چرا رهبری #مشکلات_اقتصادی را حل نمیکند؟ و چرا برخی مسئولینی که توسط رهبری گذاشته میشوند بد عمل میکنند؟
#پاسخ_به_شبهات
✅ وظایف #ولی_فقیه، قوای سه گانه، سازمانها و نهادها و ...، همه در قانون اساسی تبیین شده است. آیا انتظار میرود رهبری تمامی ساختار اداره کشور را به هم بزنند، قوانین را ملغی کنند و خودشان از رئیس جمهور، نمایندگان و رئیس مجلس، تا تمامی مسئولان و کارمندان را عزل و نصب نمایند؟! آیا تمامی مشکلات و انحرافات، با عزل و نصبها برطرف میشود؟!
1. کار رهبری در #انتصاب، این است که رئیس یا مسئولی متناسب با مقتضیات و امکانات برای یک مجموعهای انتخاب و منصوب نماید و کار اجرایی با ایشان نیست.
🔸 بدیهی است که اگر قرار باشد برای هر نهاد یا مجموعهای مسئولی بگمارند و سپس خودشان وارد عملیات اجرایی گردند، نه آن انتصاب معنا و مفهومی دارد و نه این کار شدنی است. این توقع، مثل این است که گفته شود: چون رئیس صدا و سیما را ایشان منصوب میکنند، پس تمامی مدیران، کارگردانان، بازیگران، فیلمنامه نویسان، مجریان اخبار و گزارشگران ورزشی و ... را نیز ایشان انتخاب کنند و در مقابل کوچکترین کارهای این مجموعه هم باید رهبری پاسخگو باشد! #قانون فقط عزل و نصب برخی نهادها را بر عهده رهبری گذاشته است.
تنها موردی که علاوه بر عزل و نصب مدیران، فرماندهی آن نیز به عهده رهبری است، امور #نظامی میباشد، زیرا ایشان در قانون اساسی فرمانده کل قواست. لذا میتوان #دستاوردها و نقاط ضعف نیروهای نظامی را با دستاوردهای کلیه امور غیر نظامی مقایسه کرد تا تفاوت مدیریت رهبر انقلاب با سایرین مشخص شود.
2. بازوان اجرایی ولیّ فقیه، چه کسانی هستند؟ آیا به جز #قوای_سهگانه، نهادها و سازمانهای رسمی و مردم که هر کدام وظایف مشخصی دارند؟! آیا میتواند از آسمان نیرو بیاورد، یا باید با همینها کار کند؟ همه نهادهای انتصابی و انتخابی به عنوان بازوهای رهبری به شمار میروند. بنابراین اگر ضعیف عمل کنند، رهبری نمیتواند حکومت دیگر و مستقلی ایجاد نموده و شخصاً وارد امور اجرایی گردد.
🔸 گاهی مدیریتها، از رهبری گرفته تا منصوبین یا منتخبین، همه عالی هستند، اما بدنه ضعیف است، حال یا ضعف ناشی از کمبود #قوانین است، یا ضعف برنامهریزی، یا ضعف نیروی اجرایی، یا ضعف بودجه و به طور کلی ضعف بدنه! حال رهبری چه کند؟!
3. ولی فقیه، در بالاترین افق و قلّۀ «رصد» قرار دارند؛ به لطف الهی به خاطر #ایمان، تقوا، دانش، بینش، شجاعت و سایر کمالات، دوست و دشمن، خیر و شر، راهکارهای کلّی برای عبور از مشکلات، مسیر صحیح رشد و #پیشرفت را میشناسند و میشناسانند. اما توجه، دقت و عمل، کار امّت است، چه نهادها و مسئولان و چه مردم.
🔸 اصلیترین و مهمترین کار در جلوگیری از انحرافات، #تبیین آنها و تذکر به آنها و روشن کردن راهکارها و تلاش برای مساعد نمودن شرایط جهت هدایت در صراط مستقیم و جلوگیری از انحرافات میباشد که در تبیین سیاستهای کلّی نظام محقق میگردد. لذا #رهبری نه وظیفه دارد و نه اصلاً میتواند که در اجرا، از تمامی انحرافات جلوگیری نماید.
4. ولی فقیه، خود بارها به پرسش دربارۀ #وظایف_رهبری پاسخ دادهاند: «من هم بارها قبلاً گفتهام که رهبری نمیتواند در تصمیمگیریهای موردیِ دستگاههای گوناگون دولتی مدام وارد بشود و مدام بگوید این باشد، این نباشد؛ این نمیشود. نه قانون این اجازه را میدهد، نه منطق این اجازه را میدهد.» (12/4/1395).
رهبر انقلاب، این موضوع را اینگونه تبیین مینمایند:
در واقع رهبری، یک مدیریت کلان ارزشی است. همین طور که اشاره کردم، گاهی اوقات فشارها، مضیقهها و ضرورتها، مدیریتهای گوناگون را به بعضی از انعطافهای غیر لازم یا غیر جائز وادار میکند؛ رهبری بایستی مراقب باشد، نگذارد چنین اتفاقی بیفتد. این مسئولیتِ بسیار سنگینی است. این مسئولیت، مسئولیت اجرائی نیست؛ دخالت در کارها هم نیست. حالا بعضیها دوست میدارند همین طور بگویند؛ فلان تصمیمها بدون نظر رهبری گرفته نمیشود. نه، اینطور نیست. ... دستگاههای گوناگون - قوهی قضائیه، قوهی مجریه، قوهی مقننه - مثل همهی دنیا، کارهای موظف قانونی خودشان را دارند انجام میدهند، با اختیارات کاملی که در #قانون_اساسی معین شده؛ اما حرکت کلان و کلی #نظام_اسلامی به سمت آن آرمانها باید منحرف نشود؛ اگر منحرف شد، باید گریبان رهبری را گرفت، او را بایستی مسئول دانست؛ او مسئول است که نگذارد. (24/7/1390)
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چگونه می توان با استدلال به «وجوب اطاعت الهی» حق «قانون گذاری» را برای «خداوند» اثبات كرد؟
🔹«آيه ۵۱ سوره نور» سخن از «ايمان و تسليم مطلق» در برابر حكم خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) به ميان آورده و مى فرمايد: «انَّماكانَ قَولَ المُؤمِنينَ اِذا دُعُوا اِلَى اللّهِ وَ رَسوُلِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُم اَنْ يَقُولُوا سَمِعْنَا و اَطَعْنا و اُولـئكَ هُمُ المُفلِحُونَ» (سخن #مؤمنان، هنگامى که به سوى #خدا و #پیامبرش دعوت شوند تا میان آنان داورى کند، تنها [و در هر حال] این است که مى گویند #شنیدیم و #اطاعت کردیم و اینها همان #رستگاران [واقعى] هستند).
