اگه فکر کردی خونه نداری ، تو قلب من یه خونه واسه تو هست که هیچوقت نابود نمیشه
شاید یه روز بفهمی که هیچوقت نمیخواستم دعوا کنیم فقط میخواستم بفهمی اون موضوع چقدر اذیتم میکنه
صدایت روی بوی بهار نارنج میلغزد . از جنس همان میشود. صدایت در بهار بهار است ، صدایت در زمستان بهار است . حرف بزن ، من تا ابد به صدایت گوش میدهم تا نقطه ای شوم در خط کاتبی که صدای تو را مینویسد .
طلوع
اگه من تاریکی آسمان بودم و تو خورشید پشت کوهها ، میتونستیم غروبی به زیبایی غروب شبهای زمستون بساز
من تاریکیِ آسمانم و تو خورشید پشت کوه ها ، ما خیلی همدیگر را دوست داریم اما هیچوقت نمیتوانیم غروبی به زیبایی غروب شب های زمستان بسازیم ، چون تو طلوع هستی و من ؟
من خیلی وقت است غروب کردهام .
اگه من تاریکی آسمان بودم و تو خورشید پشت کوهها ، میتونستیم غروبی به زیبایی غروب شبهای زمستون بسازیم ؟