وفور است و... وصیت دیگر من این که بر هر مسلمانی اطاعت از امام و مسئولین واجب است. اسلام امروز در ایران است. خدا به ما لطف کرده و اسلام را سربلند نموده. خدای ناکرده به خاطر کوتاهی ما نباید این سربلندی راکد بماند. ما پیش خون شهدا مسئولیم. پیش آنها که در زندانهای بغداد شکنجه می­شوند مسئولیم. ما نمی­گوییم حکومت اسلامی صد درصد در ایران پیاده شده اما واقعاً خیلی چشمگیر بوده. حالا را با زمان طاغوت مقایسه کنید. برخی هر چه(از مشکلات) به نظرشان می­آید می­گویند این چه اسلامی است!؟ شما مثل آیینه باشید. آیینه خوبی­ها و واقعیتها را نشان می­دهد. جوانها را ببینید. مساجد را ببینید. اینها نتیجه انقلاب است.  مرا حلال کنید. والسلام اکبر نظری ثابت🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
نام: عبدالله نام خانوادگی: میثمی نام پدر:اصغر تاریخ تولد:۳۴/۳/۹ محل تولد: اصفهان تاریخ شهادت:۶۵/۱۱/۱۲ محل دفن: گلستان شهدای اصفهان آخرین مسئولیت: نماینده حضرت امام(ره)در قرارگاه خاتم الانبیا (ص)ستادکل برشی از وصیت نامه شهید برادران عزیزم ! ای رحمت خدا و ای امین خدا و ای عطاء خدا ! شما سربازی امام زمان (عج) را فراموش نکنید . برادرتان که لیاقت نداشت اما امیدوارم شما جزء انصار و یاران امام زمان (عج) باشید . بکوشید با تقوای الهی از منبع اهل بیت بهره مند شوید ، نکند خدای ناکرده در دسته بندی ها و جبهه بندی های مذهبی بیفتید که معنویت روحانیت از شما گرفته می شود . که ناگهان می بینید از روحانیت بجز لباسش برایتان نمانده است . به این طرف و آن طرف ننگرید ، فقط نگاه کنید به نائب امام زمان تان تا فریب نخورید . در گرداب غیبت ها و تهمت ها نیفتید ؛ خدا گواه است که این بدگویی ها ایمان را می خورد و انسان را از روحانیت اخراج می کند . لذت مناجات با خدا را از بین می برد. الاسلام عبدالله میثمی🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
، پاسدار شهید احمد رضایی اوندری در اول فروردین ماه 1365 در روستای شهیدپرور اوندر از توابع شهرستان کاشمر در خانواده‌ای مذهبی، کشاورز و متوسط جامعه دیده به جهان گشود. در شرایطی که خانواده‌ وی هنوز، پس از گذشت یکسال از شهادت برادرشان شهید یحیی رضایی اوندری (عموی شهید) و پسر عمویشان شهید شعبان رضایی اوندری، در سوگ نشسته بودند، تولد احمد روح تازه‌ای در کالبد خانه دمید. وی دوران کودکی و تحصیل خود را تا مقطع دیپلم در همان روستا ادامه داد و مدرک دیپلم را با معدل 17.50 در رشته علوم تجربی اخذ کرد. شهید رضایی سپس جهت ادامه تحصیل در رشته مدیریت رهسپار قاین شد و مدرک کارشناسی خود را پس از سه سال و نیم با معدل 17.87 به پایان رسانید. بعد از پایان تحصیلات از معافیت سه برادری نظام وظیفه استفاده کرد و از خدمت سربازی معاف شد. بعد از آن چند سالی به عنوان نیروی قرادادی با شرکت مخابرات، پست و پست بانک در قالب دفاتر آی سی تی شهرستان کاشمر مشغول به کار شد؛ اما این کار هم روحیه ایثار و شهادت‌طلبی احمد را پاسخگو نبود به همین دلیل به دنبال پیدا کردن گمشده خود در 20 فروردین‌ماه 1391 به استخدام سپاه پاسداران درآمد. پس از گذراندن آموزش‌های لازم در پادگان آموزشی شهید هاشمی‌نژاد به عنوان فرمانده گروهان آموزشی مشغول به خدمت شد. در خردادماه سال 1394، جهت ادامه خدمت به تیپ زرهی 21 امام رضا(ع) نیشابور معرفی و در گردان زرهی مشغول به خدمت شد. در حالی که هنوز چند ماهی از شروع زندگی مشترکش نمی‌گذشت که به فیض شهادت نائل گردید 🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
