eitaa logo
پلاک 31 قطعه شهدای گمنام و مدافعان حرم
151 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
972 ویدیو
58 فایل
بزرگترین گلزار شهدای مدافعان حرم درکشور، قم بهشت معصومه (س )قطعه 31
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از شهید اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅                @plack31
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این دست تهی، لبریز دعاست دامانِ شما، گلِ باغ اِجابت و التجاست... ჻ᭂ࿐🌻 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅                @plack31
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. هر کسی احساس تنهایی و غربت میکند😭😭 می رود شاه خراسان را زیارت میکند🕊 "السلام علیک یا علی بن موسی الرضا" ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅                @plack31
نام : شهید مجید پازوکی تولد : 1 / فروردین / 1346 محل تولد : تهران شهادت : 17 / مهر / 1380 محل شهادت : فکه _ عملیات تفحص سن : 34 مزار : تهران _ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) _ قطعه 27 _ ردیف 16 مکرر _ شماره ج خلاصه ای از زندگی : سلام به عزیزان گرامی ، من مجید پازوکی فرزند آقا شمس الله هستم که سال 1346 در خیابان خاوران تهران متولد شدم . با اوج گرفتن مبارزات مردمی در سال 1357 ، من هم به عنوان مبارزی کوچک در روز ۱۷شهریور، در قیام مردمی حضور داشتم و یازده ساله بودم که انقلاب اسلامی پیروز شد . چون تک پسر خانواده بودم ، من را برای سربازی قبول نمی کردند ، برای همین به سپاه رفتم و با اصرار تقاضا کردم که پاسدار افتخاری بشوم . بعد از آن برای گذراندن دوره آموزشی در سال 1361 رنگ و بوی جبهه گرفتم و به عنوان تخریبچی ، زخم های کوچک و بزرگ زیادی دیدم . در این سال ها ، بیش از هفتاد ماه در جبهه ها حضور داشتم و در بیست عملیات شرکت کردم تا اینکه پس از پایان جنگ تحمیلی در سال 1369 در منطقه کردستان ، کانی مانگا و پنجوین در قرارگاه رمضان حضور پیدا کردم و جنگ با ضد انقلاب و اشرارغرب کشور را ادامه دادم . در سال 70 ازدواج کردم و صاحب دو فرزند به نام های علی و مرتضی شدم . در سال 71 با آغاز کار تفحص لشکر ۲۷محمد رسول الله ، در منطقه جنوب ، به این بزرگواران پیوستم و به کار تفحص پیکر شهدا روی آوردم و با عروج دوست دیرینه ام شهید محمودوند من مسئول گروه تفحص لشکر ۲۷ شدم . گذر لحظه ها را بی صبرانه گذراندم و در نهایت در پی جستجوی پیکر مقدس شهدا بودم که انفجار یک مین من را به دوستان شهیدم رساند . همرزم شهید : فاصله ما و عراقی ها پنجاه ، شصت متر بود . بدجور می کوبیدند . کار گره خورده بود . باید از وسط میدان مین معبر باز می کردیم برای پیش روی بچه ها . هر چه تخریب چی رفته بود زده بودنش . این جور وقت ها بود که سرنوشت یک گردان می افتاد دست تخریب چی ، دل و جرائتی می خواست ، این بار مجید دواطلب شد ، کارش درست بود . معبر را باز کرد . موقع برگشت تیر خورد . همه فکر می کردیم شهید شده . هفت ، هشت تیر خورد به شکمش . بچه ها رد شدند ، رفتند جلو . انداختیمش توی آمبولانس شهدا و برگشتیم عقب ، دیدیم هنوز زنده است . نُه ماه تو کما بود . از پشت شیشه می رفتیم ملاقاتش . باور نمی کردیم زنده از بیمارستان بیاید بیرون . شکمش باز بود و دل و روده اش معلوم بود . یک شب ، تمام دکترهای بیمارستان مصطفی خمینی قطع امید کردند . همان شب مادر و مادربزرگش رفتند امامزاده صالح ، نذر و نیاز . فردا صبح علایم حیاتی اش برگشت . همه تعجب کردند . بعد از آن بارها به مادربزرگش می گفت : شما نگذاشتید من بروم ... مجید بعد از نه ماه که از کما در آمد باز برگشته بود جبهه . دوران نقاهتش بود . خودش پرستار لازم داشت . ولی رفته بود بیمارستان صحرایی ، شده بود پرستار مجروحان . دوست