eitaa logo
پیام معنوی
3.8هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
62 فایل
🍎نکته ها و پیام های معنوی🍎 🍒اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّآلِ مُحَمَّدٍوَّعَجِّلْ فَرَجَهُم🍒 🛑لطفا برای نشر مطالب با مدیر کانال هماهنگ باشید🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸️ 💌شما از چه چیزی لذت می‌بری؟💌 ✍آخرین منزل حیات و حرکت انسان، لذت بردن‌‌است. با این تفاوت که اگر از چیزهایی بی ارزش لذت ببری،متوقف می شوی و اگر از امور با ارزش لذت ببری،آغاز شکفتن و پویایی است. 🌸لذت مانند محبت است؛ از هر چیزی لذت ببری،شبیه همان خواهی شد. ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐﷽⭐ 💠 (۲۳) ♦ 🔹پیامبر اکرم(ص) فرمودند: مَعاشِرَ النّاسِ، أَنَا آخِذُکُمْ بِالْبَیعَةِ لَهُ عَنِ اللّه‏ِ عَزَّ وَجَلَّ. فَمَنْ نَکَثَ فَإنَّما ینْکُثُ عَلی نَفْسِهِ 🔸ای مردم، من از سوی خداوند عزوجل مأمورم که دست بیعت شما را در دست علی بگذارم. پس هر کس که پیمان بشکند و خیانت کند، به خود خیانت کرده است. 📚 فرازی از خطبه پیامبر(ص) در روز غدیر ✅ 🔹️@pmsh313 🍀☀️🍀☀️🍀☀️🍀☀️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸️﷽🔸️ ⚡(۸) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۱_گذر ايام ص۱۳ ♦️پسري بودم كه در مسجد و پاي منبرها بزرگ شدم. در خانواده اي مذهبي رشد كردم و در پايگاه بسيج يكي از مساجد شهر فعاليت داشتم. در دوران مدرسه و سالهاي پاياني دفاع مقدس، شب و روز ما حضور در مسجد بود. سالهاي آخر دفاع مقدس، با اصرار و التماس و دعا و ناله به درگاه خداوند، سرانجام توانستم براي مدتي كوتاه، حضور در جمع رزمندگان اسلام و فضاي معنوي را تجربه كنم. 🔹️راستي، من در آن زمان در يكي از شهرستانهاي كوچك استان اصفهان زندگي مي كردم. دوران جبهه و جهاد براي من خيلي زود تمام شد و بر دل من ماند.اما از آن روز، تمام تلاش خودم را در راه انجام مي دادم. 🔹️مي دانستم كه🌷، قبل از، در موفق بودند، لذا در نوجواني تمام همت من اين بود كه نكنم. وقتي به🕌 مي رفتم، سرم پايين بود كه نگاهم با نامحرم برخورد نداشته باشد. ⭐يك شب با خدا خلوت كردم و خيلي گريه كردم. در همان حال و هواي هفده سالگي از خدا خواستم تا من آلوده به اين دنيا و زشتيها و گناهان نشوم. بعد با التماس از خدا خواستم كه مرگم را زودتر برساند. 🔹️گفتم: من نمي خواهم باطن آلوده داشته باشم. من مي ترسم به روزمرگي دنيا مبتلا شوم و عاقبت خودم را تباه كنم. لذا به حضرت عزرائيل التماس مي كردم كه زودتر به سراغم بيايد! 🔹️چند روز بعد، با دوستان مسجدي پيگيري كرديم تا يك كاروان🍀 براي اهالي محل و خانواده شهدا راه اندازي كنيم. با سختي فراوان، كارهاي اين سفر را انجام دادم و قرار شد، قبل از ظهر پنجشنبه، كاروان ما حركت كند. 🔹️روز چهارشنبه، با خستگي زياد از مسجد به خانه آمدم. قبل از خواب، دوباره به ياد حضرت عزرائيل افتادم و شروع به دعا براي نزديكي مرگ كردم.البته آن زمان سن من كم بود و فكر مي كردم كار خوبي مي كنم. 🔹️نمي دانستم كه اهل بيت ما هيچ گاه چنين دعايي نكرده اند. آنها دنيا را پلي براي رسيدن به مقامات عاليه مي دانستند. ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