با شروع جنگ تحمیلی جهت مبارزه با بعثیان کافر به جبهه آبادان شتافت و دو ماه بعد مراجعت نمود. مدتی در شهرداری به‌صورت افتخاری در سمت مسئول بازرسی مشغول خدمت گردید و چون کار اداری نتوانست روح بزرگ او را آرام کند مجدداً عازم جبهه آبادان شد و فرماندهی خط مقدم ایستگاه 7 آبادان را به عهده گرفته و به سازمان‌دهی نیروهای مردمی پرداخت. در والفجر یک از ناحیه پا و پشت زخمی و بستری گشت که پایش را از ناحیه زانو عمل جراحی کردند. اطرافیانش متوجه بودند که از درد پا در رنج است ولی هیچ‌وقت این را به زبان نیاورد و بالا‌خره در عملیات فاتحانه خیبر با اولین گروه پیشتاز که قبل از شروع عملیات بایستی مخفیانه در عمق دشمن پیاده می‌شدند و مراکز حساس نظامی را به تصرف درمی‌آوردند و کنترل منطقه را در دست می‌داشتند عازم گردید و در ساعت 11 شب چهارشنبه 3 اسفند 62 شروع عملیات خیبر بود که با بی‌سیم خبر تصرف پل مجنون (که به افتخارش پل حمید نامیده شد) در عمق 60 کیلومتری عراق را اطلاع داد. پلی که با تصرف کردن آن دشمن متجاوز قادر نشد نیروهای موجود در جزایر را فراری دهد، درنتیجه تمام نیروهایش در جزایر کشته یا اسیر شدند و این عمل قهرمانانه فرمانده و بسیجی‌های شجاعش ضمانتی در موفقیت این قسمت از عملیات بود و عاقبت با دو روز جنگ شجاعانه در مقابل انبوه نیروهای زرهی دشمن فقط با نارنجک و آرپی‌جی و کلاش ولی با قلبی پر از ایمان و عشق به شهادت خودش و یارانش در حفظ آن پل مهم جنگیدند و در هم آنجا به لقاء‌الله پیوسته و به آرزوی دیرینه‌اش دیدار سرور شهیدان امام حسین (ع) نائل آمد. 🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
نام:رحیم نام خانوادگی: جباری نام پدر: حسین تاریخ تولد: ۴۷/۴/۳۱ محل تولد: قزوین تاریخ شهادت: ۶۷/۵/۸ م
✍ فرازی از وصیت نامه شهید: هر که حرفی زکتاب دل ما گوش کند هرچه از هر که شنیدست فراموش کند تا ابد از دو جهان بی‌خبر افتد مدهوش هر که یک جرعه می از ساغر ما نوش کند الهی! راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر. الهی! ما همه بیچاره‌ایم و تنها تو چاره‌ای، ما همه هیچ‌کاره‌ایم و تنها تو کاره‌ای، اینک من بیچاره‌ای هستم بی‌پناه، با انبوهی از گناه، ولی با قلبی شکسته که با دعوت خودت دیگر بار به سوی درگاهت کشیده می‌شوی که قل یا عبادی الذین اسرفوا علی أنفسهم لاتقنطوا من رحمة الله، ان الله یغفر الذنوب جمیعا، إنه هو الغفور الرحیم، ای رسول ما، به آن بندگانم که بر نفس خودشان اسراف کردند بگو: هرگز از رحمت خدا ناامید مباشید، البته خدا همه گناهان را خواهد بخشید و او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است. خدایا! من شهادت می‌خواهم، خدایا! من عاشق توام کلمات و آثارت که این‌قدر شیرین و دلنشین‌اند پس خودت چگونه‌ای، اگر بهشت شیرین است بهشت آخرین چگونه است؟ ای خدا! خوشا آن‌دم که در تو گمم، فاصله‌ها از میان رفته‌اند، گویی در آغوش توام، خدایا چقدر فریاد بزنم؟ مرا از این قفس آزاد کن، من مال توام، مرا پیش خودت ببر. در خط ولایت فقیه قدم بردارید و شکرگزار خدا باشید و شما برادران عزیزم! شما را سفارش می‌کنم به تقوی و دوری از گناه و فرمانبری از دستورات دین مبین اسلام که الحمدلله همگی به این امر مقید می‌باشید و اما شما خواهرانم! شما را سفارش می‌کنم به صبر و حجاب و پیروی از فاطمه‌الزهرا(س) الگوی همه زن‌های جهان و بدانید که بزرگ‌ترین زینت برای زن مسلمان، حجاب است، حجاب است، حجاب. جباری🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
