📰 #روزنامه_کیهان سه‌شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۳ 🔹️درباره انتصاب‌های غیرقانونی رئیس‌جمهور از پاسخ به سؤال کیهان طفره رفت 🔹️ رهبر انقلاب در دیدار جمعی از علمای اهل سنت: وحدت نه یک تاکتیک بلکه یک اصل قرآنی است 🔹️نقیض‌گویی برجامی موجب پایمال‌سازی حقوق ایران است @kayhan_online

🎥 تا کار مدرسه و معلمین درست نشود نمیتوان بچه ها را یاری کرد‼️ 00:19 : خرما خورده منع رطب نمیتواند بکند؟ 00:43 : تکلیف شرعی همه در مقابل گناه؟ 01:00 : نهی از منکر بر چه کسانی واجب؟ 01:45 : خاطره امر به معروف کردن آمنه خانوم😁 ID: @aamerin_ir

توصيه یک پلاستیک فروش یزدی به پزشکیان به صورت طنز 😁👏👏👏 🔴 #گشت_ارشاد

سلام سیل نورانی از ❤️صلوات❤️ برای بهبودی و سلامتی از حادثه پیجر فرزندان مقاومت انقلاب اسلامی✌️🏻 (حزب الله لبنان) بفرستیم💪🏼✊🏼 شما هم در این امر پر نور شرکت میکنید؟؟؟؟ نفری ۱۴ نور صلوات 🌸

دیروز رفته بودم دوشنبه بازار انتها شهرک مون شلوغ بود دم در تا من مطهره بزارم تو کالاسکه و حواسم به کفش های مطهره بود دیدم محدثه و مادر آقای بیت با خنده از کنار آقایی که همیشه دمپایی میفروشد آنجا رد شدن گفتم چی شد مادربزرگ گفت این آقا میگه آفرین به دخترتون که این حجاب رو داره اگر دمپایی اندازه ش داشتم بهش میدادم ☺️ محدثه ذوق کرد دیگه مشغول خرید بودیم به بی حجاب ها تذکر میدادم کم بودن اما خب بودن بیشتر نوجوان ها لخت بودن همه مدله دست پا سر 🧐 القصه ما خرید کردیم دیگه داشتیم خارج می‌شدیم دیدم دختری ده سال قشنگ داشت یا عدد پیراهن آستین حلقه دست پا سر کاملا لخت پوشیده 😒 اول خانم بغلش روسری ش افتاده بود فکر کنم خاله ش بود تذکر دادم از قیافه ش ترسیدم 😟 با اکراه اما سرش کرد به شدت پر آرایش لب چشم ورقلمبیده بوتاکس 😟 بود به دختر تذکر دادم خاله برگ شدی خانم شدی لباست باید پوشیده تر باشه دست پاهات موهات بپوشی مادرش مثل خاله قیافه وحشتناکی داشت اما شال شلی داشت رو سرش اندازه فندوق مغزش پوشیده بود 😒 برگشت با پرخاش گفت باشه خانم به تو چه هرمی تو قبر خودش میزارن 🧐 منم رد شدم خارج شدیم تذکر آخر دادم به یه نفر و دیگه آمدیم بیت عزیزمان 🛍

دیگه نزدیک ظهر بود امروز راهی مدرسه گل گلدون شدیم برای تحویل لباس مدرسه و 📚 مسیر برگشت رفتم یه سری وسیله بگیرم قول لاک خریدن داده بودم بعدش هم سری زدم به مغازه خیاطی در چند ساختمان اون طرف ساختمان خودمان دخترا خسته بودن رفتم قیمت دوخت لباس بگیرم و دو عدد پارچه که داشتم بدم برا شیرینی های بیت بدوزد خانم خیاط و دخترشان بودن در حال صحبت بودم دیدم نوه کلاس اولی شون گوشی مادر گرفت فیلمی گذاشت شروع کرد به رقص محدثه و مطهره هی نگاهش کردن 😳 منم حواسم به صحبت خیاط بود از محدثه پرسیدن کلاس چندم گفتم سوم گفت مدرسه اینجا میره منظورش مدرسه دولتی کوچه بغلی بود گفتم نه انتها شهرک میره دیدم نوه داره با فیلم می‌رقصه گفتم داری ورزش می‌کنی گفت نه کلاس رقص میرم دارم تمرین میکنم فیلم دیدم دختران دیگه هم رقص میکردن انگاری تمرین شون بود گفتم کلاس چندمی گفت اول امروز جشن داریم چون بعدظهری هستن این مدرسه خلاصه من تو ذهنم هیچی نیامد بگم اون لحظه که تلنگری باشه بر اشتباه بودن این رویه رفتاری 🧐اون دختران تو فیلم هم مثل همین دختر لباس کوتاه نافی داشتن محدثه حواسش به این دختر بود گفتم خاله امروز کتاب خوندی غرق در رقص بود مادر بزرگ که خیاط محترم هستن اندازه دخترانم گرفتن در آخر تو دلم گفتم خدایا چی بگم به این دختر یهو به زبانم آمد گفتم من دفعه دیگه بیام برای دخترم کتاب میارم تا وقتش مفید و خوب پر کنه مادربزرگ متوجه شد منظورم چیه سریع گفت شما معلم هستی گفتم بله گفت چه پایه ای گفتم معلم مدرسه نه تربیتی اخلاقی مشاور خانواده گفتن چه خوب سریع خداحافظی کردیم آمدیم