⭕️محرّم غریب نماند! ♦️بانصب بیرق و کتیبه عزا درب منزل یا آپارتمان، اجازه ندیم امسال غریب بماند! 🔹بزرگی میگفت؛ اگر هر خانه فقط یک بیرق عزا نصب کند، به راحتی یک شهر، سیاه‌پوش عزای پسر حضرت زهرا(س) می‌شود... ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
🔸 اهدای کتیبه خانگی «این خانه عزادار حسین است» از سوی سازمان اوقاف و امور خیریه به عزادارن حسینی 🔹️ قیمت این کتیبه ٢٨ هزار تومان است که با در قالب این پویش، با صد در صد تخفیف ارائه می‌شود. 🔹️ درخواست کنندگان تنها باید هزینه پست این پرچم را به شرکت پست پرداخت کنند. 🔹️ هر کاربر می‌تواند یک پرچم سفارش دهد. 🔻برای دریافت این هدیه به «عقیق شاپ» مراجعه کنید. 🌐 Aghighshop.ir ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
✨﷽✨ ✅بهترين دوست از منظر امام سجاد عليه السلام ✍️پنج فرد را در نظر داشته باش و با آن ها همراه و هم صحبت و رفيق راه مشو. بپرهيز از همراهي و رفاقت با دروغگو؛ زيرا او به منزله سرابي است كه دور را به تو نزديك و نزديك را از تو دور سازد؛ و بپرهيز از رفاقت با فاسق؛ زيرا او تو را بفروشد به لقمه اي از خوراكي يا كمتر از آن؛ و بپرهيز از رفاقت با بخيل؛ زيرا او تو را محروم مي كند از مالش در وقتي كه تو نهايت احتياج را به او داري؛ و بپرهيز از رفاقت با احمق؛ زيرا او مي خواهد به تو سود رساند (ولي به واسطه حماقتش) به تو زيان مي رساند؛ و بپرهيز از رفاقت با كسي كه قطع پيوند خويشاوندي كرده است زيرا من يافتم او را كه در سه جاي قرآن از رحمت خداوند به دور شمرده شده است.» 📚الكافي، ج۲، ص۳۶ ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟‌‌‌﷽🌟 💎✨((۴۵۳)) 📜📜📜📜🌿🌹یا ؏ــلے🌹🌿📜📜📜📜 ☘(۱۴) 🍎(۹۷) 🍀(۴۳) 📜📜📜📜🌿🌹یا ؏ــلے🌹🌿📜📜📜📜 📣 ( امام وقتی نماینده خود جریربن عبدالله را در سال ۳۶ هجری به طرف معاویه فرستاد و پاسخی روشن نمی داد یاران امام گفتند، وسایل جنگ را مهیا کن، امام فرمودند:) 1⃣واقع نگری در برخورد با دشمن ♦️مهيا شدن من برای جنگ با شاميان، در حاليكه (جرير) را به رسالت به طرف آنان فرستاده ام، بستن راه صلح و باز داشتن شاميان از راه خير است، اگر آنرا انتخاب كنند. من مدت اقامت (جرير) را در شام معين كردم، كه اگر تاخير كند يا فريبش دادند و يا از اطاعت من سر باز زده است. عقيده من اينكه صبر نموده با آنها مدارا كنيد، گر چه مانع آن نيستم كه خود را براي پيكار آماده سازيد. 2⃣ ضرورت جهاد با شاميان ♦️من بارها جنگ با معاويه را بررسی كرده ام، و پشت و روی آن را سنجيده، ديدم راهی جز پيكار، يا كافر شدن نسبت به آنچه پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) آورده باقی نمانده است، زيرا در گذشته كسی بر مردم حكومت می كرد كه اعمال او حوادثی آفريد و باعث گفتگو و سر و صداهای فراوان شد، مردم آنگاه اعتراض كردند و تغييرش دادند 🍂إِنَّ اسْتِعْدَادِي لِحَرْبِ أَهْلِ الــشَّامِ وَ جَرِيـرٌ عِنْدَهُمْ إِغْلَاقٌ لِلــــشَّامِ وَ صَرْفٌ لِأَهْلِهِ عَنْ خَيْرٍ إِنْ أَرَادُوهُ وَ لَكِنْ قَدْ وَقَّتُّ لِجَرِيــرٍ وَقْتاً لَا يُقِيمُ بَعْدَهُ إِلَّا مَخْدُوعاً أَوْ عَاصِياً وَ الــرَّأْيُ عِنْدِي مَعَ الْأَنَاةِ فَأَرْوِدُوا وَ لَا أَكْرَهُ لَكُمُ الْإِعْدَادَ وَ لَقَدْ ضَرَبْتُ أَنْفَ هَذَا الْأَمْرِ وَ عَيْنَهُ وَ قَلَّبْتُ ظَهْرَهُ وَ بَطْنَهُ فَلَمْ أَرَ لِي فِيــــهِ إِلَّا الْقِتَالَ أَوِ الْكُفْرَ بِمَا جَاءَ مُحَمَّدٌ (ص) إِنَّهُ قَدْ كَانَ عَلَي الْأُمَّةِ وَالٍ أَحْدَثَ أَحْدَاثــاً وَ أَوْجَدَ الـنَّاسَ مَقَالــــــــــــــــًا فَقَالُوا ثُمَّ نَقَمُوا فَغَيَّرُوا . 