فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می گفتی : « ذکر ظاهری ارزشی ندارد . ذکر باید عملی باشد .
خدا را به خاطر نعمت هایی که به ما داده عملا" شکر کنید . »
یک شب ، بعد از مراسم احیا تا صبح مردم را از امام زاده یحیی تا خانه هایشان رساندی .
آن قدر این مسیر را رفتی و آمدی تا خیالت راحت شد که دیگر هیچ کس باقی نمانده است .
می گفتی : « این شکر است . خدا به من ماشین داده ؛ این طوری شکرش را به جا می آورم .
#شهید_حسن_ترک
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
@plack31
🌷 #هر_روز_با_شهدا
#ذات_شجاعت!!
🌷در عملیات تک مهران در منطقه قلاویزان بر اثر مقاومت عراقیها و پیشروی ما به سمت دشمن جنگ حالت تن به تن پیدا کرده بود. این طرف تپه گودالهایی کنده و بالای آن گونی کشیده بودیم تا سایه ایجاد شود. اما در اثر گرمای زیاد هوا و اصابت ترکشها گاهی گونیها آتش میگرفتند و روی سرمان میریختند. در همین موقع دو فروند هلیکوپتر عراقی که یکی جیره جنگی داشت و دیگری مهمات، بالای سرمان ظاهر شدند. لابد فکر کرده بودند ما از سربازان خودشان هستیم که با تور جیره غذایی برایمان پایین انداختند!
🌷کمی بعد ما به طرفشان شلیک کردیم و خلبان بالگردها وقتی دیدند با آر.پی.جی و کلاش به سمتشان شلیک میکنیم دور زدند و رفتند و مکان ما را به دیدهبان گرا دادند. بعد از این اتفاق آنقدر روی سرمان خمپاره و گلوله ریختند که نگو! شب که دشمن کمی آرامتر شد. نزدیک صبح من برای خودم در سنگرها میچرخیدم که ناغافل وارد یک سنگر شدیم. داخل سنگر با چهار عراقی رو به رو شدم. آنقدر ترسیدم که بیاختیار داد زدم « دستها بالا» آنها که خبر نداشتند من تنها هستم، اسلحهها را زمین انداختند و دستها را بالا بردند و آرام از سنگر خارج شدند و شروع به دویدن کردند. من هم به دنبالشان میدویدم.
🌷هر چه داد میزدم بایستید گوش نمیکردند. خسته شده بودم و مستأصل که یهو یاد حرف یکی از بچهها افتادم و داد زدم «قیف» قیف یعنی بایست. تا داد زدم قیف، اسرا در جا توقف کردند و به آنها رسیدم. بعد آرامتر مسیر را ادامه دادیم. آن روز صبح آقای قالیباف آمده بود خط و من عراقیها را به ایشان تحویل دادم. قالیباف وقتی آن عراقیهای هیکلی و بلند بالا را دید و با هیکل من که نوجوانی ۱۵ ساله و ضعیف بودم مقایسه کرد، خیلی متعجب شد. بعد لبخندی زد و دستی به سرم کشید و از من به خاطر شجاعتی که نشان داده بودم تشکر کرد.
راوی: جانباز سرافراز محمد اکرامیان
منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
@plack31
هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و شهدای گمنام فاتحه با صلوات
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
@plack31
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا را با خواندن زیارتنامه شان زیارت کنید .
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ
🌷بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم
🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم
وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا
🌷فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکم
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
@plack31
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
خانه ی استثنایی
#قسمت_پنجاه
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
دوست داشتم بدانم بالاخره خانه
درست می شود یا نه.
«آخرش چی گفت؟»
گفت: «خونه ات رو تکمیل کن و برنامه ی زندگی رو جور کن بعد اگر خواستی بری جبهه، برو.»
ساکت شد. انگار رفت توی فکر کمی بعد گفت:« اگه از سپاه اومدن شما بگو وضع ما همین جوری خوبه، بگو این خونه رو من خودم خریدم دوست دارم همین جا باشم اصلاً هم خونه ی خوب نمی خوام»
با ناراحتی گفتم:«برای چی این حرف ها رو بزنم؟!»
ناراحت تر از من جواب داد:« اینا می خوان به من پول بدن که خونه رو مدل حالا بسازم من هم نمی خوام این
کارو بکنم.»