🌹شهید محمدباقر میرزاپور ارمكی( ردیف بالا نفر اول از چپ) نام پدر : محمدابراهیم نام مادر:نرگس ابراهیم پور تاریخ تولد :1347/04/08 تاریخ شهادت : 1365/12/11 محل شهادت : شلمچه گلزار:شهدای ارمک خواهر شهید : شهید همیشه به فکر حسابرسی اعمال خود بود و به ما و دوستانش سفارش می کرد که عیب دیگران را دیدن، و عیب خود را ندیدن کوردلی است . انسان باید همیشه به فکر اعمال خود باشد . مادر شهید : شهید هم صداقت داشتند هم شهامت . امانتدار خوبی بودند . به قولی که می دادند عمل می کردند همه ی افراد فامیل ایشان را به خوش رویی و صداقت می شناختند . وصیتنامه شهید به شما عزیزان توصیه می کنم که مطیع امر رهبر باشید .در دفاع از میهن از هیچ چیز دریغ نکنید که دفاع از میهن حکم دفاع از ناموس را دارد. نماز را اول وقت بجا آورید ودر انجام فرائض دینی بکوشید. با قرآن مانوس باشید چرا که انس با قرآن باعث هدایت می شود. از خواهرانم می خواهم که در حفظ حجاب خود نهایت کوشش را داشته باشند. 🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
نام:امیر نام خانوادگی:حاج امینی نام پدر:نظرعلی تاریخ تولد:۴۰/۱۱/۵ محل تولد:ساوه-روستای علیشار تاریخ شهادت:۶۵/۱۲/۱۰ نام عملیات:کربلای۵,شلمچه مسئولیت در جبهه: بیسیم چی گردان نصر لشگر ۲۷محمدرسول الله(ص) بیوگرافی شهید امیر حاج امینی تاریخ ولادت امیر حاج امینی به سال ۱۳۴۰ برمیگردد. نظرعلی نام پدر شهید امیر حاج امینی میباشد و نام مادرش، رقیه است. شهید امیر حاج امینی تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه ادامه داد و موفق به دریافت مدرک دیپلم شد. او در جبهه بعنوان یک بسیجی حاضر شد. شهیدامیر حاج امینی بر اثر اصابت گلوله به کتف در دهم اسفند ماه ۱۳۶۵، در شلمچه به درجه ی شهادت نائل آمد. این شهید در بهشت زهرای تهران دفن شده است. امینی🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
نامه: شهید شاهمرادی در سال 1338 در ورنامخواست در شهرستان لنجان در استان اصفهان دیده به جهان گشود.او همزمان با شروع انقلاب اسلامی بود و او در ترویج افکار انقلابی و آگاهی مردم محل خویش از طریق نوشتن شعارهای انقلابی بر دیوار ها و تهیه و تکثیر عکس و اعلامیه های حضرت امام نقش بسزایی داشت. در شب عاشورای سال 57 با حضور در بین مردم عزادار در امامزاده روستا، برای اولین بار شعار درود بر خمینی و مرگ بر شاه سر داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری سپاه پاسداران به عضویت این نهاد انقلابی در آمد و با شروع جنگ کردستان در سال 58 و 59 فعالانه در این منطقه حضور یافت و پس از شروع جنگ تحمیلی به جبهه های جنوب هجرت نمود و در دارخوین مستقر شد. وی انگیزه حضور خود در جبهه ها را این گونه بیان می کند: امروز تهاجم ما در حقیقت یک دفاع است، دفع از آزادی و توحید انسانها، دفاع از مقدس ترین دین خدا، بنابراین دفاع از حوزه توحید ایجاب می کند که با آنان که مانع شنیدن پیام شادی توحید می باشند، بجنگیم؛ زیرا آزادی مردم را از بین برده اند. اینجاست که دفاع از محرومین و مستضعفین به عنوان یک هدف مقدس و جهاد ضرورت پیدا می کند. شهید شاهمرادی همنشینی و زندگی با بسیجیان را نعمتی الهی می دانست و علاقه داشت که همواه همرنگ و همراه آنان باشد. وی در عملیات «فرمانده کل قوا» مجروح شد و پس از بهبودی مجددا عازم جبهه ها گردید و رشادت های فراوانی از خود نشان داد؛ به حدی که مسئولان جنگ به استعداد ها و نبوغ رزمی او پی برده و مسئولیت های خطیری را بر عهده او نهادند. در عملیات فتح المبین و بیت المقدس به عنوان فرمانده گردان در صحنه پیکار حضور یافت و پس از تشکیل تیپ قمر بنی هاشم(ع) مسئولیت طرح و عملیات این تیپ را بر عهده گرفت و با همین سمت در عملیات های والفجر 4، خیبر، بدر، والفجر 8 شرکت نمود. وی سرانجام به قائم مقامی لشگر قمر بنی هاشم(ع) منصوب گشته و با همین مسئولیت طی عملیات کربلای 5 شربت شهادت نوشید. شاهمرادی🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
