eitaa logo
مدرسه عشق
104 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.3هزار ویدیو
150 فایل
رسانه رسمی پایگاه مقاومت بسیج شهدای م.ب.م.م
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 با هم بخوانیم!  مادر برام قصه بگو نویسندگان: بهناز باقری، محمدمهدی رحیمی و ریحانه کلهر جهاندوست. این کتاب تاریخ شفاهی گروه سرود آباده شیراز است. کار هنری‌ گروه سرود آباده آنچنان در بین مردم محبوبیت داشته که بعد از گذشت حدود سی سال هنوز مردم از آن به نیکی یاد می‌کنند، حتماً ارزش تاریخ‌نگاری و خاطره‌نگاری دارد؛ هم به عنوان ثبت بخشی از تاریخ فرهنگی انقلاب اسلامی ایران و هم به عنوان تجربه‌نگاری برای استفاده در حال و آینده. آنچه باعث شهرت احمد توکلی، مربی گروه سرود و به تبع آن گروهش شد، چند سرود در اواسط دهه شصت بود که معروف‌ترینشان، سرود «مادر» یا «قصه بابا» بود که در اواخر سال ۱۳۶۶ ساخته شد. این سرود به همراه سرودهای «آلاله»، «دلیران تنگستان» و «یل شیردل»، محبوبیت ویژه‌ای بین مردم ایران پیدا کرد. محبوبیتی که نام «گروه سرود آباده» را بر سر زبان‌ها انداخت. انتشارات: راه یار 🆔️ https://eitaa.com/pmbshmbmm
هدایت شده از مدرسه عشق
⚠️مراقب باشید بیماری های روحی دیگران به شما منتقل نشود! 🔻ما معمولاً در محاوره‌ها خیلی راحت در مقام قاضی حرف می‌زنیم و قضاوتمان را دربارۀ دیگران بیان می‌کنیم و با این کار ذهن مردم را نسبت به دیگران خراب می‌کنیم. انسان باید در سخن گفتن بسیار اهل مراقبت و دقت باشد. باید هر لحظه مراقب باشد که چه کلامی می‌گوید و با این کلام چه جنایتی را در حق خودش مرتکب می‌شود. انسان هیچ‌گاه نباید زود قضاوت کند، قضاوت واقعاً کار دشواری است. 🔻اهل بیت(ع) بسیار سفارش کرده‌اند که با کسانی که خوب حرف نمی‌زنند، نشست و برخاست نکنید. هر بیماری از یک طریقی منتقل می‌شود، خیلی از بیماری‌های روحی و روانی هم از طریق زبان منتقل می‌شوند. مثلاً کسی که ترسوست یا کسی که بدزبان است، اگر مدتی با شما حرف بزند، از این طریق بیماری‌اش را به شما منتقل می‌کند. اگر مجبور بودید با چنین کسانی حرف بزنید، بحث جدی نکنید. اگر بحث جدی بشود، دل خراب می‌شود. لذا بعضی اوقات اولیای خدا را به شوخ‌طبعی و بذله‌گویی می‌شناختند. یکی از علت‌هایش در برخی موارد این بوده که کسی را پیدا نمی‌کردند تا با او حرف جدی بزنند، لذا همه چیز را با مطایبه و شوخ‌طبعی تمام می‌کردند تا از بیماری دیگران اثر نپذیرند و در عین حال کسی را هم نرنجانده باشند. 📕بخشی از باران خوبی‌ها؛ شرح بهترین خطبۀ اخلاقی (جلد اول) 🏴 مدرسه عشق 🔗 eitaa.com/pmbshmbmm
با هم بخوانیم! تو را خانه ای هست... شرح حال هجرت شیخ محمد بهایی جبلی عاملی به ایران! انتشارات عهد مانا نویسنده: کامران پارسی نژاد قیمت: ۳۲ هزار تومان تعداد صفحات: ۱۶۰ صفحه بُرشی از کتاب: شاه عباس گفت قصد دارم شخصا با مقراض (قیچی) شمع های بیمار قبه حضرت رضا را گردن زنم. برای شاه نردبان آوردند و قیچی به دستش دادند. از نردبان بالا رفت. قیچی را به نوک شمع نزدیک کرد. بهایی نزدیک شد. فی بالبداهه سرود: هر شام و سحر ملائک علیین آیند به طوف حرم از خُلد برین مقراض به احتیاط زن ای خادم ترسم ببُری شهپر جبرئیل امین شاه عباس مقراض را عقب کشیده بود. ترسیده بود. از نردبان پایین آمد. http://eitaa.com/pmbshmbmm
آغاز نام نویسی برای دریافت یارانه خرید از نمایشگاه 🔹ثبت‌نام یارانه اعتباری خرید کتاب ویژه بخش مجازی سی‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برای سازمان‌ها و نهاد‌ها از امروز (چهارشنبه ششم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲) آغاز شده و متقاضیان می‌توانند برای ثبت نام به سامانه bon-org.tibf.ir مراجعه کنند. http://eitaa.com/pmbshmbmm