دوست نداشتم بالای حرف او حرفی بزنم تو طول زندگی ،شناخته بودمش؛ سعی می کرد هیچ وقت کاری خلاف
رضای حق نکند.
وقتی از سپاه آمدند آوردشان توی خانه یکیشان ساک دستش بود همه که نشستند، بازش کرد. چند بسته اسکناس درشت بیرون آورد گذاشت جلوی عبدالحسین طپش قلبم تند شده بود. انتظار دیدن آن همه پول را نداشتم. نمی دانستم چکار می کند.
کمی خیره ی پول ها شد از نگاهش می شد فهمید که یک تصمیم جدی گرفته است، یکدفعه بسته های اسکناس را جمع کرد همه را دوباره ریخت توی ساک نگاه بچه های سپاه هم مثل نگاه من بزرگ شده بود محکم و جدی گفت: «این پول مال بیت الماله من یک سر سوزن هم راضی نیستم بچه هام بخوان با همچین پولی تو رفاه باشن»
«ولی!...»
«ولی نداره بچه های من با همین وضع زندگی می کنن.»
«جواب آقای غزالی رو چی بدیم؟!»
«بهش بگین خودم یک فکری برای خونه. بر می دارم.»
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
@plack31
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
این عکس، ﺁﺩﻡ را خجالتزده میکند...
یکی از حزنانگیزترین و در عین حال
حماسیترین لحظات فکه.
ماجرای گردان حنظله است؛ 300 تن از
رزمندگان این گردان درون یکی از کانالها
به محاصرهی نیروهای عراقی در میآیند،
آنهاچند روز و صرفا با تکیه
بر ایمان سرشار خود به مبارزه ادامه میدهند.
وبه مرور همگی توسط آتش دشمن
و باعطش مفرط به شهادت میﺭﺳﻨﺪ.
ساعت.های آخر مقاومت بچهها در کانال،
#بیسیمچی🌷 گردان حنظله #حاج_همت🌷 را خواست، حاجی آمد پای بیسیم و گوشی را به دست گرفت. صدای ضعیف و پر از خش.خش را از آن سوی خط شنیدم
که میگوید: احمد رفت، حسین هم رفت.
باطری بیسیم دارد تمام میشود.
بعثی.ها عنقریب میآیند تا ما را خلاص کنند، من هم خداحافظی میکنم.
🌷حاج همت که قادر به محاصرهی
تیپهای تازه.نفس دشمن نبود
همان طور که به پهنای صورت اشک
می ریخت، گفت: بیسیم را قطع نکن...
حرف بزن، هر چی دوست داری بگو
اما تماس خودت را قطع نکن، صدای #بیسیمچی🌷 را شنیدم که میگفت:
سلام ما را به امام برسانید.
از قول ما به امام بگویید:
همانطور که فرموده بودید حسینوار
مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ایستادیم.😭
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
🌷برای تعجیل در فرج آقا امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف و شادی روح شهدا صلوات🌷
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
@plack31
💚بســــــم الله الرحــــــمن الرحـــــــیم💚
🩸روزِمـان را بـا سَــلام بَـر چهـارده مَعْـصــوم آغـاز میکنیـم
📌اَلْسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا رَسُـولَ اَللّه ﷺ
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا اَمیرَاَلْمـؤمِنـین
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکِ یا فاطِـمَةُ اَلزَهْـراءُ
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حَسَـنَ بـنَ عَلیٍ نِ اَلمُجْتَبی
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حُسَـینَ بـنَ عَلیٍ سَیــدَ اَلشُهَـــداءِ
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا عَلـیَّ بـنَاَلحُسَیْنِ زینَ اَلعـابِـدیـنَ
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُحَمَّـدَ بـنَ عَلیٍ نِ اَلباقِــرُ
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یـا جَعْفَــرَ بـنَ مُحَمَّـدٍ نِ اَلصـادِقُ
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُوسَـی بـنَ جَعْفَـرٍ نِ اَلکاظِـمُ
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یاعَلیَّ بـنَمُوسَـیاَلرِضَـا اَلمُرتَضـی
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُحَمَّـدٍ بـنَ عَلـیٍ نِ اَلجَــوادُ
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا عَلـیَّ بـنَ مُحَمَّـد نِ اَلهـادی
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حَسَـنَ بـنَ عَلـیٍ نِ اَلعَسْــکَری
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا بَقیَــــةَ اللَّه، یا صاحِبَ اَلزَمـان
وَ رَحْـمَـــــةَ اَللّـهِ وَ بَرَکـاتِــهِ
🌴اللّـــهُـمَّ_عَجِّــلْ_لَوِلیِــڪَ_اَلْفَــــــــــرَجْ
🌴صبحتـون_معطــربـه_عطــرشهــــــــدآء
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
@plack31
1_1082963901.mp3
1.25M
🕊زیارتـنامـه ی شـهـــــــداء🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_ارواح_شهدا به دلخواه صلوات
@plack31
🤲 الهی آمین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
@plack31
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: جمعه - ۰۹ شهریور ۱۴۰۳
میلادی: Friday - 30 August 2024
قمری: الجمعة، 25 صفر 1446
🌹 امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امر حضرت رسول به اتباع ثقلین
📆 روزشمار:
▪️3 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیه السلام
▪️5 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️10 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام
▪️13 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️14 روز تا عید غدیر ثانی، آغاز امامت امام زمان عج
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
@plack31
. 👇تقویم نجومی اسلامی 👇
✴️ جمعه 👈 9 شهریور / سنبله 1403
👈25 صفر 1446👈30 اوت 2024
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است:
📛صدقه صبحگاهی رفع اثر نحوست کند.
