eitaa logo
کانال استاد عالی
8.2هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
14.6هزار ویدیو
434 فایل
کانال استاد عالی❤♥️♥️ تبادل وتبلیغ نداریم❌ برداشت از کانال با صلوات آزاد🌷 🌷 ما را بدوستان معرفی کنید تا دوستان بیشتری از بیانات استاد بهره مند شوند مدیر: @Mohamad0922_F ادمین : @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
🤲 دعای بیست‌ودوم صحیفه سجادیه جامعه _ فراز ۱٠ 💫 اللَّهُمَّ قَدْ تَعْلَمُ مَا يُصْلِحُنِي مِنْ أَمْرِ دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي فَكُنْ بِحَوَائِجِي حَفِيّاً . ✍ خدایا! تو هرچه در دل دارم را میدانی، بر زبان آورده و نیاورده؛ حتی آن‌ها که در اعماق قلبم رسوب کرده‌اند و خودم بی‌خبرم. این‌بار آمده‌ام تا با زبان دردانه‌ی حسین "علیه‌السلام" با تو سخن بگویم؛ با زبانی که عاشقی کردن با تو را بلد است. سهمی از رسومِ عاشقی، به من بیاموز! ※ دریافت صوت و متن کامل دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️شعبان ماه عیدها و عید ماه‏هاست . حلول ماه مبارک شعبان المعظم ماه پیامبر اعظم(ص) ماه عشق و رحمت خداوندی و اعیاد خجسته شعبانیه بر همگان مبارک باد.🌹
مناجات امام علی-سماواتی.mp3
7.98M
حتما امروز جمعه گوش کنیم دعای امام زمان عجل الله مهدی سماواتی 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰🎤📚 🔰کانال استاد عالی 🆔 @pomhyr
7.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨ 🎧سخنرانی کوتاه استاد عالی 💢مکاشفه عجیب از آقا نجفی قوچانی در کربلا... ⏮هل من ناصر امام حسین و لبیک حضرت اباالفضل... 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰🎤📚 🎙[استاد مسعود عالی] 🔰کانال استاد عالی 🆔 @pomhyr
YEKNET.IR - sorood - milad sardarane karbala 1399.12.27 - narimani.mp3
6.3M
🌸 (ع) 💐انگیزه ی زندگیم 💐شیرینی ما حسین 🎤 👏 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰🎤📚 🔰کانال استاد عالی 🆔 @pomhyr
YEKNET.IR - sorood 2 - milad sardarane karbala 1399.12.27 - meysam motiee.mp3
3.4M
🌸 (ع) 💐به امیرالمومنین مبارک باد 💐هم بر ام البنین مبارک باد 🎤 👏 👌فوق زیبا 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰🎤📚 🔰کانال استاد عالی 🆔 @pomhyr
مداحی آنلاین - شب شور و شب مستی - محمود کریمی.mp3
7.58M
🌸 (ع) 💐شب شور و شب مستی 💐شب عشق و شب شادی 🎤 👏 👌بسیار دلنشین 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰🎤📚 🔰کانال استاد عالی 🆔 @pomhyr
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ⛔️ خاطره‌ای از علامه امینی ❌ علامه امینی می‌گوید: عده‌ای از تجار نیکوکار و اهل ایمان در تهران بودند و گاهی اعمال خیر و نیک انجام می‌دادند. یکی از آن ها قطعه زمینی در یکی از مناطق مهم و حساس تهران داشت و می‌خواست که در آنجا مسجدی بنا کرده و در اطرافش مغازه‌‌های تجاری برای مسجد بسازد. یکی از رفقای دنیادوست، او را وسوسه کرد و به او گفت: تو در این محل سینمایی بساز و در اطراف آن مغازه‌های تجاری درست کن و درآمد آن را در خیرات مصرف نما. حب مال از یک طرف و وسوسه شیطانی از طرف دیگر، او را به ساخت سینما وادار کرد. سال‌ها گذشت، او از دنیا رفت و اموال زیادی برای ورثه‌اش به ‌جای ماند که از جمله همان سینما بود. در یکی از روزها یکی از رفقای قدیمی این مرد تاجر، بازماندگان او را به خانه خود دعوت کرد. بعد از صرف غذا، میزبان به ورثه آن میّت گفت: آیا می‌دانید به چه خاطر شما را دعوت کرده‌ام؟ جواب دادند: به خاطر مهربانی ‌های پدر ما از ما پذیرایی می‌کنی. میزبان دوباره پرسید؟. آیا پدرتان در حق شما کوتاهی کرده است؟. گفتند: نه. ما همیشه ایشان را به خیر و نیکی یاد می‌کنیم و بر او رحمت می‌ فرستیم. سپس میزبان شمّه‌ای از حقوق والدین بر گردن فرزند را برای ورثه بازگو کرد. به‌ ویژه آنکه به آنان یادآور شد، بعد از وفات پدرتان نیاز او به شما چندین برابر شده؛ در ادامه گفت: من پدر شما را چند شب قبل در شدیدترین عذاب در خواب دیدم. این عذاب وی به خاطر احداث سینما بود. او می‌گفت: هر وقت که فیلمی فسادانگیز در آنجا نشان می‌دهند و عده‌ای را به ‌سوی گناه و انحراف می‌کشانند، ملائکه مرا به خاطر آن عذاب می‌کنند. او از شما عاجزانه می‌خواست که این ساختمان را ویران کرده و او را از عذاب نجات دهید. بازماندگان آن تاجر بعد از شنیدن خواسته پدرشان سکوت کرده و با تعجب و ناراحتی به همدیگر نگاه کردند و مهلت خواستند تا تصمیم بگیرند. هفته‌ها گذشت و خبری نشد! این مرد دوباره از آنان دعوت کرد و بعد از پذیرایی مفصّلی از نتیجه تصمیمشان سؤال کرد. بزرگ ورثه پاسخ داد: آیا پدر ما این سینما را احداث نکرده است؟. میزبان پاسخ داد: چرا؛ ولی الآن شدیداً پشیمان است، به خاطر آن عذاب می‌کشد و از شما می‌خواهد او را از عذاب الهی نجات دهید. بزرگ ورثه گفت: او غلط کرده و باید جزای خطای خودش را متحمل شود!! ما نمی‌توانیم این ساختمان را ویران کنیم. ❌ مرد میزبان از جواب آنان تعجب کرد و در بهت و حیرت فرو رفت و به بدبختی و بیچارگی رفیق تاجرش تأسف خورد که چه طور بعد از اعمال خیری که انجام داده، با کار ناشایست و خلاف شرع خود، فرزندان و خود را به هلاکت دچار نموده است. 📚 ربع قرن مع العلامه الامینی، حسین شاکری، صفحه ۵۷