نام : غلامعلی ( جواد ) نام خانوادگی : نژاد اكبر بیشه نام پدر : اسماعیل تاریخ تولد :1340/12/12 محل تو
زندگينامه جواد نژاد اكبر به سال1340، در خانوادة مذهبي و كشاورز از روستاي بيشه سر شهرستان بابل ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي را در مدرسه دولتي بهشت آئين بيشه سر و  دوران راهنمايي و متوسطه را در بابل گذارنيد. دوران دبيرستان ايشان مصادف با اوج‌گيري انقلاب اسلامي بود و ايشان بهمراه شهيدان تبارجعفرقلي، جاني رمي، سادات تبار و ديگر برادران در صحنه انقلاب حضور داشته و مردم را تشويق به شركت در تظاهرات عليه رژيم منحوس پهلوي مي‌نمودند. در سال 1359با شروع جنگ تحميلي با مشاركت مردم درصدد دفاع از حريم و دستاوردهاي انقلاب برآمده و در اولين گروه اعزامي از بيشه سر رهسپار ميادين نبرد حق عليه باطل به مريوان شد. و بعد از پايان مأموريت به ادامه تحصيل پرداخت و با تلاش بي‌وقفه درسال60 موفق به اخذ ديپلم در رشتة فني‌گرديد. بعد از دريافت ديپلم به عضويت سپاه پاسداران بابل درآمد و در واحد عمليات مشغول به خدمت شد و همزمان در تشكيل انجمن اسلامي وگروه مقاومت در محل نقش فعّالي‌داشت. شهيد نژاد اكبر از نظر تقوي و صبوري در تمام كارها، واقعاً اسوه و نمونه بود. ايشان ضمن حضور مستمر در جبهه‌هاي غرب و مبارزه با گروهك‌هاي منحله در عملياتهاي متعدد جنوب از جمله: طريق‌القدس، بيت المقدس، فتح‌المبين، والفجرهشت وكربلاي پنج حضوري فعال داشت. او به همة همرزمان و همسنگران خودآموخته بود كه چگونه به خدا عشق بورزند. هميشه درخلوتگاهش كلام دلنشين “ياربِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدني ”را زمزمه مي‌كرد و اشك مي‌ريخت. ارادت او به دوستان وصف ناپذيربود. با ناملايمات روزگار بسادگي دست و پنجه نرم مي‌كرد كه اين همان رمز توفيق عارفان وعاشقان است. ايشان درسال 61 ازدواج نمود. كه ثمره‌ي اين وصلت، دو يادگار به نامهاي كميل و فاطمه مي‌باشد به اميد اينكه پاسدار اهداف پدربزرگوارشان باشند. شهيد نژاداكبر در عملياتهاي مختلف ازجمله درمنطقة هورالعظيم به شدت مجروح شده بودند بعد از سلامتي‌، دوباره به جبهه اعزام و بعنوان فرماندة گردان مسلم u و بعداً بعنوان فرماندة گردان صاحب الزمان(عج) وجانشين تيپ مشغول به خدمت شدند و با استفاده از ايمان به ايزدمنان و تجربه‌هاي بدست آورده ،درطول عملياتها، بعنوان سربازي مؤمن و متعهد، به نبرد با صداميان پرداخت و سرانجام در ادامة عمليات پيروزمند كربلاي پنج درتاريخ12/12/1365درشرق بصره به شهادت رسید. 🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
زندگی‌نامه محمد ابراهیم همت در ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ در شهرضای اصفهان به دنیا آمد. تحصیلات خود را در همان
با آغاز جنگ، ایشان و احمد متوسلیان، به دستور محسن رضایی؛ فرمانده وقت سپاه پاسداران، مأموریت یافتند ضمن اعزام به جبهه جنوب، تیپ محمد رسول‌الله را تشکیل دهند. نخستین بار در عملیات فتح‌المبین، مسئولیت قسمتی از عملیات به عهده همت گذاشته شد. وی در موفقیت عملیات در منطقه کوهستانی «شاوریه» نقش مهمی داشت. او در عملیات بیت‌المقدس در سمت معاونت تیپ محمدرسول‌الله فعالیت و تلاش قابل توجهی را در شکستن محاصره جاده شلمچه به خرمشهر انجام داد و یگان تحت امر او سهم بسزایی را در فتح خرمشهر برعهده داشتند. در سال ۱۳۶۱ با آغاز جنگ در جنوب لبنان، به منظور حمایت از حزب‌الله لبنان، راهی این کشور شد و پس از دو ماه به ایران بازگشت. با شروع عملیات رمضان، در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۶۱ در منطقه شرق بصره، فرماندهی تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله را به عهده گرفت و بعد‌ها با ارتقاء این یگان به لشکر، در سمت فرماندهی آن لشکر نیز انجام وظیفه کرد. در عملیات مسلم بن عقیل و عملیات محرم در سمت فرمانده قرارگاه ظفر، ایفای نقش کرد. در عملیات والفجر مقدماتی، مسؤولیت سپاه یازدهم قدر را که شامل: لشکر ۲۷ حضرت رسول‌الله، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر ۵ نصر و تیپ ۱۰ سیدالشهدا بود، به عهده گرفت. سرعت عمل لشکر ۲۷ تحت فرماندهی او، در عملیات والفجر ۴ قابل توجه بود. وی در تصرف ارتفاعات کانی مانگا، نقش داشت. در جریان عملیات خیبر، همچنان که نیرو‌های ایرانی در برابر ارتش عراق مقاومت می‌کردند هنگامی که همت برای بررسی وضعیت جبهه جلو رفته بود بر اثر اصابت گلولهٔ توپ در نزدیکی‌اش همراه با سید حمید میرافضلی، در غروب ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در محل تقاطع جاده‌های جزایر مجنون شمالی و جنوبی سر از بدنشان جدا شد و به درجه رفیع شهادت نائل شدند. همت🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
نام: حجت الله نام خانوادگی: رحیمی نام پدر : صفدر تاریخ تولد: ۱۳۶۸/۱۲/۲۴ محل تولد : باغلمک خوزستان تاریخ شهادت : ۱۳۹۰/۱۲/۱۸ محل شهادت: خوزستان محل مزار : شهرستان باغملک "زندگی نامه شهید شهیدحجت الله رحیمی متولد ۱۳۶۸/۱۲/۲۴ در شهرستان باغملک دیده به جهان گشود شهیدرحیمی از سال 1379 فعّالیّت‌های خود را در پایگاه بسیج و مسجد سید‌الشهد آغاز کرده وی در سال 1384 به عنوان عضو فعّال بسیج در ابتدا مسئول اطلاعات و بعدها مسئول فرهنگی پایگاه مقاومت امام حسین (ع) باغملک منصوب شد وی در سال 1385 هیئت خانگی نورالائمه را با هدف گسترش فرهنگ معنوی اهل بیت (ع) عصمت و طهارت راه اندازی نمود و صدها مراسم مذهبی در مناطق مختلف استان خوزستان برگزار کرد. شهید از سال 1386 به عنوان خادم‌الشهیدا در ستاد راهیان نور خدمت نمود. وی دانشجوی آزاد باغملک در سال 1390 به عنوان مسئول بسیج دانشگاه آزاد اسلامی باغملک منصوب شد وی دانشجوی رشته کامپیوتر بوده و در سال ۱۳۹۰به عنوان فرمانده‌ی پایگاه بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی باغملک انتخاب شد. 🌹شهید رحیمی در حالی‌که تنها 6 روز تا تولد 22 سالگی‌اش باقی مانده بود در ساعت 7:45 صبح مورخه 1390/12/18در خرمشهر مقابل پادگان دژ زمانی که مشغول هدایت اتوبوس کاروان راهیان نور بسیج دانشجویی استان لرستان به سمت یادمان عملیات والفجر 8 در منطقه اروند کنار آبادان بود بر اثر برخورد یکی از اتوبوس‌های راهیان نور به وی از ناحیه پهلو مانند مادرش حضرت زهرا و کبود شدن صورت دعوت حق را لبیک گفت و به فوز شهادت نائل آمد. 🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
نام: حبیب الله نام خانوادگی: افتخاریان(ابوعمار) نام پدر: نصر الله تاریخ تولد: 1334/11/10 محل تولد:
🕊شهید حبیب الله افتخاریان معروف به ابوعمار در سال ۱۳۳۴ درخانواده ای بسیار ساده و مذهبی در متولد گشت ، خانواده ایشان از همان کودکی وی را با قرآن و اهل بیت آشنا نمود و در سن ۱۰ سالگی در چندین جلسه قرآن در سطح شهرستان شرکت می نمود و در همان جلسات با رژیم ستمشاهی پهلوی آشنا گشته و پا به عرصه مبارزات سیاسی گذاشت . در سن ۱۸ سالگی (۱۳۵۳) قبل از عزیمت به سربازی ازدواج نمود به قصد تحصیل از کشور خارج شده و به آلمان سفر نمود. در آلمان ضمن با ارتباط با محافل مذهبی و مبارز و پیرو خط امام در خارج از کشور به فعالیت علیه رژیم پهلوی ادامه داده و پس از مدتی با معرفی شهید عراقی به فلسطین رفته و دوره های آموزشی را در طی