✅ اشتغال به عبادت خصوصا ذکر صلوات خوب است.
🚘مسافرت: مسافرت خوب نیست و سودی ندارد و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
👶زایمان خوب و نوزاد نجیب و دانا و روزی حاکم بر منطقه ای گردد .
👩❤️👨مباشرت امروز:
مباشرت پس از فضیلت نماز عصر مستحب و فرزند حاصل دانشمندی مشهور گردد و شهرتش جهانگیر شود. ان شاءالله.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج سرطان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️امور زراعی و کشاورزی.
✳️بذر پاشی و کاشت.
✳️کندن چاه و کانال.
✳️لباس نو پوشیدن.
✳️سرتراشیدن.
✳️مسهل خوردن.
✳️و استحمام کردن خصوصا در قالب غسل جمعه قبل از ظهر نیک است.
🟣نگارش ادعیه و حرز و برای نماز حرز و بستن آن خوب نیست.
👩❤️👨 انعقاد نطفه و مباشرت.
مباشرت امشب شب شنبه: مباشرت حکمی ندارد.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، خوب است.
💉💉 حجامت.
فصد زالو انداختن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ،باعث صفای خاطر می شود.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب شنبه دیده شود تعبیرش از آیه ی 26 سوره مبارکه "شعراء" است.
قال ربکم و رب آبایکم...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که فرد بسیار خوب و عاقلی در مقام نصیحت و موعظه آن شخص در آید تا خواب بیننده به جواب سوال برسد و بر خصم خود غالب گردد و شاد شود. ان شاءالله. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن.
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود...
✴️️ وقت استخاره.
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
❇️️ ذکر روز جمعه.
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
@plack31
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#محمد_جاودانی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
@plack31
🌱 روی پیراهنش نوشته بود : تا کربلا راهی نیست
رزمندگان ما پیش از آنکه سرباز جنگ باشند، عارف بودند
آنها یقین داشتند به آنچه می گفتند
و درست همانی بود که از سوی آنها گفته شد
تا کربلا راهی نبود
و تو ای برادر و خواهری که این متن را میخوانی!
اگر در مسیر کربلا هستی
یاد آنها که با آرزوی "یا شهادت یا زیارت" آسمانی شدند را فراموش نکن...
#کربلا
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
@plack31
🌱از وسعت لبخنـدتان
جـان می گیرد زنـدگی ،
بگذارید لبخنـدتان
حـال تمــام روزهای مرا خـــوب کند....
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
@plack31
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۰۸۰
#گذر_از_پل_صراط_اين_دنيا...!
🌷حدود دو ماه قبل از حرکت او (شهيد محمد ايزدى نيك) به جبهه، شب جمعهای در خواب دیده بود که یک صف طولانی تشکیل شده و میگویند: هر كس که میخواهد مولایش حسین (ع) را ملاقات کند، به صف بایستد. ایشان به مادرش گفته بود که من از همه جلوتر بودم که خدمت آقا رسیدم، امام حسین (ع) خیلی جوان و زیبا، لباس رزم پوشیده بودند و من رفتم جلو و ایشان را بوسیدم و گفتم: آقا مرا شفاعت کنید، امام حسین هم تبسمی کردند و مرا در بغل گرفتند و در این وقت از شدت ذوق دیدار آقا از خواب پریدم. بعد از این جریان به زیارت حضرت رضا علیهالسلام مشرف شد و به تهران بازگشته و از آنجا عازم جبهه شد.
