سیره شهدا
بچه هیئتی بود
به نقل از دوست شهید
💠وحید یک عمر نوکری امام حسین (ع) را کرد
و بین اهل محل به بچه هیئتی شناخته می شد.
💠رامین تعریف می کند:
«برای انجام کارهای هیئت همراه بود و از
هیچ کمکی دریغ نمی کرد.
هر وقت می خواستیم برای دهه محرم
هیئت بر پا کنیم، وحید قبل از همه ی
بچه های محل می آمد و بعد از همه می رفت».
💠 او ادامه می دهد: «سالها با وحید رفیق
بودم و در همه این سال ها کاری نکرد تا من را
ناراحت کند. شاید من او را ناراحت کرده باشم
اما او هیچوقت چنین کاری را نکرد».
💠وحید خیلی مردمدار بود. اهل کار خیر بود
اما پنهانی. خوب به یاد دارم که همیشه
می گفت برای کار خیر همین که خدا بداند
کافی است و نیازی نیست بنده اش چیزی بداند.
💠اما من غیر مستقیم خبر داشتم که به خیلی
ها کمک می کرد و شخصیتش طوری بود که اگر
می فهمید کسی گرفتار است از هیچ کمکی
دریغ نمی کرد».
💠سالروز ولادت
شهیدوحیدزمانی نیا❤️
هدیه به روح مطهر شهید والا مقام صلوات
💚الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💙
#همسفر_من
@plack31
۱۶ مرداد سالگرد اسارت شهید محسن حججی😭
به نام شهیدی که عباس وار جنگید
زینب گونه اسیر شد
حسینی وار شهید شد
سلام بر ارباب بی سر
برشی از کتاب سربلند
برگشتم به حاج سعید گفتم: «آخه من چطور این بدن ارباً اربا رو شناسایی کنم؟ رفتم سمت آن داعشی. یک متر رفت عقب و اسلحهاش را کشید طرفم.سرش داد زدم: «شما مگه مسلمون نیستید؟» به کاور اشاره کردم که مگر او مسلمان نبود؟ پس سرش کو؟ چرا این بلا را سرش آوردید؟حاج سعید تند، تند حرفهایم را ترجمه میکرد. آن داعشی خودش را تبرئه کردکه این کار ما نبوده وباید ازکسانی که او رابردهاند «القائم» بپرسید. فهمیدم میخواهد خودش را از این مخمصه نجات دهد. دوباره فریاد زدم که کجای اسلام میگوید اسیرتان را اینطور شکنجه کنید؟ نماینده داعش گفت: «تقصیر خودش بوده!» پرسیدم به چه جرمی؟ بریدهبریده، جواب میدادوحاج سعید ترجمه میکرد: «از بس حرصمون رو درآورد؛ نه اطلاعاتی به ما داد،نه اظهار پشیمونی کرد، نه التماس کرد! تقصیر خودش بود..!»...
می شود اسیر شدوبا یک نگاه دشمن را از پای درآورد،از این چشمان چیزی جز غرور نمیبارد
#همسفر_من
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@plack31