کرد و بعنوان یک چریک موفق مسلمان ؛ بعد از اتمام موفقیت آمیز تمامی دوره ها به آلمان بازگشته و درس را نیمه کاره رها کرده و به در فرانسه می رود و در بیت امام در ” نوفل لوشاتو ” مسئولیت کارهای پشتیبانی از جمله انتقال مهمانان از فرودگاه و بالعکس را بعهده میگیرد . حبيب‌الله كه از طرف ، «ابوعمار» لقب گرفته بود، در 22 بهمن 1357، از محافظان ويژه ايشان در بازگشت به وطن بود. حبیب‌الله در اسفند همين سال (1357)، در پي فرمان امام(ره) مبني بر تشكيل سپاه، به اصفهان رفت و به عنوان پايه‌گذار سپاه پاسداران اين شهر، تلاش زيادي كرد. سپس، براي مبارزه با غائله ضد انقلاب، عازم گنبدكاووس و بندرتركمن شد و به عنوان فرمانده سپاه پاسداران بندرتركمن، رشادت‌هاي فراواني از خود نشان داد. با شروع جنگ تحمیلی به منطقه جنوب رفته و در یکی از عملیاتها از ناحیه دست راست مجروح گشته و به تهران باز میگردد . سپس به همراه همسر قهرمانش به سرپل ذهاب رفته و همسر ایشان در بهداری سرپل ذهاب مشغول خدمت و خودش در جبهه های سرپل ذهاب می جنگد . در اواخر سال ۶۱ پس از ختم غائله جنگل گیلان مرکزیت سپاه که نقش ایشان را در انجام ماموریت های پارتیزانی مشاهده کرده بود با بازگشت ایشان به خوزستان مخالفت کرده و نامبرده را جهت رفع مسلح در کردستان به عنوان فرمانده سپاه مریوان معرفی کرد و بعد از مدتی خانواده اش به ایشان ملحق شد سرانجام در ۶۳/۱۲/۱۹ در مریوان بر اثر عراق به آرزوی دیرینه ی خود شهادت رسید. الله افتخاریان🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
نام: احمد نام خانوادگی: خليل آبادی نام پدر: امان الله تاریخ تولد: ۴۳/2/۸ محل تولد: ازنا تاریخ شهادت:۶۳/۱۲/۲۰ محل شهادت: کرمانشاه زندگینامه شهید سرباز رشید و فداکار اسلام زنده یاد احمد خلیل ابادی در ازنا به سال ۱۳۴۳ متولد شد.تحصیلات خود را تا مقطع متوسطه به اتمام رسانید.ادب و متانت از ویژگی های بارز اخلاقی شهید بشمار می آمد و نسبت به پدر و مادر وسایر بستگان احترامی خاص قایل بود. بمنظور ادای دین به مکتب و میهن اسلامی در تاریخ ۶۲/۴/۱۸ به خدمت مقدس سربازی اعزام گردید و در فراز فرجامی خود به خون نشست. آن مجاهد غیور و شجاع در بیستمین روز از اسفند ماه ۱۳۶۳ در منطقه باختران کرمانشاه در اثر بمباران هوایی نیروهای بعثی جان به جان آفرین تسلیم نمود و از فیض همراهی با کاروان شهیدان بهره مند گردید آبادی🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
نام :حبیب الله نام خانوادگی : کارساز نام پدر : محمد تاریخ تولد : ۳۵/۱۲/۱۰ محل تولد : تهران تاریخ شهادت :۵۷/۱۲/۲۱ محل شهادت : تهران شهید حبیب ا... كارساز در اسفند ماه سال 1335 در خانواده ای مذهبی ومؤمن از حوالی تهران به دنیا آمد. از همان كودكی عاشق اسلام وائمه اطهار به خصوص امام حسین (ع) ورفتار وكردارش دربین دوستان وآشنایان شهرِۀ خاص وعام بود. پس از چندی پای در كسب علم ودانش نهاد وپس از طی كردن مراحل تحصیلی مختلف ومعافیت از خدمت سربازی در وزارت كشاورزی استخدام شد. پس از چندی زمزمه های دل انگیز انقلاب به گوشش رسید. با اوج گیری انقلاب اسلامی شروع به فعالیت از قبیل پخش نوارهای حضرت امام (ره) ، تكثیر اعلامیه ها وعكس ها آماده ساختن مواد منفجره و كارهای مختلف كه برای سرنگونی رژیم ملعون شاه انجام می داد . یكی از غیور مردانی بود كه در یوم ا... 17 شهریور شركت كرد و با كمك ها و دلاوریهایی كه در تظاهرات وانتقال مجروحین انجام داد افتخار آفرینی های بسیار كرد. تا اینكه 12 بهمن فرا می رسد او كه مانند دیگر مردم ، عاشق دیدار امام بود وهمیشه عكس امام را با خود همراه داشت شوق دیدار امام خواب را از چشمان او ربوده ، وهرلحظه منتظر آمدن امام به وطن بود تا با امام خود بیعت كند . پس از پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی در نخستین روز تشكیل كمیته به استخدام این مجموعه مردمی در آمد تا از دستاوردهای انقلاب دفاع ودر جمع آوری مراكز فساد وتباهی فعالیت كند. شهید كارساز كه در كمیتۀ كن فعالیت های چشم گیری انجام داد، هنوز چند روزی از انقلاب نگذشته بود كه در مسجد كن در بیست ویكمین روز اسفند ماه سال 57 به درجه والای شهادت به شهادت رسید وبه دیدار معشوق شتافت . الله کارساز🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
نام: محمد نام خانوادگی: حسن زاده مقدم نام پدر: علی اصغر تاریخ تولد:۴۴/۶/۱۱ محل تولد: بابل تاریخ شهادت : ۶۴/۱۲/۲۲ محل شهادت : فاو عملیات: والفجر هشت شهید محمد حسن زاده در ۱۱شهریور در خانواده ای باایمان و متدین در شهرستان بابل استان مازندران دیده به جهان گشود ،در دامن پرمهر و محبت مادرش مهربان حلیمه مهدی زاده و پدرش علی اصغر حسن زاده پرورش یافت. دوران تحصیلی را تا مقطع راهنمایی در مدارس رحمانی و مرتضایی با موفقیت و جدید پشت سر گذاشت و یکی از دانش آموزان خوب در تحصیل و اخلاق بود،سپس به حوزه علمیه رفت و تحصیل طلبگی را آغاز نمود شهید بزرگوار در فعالیت های فرهنگی و اجتماعی آن دوران و برگزاری مراسمات مذهبی و مدرسه و محل سکونت و مسجد کاظمییک بابل نقش موثر و حضور پررنگی داشت. شهیددر عضویت بسیج لشکر ۲۵کربلا به اسلام خدمت کرد و در جبهه های جنوب و غرب شرکت داشت و سرانجام در تاریخ ۶۴/۱۲/۲۲عملیات والفجر هشت منطقه در اثر جراحات وارده به بدن شهد شیرین شهادت را نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت ،پیکر پاک شهید بزرگوار هنوز جاویدالاثر می باشد و در گلزار معتمدی شهرستان شهید پرور بابل مزار نمادین دارند. زاده 🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
نام: محمدرضا نام خانوادگی: شفیعی نیک آبادی نام پدر: تقی تاریخ تولد: ۴۶/۸/۴ محل تولد: قم تاریخ شهادت:
جسد سالم پس از شهادت در اردوگاه بغداد،صدام گفته بود این جنازه نباید به این شکل به ایران برود. پیکر پاک محمدرضا را سه ماه در آفتاب گذاشتند تا شناسایی نشود، ولی جسد سالم مانده بود. حتی روی جسد پودر مخصوص تخریب جسد ریختند که خاصیتش این بود که استخوان‌های جسد هم از بین می‌رفت ولی باز هم جسد سالم مانده بود. وقتی گروه تفحص جنازه محمدرضا را دریافت می‌کردند، سرهنگ عراقی که در آنجا حضور داشته گریه می‌کرده و گفته: ما چه افرادی را کشتیم ✍️برشی از وصیت نامه شهید سفارش من به کسانی که این وصیت نامه را می‌خوانند این است که سعی کنید که یکی از افرادی باشید که همیشه سعی در زمینه سازی برای ظهور صاحب الامر عجل‌الله فرجه دارند و بکوشید اول خود و بعد جامعه را پاک سازی کنید و دعا کنید که این انقلاب به انقلاب جهانی آقا امام زمان علیه السلام متصل شود. پس اگر می‌خواهید دعاهایتان مستجاب شود به جهاد اکبر که همان خودسازی درونی است بپردازید. شفیعی نیک آبادی🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
نام : رحمت الله نام خانوادگی: داداش زاده مرزن آبادی نام پدر : حسن تاریخ تولد :1343/03/03 تاریخ شهادت : 1366/12/26 محل شهادت : خرمال گلزار: مشهدی کلا،مازندران 2️⃣والفجر10 برادر شهید شهیدی سیار تواضع داشت ـ حجب و حیا ،امانتداری ،حفظ اسرار مردم ،خوش اخلاقی ،وقت شناسی ،نظم و انضباط وفای به عهد از خصایص برجسته شهید بود . پدر شهید شهید همیشه سعی می کرد نمازهای واجب و مستحبی خود را انجام دهد و به آن اهمیت می داد ساعات نیمه شب به اتاقش می رفت و نماز شب می خواند . به نماز جمعه می رفت قرآن می خواند بسیار مهربان و خوش اخلاق بود سعی می کرد همه را از خود راضی نگه دارد . مادر شهید شهید درمیان مردم بسیار محبوبیت داشت و شناخته شده بود. به عنوان فرمانده در جبهه و یک همکار درمحل به داد مردم می رسید و دست فقرا و تنگ دستان را می گرفت و به آنها کمک می کرد درآمدخود را صرف انسان های فقیر و بی بضاعت می کرد و خود با کفش پاره قدم می زد . الله داداش زاده🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