🌷در روز بیستم اسفند ۶۲، بعد از جلب رضایت از پدر و مادرش و حلالیت طلبیدن از همه، با خداحافظی گرم و معنیداری از طریق پایگاه مقداد به کربلای ایران، جبهههای جنوب روانه شد و در آنجا نیز آنطوریکه همرزمانش نقل میکنند مدتی در انتظامات پادگان خدمت کرد و با تلاش و پشتکارش سرانجام به گروهان والعادیات از گردان قمر بنی هاشم راه پیدا کرده و رشادتهای بسیاری از خود نشان داد. در عملیاتی ایذایی، کمک تیربارچی بود که با مجروح شدن تیربارچی، در ساعات اولیه عملیات، مسئولیت تیربار را بر عهده میگیرد و از میدان مین، پل صراط این دنیا، گذشته و....
🌷و خود را به نزدیکی کانال های دشمن رسانده تا دوشکای آنان را خاموش کند، تا اینکه با اصابت گلولههای دشمن بعثی به فیض شهادت نائل میآید و پیکر او روی زمین میافتد. به علت اینکه گروه امداد دسته، قبلاً مجروح یا شهید شده بودند، امکان انتقال وی به پشت خط ممکن نمیشود و پیکر مطهرش در منطقه میماند. فردای آن شب باران شدیدی میبارد و همهجا را زیر آب میبرد و بدن محمد آقا به واسطه سنگینی مهمات تیربار، در زیر آب میماند و مفقود الاثر میشود.
🌹 خاطره ای به یاد شهيد معزز محمد ايزدى نيك
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
@plack31
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️همسر سردار شهید زاهدی:
همیشه میگفت که یا این دفعه شهید میشم یا ...
📌تصاویری از شهید زاهدی در اتاق فرماندهی عملیات
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
@plack31
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
خانه ی استثنایی
#قسمت_پنجاه_و_یک
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
هر چه اصرار کردند پول را قبول کند، فایده ای نداشت که نداشت.
چند روزی گذشت حالش بهتر شده بود ولی اصلاً مساعد کار بنایی نبود، روزی که فهمیدم می خواهد یک طرف
خانه را خراب کندباورم نشد.
«حتماً دارین شوخی می کنین؟»
«اتفاقا تصمیمی که ،گرفتم خیلی هم جدیه»
«با این وضعی که شما داری اسم بنایی رو هم نمی شه آورد!»
«به یاری امام زمان (عج) هم اسمش رو می آرم، هم بهش عمل می کنم.»
اصرار من اثری نداشت. از همان روز دست به کار شد یک طرف خانه را خراب کرد. کم کم مصالح ریخت و با کمک چند نفر دیگر دو تا اتاق ساخت.
دو سه شب بعد باران شدیدی گرفت بچه ها سرشان را گرفته بودندبالا ،چشم از سقف بر نمی داشتند. من هم کمی از آنها نمی آوردم مدتی بعد، همه خاطر جمع شدیم حتی یک قطره هم آب نچکید از همان اول هم می دانستم که مولای در زکارهای او نمی رود رو کردم به اش و گفتم:« حالا که حالت خوب شده و فردا می خوای بری جبهه ان شاء الله دفعه ی بعد که ،اومدی اون طرف دیگه ی خونه رو هم درست کن.»
«ان شاء الله»
هنوز شیرینی اتاق های جدید تو وجودم بود که یکهو سرو صدایی از تو حیاط بلند شد.
سریع دویدیم .بیرون، از چیزی که ،دیدم کم مانده بود سکته کنم یک گوشه ی دیوار گلی حیاط، ریخته بود! برگشتم به عبدالحسین نگاه کردم خندید،گفت:« ان شاء الله دفعه ی بعد که اومدم این دیوار گلی رو هم خراب می کنم و یک دیوار آجری می سازم»
گفتم با اون ،پنج شش روزی که شما مرخصی می گیری هیچ کاری نمی شه کرد.
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
@plack31