📜 ، ۴۳🍋 ✨🔮🔮✨ 🌓🌗 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیراهن سیاه عزای تو یاحسین عشّاق را به روز جزا رو سفید کرد 🥀 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
مداحی آنلاین - سلام بر محرم - حجت الاسلام عالی.mp3
2.61M
🏴سلام بر 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸️﷽🔸️ ⚡(۹) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۱_گذر ايام ص ۱۴ 🔹️خسته بودم و سريع خوابم برد. نيمه هاي شب بيدار شدم و نمازشب خواندم و خوابيدم بلافاصله ديدم جواني بسيار زيبا بالاي سرم ايستاده. از هيبت و زيبايي او از جا بلند شدم. با ادب سلام كردم.ايشان فرمود: »با من چكار داري؟ چرا اينقدر طلب مرگ ميكني؟ 🔹️هنوز نوبت شما نرسيده.« فهميدم ايشان حضرت عزرائيل است. ترسيده بودم. اما باخودم گفتم: اگر ايشان اينقدر زيبا و دوست داشتني است، پس چرا مردم از او مي ترسند؟! 🔹️مي خواستند بروند كه با التماس جلو رفتم و خواهش كردم مرا ببرند. التماسهاي من بي فايده بود. با اشاره حضرت عزرائيل برگشتم به سرجايم و گويي محكم به زمين خوردم! 🔹️در همان عالم خواب ساعتم را نگاه كردم. رأس ساعت۱۲ ظهر بود. هوا هم روشن بود! موقع زمين خوردن، نيمه چپ بدن من به شدت درد گرفت. در همان لحظات از خواب پريدم. نيمه شب بود. 🔹️مي خواستم بلند شوم اما نيمه چپ بدن من شديداً درد مي كرد!!خواب از چشمانم رفت. اين چه رؤيايي بود؟ واقعاً من حضرت عزرائيل را ديدم!؟ ايشان چقدر زيبا بود!؟ 💥روز بعد از صبح دنبال كار سفر مشهد بودم. همه سوار اتوبوسها بودند كه متوجه شدم رفقاي من، حكم سفر را از سپاه شهرستان نگرفته اند. سريع موتور پايگاه را روشن كردم و باسرعت به سمت سپاه رفتم. 🔸️در مسير برگشت، سر يك چهارراه، راننده پيكان بدون توجه به چراغ قرمز، جلو آمد و از سمت چپ با من برخورد كرد.آنقدر حادثه شديد بود كه من پرت شدم روي كاپوت و سقف ماشين و پشت پيكان روي زمين افتادم. ⚡نيمه چپ بدنم به شدت درد مي كرد. راننده پيكان پياده شد و بدنش مثل بيد مي لرزيد. فكر كرد من حتماً مرده ام.يك لحظه با خودم گفتم: پس جناب عزرائيل به سراغ ما هم آمد! آنقدر تصادف شديد بود كه فكر كردم الان روح از بدنم خارج مي شود. به ساعت مچي روي دستم نگاه كردم. ساعت دقيقاً۱۲ ظهر بود. ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
💌دوست داشتن آدم‌ها💌 ✍راه رسیدن به خدا دوست داشتن آدم هاست. اگر چه نتوانی کاری برای آنها انجام بدهی. همین که دلسوز دیگران باشی به خدا مقرب می شوی و خدا به تو مهربان. ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
روضه خانگی - امام حسین(ع) - 159.mp3
15.26M
🎙پیامبراکرم(ص): حبیبی یا حسین... 🔻روضه (ع) ⏱ | 14:40 👤استاد 🌷@Pmsh313 🍂🔸️🍂🔸️🍂
