eitaa logo
تجلّـــی بصیرتـ☀️
396 دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
562 فایل
#هوالبصیر 💠کپی برداری از مطالب باذکرصلوات آزاداست اَللهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیڪَ‌الفَرج 👤 @Ya_zahra1111 خادم کانال 🤲 @Besuye_khoda ڪانال بسوے خدا 🎤 @navay_neynava ڪانال نواے نینوا
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب صوتی "آه (دو جلد کامل)" اثر یاسین حجازی بر اساس ترجمه مقتل اثر با صدای کاری از موسسه فرهنگی جام طهور ◾️تجلّـــی بصیرتـ☀️ ༺ @pm_Basirat «ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ لِوَلِيِّكَ ٱلْفَرَجَ وَٱلْعَافِيَةَ وَٱلنَّصْرَ»
کتاب صوتی "آه (دو جلد کامل)" اثر یاسین حجازی بر اساس ترجمه مقتل اثر با صدای کاری از موسسه فرهنگی جام طهور ◾️تجلّـــی بصیرتـ☀️ ༺ @pm_Basirat 🔊👇👇👇👇👇
کتاب صوتی "آه (دو جلد کامل)" اثر یاسین حجازی بر اساس ترجمه مقتل اثر با صدای کاری از موسسه فرهنگی جام طهور ◾️تجلّـــی بصیرتـ☀️ ༺ @pm_Basirat 🔊👇👇👇👇👇
کتاب صوتی "آه (دو جلد کامل)" اثر یاسین حجازی بر اساس ترجمه مقتل اثر با صدای کاری از موسسه فرهنگی جام طهور ◾️تجلّـــی بصیرتـ☀️ ༺ @pm_Basirat 🔊👇👇👇👇👇
کتاب صوتی "آه (دو جلد کامل)" اثر یاسین حجازی بر اساس ترجمه مقتل اثر با صدای کاری از موسسه فرهنگی جام طهور ◾️تجلّـــی بصیرتـ☀️ ༺ @pm_Basirat 🔊👇👇👇👇👇
کتاب صوتی "آه (دو جلد کامل)" اثر یاسین حجازی بر اساس ترجمه مقتل اثر با صدای کاری از موسسه فرهنگی جام طهور ◾️تجلّـــی بصیرتـ☀️ ༺ @pm_Basirat 🔊👇👇👇👇👇
کتاب صوتی "آه (دو جلد کامل)" اثر یاسین حجازی بر اساس ترجمه مقتل اثر با صدای کاری از موسسه فرهنگی جام طهور ◾️تجلّـــی بصیرتـ☀️ ༺ @pm_Basirat 🔊👇👇👇👇👇
ام ِّسلمه نزدِ او آمد و گفت «ای فرزند، مرا اندوهگین مساز به رفتن سوی عراق. از جدِّ تو شنیدم می‌گفت "فرزندِ من، حسین، در زمینِ عراق کشته می‌شود، موضعی که آن را کربلا گویند."» حسین با او گفت «ای مادر، به خدا سوگند که من هم آن را می‌دانم و من لامُحاله کشته می‌شوم و گریزی از آن نیست. و سوگند به خدا، آن روزی را که کشته می‌شوم می‌دانم و آن کس که مرا می‌کشد، می‌شناسم و آن زمینی که در آن دفن می‌شوم. و هر کس از اهلِ بیت و خویشان و شیعیانِ من که کشته شود همه را می‌شناسم و اگر خواهی، ای مادر، قبر و مَضجَعِ خود را به تو بنمایم.» حسین سوی کربلا اشاره کرد: پس زمین پست شد تا مدفن و جای سپاه و جای ایستادن و شهادتِ خویش را به او نمود. در این هنگام، امّسلمه سخت بگریست و کار را به خدا گذاشت. و حسین با امّسلمه گفت «ای مادر، خدای عزّوجلّ خواسته است که حرم و کسان و زنانِ مرا آواره بیند و کودکانِ مرا سربریده و مظلوم و درقیدوزنجیربسته بیند، که آنها استغاثه کنند و یار و یاوری نیابند.» امّسلمه گفت «نزدِ من تُربتی است که جدِّ تو به من داده است و آن در شیشه‌ای است.» حسین گفت «به خدا قسم که من کشته شوم. هر چند به عراق نروم، مرا می‌کشند.» آن‌گاه، تُربتی برگرفت و در شیشه نهاد و به ام ّسلمه داد و گفت «آن را با شیشه‌ی جدّم در یک‌جای نه. وقتی خون شدند، بدان که من کشته شده‌ام... 🌐 @pm_Basirat تجلّـــی بصیرتـ 📚 @Quran_Mafatih قرآن و مفاتیح 🎤 @navay_neynava نواے نینوا ‏اللَّهُمَّ يَا رَبِّ الْحُسَيْنِ بِحَقِّ الْحُسَيْنِ اشْفِ صَدْرَ الْحُسَيْنِ بِظُهُورِ الْحُجَّةِ ...🤲