سلیمانی هستیم. نسب مان به عشایر خمسه فارس می رسد. وقتی نادرشاه به هند لشگر کشید مردان جسور و جنگاور ما هم به کمک او تا هند رفتند. از جنگ که برمی گشتند نادر شاه این سرزمین سرچشمه و قنات را به سواران ایل ما بخشید. برای همین نام اینجا را قنات ملک گذاشتند؛ یعنی قناتی که پادشاه عطاء کرده است. بعد از این بخشش شاهانه، ایل بزرگ سلیمانی به تدریج از فارس به قنات ملک کوچک کردند و ماندگار شدند. 📚 بُرشی از نامزد گلوله ها 📝 نویسنده: مرتضی سرهنگی 🏷 انتشارات خط مقدم https://eitaa.com/pmbshmbmm
📄 سپاه پاسداران برای اینکه اشرار را سر جایشان بنشاند، قرارگاه به نام قدس راه انداخت. در تاریخ ۲۱ آذر ۱۳۶۸ حکم فرماندهی را به قاسم سلیمانی دادند. اشرار می خواستند استان های سیستان و بلوچستان، کرمان و جنوب خراسان را ناامن کنند تا بتوانند به راحتی با قاچاق موادمخدر در ایران و جهان جیب های خود و اربابانشان را پُر کنند. روز روشن ستون ماشین پر از موادمخدر با اسکورت مسلح می آمدند، کسی جرات نداشت جلوی شان را بگیرد. قاسم نیروهایش را برای شناسایی به گوشه و کنار منطقه فرستاد. در آن منطقه کانال زد. ماشین های حمل مواد می آمدند، توی کانال ها می افتادند. اشرار برای جابجایی موادمخدر به شتر روی آوردند. قاسم این روش را هم قلع و قمع کرد. روش کوله ای را هم جمع کرد. نوبت به دار و دسته ی حمید نوتانی رسید! 📚 بُرشی از نامزد گلوله ها 📝 نویسنده: مرتضی سرهنگی 🏷 انتشارات خط مقدم https://eitaa.com/pmbshmbmm
«هیچ پنجره‌ای باز نیست، هیچ چراغی روشن نیست. صدایی از هیچ چشمه‌ای شنیده نمی‌شود، انگار قنات‌ها هم راهشان را گم کرده‌اند! کسی می‌گوید؛ قاسم! صدای مادرش است، دوباره صدایی می‌آید که شیرین است، صدای آرامِ بله گفتنِ بانو حکیمه نامجو کنار آن سفرۀ سادۀ عقد است، صدای احمد است، صدای میرحسینی و حاج یونس است. صدای همۀ بچه‌هایی است که سفررفتن‌شان به اندازۀ یک عمر تارهای مویش را سفید کرده‌اند؛ همین تارهایی که الان با دانه‌های انار، قرمز شده‌اند. دوباره کسی صدایش می‌کند، این صدای آشنای حسین یوسف‌الهی است. همان کسی که درباره‌اش گفته بود اگر کسی حسین را بیشتر از من دوست داشته باشد، دق می‌کنم. با همۀ صورتش می‌خندد و آرام چشم‌ روی هم می‌گذارد و با حسین می‌رود.» 📚 نامزد گلوله ها 📝 نویسنده: مرتضی سرهنگی 🏷 انتشارات خط مقدم https://eitaa.com/pmbshmbmm
برای عملیات فتح المبین به یازده تیپ نیاز بود که شهید حسن باقری پیشنهاد حاج قاسم را داد؛ در آن زمان هنوز خیلی ها حاج قاسم رو نمی شناختند. به جلسه دعوت شد و اعلام آمادگی کرد که می تواند تیپ یازدهم را از بچه های کرمان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان تشکیل بدهد. دو ماه گذشت و قاسم تمامی امکانات تیپ یازدهم را آماده کرد. او به تاسی از خط شوش و تعداد بی شمار شهدای آن خط نام تیپ را ۴۱ ثارالله گذاشت. بچه های او در این حمله شاهکار کردند و بدینوسیله فرماندهیش در تیپ ۴۱ ثارالله تثبیت شد. 📚 بُرشی از سیمای سلیمانی 🏷 انتشارات خط مقدم 📝 نویسنده: علی شیرازی https://eitaa.com/pmbshmbmm
نیمه های شب احمد شاه مسعود با [شهید] قاسم سلیمانی تماس گرفت و گفت طالبان دارند به طرف دره پنج شیر می آیند. قاسم هشت صبح به طرف افغانستان حرکت کرد و به نیروهایش برنامه و دستورهای سختی داد. ظهر همان روز قاسم با تلفن ماهواره ای از دره پنج شیر با نیروهایش تماس گرفت و گفت تا شب باید دوازده قبضه توپ با مهمات و خدمه و متخصصان توپچی به اینجا بفرستید. در این زمان کوتاه غیر ممکن بود. او آنقدر پیگیری کرد که همه تجهیزات ساعت هفت بعدظهر با دو هواپیمای افغانستانی به تاجیکستان پرواز کرد. ....طالبان عقب نشستند. 📚 بُرشی از نامزده گلوله ها 📝 نویسنده: مرتضی سرهنگی 🏷 انتشارات خط مقدم https://eitaa.com/pmbshmbmm
🖼 جای را هیچ چیزی نمی‌گیرد ➕ به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی https://eitaa.com/pmbshmbmm