شهید : هر روز وقتی بر می گشتیم ، بطری آب من خالی بود ، اما بطری (شهید) مجید پازوکی پر بود . توی این حرارت آفتاب لب به آب نمی زد . همش دنبال یک جای خاصی می گشت . نزدیک ظهر، روی یک تپه خاک با ارتفاع هفت هشت متر نشسته بودیم و دیدیم که مجید بلند شد . خیلی حالش عجیب بود تا حالا این طور ندیده بودمش ؛ هی می گفت پیدا کردم این همون بلدوزره و... یک خاکریز بود که جلوش سیم خاردار کشیده بودند ، روی سیم خاردار دو شهید افتاده بودند که به سیم جوش خورده بودند و پشت سر آن ها چهارده شهید دیگر . مجید بعضی از آن ها را به اسم می شناخت مخصوصا آنها که روی زمین افتاده بودند مجید بطری آب را برداشت ، روی دندان های جمجمه می ریخت و گریه می کرد و می گفت : بچه ها ! ببخشید اون شب بهتون آب ندادم . به خدا نداشتم ! تازه ، آب براتون ضرر داشت … مجید روضه خوان شده بود و... . دوست شهید : شهید پازوکی از بچه ‌هایی بود که توی گردان حبیب همیشه سرنخواستنش دعوا بود . البته نه به این خاطر که بی ‌دست و پا بود و کارآیی نداشت . اتفاقا پسر با جربزه ‌ای بود ، اما از بس شوخی می ‌کرد و ادا و اطوار در می ‌آورد همه سعی می ‌کردند او را حواله بدهند به دیگری . یک بار نشده بود دو کلام حرف جدی از او بشنویم . او هم هیچ حرفی را جدی نمی ‌گرفت ؛ حتی حرف مسوولین گردان و گروهان ‌ها را. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅                @plack31
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر شهید مسیحی خطاب به همسرش: رهبر رو اذیت نکن! و پاسخ زیبای آقا♥️ ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅                @plack31
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚بســــــم الله الرحــــــمن الرحـــــــیم💚 🩸روزِمـان را بـا سَــلام بَـر چهـارده مَعْـصــوم آغـاز می‌کنیـم 📌اَلْسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا رَسُـولَ اَللّه ﷺ 📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا اَمیرَاَلْمـؤمِنـین 📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکِ یا فاطِـمَةُ اَلزَهْـراءُ 📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حَسَـنَ بـنَ عَلیٍ نِ اَلمُجْتَبی 📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حُسَـینَ بـنَ عَلیٍ سَیــدَ اَلشُهَـــداءِ 📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا عَلـیَّ بـنَ‌اَلحُسَیْنِ زینَ اَلعـابِـدیـنَ 📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُحَمَّـدَ بـنَ عَلیٍ نِ اَلباقِــرُ 📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یـا جَعْفَــرَ بـنَ مُحَمَّـدٍ نِ اَلصـادِقُ 📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُوسَـی بـنَ جَعْفَـرٍ نِ اَلکاظِـمُ 📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یاعَلیَّ بـنَ‌مُوسَـی‌اَلرِضَـا اَلمُرتَضـی 📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُحَمَّـدٍ بـنَ عَلـیٍ نِ اَلجَــوادُ 📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا عَلـیَّ بـنَ مُحَمَّـد نِ اَلهـادی 📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حَسَـنَ بـنَ عَلـیٍ نِ اَلعَسْــکَری 📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا بَقیَــــةَ اللَّه، یا صاحِبَ اَلزَمـان وَ رَحْـمَـــــةَ اَللّـهِ وَ بَرَکـاتِــهِ 🌴اللّـــهُـم‌َّ_عَجِّــلْ_لَوِلیِــڪ‌َ_اَلْفَــــــــــرَجْ 🌴صبحتـون_معطــربـه_عطــرشهــــــــدآء ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅                @plack31
1_1082963901.mp3
1.25M
🕊زیارتـنامـه ی شـهـــــــداء🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 به دلخواه صلوات ┄┅┅❅❁❅┅┅💚 @gsalambarshohada 💚┄┅┅❅❁❅┅┅┄