⭕️ امام على عليه السلام: دروغگو و مرده يكسانند؛ زيرا برترى زنده بر مرده به اعتماد بر اوست. پس اگر به سخن او اعتمادى نشود، زنده نيست الكَذّابُ و المَيّتُ سَواءٌ؛ فإنّ فَضيلَةَ الحَيِّ علَى المَيّتِ الثِّقَةُ بهِ، فإذا لَم يُوثَقْ بكَلامِهِ بَطَلَت حَياتُهُ غررالحكم حدیث 2104 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مراسم عزاداری محرم امسال را چطور برگزار کنیم؟؟ ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ {عشق‌عالـــــمین} ☑️ حاج محمود کریمی 📶کیفیت 480 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸️﷽🔸️ ⚡(۱۰) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۱_گذر ايام ص ۱۵ 🔹️نيمه چپ بدنم خيلي درد مي كرد!يك باره ياد خواب ديشب افتادم. با خودم گفتم: »اين تعبير خواب ديشب من است. من سالم مي مانم. حضرت عزرائيل گفت كه وقت رفتنم نرسيده. زائران امام رضا(ع)منتظرند. بايد سريع بروم.« از جا بلند شدم. 🔹️راننده پيكان گفت: شما سالمي!گفتم: بله. موتور را از جلوي پيكان بلند كردم و روشنش كردم. با اينكه خيلي درد داشتم به سمت مسجد حركت كردم. راننده پيكان داد زد: آهاي، مطمئني سالمي؟ 🔹️بعد با ماشين دنبال من آمد. او فكر مي كرد هر لحظه ممكن است كه من زمين بخورم. كاروان زائران مشهد حركت كردند. درد آن تصادف و كوفتگي عضلات من تا دو هفته ادامه داشت. بعد از آن فهميدم كه تا در#فرصت هست بايد براي رضاي خدا كار انجام دهم و ديگر حرفي از مرگ نزنم. 🔹️هر زمان صلاح باشد خودشان به سراغ ما خواهند آمد، اما هميشه دعا مي كردم كه مرگ ما با باشد. در آن ايام، تلاش بسياري كردم تا مانند برخي رفقايم، وارد تشكیلات سپاه پاسداران شوم. 🔸️اعتقاد داشتم كه لباس سبز سپاه، همان لباس امام غائب از نظر است.تلاشهاي من بعد از مدتي محقق شد و پس از گذراندن دوره هاي آموزشي، در اوايل دهه هفتاد وارد مجموعه سپاه پاسداران شدم. 🔹️اين را هم بايد اضافه كنم كه؛ من از نظر دوستان و همكارانم، يك شخصيت شوخ، ولي پركار دارم. يعني سعي مي كنم، كاري كه به من واگذار شده را درست انجام دهم، اما همه رفقا مي دانند كه حسابي اهل شوخي و بگو بخند و سركار گذاشتن و... هستم. 🔹️رفقا مي گفتند كه هيچكس از همنشيني با من خسته نمي شود. در مانورهاي عملياتي و در اردوهاي آموزشي، هميشه صداي خنده از چادر ما به گوش مي رسيد.مدتي بعد، ازدواج كردم و مشغول فعاليت روزمره شدم. 💥خلاصه اينكه روزگار ما، مثل خيلي از مردم، به روزمرگي دچار شد و طي مي شد. روزها محل كار بودم و معمولا شبها با خانواده. برخي شبها نيز در مسجد و يا هيئت محل حضور داشتيم. 🔹️سالها از حضور من در ميان اعضاي سپاه گذشت. يك روز اعلام شد كه براي يك مأموريت جنگي آماده شويد. سال 1390 بود و مزدوران و تروريستهاي وابسته به آمريكا، در شمال غرب كشور و در حوالي پيرانشهر، مردم مظلوم منطقه را به خاك و خون كشيده بودند. 🔸️آنها چند ارتفاع مهم منطقه را تصرف كرده و از آنجا به خودروهاي عبوري و نيروهاي نظامي حمله مي كردند، هر بار كه سپاه و نيروهاي نظامي براي مقابله آماده مي شدند، نيروهاي اين گروهك تروريستي به شمال عراق فرار مي كردند. 🔸️شهريور همان سال و به دنبال شهادت سردار جان نثاري و جمعي از پرسنل توپخانه سپاه،نيروهاي ويژه به منطقه آمده و عمليات بزرگي را براي پاكسازي كل منطقه تدارك ديدند. ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا