طلوع
از غروب بدم میاد ، از اون لحظهای که هوا بین روشن و تاریک گیر میکنه . انگار دنیا نمیدونه باید بمونه
اما من طلوع و دوست دارم ، منو یاد تو میندازه .
وقتی خورشید با روشناییش دوباره به آسمون خسته و تاریک روح میبخشه ، وقتی شب بدی داشته باشی یه امید تازهاس تا روز بهتری بسازی ، وقتی جون میبخشه به کل زمین
مثل تو ..