 نفوذ یک کومله در زندگی سمیه کردستان لیلا فاتحی‌کرجو خواهر شهیده می‌گوید: ناهید ۱۵ ساله بود که خواس
زخم ستاره چند وقتي از ربوده شدن ناهيد گذشته بود كه خبر گرداندن دختري در روستاهاي كردستان با دستاني بسته و سري تراشيده به جرم اينكه «اين جاسوس خميني است!» همه جا پخش شد. يك روستايي گفته بود: آنها سر دختري را تراشيده بودند و او را در روستا مي گرداندند . گفته بودند آزادت نمي كنيم مگر اينكه به خميني توهين كني!. او ناهيد بود كه با شهامت و ايستادگي قابل تحسين از مقتداي انقلابي خود حمايت كرده و زير بار حرف زور آنها نرفته بود. مردم روستا در آن شرايط سخت كه جرأت حرف زدن نداشتند، به وضعيت شكنجه وحشيانه اين دختر اعتراض كرده بودند. اما هيچ گوش شنوا و مرد عملي پيدا نشده بودكه ناهيد، دختر جوان و انقلابي را از چنگال ستم آنها رهايي بخشد. از روز ربوده شدن او يازده ماه مي گذشت كه پيكر بي جان و مجروح و كبود او را با سري شكسته و تراشيده در سنگلاخ هاي اطراف روستاي هشميز پيدا كردند. روايت ديگر حاکيست که اشرار براي وادار کردن ناهيد به توهين نسبت به حضرت امام(ره) اورا زنده بگور کرده بودند. وقتي جنازه را به شهر سنندج انتقال دادند مادرش بسيار بي تابي مي كرد و چندين بار از هوش رفت. پيكر آغشته به خون ناهيد اگر چه ديگر صدايي براي فرياد زدن و جاني براي فدا كردن در راه انقلاب نداشت اما كتابي مصور از ددمنشي ضد انقلاب بود. زنان سنندجي با ديدن آثار شكنجه بر بدن ناهيد و سر شكسته و تراشيده اش، به ماهيت اصلي ضد انقلاب، بيش از بيش پي برده و با ايمان و بصيرتي بيشتر به مبارزه با آنان پرداختند. تهران، سفر آخر شرايط حاد منطقه در آن سال و خفقان حاکم گروهک­ها بر مردم، فشار زايدالوصفي که به خانواده شهيد رفته بود مادر شهيد را بر آن داشت به تهران هجرت کند و پيكر شهيد ناهيد كرجو، شهيد مظلوم سنندجي را در قطعه شهداي انقلاب بهشت زهراي تهران دفن نمايد. ناهید فاتحی کرجو روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علی پهلوان و خوش عیار ماهها با بیماری دست و پنجه نرم کرد. طی این ایام آنقدر زخم زبان شنید که زخمهای جانکاهش را فراموش کرد. روزهای پایانی عمر کوتاهش نامه ای خطاب به رهبری نوشت تا تسکین و التیام زخم هایش باشد. زخم هائی که این روزهای آخر نه بر جسم که روح و قلبش را جریحه دار کرده بود. وقتی که مذهبی های تسبیح به دست و جانماز آب کشیده او را نصیحت می کردند: " جوان مگر مملکت قانون ندارد تو چرا درگیر شدی؟... رهبر هم راضی نبود جانت را به خطر بیاندازی و ..." و چه خوش گفت که از زاهدان خشک مجو پیچ تاب و عشق. اماعلی جان داد چون نخواست و نمی توانست بی غیرت باشد. ابرو در هم کشید و جان بر کف نهاد چرا که دفاع از ناموس را فتوای اخلاق و حکم دین می دانست و خونش را نیز در راه دفاع از غیرت و مردانگی اهدا کرد. *علی عزیز شهید غیرت است نه شهید امر به معروف.* اهل ظاهر شاید در آن لحظه به بیش از تذکر لسانی فهم نمی کردند. اینکه به حکم امر به معروف اگر ضرر جانی داشت نباید خطر کرد. عافیت اندیشی فقط یک انسان را فدا نمی کند؛ غیرت را به خاک می کشد. خلیلی🌷 روح شهدا صلوات https://eitaa.com/piyroo