🔹از شأن نزولى كه در بعضى از تفاسير براى آيات بعد از آن آمده است ـ كه جمعى از منافقان هنگامى كه وضع خود را متزلزل ديدند خدمت #پيامبر (صلی الله علیه و آله) رسيدند و سوگند ياد كردند كه ما تسليم فرمان تو ايم ـ روشن مى شود كه منظور از آيه فوق كه سخن از نقطه مقابل اين گروه يعنى #مؤمنان مى گويد #تسليم_مطلق در مقابل #قوانين_خداوند است، و هر قانونى را غير آن از درجه اعتبار ساقط مى كند، و اگر منظور تنها مسأله قضاوت و داورى باشد باز دلالت بر مقصود ما دارد؛
🔹زيرا مسأله #داورى نيز بر اساس #قانون صورت مى گيرد؛ بنابراين تسليم بودن در برابر قضاوت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) به معنى «تسليم بودن در مقابل #قانون_الهى» است؛ و لذا هميشه قضات هنگام صدور احكام خود، استناد به يك يا چند ماده قانون مى كنند و بر اساس آنها حكم صادر مى كنند، بنابراین #مؤمنان بايد تنها به موارد #قوانين_الهى استناد جويند. همچنين «آيه ۱۵۳ سوره انعام» در مورد ترك شرك، نيكى كردن به پدر و مادر، ترك فرزندكشى و به طور كلّى ريختن خون بى گناهان، و اعمال زشت ديگر مى فرمايد:
🔹«وَ اِنَّ هذا صِراطى مُسْتَقيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لاتَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبيلِهِ ذلِكُمْ وَصّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (این #راه_مستقیم من است؛ از آن پیروى کنید؛ و از راههاى پراکنده [و انحرافى] پیروى نکنید، که شما را از راه او، دور مى سازد؛ این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش مى کند، تا پرهیزگارى پیشه کنید). از اين تعبير به خوبى روشن مى شود كه #صراط_مستقيم همان «حكم و قانون و فرمان الهى» است، و هر آنچه غير از آن است، راههاى كج و معوج و نادرستى است كه مردم را از صراط مستقيم خداوند دور مى سازد، و نيز از اين تعبير استفاده مى شود كه پيمودن راه هاى ديگر، مايه تفرقه و پراكندگى و اختلاف است.
🔹دليل آن هم روشن است، زيرا نظر انسان ها حتّى دانشمندان بزرگ در تشخيص مصالح و مفاسد كارها با هم تفاوت بسيار دارند؛ هر گاه #قانونگذارى به دست #انسانها سپرده شود دائماً #اختلاف و #پراكندگى بر جوامع انسانى حاكم خواهد بود. ابن مسعود در حديثى از پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) نقل مى كند كه: «پيامبر #خط_مستقيمى كشيد؛ سپس فرمود: اين راه صحيح است، سپس از طرف راست و چپ آن، خطوط مختلفى كشيد و فرمود: اينها هم راه هایی [متفرّق] است، در كنار هر يك از آنها شيطانى نشسته كه افراد را به سوى آن مى كشد!». [۱]
🔹علاوه بر اين در «آيه ۳ سوره مائده» گرچه مستقيماً سخنى از مسأله انحصار قانون گذارى به خداوند به ميان نيامده، ولى تعبيرى دارد كه از آن به خوبى استفاده مى شود موردى براى قانون گذارى غير خدا وجود ندارد؛ مى فرمايد: «اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الاِسْلامَ ديناً» (امروز #دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و #اسلام را به عنوان آيين [جاويدان] شما پذيرفتم).
🔹در واقع #دين به معنى واقعى آن، شامل تمام شئون زندگى بشر مى شود، و با توجّه به اينكه #اسلام خاتم اديان است و تا پايان جهان برقرار خواهد بود، مفهوم آيه اين است كه تمام آنچه مورد نياز انسان ها از نظر #قوانين تا پايان جهان است در #اسلام پيش بينى شده، و بنابراين زمينه اى براى قانون گذارى ديگرى باقى نمى ماند. البته بخشى از اين قوانين خاص و جزيى، و بخشى عام و كلّى است؛ وظيفه «علماى دين» و «قانون گذاران اسلامى» آن است كه آن كليّات را بر مصاديق آن تطبيق كنند و #مقرّرات مورد نياز را از آنها #استنباط و #استخراج نمايند.
پی نوشت؛
[۱] مفاتيح الغيب، فخرالدين رازى، دار احياء التراث العربى، چ سوم، ج ۱۴، ص ۱۸۵
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ نهم، ج ۱۰، ص ۷۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
https://eitaa.com/planAmin