دو روز پیش که مادرم آمده بود بیت مان داشت در مورد فامیل های نزدیک بنده صحبت میکرد گفتن رفته فلان کرده صورت و گردن ش رو و... منم گفتم ای بابا خب طبیعی مادر با این همه مشکلات که داره می‌ره طرف این کارها دیگه مشکلات فکری عدم مهارت زندگی عدم مهارت حل مسأله شدیدا اوضاع خانواده شأن کلا از هم پاشیده و ... وقتی بری تو این کارها دیگه غرق میشی

هر روز باید این ورت صاف کنی اون طرف فلان کنی مگه تمامی داره این راه بعد بهش این فیلم👇 نشون دادم

زنی که با عمل جراحی خودش شبیه اسب کرده 🧐😳😖 محدثه این فیلم دید بسیار تعجب کرد گفت چرا کاشت ناخن داره مگه اسب ها ناخن این مدلی دارن گفتم وقتی دوست داری مثل حیوان ها انگشت هات بشه خوب کم کم دوست داری بقیه بدنت هم این مدلی بشه دیگه 🤔 اینا نمیدونن برای چی آمدن تو دنیا از آدم بودن بدشون میاد

ومن الله توفیق یادتون باشه برام نور دعای خیرتان بفرستید 🖐 یاحق

هر کی خبرو شنیده گفته کاش زودتر میفهمیدم!!! هنوزم دیر نشده. اگه میخوای همه محصولات تربچه کوچولو رو یکجا ببینی و انتخاب کنی هنوز فرصت داری تا به مصلی تهران بیای و از غرفه تربچه کوچولو در نمایشگاه ایران نوشت دیدن کنید🤩 تازه میتونی چندتا محصول جدید که انجا رونمایی شده رو هم ببینی و اولین نفری باشی که اونو تهیه میکنی💫 💢 دهمین نمایشگاه ایران نوشت 📆 پانزدهم تا سی‌ویکم شهریور ۱۴۰۳ /ساعت۱۵ الی ۲۲ 📍مصلای امام خمینی(ره) تهران حیاط مرکزی. غرفه تربچه کوچولو @torobchekoochooloo

♨️ عواقب حیوان بازی😱 ⛔️ برسانید به دست سگ دوستان و سگ‌چران‌های خیابانی. ‼️ واقعا باید به بعضی گفت که سگ حیوان است و عقل ندارد و تعهدی هم نداده که حمله نکند ... ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📣 کانال #جواهرانه، زیر نظر دانشگاه تخصصی عفاف، پاسخگوی دغدغه های به روز جوانان. 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1130102787C66c4502167

سلام 🖐 الان اینجا هستم 👇

پیش براردان شهید 🌹🌹🌹🌹

گروه سرود مسجد مان ☺️

دلم میخواد از اردو امروز بنویسم اما دارم با خانمی به شدت بد حال صحبت میکنم این بنده خدا کلی مشکلات زندگی داشته و دارد رفته پیش مغازه عطاری مسؤل این مغازه عطاری خودشان طبیب طب سنتی هستن از شاگردان استاد روازاده هستن یه سری مشتری ها شون به بنده ارجاع میدن اونایی که مشکلات خانوادگی دارن آقای طبیب هفته گذشته تماس گرفتن با بنده گفتن خانمی بهتون مراجعه می‌کنه که من مزاج ش دارم درمان میکنم حال روحی جسمی ش خوب نیست اما در کنار همه تشخیص خودم متوجه شدم چون نوع پوشش خوب سالمی نداره از این شل حجاب ها هست بیشتر به مشکلات جسمی روحی دچار شده راستش خب من مرد هستم روم نشد بگم شما باهاش حرف بزنید تا مشکلات ش کم کم حل بشه منم گفتم باشه حالا دو روز زنگ زده خانم بنده خدا میگه حضوری باهم حرف بزنیم اما من وقت ندارم هفته آینده ام پر برنامه هست و ... دیروز بهشون گفتم مجازی صحبت کنیم گفت نه شما بیاید خونه ما یا من بیام پیش شما خلاصه امشب بهشون پیام دادم سلام خوب هستید گفت نه و چند بار خودکشی کردم نشده و گفتم کمی مشکلات تون بنویسید سبک بشید شروع کرد یه عالمه نوشت منم دارم کم کم باهاش صحبت میکنم برای آرامش روحی اش دعا کنید تا بتونم کمک ش کنم ان شاءالله